--------------------------------------------------------------------------------
سلام
باتشكر ازهمه عزيزاني كه منو با حرفهاي زيباوارزشمند راهنمايي نمودند بنده شاغل هستم ودر شهري دور از اقوام يعني چند خواهر متاهل بيشتر ندارم كه هركدام درگيرزندگي خودشان هستند حرفهاي بسيار متني زده ايد ممنونم ازراهنمايي دلسوزانه شما عزيزان ولي دخترم با اينكه سني ندارد ولي بسيار خود نگه دار است وبشتر وقتها درمورد پدر بامن حرف ميزند از رفتارهاي بد او ميگويد در اخر ميگه وقتي دوستانم در موردپدرشون حرف ميزنند دلم مخواهد باباي خوبي داشتم كه منم به وجود او افتخار ميكردم ويا گاهي ميگه كه من مطمنم يه روز ميايد وبه التماس ميفته ولي او بچه است نمي داند پدرش اورا به هوسهاي نابجايش فروخته .من چه كنم تافرزندم ارامش بيشتري پيدا كند او را به كلاس ورزش بردهام خودم هم ميروم
علاقه مندی ها (Bookmarks)