با کسانی که به مشاوره نمیروند چه باید کرد ؟

[digitalman]

شاید شما هم در مورد افرادی که با وجود مشکلاتی که زندگی دارند حاضر به مراجعه به مشاور نیستند شنیده باشید و یا حتی با آنها برخورد داشته اید .
من دو عامل اصلی را در این نوع رفتار موثر میدانم :

1) فردی که از مراجعه به مشاور امتناع میکند خود را بی نیاز از مشاوره میداند و فکر میکند که میتواند به تنهایی مشکلش را حل کند و از دانش کافی هم در این زمینه برخوردار است .

2) فردی که از مراجعه به مشاور امتناع میکند ، خود میداند که مشکل از اوست و نمیخواهد که این مساله از زبان یک مرجع بیطرف بیان شود و دستش رو شود .

حال سوال اینجاست که در برخورد با چنین افرادی چه باید کرد ؟

[مسلمان]

گزینه سومی هم وجود داره : عدم اعتماد به مشاور و این که فکر می کنه مشاور براش حرف هایی را تکرار می کنه که خودش خوب می دونه .

[digitalman]

خسته گرامی ممنون از نظرت

فکر نمیکنی این گزینه ای که شما گفتی همان مورد اول من است به بیانی دیگر ؟

خوشحال میشوم در صورت تمایل نظرت را در مورد سوال مطرح شده هم بگویی .

[شیلا]

میشه بگی گاهی وقتها ترس هم باعث می شه که نتونیم به مشاوره مراجعه کنیم .
من گاهی وقت ها انقدر دوست دارم با یک مشاور صحبت کنم ولی یه جورایی جرعت نمی کنم نمی دونم چرا؟
راه حل :
باید دست و پای اونو بست و به زور ببریش مشاوره ... البته در مورد خودم چون فکر می کنم نتونم به همین راحتی با خودم کنار بیام

[digitalman]

حال سوال اینجاست که در برخورد با چنین افرادی چه باید کرد ؟

کسی پیشنهادی نداره ؟

[ash_a700]

سلام ديجيتال من!
قبل از هر چيز بايد مطمئن بشيد كه ايشون به تنهايي نمي تونند مشكل خودشونو حل كنند.
اگر ديديد مشكلشون باقي مونده:
1- سعي كنيد اصلا اصرار نكنيد كه برن..اصرار ممكنه باعث مقاومت كردن بيشتر ايشون بشه.
2- ببينيد طرفتون چه تيپ آدميه..سعي كنيد به بيان خودشون راضيشون كنيد كه برن. مثلا اگر مومن هستند سعي كنيد مثالها و آياتي كه قرآن در اهميت موضوع مشورت در اسلام هست رو به ايشون معرفي كنيد.
3- يك مشاور خوب و معتمد رو بهشون معرفي كنيد تا بعد از اينكه مراجعه كردن، ترغيب بشن باز در صورت لزوم برن.

[ani]

digitalman عزیز

چند سال قبل من در موردخانمی به این مشکل خوردم و....
نزد یک روانکاو رفتم و مشکلات دوستم را به ایشان گفتم وایشان به من گفتند : مقاومت ایشان در برابر عدم حضور نزد روان درمان و یا روان پزشک و....کاملا طبیعی است و این خانم کاملا بیمار است و وضعیت بحرانی دارد و یکی از راه های دانستن بیماری افراد همین نوع از مقاومت است و فردی که بیمار نیست ولی مشکلاتی دارد خیلی راحت به پزشک مراجعه می کند ولی این دسته از افراد .....
کاری که پزشک انجام داد . گرفتن اطلاعاتی از من در مورد شرایط و حال و روز دوستم و مسائل پیرامونش و شناسایی اطرافیان وی بود .خواهر زاده ی دوستم پزشک بود اما در رشته ای دیگر .
دکتر وقتی این مسئله را متوجه شد یک نسخه بلند بالا به من داد و پیامی هم رو به همکارش که خواهر زاده این خانم بود داد و ایشان را به کمک طلبید .
من نسخه را به خواهر زاده این خانم دادم و ایشان تحت عنوان دید ن خاله جان همان نسخه را به عنوان قرص و دارو ویتامین و .... برای خاله جان روی برگ ویزیت خو د منتقل کرد و مهر زد .
با این طرفند داروها را به این خانم خوراندیم و بعد از مدتی که از مصرف دارو گذشت پیشنهاد مراجعه به روانکاو دوباره به آن خانم داده شد که خیلی جالب بود بدون هیچ مقاومتی پذیرفت ! و تحت درمان مستقیم قرار گرفت

نتیجه گیری : شما خودتان به مشاور مراجعه کنید . مشاوران خودشان برای چنین افرادی راه حل مناسب پیشنهاد می دهند .

[چشم بارانی]

سلام .....من واقعا نمی دونم چرا بعضی ها انقدر از رفتن به مشاوره امتناع میکنند ..راستش من خودم از این طرف افتادم ...من علاقه شدیدی به هم صحبت شدن با مشاورها وروانشناسا دارم ...یه بار هشت جلسه رفتم!!!!!!!!! البته مفتی بود ...مرکز مشاوره دانشگاهمون بود ....آخرش هم یه جورایی مشاور بیرونم کرد.......شاید یه روز مشکلم رو تو تالار گفتم ......چون از شوخی گذشته فکر میکنم یه کمبودی وجود داره که من انقدر دوست دارم با مشاورها حرف بزنم .....میدونید انقدرلذت میبردم که انگار مشکلم رو فراموش میکردم...[hr]