به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 67
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 16 بهمن 88 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1387-9-06
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    3,477
    سطح
    36
    Points: 3,477, Level: 36
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 7 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    لطفا کمکم کنید. دارم از زنم جدا میشم اما جدایی ازاوکه باهاش الفت گر

    دوستان عزیزم سلام. من مصطفی هستم 32 سالمه، همسرم 26 سالشه، 10سال هست که ازدواج کرده ایم و خدا به ما دو تا بچه ناز 7-8 ساله داده. اما متاسفانه از همان اوائل ازدواج زندگی ما با اختلاف روبرو شد. در این مدت 3-4 بار به چند قدمی طلاق نزدیک شدیم و هر بار نهایتا من عقب نشینی کردم. یعنی بخاطرتنفر از طلاق، خو گرفتن به همسرم و وجود میزانی علاقه به ایشان، و فرزندانمون که بچه های طلاق نشوند من بند رو پاره نکردم. اما هر چه می گذشت برخورد همسرم با من بدتر می شد و زندگی رو واسه من سخت تر می کرد. مثلا اون اوائل ایشون به من احترام می ذاشت اما تو سه چهار سال اخیر بدترین فحشها رو نثار بنده حقیر میکنه اونهم پیش بچه ها. سریع عصبانی میشه و خودش رو هم نمی تونه کنترل کنه حتی اگر کسی هم مهمون ما باشه همون جا ناراحتی شو نشون میده و پیش بقیه هم احترام من رو حفظ نمی کنه. مگر قرآن نمیگه که همسران لباس یکدیگرند؟! اما ایشون دعوای خانه رو به همسایه میبره و یا اونقدر داد و بیداد میکنه که پیش همسایه ها ضایع شیم یا اینکه میره خونه همسایه و اونو میاره خونمون که حاج آقا یا حاچ خانوم بیا ببین این شمر چکارم میکنه. تا بحال 2-3 بار بعد از دعواهامون رفته خونه یکی از همسایه هامون و 2-3 بار هم اونا رو آورده خونمون بلافاصله بعد از دعوا. تو این چند سال آب خوش از گلوی ما پایین نرفت و زندگی ما تقریبا خالی از صفا همچنان ادامه پیدا کرد تا جایی که 2 ماه قبل بعد از دعوا سر مساله ای کوچولو و بی ارزش منو تو خونه راه نداد بعبارتی منو از خونه انداخت بیرون و با اجازه دوستان عزیز من به مدت تقریبا ده روز در مسافرخونه بسر بردم. بعد که اوضاع آرومتر شد برگشتم خونه اما در این مدت تصمیم خودم رو گرفته بودم. تصمیم من این بود که این زندگی اینجوری به مقصد نمیرسه و بخاطر خودم و بچه هامون بایستی از هم جداشیم. دوستان عزیز من از این نگرانم که بچه هام دو روز دیگه که بزرگ میشن برای من هیچ احترامی قائل نشن. آخه وقتی همسرم منو آدم حساب نمیکنه این طبیعیه که بچه من هم به من احترام نذاره. البته من نیاز به احترام کسی ندارم اما این که زندگی نمیشه. بعد از اینکه از مسافرخونه برگشتم خونه رفتار همسرم بدتر از قبل شد و درگیری پشت درگیری بدون صلح و حتی آتش بست و قطعنامه. بالاخره تقریبا یک ماه پیش بار و بنه مو جمع کردم و خونه مجردی اجاره کردم و به اتفاق خودم اومدم خونه جدید. الان همسرم هنوز سر خونه و زندگیش مونده و همراه با بچه ها تو خونه خودمونه و من هفته ای دو سه بار بهشون سر میزنم. من کارهای حقوقی رو شروع کردم و امروز فرداست که دادخواست طلاق رو تقدیم دادگاه کنم. حالا مشکل اصلی من اینه که درحالی که مصمم هستم با دلایل عقلی فراوان همسرم رو طلاق بدم اما خیلی واسم سخته جدا شدن از کسی که باهاش الفت گرفتم، 10 سال باهاش زندگی کردم (هرچند فلاکت بار)، باهاش یه عالمه خاطره دارم، مادر بچه هامه، و توی او ته تهای دلم دوستش دارم. عقلم میگه طلاقش بده و رهایش کن اما احساسم میگه استاد داری چیکار میکنی؟! درسته به این نتیجه رسیدم که طلاق تنها و آخرین چاره ماست اما برای من که آدم فوق العاده احساسی هستم خیلی سخته که از کسی که سالها همدم من بوده (ولو خیلی هم اذیتم کرده) جدا شم.
    هر وقت به جدایی فکر میکنم بغض گلوم رو میگیره و یکی دو بار هم با اجازه شما گریه کردم. از همه شما درخواست می کنم راهنماییم کنید. حتما نظر خودتون رو بگید حتی یک جمله حتی یک کلمه. من الان به همه شما نیاز دارم. کمکم کنید و دستم را بگیرید.

