به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    عشق در اندیشه مولانا

    عشق جان مرده را می‌جان كند/ جان كه فانی بود جاویدان كند
    گفته‌اند كل مثنوی را در نی نامه یعنی هجده بیت اول مثنوی می‌توان خلاصه كرد و اگر بخواهیم این هجده بیت و یا به عبارتی؛ كل مثنوی را خلاصه كنیم و عصاره آن را در جان كلمه بریزیم بی‌شك چیزی برازنده‌تر از «مفهوم عشق» نخواهیم یافت. یكی از زیباترین مأمن‌هایی كه عشق یافت، دل مولانا جلال‌الدین محمد بلخی بود. او كه تا 38 سالگی خود در جرگه درگیران بحث و مقال بود با جرقه‌ای كه با دیدن مردی از سرزمین عاشقان در روح و جان مستعد او زده شد، زنده شد و نور این شعله، روح بی‌تاب او را تابناك و درخشان كرد و به شاهراهی هدایتش كرد كه به حق واصل می‌شد؛ چون نوری كه دل او را روشن ساخته بود تمام هستی‌اش را در سیطره محبتی خاص قرار داده بود كه بی‌گمان بازگشتی به دنیای كوچك مادی در آن متصور نبود.
    بنا به عقیده مولوی، ساكنین روی زمین از یك سرزمین واحد آمده‌اند و از راه تعلیمات می‌توانند از راه دل و با در نظر گرفتن حالت جدیدی از هماهنگی به عنوان هدف، به یكدیگر وابسته شوند و بدین ترتیب جدایی، چندخدایی، دوگانگی و افتراق از بین می‌رود:
    منبسط بودیم و یك جوهر همه بی‌سر و بی‌پا بُدیم آن سر همه
    یك گهر بودیم همچون آفتاب بی‌گره بودیم و صافی همچو آب
    چون به صورت آمد آن نور سره شد عدد چون سایه‌های كنگره
    كنگره ویران كنید از منجنیق تا رود فرق از میان این فریق


    «مولوی پس از گفت‌وگو با شمس متقاعد شد كه در زیر شكل و قالب، دریای حقیقت وجود دارد كه هر انسان مقدس، جامع و پیامبری آن را كشف كرده است. این دریای حقیقت به‌طور مرموزی سرچشمه رشد و تكامل انسان را در داخل ضمیر ناآگاه پنهان كرده است. مولوی معتقد است كه خویشتن واقعی او یعنی آنچه پدرش یا محیط در او پرورش داده است، نیست بلكه آن چیزی است كه عالم در او آفریده است. انسان پیوسته درباره دنیای بزرگ و بی‌انتهایی كه در قالب تن جا خوش كرده اندیشیده است.
    عشق را «پدیده نخست» می‌توان خواند. همان‌طور كه می‌دانیم قدیم در برابر حادث و به معنی آنچه كه برای پدید آمدن آن نتوان زمانی تعیین كرد، گفته می‌شود و حادث تمام پدیده‌های هستی است، كه برای پیدایی و زندگی آنان می‌توان آغازی تعیین كرد. عشق نیز نه به مفهوم عامیانه و محدودی كه همگان از آن فهم می‌كنند بلكه به مفهوم برتر و گسترده‌تر، ‌آن مایه و پایه استواری و ماندگاری جهان مادی و معنوی است و نیرویی است كه هستی را به كمال‌جویی و حدوث تازه‌تر و كامل‌تر از ناقص برمی‌انگیزد.
    «پس عشق نسبت به ذات پروردگار كه آن را قدیم اول باید خواند حادث و نسبت به هر پدیده دیگر قدیم است زیرا كه عشق مایه به‌وجود آمدن جهان هستی و اجرای اراده قدیم اول و مبدأ كل است.»

    دیرینگی عشق نسبت به عرفان این نكته را به اثبات می‌رساند كه عرفان برآمده از عشق است. گویاترین گواه این معنی را در حكمت فلوطین و تفسیر وی از عشق معنوی و پیوند آن با خیر و نیكویی و جمال می‌توان یافت‌. از دید این فیلسوف عارف آدمی دارای مقام علوی بوده و جای در ملكوت اعلا دارد و بر اثر دل‌بستگی به تعلق‌های دنیوی و سر نهادن بر خواهش‌های نفسانی كه خاستگاه انواع آ‌لودگی‌ها و زشتی‌ها و پلیدی‌ها است به نزول ارزش‌ها و فروافتادگی از مقام انسانی گرفتار آمده و از اصل خویش جدا مانده است.
    آنان كه از این جدایی سینه‌ای شرحه شرحه دارند و آرزوی پیوستن به اصل و مبدأ كل را در سر می‌پرورانند، ناگزیر از تزكیه و تهذیب نفس و پرهیز از هوسهای نفس هستند تا سبكبال و سبك بار راه وادی دوست را پیش گیرند.

    مولوی نیز در مثنوی منشأ اصلی روح و هبوط آن به دنیای ماده و نیز بازگشت دوباره به منزلگه حقیقی را مطرح می‌كند. به اعتقاد او انسان با ایثار و تواضع امكان دست یافتن به واقعیت خود را می‌یابد و همواره از نیروی درونی انسان و شكوه شگرف آن سخن گفته است.
    دفتر اول كه با شكایت و حكایت نی‌ آغاز می‌شود، شكایت از دوری است. دوری از معشوقی كه جان نی را به فغان واداشته و از حسرت این فراق و سوز و داغ این جدایی چنان می‌نالد كه هر صاحب ذوق را با خود و با درد خود همراه می‌كند. تنوع در مباحث گوناگون مثنوی باعث نمی‌شود كه خواننده صاحب دل پی به این موضوع نبرد كه زمینه اصلی تمامی این مباحث عشق است كه مانند رشته‌ای آنها را به هم پیوسته است. حركت به جهت مشخصی كه همانا مبدأ هستی و عشق است، در تمام مثنوی مشهود است.
    مولوی پس از بیان شكایت نی، بلافاصله داستان عشق پادشاه و كنیزك را آورده است. در این حكایت نیز همانند بقیه حكایت‌های مثنوی مسائل با رمز و اشاره بیان شده است و سپس به تفسیر آن پرداخته شده است.
    در این داستان به عشق انسان به انسان در نوع ابتدایی و مجازی آن اشاره شده است كه این نوع عشق در كل پدیده‌های هستی مشهود است و همانند كشش و میل دوجانبه‌ای است كه خاك و گیاه و باران و آفتاب و نر و ماده را در تمام عالم به سوی هم می‌كشاند و عشق را نیروی محرك تمامی كائنات می‌سازد. این عشق كه قانون وجود است در همه عالم قاهرست و عشق جسمانی انسان نیز از همین مقوله و در این مرحله از عشق كه به قلمرو حیات حیوانی مربوط است با سایر انواع حیوان تفاوت ندارد.
    « معهذا در انسان عشقی هم هست كه ناشی از ماهیت انسانی اوست و نه فقط در قیاس با عالم حیوانی بلكه در قیاس با عالم ملائك هم مایه امتیاز است و ناشی از نوعی دانش و شناخت است كه شاید آن را معرفت باید خواند.»


    -----------------------------
    www.seemorgh.com/culture
    سکوت سرشار از ناگفته‌هاست
    _____________________________

    مجله علم ورزش

  2. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: عشق در اندیشه مولانا

    فوق العاده . ممنون کیوان خان . دست شما در نکند .


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:06 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.