مشخصات افراد دارای سطح بالایی از خلاقیت :
افراد خلاق دارای يک سري از ویژگیهایی هستند که این ویژگیها را می توان با درجات متفاوت در تمام اقراد جامعه پیاده کرد. خلاقیت در اثر رخوت و کم کاری را کد و کسل می گردد ولی هیچگاه از بین نمی رود ،بنابراین باید سعی شود این ویژگیها پرورش داده شوند تا خلاقیت دچار رکود نگردد.
1- سلامت فکر و روان:
افراد خلاق افرادی هستند که از سلامت روانی برخوردارند. این افراد قادرند فکر، اندیشه و حرف های تازه را پشت سر هم مطرح کنند بدون اینکه دچار رکود گردند.
بهره مندی از ذهنی سالم ، باز و گشوده این امکان را برای قوة خلاقه فراهم مي کند تا از انچه می خواهد تصویر روشنی بیافریند و بلاخره عملی منشا موفقيت و پیروزی است که در ورای ان اندیشه ای سالم نهفته باشد، همانگونه که ورزش عضلات را قوی تر و سالم تر می کند تفکر ، مطالعه کتاب های خوب و مفید و نگارش تجارب ، افکار و منش ها نیز باعث تقویت و سالن تر شدن روان و ذهن گردیده و نهایتاً موجب باروری و شكوفايي خلاقیت میگردند.
2- انعطاف پذیری:
یعنی توانایی کنار گذاشتن چار چوب های ذهنی گذشته و توانایی دیدن اندیشه های جدید و بررسی افکار نو و پذیرش مناسب ترین و کار امد ترین باورها. با دو سؤال از خود می توانیم به میزان انعطاف پذيري مان در زندگی خصوصی و اجتماعی پی ببریم :
الف- چه مقدار به اشتباهات و قصور خود در مقابل دیگران اعتراف می کنیم؟
ب- چه مقدار در مقابل انچه نمی دانیم اعتراف کرده و کلمه ی نمی دانم را بر زبان جاری می کنیم؟ تکرار در اعتراف به موقع به اشتباهات و اقرار صادقانه به انچه نمی دانیم باعث می شود این خصوصیت خوب به یک رفتار طبیعی و عادت مقبول تبدیل گردیده و این توانایی را بدهد تا در چارچوب های ذهنی باطل را فرو بریزد. هر اندازه خلاقیت و نواوری بیشتر باشد به همان اندازه انعطاف پذیری بیشتر شده و وقت کمتری به حراست و دفاع از افکار غلط گذشته صرف خواهد شد.
3-ابتکار:
یعنی به پشتوانه اندیشه سالم، ذهنی پویا و منعطف در هر زمان بتوان پیشنهاد تازه ای را یافته و ارائه داد، ارائه پیشنهاد جدید خود نوعی از خلاقیت و نو اوری است. انسانهای خلاق چشمه ی جوشانی از پیشنهادهای سازنده و مفيد هستند.
4-ترجیح دادن پیچیدگی نسبت به سادگی:
افرادی که خلاقیت نداشته و تمایلی به بروز چنین امری را ازخود نشان نمی دهند هرگز سراغ سختیها نرفته و همواره درجستجوی راهها ی بی دغدغه و اسان هستند بطوریکه معمولاًراه های پیموده شده را انتخاب می نمایند و علاقه ای به خطر کردن و پذیرش وظایف سنگین را ندارند. این افراد خواهان سایبان امنیتی ساخته شده به دست دیگران هستند در حالیکه افراد خلاق و مبتکر همواره در تلاش و تکاپو بوده وبه هر کور سوئی رضایت نداده و در جستجوی منشا نور می باشند.
بنابراین پیچیدگی ها را انتخاب کرده و بدنبال یافتن راه حلی ساده برای انها هستند. ولی افرادی که تمایل به خلاقیت ندارند به جای پرداختن به ریشه ع خود رابا برگ ها و شاخه ها سرگرم کرده و با رفتن به سراغ مسائل ساده خود را قانع و ارضا، می کنند.
5- استقلال رای و داوری:
افراد خلاق بر خلاف افرادی که تمایلی به خلاقیت ندارند انسانهایی پیرو و دنباله رو نبوده ،و به دنبال تکیه گاهی درعالم بیرون نیستند تا به او چنگ بزنند ، بلکه این افراد صاحب فکر ، اندیشه ، سبک و روشی خاص هستند. انها همواره مطیع بی چون و چرای مسئول بالاتر و افراد با نفوذ نبوده از جمع پیروی نمی کنند بلکه بر اساس اعتقادات و الگوی ذهنی خود و بر اساس منطق حاکم بر اموراز استقلال رای و قضاوت بر خوردارند.
