رد کردن پیشنهاد ازدواج

[گرفتار]

دختری 17 ساله ام ولی از لحاظ عقلی به بلوغ کامل رسیدم.پسر دایی ام که فردی با خدا و در عین حال امروزی و خوب است به من ابراز علاقه شدید از راه پیامک کرد چون مستقیم رویش نمیشد .او خانواده اش را بسیار دوست دارد و مرتب در حال انجام کاری برای انهاست به این دلیل مادرم میگوید او وابسته است.منم از او خواستم ازدواج با من را فراموش کند ولی او میگوید نمیتواند.حالا من به او چه بگویم که قانع شود و یا از او چه بخواهم تا او را امتحان کنم.در ضمن او24 ساله است و علاقه اش نمیتواند از شور جوانی باشد

[مدیرهمدردی]

سلام گرفتار
به تالار گفتگوی همدردی خوش آمدید
خدا نکنه هیچ وقت گرفتار باشی.
اگر به نظر خودت از بلوغ فکری و روانی کامل برخورداری ، بهتر اینست که انرژی خودت را روی خانواده متمرکز کنید و به آنها بگوئید که نیاز دارید که بیشتر این آقا را بشناسید تا در مورد ازدواج تصمیم بگیرید. به خانواده بگو که اگر ایشون وابسته باشه ، به هیچ وجه با او ازدواج نمی کنید. اما برای اثبات اینکه وابسته هست ، نیاز است که با دقت بررسی شود.
لذا بدون اینکه بخواهی از راههای ناصحیح مثل ، پنهان کاری، sms یا ....، مسئله را پیگیری کنی، بهتر است از پسردایی و خانواده اش بخواهی( بعد از هماهنگی با خانواده خودت)، به طور رسمی جلو بیایند. نه به این معنا که شما خواستار ازدواج صددرصد با او هستید، بلکه برای شروع شناخت پیدا کردن نسبت به هم. در این میان یک راه حل این می تواند باشد که شما به اتفاق هم به مشاور خانواده مراجعه کنید، تا مسائلی که موجب دغدغه خانواده شماست مورد بررسی بیشتر واقع شود.
فراموش نکنید اگر حس می کنید که به بلوغ کامل رسیده اید، باید جسارت، قاطعیت ، تصمیم گیری، انعطاف پذیری ، و ارتباط صحیح با دیگران را نیز در نظر بگیری. اگر خانواده ات زیاد مخالفت کردند، از آنها بخواه که با یک مشاور صحبت کنید، شاید حرف یک متخصص را بهتر بپذیرند.