سلام و خسته نباشید من در سن 18 سالگی با یک پسری آشنا شدم و با هم 3سال دوست بودیم من عاشقش بودم همه به من میگوفتند که غادت هست بعد از جدایی از او که به من گفته بود نمی خوام پای من بشینی .ن به دلیل نگران حالم خواهم من را با یک پسر که شوهرش میشناخت دوست کرد و پسر خلیلی اصرار به ازداج داشت و ما بعد از چند ماه آشنایی عقد کردیم که در این زمان من سریع باردار شدم الان من 24 سال سن دارم و یک دختر 2.5 من هنوز اون پسر را فرامش نکردم شوهرم هم اخلاقش خیلی بد است به همه چیز گیر میده از همه ما ایراد میگیره از دستش خسته شدم و اخلاقش توری که به همه میگه دنبالم نیاین بو میدین هر جور خواستم درستش کنم نتوانسته ام چند وقت پیش اتفاقی با پسر مورد علاقه ام صحبت کردم اون من تشویق به ادامه زندگی میده ولی گفت دلم برات تنگ میشه ماهی یکبار صحبت کنیم .الان سوال من اینه که چیکار کنم با اخلاقش بسازم و به خاطر بچه ام زندگی کنم یا جداشم پدر ندارم مادرم هم چون خودش تجربه طلاق داشته می ترسه در صورتی که اگه من جداشم با هیچکس ازدواج نمیکنم.
باتشکر
علاقه مندی ها (Bookmarks)