امتحان همواره براي گروهي از دانش‌آموزان و دانشجويان با اضطراب و استرس همراه است.

بخش عمده‌اي از اين اضطراب و نگراني به فقدان آمادگي‌هاي لازم براي امتحان برمي‌گردد. مقاله زير راهكارهايي را براي آماده‌سازي دانش‌آموزان ارائه كرده است. دانش‌آموزان و دانشجويان و والدين در آستانه فصل امتحانات مي‌توانند با به كار بستن اين راهكارها بر اضطراب و نگراني خود غلبه كنند.


اگر دوره امتحانات تجربه جديدي برايتان باشد و يا حتي اگر در اين زمينه خبره و با تجربه باشيد، پيشرفت و اصلاح هميشه جاي خود را دارد. مطمئنا دوره امتحانات با استرس و نگراني همراه است اما نبايد دلسرد و نااميد شويد. همه معلمان روي اهميت امتحانات تاكيد دارند، چراكه نمرات و فعاليت‌هاي كلاسي معمولا 30 درصد نمره نهايي را تعيين مي‌كنند. اين بدان معناست كه اگر در امتحان نهايي نمره حدنصاب را نياوريد، نمره شما ممكن است از 80‌درصد به 60 و يا حتي 50‌درصد برسد.


در زمان امتحان تنها چند ساعت وقت داريد تا نشان دهيد كه به خوبي مطالب درسي را يادگرفته‌ايد و به همين دليل بايد خود را براي امتحان آماده كنيد. در اينجا توصيه‌هايي به شما ارائه مي‌دهيم تا به كمك آنها بتوانيد همه امتحانات‌تان را با موفقيت پشت سر گذاريد. از ياد نبريم كه روش مطالعه اهميت چنداني ندارد. به هر روشي كه مطالعه كنيد مهم آن است كه محيط درس خواندن را خلوت نگهداريد. اشيايي كه در اطراف شما وجود دارند حواس شما را پرت مي‌كنند.


تصور كنيد كه در هنگام مطالعه قاب عكسي از شما روي ميز مطالعه‌تان قرار دارد. نگاهتان از روي كتاب به سمت عكس كشيده مي‌شود. كم‌كم به ياد خاطرات روزي كه در پارك گذرانده‌ايد مي‌افتيد. هنگامي كه به‌خودتان مي‌آييد مي‌بينيد 15 دقيقه گذشته است. و اكنون به ازاي اين 15‌دقيقه‌اي كه بر اثر حواس پرتي از دست داده‌ايد، بايد 15‌دقيقه بيشتر پشت ميز مطالعه بنشينيد در حالي‌كه اين 15 دقيقه را مي‌توانيد به دوستانتان تلفن كنيد. سعي كنيد روي درس تمركز كنيد و در افكارتان غرق نشويد. بهتر است كه قبل و طي دوره امتحانات، تا آنجا كه مي‌توانيد از ميهماني رفتن خودداري كنيد. البته ابتدا اين امر دشوار و وسوسه انگيز است.


همه دوستان آنجا دور هم جمع هستند اما آيا واقعا مي‌توانيد از چند ساعت مطالعه بزنيد؟ سعي كنيد بعد از امتحانات به ميهماني برويد. بهتر نيست كه با خيالي آسوده و با آرامش جشن بگيريد و در ميهماني‌ها حضور داشته باشيد؟در مدتي كه مطالعه مي‌كنيد سعي كنيد سؤالاتي در رابطه با مطلبي كه مي‌خوانيد طرح كنيد. سپس سؤالات طرح شده را با جملات خودتان روي كاغذ پاسخ دهيد. اين عمل اين امكان را فراهم مي‌سازد تا درس را بيشتر بفهميد. تصور كنيد كه درس را براي فردي كه هيچي از آن نمي‌داند توضيح مي‌دهيد. مطالب را ساده و روان توضيح دهيد. از اين طريق يادگيري آسان‌تر خواهد بود.