  2. کاربر روبرو از پست مفید آقا مصطفی تشکرکرده است .

    noamooz (شنبه 09 فروردین 93)

  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 16 بهمن 88 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1387-9-06
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    3,477
    سطح
    36
    Points: 3,477, Level: 36
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 7 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    لطفا کمکم کنید. دارم از زنم جدا میشم اما تحمل جدایی برام سخته

    همکنون نیازمند یاری شما هستیم...

  4. کاربر روبرو از پست مفید آقا مصطفی تشکرکرده است .

    noamooz (شنبه 09 فروردین 93)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    198
    Array

    RE: لطفا کمکم کنید. دارم از زنم جدا میشم اما جدایی ازاوکه باهاش الفت

    آقا مصطفي
    تا به حال كه چندين بار در مرود طلاق با او صحبت كرده ايد او چه عكس العملي نشان داده؟ او هم ناراحت شده؟‌از طلاق نترسيده؟
    تا به حال نشده كه از او جدا باشيد و او براي شما دلتنگ شود؟!
    در كل مي خواهم بدانم احساس خانم شما نسبت به شما چطور است؟!
    نمي دانم دعواهاي شما بر سر چيست اما اين را خوب مي دانم كه اگر يك تصميمي را مي گيري اگر تصميمت از روي احساس بود تا آخر عمر با احساست پيش برو و به عقل و منطق رجوع نكن ولي اگر تصميمي را از روي منطق گرفتي تا آخر به احساست توجه نكن.
    چيزي هست به اسم عادت. 10 سال عادت كردي كه او باشد حالا به هر شكل خوب يا بد. بعد از جدايي هم عادت مي كني كه او نباشد.

    قبل از اقدام براي طلاق، فكرهايت را بكن كه در مورد بچه ها چه كار مي خواهيد بكنيد؟! چه كسي آنها را نگه خواهد داشت و آيا توانيي نگه داشتنش را دارد؟؟
    نمي گويم طلاق نگيريد چون كه با تعريفهايي كه كرديد گويا شما قبلا همه راهها را امتحان كرده ايد و به اين نتيجه رسيده ايد كه اين آخرين راه است، اما از طلاق هم نترسيد. فقط برنامه ريزي صحيح داشته باشيد
    راستي شما داريد كه مهريه اش را پرداخت كنيد يا اينكه بر سر آنهم جنگ و دعوا خواهد بود؟!

  6. کاربر روبرو از پست مفید دانه تشکرکرده است .

    دانه (جمعه 16 دی 90)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    198
    Array

    RE: لطفا کمکم کنید. دارم از زنم جدا میشم اما جدایی ازاوکه باهاش الفت

    از كسي از خانواده اش نيست كه ريش سفيدي كنيد؟!
    دعوا ها بر سر چيست؟!

