لرد حامد عزیز، حرفهای شما رو قبول دارم اما با بعضی هاش مخالفم.
کسی که میاد اینجا و برای اولین بار وارد این تالار میشه، مثل شخصی می مونه که تازه وارد یک شهر شده حتی مطمئن نیست که زبونش رو می فهمن یا نه، اومده اینجا به این امید که به مقصدش برسه یا کمکش کنن که به اون نزدیکتر بشه. مشکلش هر چی که هست برای اون مهمه و اذیتش می کنه.
شاید برای من و شما مشکلش دیگه مشکل نباشه، یا اونقدر در تالار مطرح شده که تکراری شده! اما آیا واقعا برای اون شخص هم تکراریه؟ به نظر شما درسته به جای اینکه راه رو بهش نشون بدیم و کمکش کنیم، با بی توجهی و کوچک شمردن مشکلش اونو از شهرمون دلزده و ناراحت کنیم؟ درسته که یکی دیگه از کوچه های زندگیش رو بن بست کنیم؟؟
به نظر من هر کسی که توی این تالار مشکلی رو مطرح کرده، به امید راهنمایی و کمک این کار رو می کنه، آدمها شخصیتشون با هم متفاوته، طرز فکرشون با هم فرق داره و برای همین نمیشه هر نسخه ای که برای خانم الف می پیچیم همون رو هم برای خانم ب که مشکل یکسانی دارن بپیچیم. این میشه مثل دکتر کیلویی های خودمون که هنوز دهن باز نکرده نسخه رو نوشتن و گذاشتن جلومون! مشکلات در ظاهر مشابه هستن اما در باطن نه!
شاید به نظر من یا شما خیلی از مشکلات خاله زنکی باشن، اما به نظر شما راهش چیه؟ اینکه اون طرف رو به باد انتقاد بگیریم؟ نه بهترین کار اینه که اون شخص رو متوجه کنیم که بهتر به زندگی نگاه کنه، عمیق تر باشه و...
با سایر حرفهاتون موافقم، به هر حال اگر هم مشکلی در تالار هست همه با هم باید اون رو حل کنیم، در ضمن بعضی از سوالها و پستها برای این هست که کمی هم لبخند روی لب دوستان بنشینه...
آقای عصرین گزلی عزیز، من مطمئن هستم که آقای لرد حامد عزیز منظورشون شما نبوده، چون من پست شما رو خوندم و اون مطالبی که شما در مورد کارتون نوشته بودید بسیار آموزنده و غنی بود.
علاقه مندی ها (Bookmarks)