سلام
من امید هستم و 24 ساله. :)
تقریبا 2 سالی میشه که میشناسمش و الان 5 ماهی میشه که از آغاز دوستیمون میگذره.
هیچ موقه فکر نمیکریم رابطمون به اون جایی برسه که ایشونو به عنوان همسر آیندم انتخاب کنم.
تو این مدت به نحوی با افکار،عقاید و رفتار ایشون تا حد زیادی آشنا شدم.
حتی میتونم بگم ایشون با بیش از 85 درصد معیارهای بنده به عنوان همسر آیندم همخونی دارن ، نمیدونم میتونم بگم که بنده در حال حاضر عاشق ایشون هستم یا خیر؟
هر چه که هست فقط میدونم این عشق رو از طریق عقلم بدست آوردم.
این خانوم 20 سال دارن، با قوه ادراک و فهم و شعور و اخلاقی بالا و البته متولد تیرماه!
راستش من اعتقاد چندانی به طالع بینی ندارم ولی آنچه که پیداست ، به طور عامیانه حال به حالی شدن ایشون در مدتی کوتاست که البته در طالع ایشون هم وجود داره!
این خانوم واقعا به بنده علاقه داره ولی متاسفانه بعضا حرفها یا کارهایی از ایشون سر میزنه که هنوز که هنوز برای بنده تنها جای سوال داره!
مثلا چندی پیش با شوخی گفت پسری به ایشون پیشنهاد دوستی داده و ایشون هم قبول کرده!! :-O
بعد از یک جرو بحث طولانی مدت هدفشونو از گفتن این حرف ، سنجیدن غیرت بنده و حس اعتماد من نسبت به خودش اعلام کرد!
من با تمام وجودم درکش میکنم ، خیلی باهاش صحبت میکنم ولی هر از چند گاهی کاری میکنه که از همه چیز خسته میشم.
خودش میگه هر از چند گاهی بی دلیل حس لجاجت بهش دست میده و ناخواسته حرفهایی میزنه که باعث میشه منو عصبی کنه و البته اینو هم میدونه با این رفتارش فقط باعث میشه که دیرتر بهم برسیم ، چون اینجور مواقع فشار عصبی زیادی بهم وارد میشه و 1-2 روز تاثیر همه جانبه بر روند زندگیم میذاره!
بعد از یه مدت کوتاه که میفهمه چنین کاری رو باهام کرده بر میگرده و حسابی عذر خواهی میکنه ، میگه میخوام این اخلاق کوفتی رو ترک کنم و تو ام باید کمکم کنی...
ولی دوباره چندی بعد روز از نو روزی از نو...!!!
الان بعد از 5 ماه دیگه خسته شدم ، نمیدونم چه کار میتونم بکنم،این شاید تنها خصوصیت و البته بزرگترین خصوصیت بدشه که هیچ موقع نمیتونم باهاش کنار بیام.
از بودن در کنارش واقعا لذت میبرم ، این حس که فکر میکنم بعدا با هم زیر یه سقف میخوایم زندگی کنیم ، این حس که برای هم میشیم واقعا بهم انرژی میده ولی این اخلاق ایشون همه اینارو کمرنگ کرده.
خیلی فکر کردم ، در این مورد مطلب خیلی زیاد مطالعه کردم،اینکه عشق ما یک عشق حقیقی اه ولی رفتار ایشون گاهی اوقات باعث میشه شک کنم و فکر کنم که این فقط یه وابستگیه!
و در نهایت بهترین راه رو مشورت با مشاورین و اعضای عزیز همدردی دیدم.
زندگی هر کسی برای اون شخص دارای اهمیته و اینکه انتخاب همسر آینده بزرگترین تصمیم زندگیه.
خواهشا بنده رو راهنمایی کنید ، موقعی که ایشون بی دلیل شروع به چنین کارهایی میکنن بنده فکر میکنم که ممکنه ایشون یک روان پریش باشن!! :( و البته این رو هم مدنظر داشته باشیدکه غالبا تیرماهی ها افراد حساسی هستن ، بخصوص ایشون که به معنای واقعی اینگونه هستن و با کوچکترین حرف نسنجیده از این رو به اون رو میشن!
با تشکر
امید
علاقه مندی ها (Bookmarks)