جورج کلی روانشناس برجسته از اولین کسانی بود که مطرح کرد ما انسانها مانند دانشمندان عامی هستیم که جهان اطراف خود را طبقه بندی و دسته بندی می کنیم و سعی داریم آنرا برای خودمان قابل پیش بینی نماییم.هر یک از ما در ذهن خود یکسری سازه های شناختی داریم که آدم ها و پدیده ها را بر اساس آنها قضاوت و طبقه بندی می کنیم. مثل این سازه : ‌
« مرا دوست دارد - مرا دوست ندارد » یا « برای من مفید است - برای من مفید نیست ». به عبارتی وقتی با کسی یا چیزی برخورد می کنیم این عبارات تعیین کننده طرز فکر و برخورد ما با با آن وقایع یا آدمهاست.

(شما معمولا از چه سازه هایی در برخورد با پدیده ها استفاده می کنید ؟ آنها را بنویسید.)

در حقیقت همه ما برای خود قفسه هایی ذهنی داریم که آدم ها اشیا‌ء و پدیده ها را در آنه قرار می دهیم .فرض کنید پیر مردی را می بینید که در اتوبوس با یک غریبه گرم صحبت است . شاید شما فورا دست به طبقه بندی بزنید و با یک تخمین سریع وی را در جاهای دیگر هم تصور کنید : « این از اون آدماییه که دنبال یه گوش اضافه می گردن تا اراجیف جوونی و غرغرای پیری شون رو به خوردش بدن و تا حالا ده ها بار قصه های تکراریش رو به خورد خانواده و دوست و فامیل داده . از اون آدمایی که شبا خرخر میکنن کت و شلوار خاکستری کهنه می پوشن و ... » این طرز تفکر در واقع نشان می دهد که شما قفسه ای به نام «پیر مرد های وراج و ... » در ذهن خود دارید
و در اولین برخورد با این آدم سریع وی را در همان قفسه جا دادید.به این قفسه های ذهنی در روانشناسی اصطلاحا «سنخ» گفته می شود. و البته واضح است که ذهن ما به دلیل سنگینی پردازش اطلاعات عظیم رسیده به آن مجبور است از این خلاصه کاری و پیش داوری استفاده کند حتی اگر در بیشتر موارد با اشتباه و خطا همراه باشد !
حالا باید ببینیم قفسه ها از روی چه معیاری ساخته می شوند.
همه ما در ذهن خود یک نمونه کامل و اصلی از بیشتر افراد و پدیده ها داریم. مثلا افراد پرکار یا افراد بذله گو یا شلخته. لحظه ای درنگ کنید و به عنوان مثال یک آدم شلخته را در تجسم کنید.شخته ترین آدمی که می تواند در دنیا وجود داشته باشد. زندگیش را تجسم کنید. اتاق کارش اتاق خوابش کمد لباسش آشپزخانه اش ماشینش و مخصوصا انباریش را تجسم کنید. چیزی که شما شلخته ترین آدم دنیا تجسم نمودید نمونه نخستین شخص شما بود از یک آدم شلخته. شما همینطور برای آدم های بذله گو دروغگو فعال مهربان و ... نمونه هایی اصلی در ذهن دارید. اما این نمونه های نخستین برچسب های قفسه های ذهنی شما هستند و در تحقیقات و آزمایش های مختلف مشاهده شده است که ما دیگران را در صورت داشتن ۲ شرط تو‌أمان خیلی بهتر و بیشتر به خاطر می سپاریم و بعدها به خاطر می آوریم :

۱- به نمونه های نخستین ما نزدیک تر و شبیه تر باشند .

۲- در ما تحریکات هیجانی و عاطفی شدید تری به وجود بیاورند.

در پایان این بحث چند سنخ دانشجویی را که در یک تحقیق در استرالیا توسط خود دانشجویان عنوان شده است را نمونه وار ذکر می کنم:

۱-دانشجویان درسخوان : سختکوش؛رنگ پریده ؛ لجوج ؛ باوجدان ؛ لباس های تمیزی دارند ؛ در سراسر جلسات در طول تعطیلات پیوسته کار می کنند ؛ اوقات زیادی را در کتابخانه می گذرانند ؛ تکالیف خود را سر وقت تحویل می دهند ؛ برای کلاس ها مطالعات زیادی انجام می دهند ؛ در سخنرانی ها از همه چیز یادداشت بر میدارند ؛کلاس ها را هرگز از دست نمی دهند ؛ نمرات خوبی می گیرند ؛ زندگی اجتماعی چندانی ندارند.
۲-طفیلی های تنبل : شلخته ؛ ژولیده ؛ فقط برای وقت گذرانی اینجا هستند ؛ کسل ؛ بی هیجان ؛ اطراف محوطه می نشینند تا آفتاب بگیرند ؛ کار ناچیزی انجام می دهند ؛ به سخنرانی ها نمی روند ؛ مطالب را تکرار می کنند ؛ هیچ نظری درباره دانشگاه آمدن ندارند ؛ سعی می کنند طفیلی کار دیگران باشند ؛ غیر دلسوز.
۳-دانشجویان پخته : مضطرب ؛ با وجدان ؛ زنهایی خانه دار ؛ معقولانه لباس می پوشند ؛ عادات منظمی دارند ؛ مشتاق ؛ در جلسات درس اغلب صحبت می کنند ؛ با ثبات ؛ مادر وار ؛ ثروتمند ؛ محافظه کار ؛ میانسال.
۴-منزوی های ساکت : خجول ؛ هرگز با مردم تعامل ندارند ؛ وقت نهار تنها هستند ؛ در جلسات درس شرکت کمی دارند ؛ گم ؛ به سختی با کسا آشنا می شوند ؛ به مهمانی ها نمی روند.
۵- دانشجویان آسیایی : تمیز ؛ با وجدان ؛ عینکی ؛ جاه طلب ؛ اهل رقابت ؛ تنها ؛ سختکوش ؛ به یکدیگر می چسبند ؛ نامهربان ؛ در گروه ها هرگز انگلیسی صحبت نمی کنند ؛ روشن ؛ محافظه کار.
منبع:
تهیه و تنظیم : رضا آشتیانی
منبع : کتاب روانشناسی تعامل اجتماعی ؛ جوزف . پی . فورگاس ؛ ترجمه خشایار بیگی ؛ انتشارات ابجد ؛