به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 دی 00 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1386-11-26
    محل سکونت
    تهران بزرگ
    نوشته ها
    1,452
    امتیاز
    50,483
    سطح
    100
    Points: 50,483, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First Class50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    1
    تشکرها
    2,842

    تشکرشده 3,286 در 817 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    Red face برای خودتان باشید

    قطعا بارها براي‌تان پيش آمده كه براي بيان منظور واقعي‌تان خود را ناتوان ديده‌ايد.

    اين مشكل دربسياري اوقات زماني بيشتر رخ نشان مي‌دهد كه ذهن‌مان درگير مسئله‌اي خاص است. البته آن موقع كه اوضاع خيلي خراب مي‌شود؛ چون فقط قصه محدوديت داشتن واژگان نيست بلكه اصلا همه چيز درذهن مان به هم مي‌ريزد و جا به جا مي‌شود.

    براي مثال، مي‌خواهيد به اميركبير اشاره كنيد، از قائم‌مقام فراهاني مي‌گوييد و يا درفكرتان بحث بر سر شهر كوالالامپوراست اما نام لوكزامبورگ را به زبان مي‌آوريد...

    اما اگرخود را درشرايط عادي‌تري تصوركنيد، اين مشكل گاه‌گاهي به سراغ‌تان مي‌آيد. آنجا كه وارد مجلس ختمي مي‌شويد و مي‌خواهيد احساس همدردي خود را بيان كنيد اما نه با جمله‌ كليشه‌اي "تسليت مي‌گويم" ؛ بلكه قدري واقعي‌ترو صميمانه‌تر، ولي به سختي مي‌توانيد جمله گرمي به صاحب عزا بگوييد كه رنج دروني شما را نشان دهد.

    يا زماني كه مي‌خواهيد درخواستي را براي انجام كاري يا رفتن به جايي رد كنيد. هرچه تلاش مي‌كنيد اين عدم پذيرش درخواست را درشكل مناسب‌تر و با واژه‌ها و جملات بهتري عنوان كنيد، نمي‌توانيد.

    به عبارت ديگر، خودتان ازآنچه گفته‌ايد، رضايت خاطر نداريد. البته حتما يك چيزي مي‌گوييد، اما بعد با خود فكر مي‌كنيد ولي بهتراز اين هم مي‌شد گفت كه باعث سوءتفاهم يا ناراحتي براي طرف مقابل نشود.

    البته بخشي از اين نتوانستن‌ها، همان گونه كه قبلا اشاره كردم به ذهن هميشه درگيرما بر مي‌گردد. اما نكته‌اي را مي‌خواهم بگويم كه توجه به آن نه تنها دايره واژگان شما را گسترش مي‌دهد بلكه به ذهن‌تان نيز نظم و آرامش مي‌بخشد.

    آيا ياد گرفته‌ايد در زندگي "كمي هم براي خودتان" باشيد. براي مثال، زمان‌هاي تنهايي‌تان را گاهي هم با خواندن كتاب پركنيد. اين دوست صميمي و يكرنگ كه در هر شرايطي مي‌تواند در كنار شما باشد.

    درست زماني كه در نيمه‌هاي شب، بي‌خوابي سخت آزارتان مي‌دهد و احساس مي‌كنيد توانايي انجام هيچ كاري را نداريد؛ آن مي‌تواند اين نگراني را از شما بزدايد و آرامش و خواب را كم‌كم جايگزين آن كند.

    يا هنگامي كه رنجي دروني ناشي از نوعي ناكامي يا خبري غيرمنتظره و غم‌انگيز يا بي‌خبري مضطرب‌كننده؛ درون شما را به شدت مي‌كاود و درواقع درد مي‌كارد؛ آن به طورمعجزه‌آسايي مي‌تواند شما را از اين حالت خارج كند و به دنياي ديگري كه قطعا از اين شرايط بهتراست، ببرد؛ چون هميشه در كنار شماست؛ بدون هيچ چشم‌داشتي يا حتي بهانه‌اي براي نبودن...

    يا چه بهتراز اين دنياي پر رنج و درد پا را فراتر بگذاريم؛ دراوج شادي‌ها و رضايت‌مندي‌ها هم آن مي‌تواند به ما كمك كند كه پيرامون خود را با همه خوبي‌ها و بدي‌ها‌يش ببينيم و با رسيدن به نقطه تعادل و حس همدردي نسبت به همنوعان، دنيايي از عشق و زيبايي ارزشمند را در وجودمان احساس كنيم.

    به گونه اي ديگر، نمونه "كمي با خود بودن" را مي‌توانيد در رو آوري زنان خوش‌ذوق افغاني به ادبيات مشاهده كنيد. آنجا كه شاعران جوان توانسته‌اند با دغدغه‌هاي به نوعي زنانه خود از كلي‌گويي‌هاي مرسوم گذركرده و تجربه‌ها و ريزبيني‌هاي فردي خود را درقالب شعر بيان كنند. سميه رامش، شاعرجوان افغاني از جمله اين زنان است كه اشعارخود را دركتابي با عنوان "كمي براي خودم" ارائه كرده است.

    به اين ترتيب، به نظر مي‌رسد او نيز با كشف لطافت شعرهاي مولانا در كنار ساختار قوي آن و ترجمه اين اشعار، كمي با خود خلوت كرده است تا اگر شده حتي لحظاتي از گرماي اين شور عاشقانه، برخوردار شود.

    و در نهايت مي‌رسيم به همان نيم بيت معروف كه هركسي از ظن خود شد يار من.
    منبع : همشهری آنلاین

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 13 بهمن 91 [ 23:57]
    تاریخ عضویت
    1387-2-21
    نوشته ها
    582
    امتیاز
    6,583
    سطح
    53
    Points: 6,583, Level: 53
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    564

    تشکرشده 574 در 212 پست

    Rep Power
    74
    Array

    RE: برای خودتان باشید

    نشانی
    نشانی هیچ کوچه باغی از یادم نرفته
    از آخرین آه
    تا سلام گرم تابستان,تو از راه که آمدی
    پوز خنده پاییز از لبهای درخت تا هزار کوچه آنطرفتر پیچید
    ومن
    کوچک شده بودم
    بچه که بودم,دلم میخواست درختی باشم
    که سیب نباشد,که غریب نباشد
    مثل تو
    حالا از هرکجا که میگذرم کوچک میشود,کوچک میشود
    ودنیای من همین است,وهمین دنیای من
    در دستهای تو جا میشود
    بعداز کمی رها میشود,مثل آخرین نفس
    در گرما گرم یک بعداز ظهر تابستانی
    که سلام کردم و تو ,سیب شدی
    تا من از هزار کوچه آنطرفتر
    به اینجا برسم,به رسم عادت معمول
    از کوچه باغی میگذرم,که درختان کنارراه
    تو را می شناسند,ومرا هم تعارف میکنند
    به تماشای رود و حضور چند شعر سرگردان
    در حوالی باغ
    تا از پا نیفتاده ام
    دستهایت را به نزدیکترین ابر گره بزن
    من نشانی ام را,پشت بال قشنگترین پروانه
    جا میگذارم,تا از پا نیفتاده, بیا!


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:42 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.