اختلاف با مادر

[pooarot]

سلام من تازه عضو شدم.
من به یه خانوم قول ازدواج دادم وبه خاطر این موضوع کلی به هم وابسته شدیم. الان که می خوام قولمو عملی کنم مادرم مخالفه حالا من موندم که شکستن دل یک نفر وضربه روحی زدن به اون گناهش بیشتره یا مخالفت کردن با مادرم. لطفا راهنماییم کنین که چی کار کنم که دل هیچ کسو نشکن[/size]م. (البته اینو بگم که مخالفت مادرم از این جهته که ما شیعه هستیم و خانواده خانم سنی.)[size=medium]

[sorena_arman]

شما خودتون چه اندازه ايشون رو مناسب مي بينيد؟ واقع بينانه جواب بدين. الان دوره مادرهاي من و شما نيست كه دست روي هر دختري كه بذاري ازش مطمئن باشي. الان انتخاب يك دختر كه در حداقل موارد از شما حرف شنوي داشته باشه و اصولا براي حرف شما تره خورد كنه مثل يافتن يه سوزن تو انبار كاهه.دليل مخالفت مادرتون چيه؟

[pooarot]

دلیل مخالفتشو نوشتم. مذهبش مشکله ماست.
ما 2 ساله با هم اشناییم و میتونم با شناختی که از خودم دارم بگم که چشمو گوش بسته انتخاب نکردم.

[lمریم]

سلامpooarot
من نمیدونم چرا آقایون وقتی از خانواده ها مطمئن نشدین به دختری قول میدید؟
باید بدونیم که نظر خانواده ها خیلی مهمه، خیلی...
حالا دوست من خانواده ی این دختر خانم چه نظری در مورد شما دارند؟

[pooarot]

من اول فکر نمیکردم مخالفت اینقدر زیاد باشه که نتونم حلش کنم.
نمیدونم چون تو خونواده اونا هنوز جدی مطرح نشده. ولی فکر میکنم پدرش هم با این موضوع یکم مشکل داشته باشه.

[کاترین]

خوب دوست عزیز شما زیاد از مادرتون نگفتین درصد مخالفت ایشون چقدره؟
یعنی از اون مادرایی هست که واقعا مرغشون یه پا داره یا نه حالا یه جورایی میشه لمشو بدست بیاری
مادرت از چی خوشش میاد به طور غیر مستقیم بگو که اون دختره این خصوصیاتو داره که مادرت خوشش میاد
واقعا هیچ راهی واسه راضی کردنشون نداری
خیلی مادرتون به مذهب معتقدن؟
از دیگر اعضای خانوادتون نمیتونی کمک بگیری

[pooarot]

خوب بزارین یکم مشکلمو بازتر بگم.
مادر من هم تو صحبتاش گفته هم توی ازدواج خواهر برادرام نشون داده که اگه مساله غیر از این در میون بود میتونست کنار بیادو به خاطر علاقه من از خواست خودش بگذره. ولی الان یه جورایی احساس میکنه که این یه وظیفه دینیه که به عهدشه وبه خاطر دینش داره مخالفت میکنه.
البته این خانومی که من انتخاب کردم هم وظایف دینی مثل نماز و روزه و بقیه مواردو به موقع انجام میده هم از لحاظ رفتار خیلی مراعات میکنه. وتعصب خواصی روی دین خودش نداره وبه خاطر ترس از طرد شدن از طرف خوانوادش روی مذهب خودش مونده.
من با مادرم زیاد صحبت کردم و همه جور دلیل و برهان براش اوردم که وقتی ما دو نفر با اینجور مسائل کنار میاییم تو زندگیه ایندمون نمیتونه تاثیر زیادی داشته باشه. ولی قبول نمی کنه.
در مورد اعضای دیگه خونواده هم باید بگم مادرم تو مسائل دینی حرف ما ها رو قبول نداره.
حتا با یه روحانی هم در این مورد صحبت کرده ولی اونا هم چون ترس از سنی شدن بچه های ما دارن این کارو صلاح نمیدونن.
اینه که دیگه نمیدونم باید چی کار کنم.

[digitalman]

خوب بزارین یکم مشکلمو بازتر بگم.
مادر من هم تو صحبتاش گفته هم توی ازدواج خواهر برادرام نشون داده که اگه مساله غیر از این در میون بود میتونست کنار بیادو به خاطر علاقه من از خواست خودش بگذره. ولی الان یه جورایی احساس میکنه که این یه وظیفه دینیه که به عهدشه وبه خاطر دینش داره مخالفت میکنه.
البته این خانومی که من انتخاب کردم هم وظایف دینی مثل نماز و روزه و بقیه مواردو به موقع انجام میده هم از لحاظ رفتار خیلی مراعات میکنه. وتعصب خواصی روی دین خودش نداره وبه خاطر ترس از طرد شدن از طرف خوانوادش روی مذهب خودش مونده.
من با مادرم زیاد صحبت کردم و همه جور دلیل و برهان براش اوردم که وقتی ما دو نفر با اینجور مسائل کنار میاییم تو زندگیه ایندمون نمیتونه تاثیر زیادی داشته باشه. ولی قبول نمی کنه.
در مورد اعضای دیگه خونواده هم باید بگم مادرم تو مسائل دینی حرف ما ها رو قبول نداره.
حتا با یه روحانی هم در این مورد صحبت کرده ولی اونا هم چون ترس از سنی شدن بچه های ما دارن این کارو صلاح نمیدونن.
اینه که دیگه نمیدونم باید چی کار کنم.

بنظر من شما میتونی درباره اهل سنت تحقیق کنی و از خوبی های اونها به مادرت بگی . ضمنا بر طبق اصول اسلام شما میتونی از اهل کتاب ( یهودی و مسیحی) دختر بگیری ، مسلمان که جای خود داره .

[حسین پور]

دوست عزیز. درسته بعضی از عقاید سنی و شیعه ها با هم تفاوت دارد اما مهم آدمیت طرف مقابل نه سنی و شیعه بودنش.
در ضمن به قولsorenaالان دوره این نیست که پدر و مادرها همسر آینده شما را انتخاب کنند نمی گویم راهنمایی های آنها را گوش نکنید اما تصمیم با شماست. سعی کنید رضایت مادر خود را جلب کنید و با رضایت او ازدواج کنید. بهتره که از یک واسطه استفاده کنید از یک نفر که مادرتان ایشان را قبول دارد. موفق باشید

[pooarot]

سلام
ممنون از اینکه وقت گذاشتین و نظرتونو گفتین.
به خدا طرز فکر من هم مثل شماست و این چیزا رو چندین بار برا مادرم توضیح دادم.
درسته من باید انتخاب کنم ولی نمی خوام در اینده واسه رفت وامد وموارد دیگه ای که پیش میاد با خانوادم مشکل داشته باشم.
با مادرم پیش مشاور هم رفتیم اون پیشنهاد داد که مادرم بره از نزدیک با خونواده خانوم اشنا شه وطرز فکرو زندگی اونا رو از نزدیک ببینه (اخه اونا تو یه شهر دیگه زدگی میکنن ولی این از طرف خونوادم مشکل بزرگی نیست.) ولی مادرم اصلا توجه نکرد.
در مورد یک فرد واسطه هم باید بگم من کسی رو تو فامیل نمیشناسم که بتونه تو این قضیه کمک کنه.
فعلا که سپردم دست خدا.