تست‌ها و كوئيزهايتان را نگه داريد


شما از مجموعه سؤالاتي كه در امتحان مي‌آيد هيچ گونه اطلاعي نداريد. معلمان براي آنكه بفهمند شما مطالب درسي را به درستي فهميده و يادگرفته‌ايد از همان سؤالات تست‌ها و كوئيزها در امتحان استفاده مي‌كنند. بنابراين با نگهداري تست‌هايي كه در طول سال از شما گرفته شده، اين فرصت را خواهيد داشت تا غلط‌ها و مطالبي را كه ياد نگرفته‌ايد را مجددا مرور كنيد. نبايد بيش از 45 دقيقه مطالعه كنيد. بنا بر مطالعات علمي، مغز انسان نمي‌تواند بيش از 45‌دقيقه روي درس متمركز بماند. به همين دليل بعد از هر

45 دقيقه مطالعه، يك استراحت 15 دقيقه‌اي را پيشنهاد مي‌دهيم.


طي اين 15‌دقيقه، از ميز مطالعه‌تان دور شويد و به آن فكر نكنيد. مقداري آب ميوه بنوشيد، با كسي صحبت كنيد و يا قدري قدم بزنيد. و بعد با ذهني آسوده و تمركزي دقيق درس را مجددا آغاز كنيد. همچنين مهم است تا حد ممكن بخوابيد. اگر همواره احساس خستگي كنيد به سختي مي‌توانيد روي درس تمركز داشته باشيد. هيچ وقت نگوييد « وقت ندارم بخوابم...». براي انجام هر كاري كه بخواهيد وقت داريد. تنها كافيست وقت‌تان را به درستي تنظيم كنيد.


‌زمان امتحان


زماني كه بيرون سالن امتحان در انتظار به سر مي‌بريد، همواره به افرادي برمي‌خوريد كه سعي دارند ثابت كنند كه بيش از شما مي‌دانند. خود را از آنها دور نگه داريد زيرا اين افراد ممكن است تمركز شما را بهم بريزند. چنانچه خودتان را به خوبي براي امتحان آماده كرده باشيد جاي نگراني وجود ندارد. همين انتظار مي‌تواند به شدت به دانش‌آموزان استرس وارد آورد به‌خصوص زماني كه به‌نظر برسد افرادي آنجا حضور دارند كه بيشتر از آنان مي‌دانند. به همين دليل، قبل از امتحان نفس عميقي بكشيد و تمام نگراني‌هايي كه ذهنتان را مشوش كرده است را خالي كنيد.


منشاء اصلي استرس


دنياي امروزي كه همواره دستخوش تغيير و دگرگوني است، نگران كننده‌تر و اضطراب‌آور‌تر از هميشه براي كودكان بوده است و با وجود فراهم آوردن انگيزه‌هاي متعدد و جديد در زندگي امروزي اما همچنان با ناامني زيادي همراه است. در جامعه امروزي، ساختار خانواده‌هاي بزرگ و پر‌جمعيت كمتر به چشم مي‌خورد حضور پدربزرگ و مادربزرگ‌ها، عمه‌ها، خاله‌ها و عمو‌ها در خانواده‌ها كمرنگ شده است.


علاوه بر آن، مسئله طلاق و جدايي والدين است كه نسبت به گذشته افزايش داشته و همواره موجب ترس و وحشت زيادي در كودكان مي‌شود و امنيت و آرامش خاطر آنان را به‌شدت تهديد مي‌كند. هر ساله از هر 5 خانواده، يك خانواده به مكان جديدي نقل مكان مي‌كند و اين به معناي ورود كودك به محله و مدرسه جديد و از دست دادن دوستان قديمي است. اكثر مادران امروزي شاغل هستند و بيش از پيش وقت خود را خارج از منزل مي‌گذرانند. اين امر استقلال و بار مسئوليت كودكان را افزايش مي‌دهد. همچنين مي‌توان از پديده خشونت در خانواده‌ها نام برد كه موجب آزردگي و رنجش كودكاني مي‌شود كه شاهد آن در خانواده هستند و يا خود مورد خشونت قرار مي‌گيرند.