6- تمرکز نیروی ذهنی بر والاترین هدفی که دارند
افراد خلاق همیشه ودر هر شرایطی ذهن و نیروی خود را بریک موضوع ویژه متمرکز می کنند وبه دنبال دستیابی به هدفی والا و بلند مرتبه هستند و با این عمل برقله رستگاری و موفقیتتکیه می زنند همانند متمرکز شدن نور توسط ذره بین در یک نقطه و یا تمرکز لیزر در یک نقطه که حتی در فولاد هم نفوذ می کند. اما انسانهایی که از خلاقیت کمتر برخوردارند اهداف و مسئولیتهای متعددی را بر می گزیند و در هیچ زمینه ای بطور کامل توفیق حاصل نمی کنند.
شاید با اندک تفکر مثالهایی ازمدیران و مسئولین در محیط اطراف خود بیابیم که با قبول چندین مسئولیت و عدم توانایی در تمرکز روی یک نقطه مدیر موفقی نبوده اند ویا بالعکس. باید بدانیم که دستیابی به اهداف همواره در فضای ذهنی روشن و متمرکز و باایستادگی و پشتکار میسر می گردد.
چگونه خلاقیت خفته را بیدار سازیم:
با علم واعتقاد به انچه که در پی می اید، با عمل به انها و با مداومت در انجام، هر انسانی حتی با نازل ترین درجة خلاقیت قادر است جرقة مقدس را شعله ور ساخته وخلاقیت خفته را پیدا سازد.
1- قبول وجود ذخیره بی کران خلاقیت در درون انسان
باید پذیرفت و باور داشت که این گوهر نفیس و گران بها در وجود همة ما از ابتدای خلقت تعبیه گردیده ، چرا که خداوند ما را نمایندگان خود در روی زمین نامیده است. این فلسفه و این ایمان منشا بیداری اندیشه، فکر و پیدایش خلاقیت است.
2-شکستن مرز بندی کلیشه ای :
برای جلا دادن و غبارروبی گنجینة بیکران هوش، حکمت و خلاقیت، باید از دایره ای که ما را احاطه کرده است خارج شد، باید مرز بندی های کلیشه ای و تجویز شده را شکست وپا به دنیای بیرون نهاد و اغز بیرون به خزانة عظیمی که خداوند در وجود خلیفظ خود نهاده است نگریست و از ان نهایت بهره را جست.
3- انجام کارهای جدید و مداومت در انها :
باید همواره در فکر خلق ایده های جدید و تراوش اندیشه های نو بود نباید با قانع شدن به انچه هست در جا زد و موجبات رکودو افسردگی را فراهم ساخت. باید همواره در انجام کارهای نو ظهور و جدید پیش قدم بوده و مداومت کرد.
4-تلاش در جهت ارتقای دانش و مهارت:
بروز و ظهور خلاقیت نیازمند امادگی است و این امادگی در سایه ممارست، تمرین و افزایش اگاهی و مهارت میسر می سازد. هر چه دامنه علم ، دانش و مهارت گسترده تر باشد احتمال بروز خلاقیت ، ابتکار و نواوری نیز افزایش پیدا می کند بنابراین هر روز با مطالعه ، تحقیق ، کار وتلاش باید موقعیتی را فراهم اورد تا بیشترین بهره از قوه خلاقه برده شود.
5- ارامش فکر و مثبت اندیشی:
مثبت اندیشی و ارامش زمینه ساز رشد و شكوفايي خلاقیت انسانهاست، به طوري که ارامش و مثبت نگری زمینه فعالیت نیمکره چپ مغز که مسئول کار کرد منطقی ، اگاهانه و تجزیه و تحليل است فراهم تر می کند، درحاليكه استرس ، منفی اندیشی و منفی نگری ، ترس؛ دودلی و اضطراب نیمکره چپ را از کار انداخته و زمینه فعالیت نیمکره راست مغز را که مسئول احساسات و هیجانات می باشد مهیا می کند.
نوشته: دكتر جعفرصادق تبريزي
علاقه مندی ها (Bookmarks)