من با یک پسر به مدت 1.5 اشنا هستم رابطه ما خیلی پاک و خوب بوده و تا حالا مشکلی نداشتیم حتی در این مدت هر دو خانواده در جریان بودند بعد 1 سال امد خواستگاری هردوی ما در 1 دانشگاه هستیم من دانشجو رشته حقوق و ان رشته زمین شناسی خانوادم خیلی با ازدواج ما راضی نیستند میگویند کار ندارد با اینکه در حاله حاضر هم درس میخواند هم کار ولی می گویند باید کار ثابتی داشته باشد و میگویند انها به ما نمیخورند چون مال شمال هستند و ما اصفهان با اینکه 10 سالی میشه که در اصفهان زندگی میکنند و ما هر دو هم را دوست داریم خود خانوادم هم در تردیدن شاید به خاطر چشما هم چشمی و می گویند تو موقعیت های بهتری داری ولی من این را به خاطر اخلاقش و ایمان وراست و صادقیش خیلی دوست دارم اون هم همینطور اون از 7 ساگی پدرش را از دست داد و بار مسئولیت به دوش مادر و خودش بود و من اعتقاد دارم که میتونه از پس زندگی بر بیاد ولی واقعان دیگه نمیدونم چه کنم از یک طرف نمیخوام دیگه انجور رابطه داشته باشم از یه طرف میگن تا 2سال صبر کنید تا درسش تمام بشه و بره سر کاره ثابت ولی من در طول این 2 سال از طرف خانوادم موطمئن نیستم و میدانم خیلی چیزا تغییر خواهد کرد و شاید این شور و عشق و علاقه که الان برا زندگی الان داریم شاید 2 سال دیگه فرق کند ما حتی قبل خواستگاری پیش مشاور هم رفتیم ولی کمکی بهمان نکرد و بی فایده بود از شما تقاضای کمک و راهنمایی دارم برام زندگی مشکل شده از بس فکرو خیال و ناراحتی دارم هم من هم اون زندگی برامان مشکل شده یه موضوع دیگه این که مادر اون 6 ماهی هست ازدواج مجدد کرده ولی شوهر مامانش مرد خوبی ولی خودش میگه میخوام ازشون جدا بشم طاقتشا ندارم میخوام برم خونه دانشجویی اونم مشکلاتی داره کمکمان کنید ایا ازدواج ما مناسب هست . با تشکر[/align][/b][/color][/size]
علاقه مندی ها (Bookmarks)