علاوه بر دلايل ذكر شده مي‌توان از فشار و توقعات بجا و نابجاي درس و مدرسه، معيار‌هاي موفقيت تحصيلي(نمرات عالي) و حتي از فعاليت‌هاي ورزشي و هنري خارج از مدرسه نام برد كه به جاي آنكه موجب رفع خستگي و آرامش هر چه بيشتر كودكان شوند، در اينگونه فعاليت‌ها نيز توقعات و خواسته‌هاي بيش از حدي نسبت به نتيجه عمل و موفقيت آنان به چشم مي‌خورد. اگر خانواده نتواند و يا از اين پس ديگر قادر نباشد حامي كودك و پاسخگوي خواسته‌ها و نيازهاي او باشد، كودك كجا مي‌تواند براي شناخت و درك خود و رويارويي با مشكلات، به گوشي شنوا يا كمك و حمايت و پشتيباني دست يابد؟ بنابراين اكثر آنان به دوستانشان پناه مي‌برند، دوستاني كه قادر نيستند چيزي كه آنها به‌دنبالش هستند را به آنان بدهند، زيرا اغلب دوستانشان نيز همانند خود آنان دچار استرس و نگراني هستند و همچنين به معناي علائم و حالاتي كه احساس مي‌كنند، آگاهي ندارند.


رفتارهايي كه نشانگر مشكل است


كودكان اغلب مشكلاتشان را از طريق رفتارشان بروز مي‌دهند. و يا به عبارتي رفتارهاي ناسازگار از خود نشان مي‌دهند. در اينگونه رفتارها خشم و عصبانيت، ناآرامي و يا حتي رفتارهاي ضداجتماعي و پرخاش‌جويانه‌اي ديده مي‌شود كه دامنگير اشياء و ساير افراد نيز مي‌شود. در بعضي مواقع كودك رفتارهاي دوران بچگي‌اش را از سر مي‌گيرد مثلا دوباره شروع به مكيدن شست، گريه، بهانه‌گيري و نق‌زدن مي‌كند.اين كودكان اغلب مستعد بيماري هستند و در لحظه رفتن به مدرسه از دل درد و سردرد مي‌نالند. خواب آرامي ندارند، در خواب كابوس مي‌بينند و دچار بي‌اشتهايي و يا پرخوري مي‌شوند. تمركز ضعيفي دارند و اغلب حواسشان پرت است گويي اصلا حضور ندارند.


اين علائم مطمئنا حاكي از وجود مشكلي هستند و همواره به معناي واكنش در برابر وقايع و يا شرايطي خاص به شمار مي‌آيند. و تا زماني‌كه شرايطي كه موجب تحريك كودك شده است، همچنان باقي بماند، احتمال مي‌رود كه به‌صورت مزمن در آيد. اكثر اوقات والدين و يا مربيان اين پيام را به درستي دريافت نمي‌كنند و براي آنكه به رفتار ناخوشايند كودك خاتمه دهند، به تنبيه و يا سرزنش او مي‌پردازند، غافل از آنكه اين عمل كودك را بيش از پيش منزوي مي‌كند و به يك دور باطل مي‌انجامد. در حقيقت، از طرفي رفتارهاي نادرست كودك بيش از پيش ادامه مي‌يابد و از طرف ديگر تنبيهات والدين و معلماني كه خود را متفكر و چيزدان مي‌دانند، نيز افزايش مي‌يابد. كودكان نسبت به بزرگترها در برابر طرد و يا تاييد شدن، حساس‌تر هستند.


زماني‌كه پدر يا مادر واكنشي نامناسب از خود نشان دهند، در كودك استرس ايجاد كرده و عوامل استرس‌زا كم‌كم به ترس و وحشتي واقعي تبديل مي‌شوند.برخي از مطالعات حاكي از آن است كه پسران بيش از دختران در برابر استرس از خود واكنش نشان مي‌دهند، شايد به اين دليل باشد كه هنجارهاي فرهنگي فشار بيشتري بر پسران اعمال مي‌كنند و آنان را وا مي‌دارند تا شجاع و قوي باشند و از گريه كردن و ابراز درماندگي خودداري كنند.


منبع:nioc.org