  8. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 تیر 91 [ 11:23]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    نوشته ها
    1,019
    امتیاز
    7,536
    سطح
    57
    Points: 7,536, Level: 57
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    650

    تشکرشده 657 در 204 پست

    Rep Power
    117
    Array

    RE: لطفا کمکم کنید. دارم از زنم جدا میشم اما جدایی ازاوکه باهاش الفت

    سلام دوست عزیز
    اولا که شما چرا قبل از اینکه راه های دیگه رو امتحان کنید دارین می رین دنبال طلاق بدشم همسرتونن سر چه مسائلی عصبانی می شه چرا اویل احترامتونو نگه می داشته ولی الان نه
    برخورده شما تو این مدت چطور بوده یعنی همیشه مقصر خانومتون بوده و وقتی فحاشی می کرده شما ساکت بودین
    بشین فکر کنین ببینین چه رفتارهایی باعث شده بین شما و همسرتون فاصله بیافته
    اول مشکلاتونو ریشه یابی کنید بعد به دنبال راه حل باشین
    اینکه همسرتون هنوز سر خونه زندگیشه یعنی اینکه دوست داره زندگی کنه پس فعلا فکر طلاقو نکنین شما دوتا بچه دارین سعی کنین بیشتر با روحیات همسرتون آشنا بشین
    رفتارهای زشتشو بهش بگین
    بهش بگین که حریم خصوصی خونتونو به بیرون نکشه این حرفارو می شه با سیاست کامل طوری گفت که طرف مقابل قبول کنه

  9. کاربر روبرو از پست مفید bloom تشکرکرده است .

    bloom (جمعه 16 دی 90)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 16 بهمن 88 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1387-9-06
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    3,477
    سطح
    36
    Points: 3,477, Level: 36
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 7 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: لطفا کمکم کنید. دارم از زنم جدا میشم اما جدایی ازاوکه باهاش الفت

    با تشکر از خانم دانه.
    بله بارها ما هم رو تهدید به طلاق کردیم تا جایی که صحبت کردن و فکر کردن به اون برامون عادی شده. به نظر من میرسه طلاق هدف نهایی همسرم نیست و پای پاش که برسه جا میزنه و میگه اشتباه کردم منو ببخش و الی آخر (همانطور که تا بحال اتفاق افتاده). اما اخیرا که در رابطه با طلاق حرف میزنیم ازش استقبال می کنه و حتی بهم گفت تا تو دادخواست بدی من سریع امضا میکنم و میرم پی بختم. شاید این بار دیگه دوستم نداره اما من فکر میکنم اون هم ته دلش من رو میخاد. تابحال در اوقاتی که از هم جدا بودیم می فهمم که خیلی برای من دلتنگ میشه یعنی در یک جمله برداشت من اینه که ایشون من رو دوست داره اما با تصور غلط و با یک روش غلط میخاد هر چه بیشتر از من امتیاز بگیره و تسلط بیشتری روی من و زندگیمون داشته باشه و متاسفانه میخاد برای من یک مرد باشه و من برای اون یک زن. البته مشکل بزرگ من اینه که ایشون حرفای من رو اصلا نمی فهمه و اهل گفتگوی دو طرفه نیست و به عبارتی دیگه ما با هم اصلا دیالوگ نداریم.
    یکی از مشکلات عمده من مساله بچه هاست. الان هنوز نمی دونه دارم دادخواست طلاق دادم و فکر میکنه یعد از چند وقت دیگه با معذرت خواهی برمیگردم سر خونه زندگی. شاید زمانی که دادخواست طلاق دستش برسه خونه رو ول کنه و بره پیش مادرش (چند بار این رو بهم گفته) و من بمونم و نگهداری دو تا بچه ناز و البته باید سر کار هم بروم و مدیریت این وضع برای من تا حدی غیر ممکنه. آخه ما شهرستانی هستیم و از پشت کوه آمده ایم و فامیل نزدیک هم در تهران نداریم.
    در رابطه با مهریه هم تصمیم گرفتم تمام و کمال اون رو پرداخت کنم و همه حق و حقوقشو بدم که هم پیش وجدان خودم از این لحاظ سرافکنده نباشم و هم بعدا بچه هام خیلی بهم گیر ندن.
    در رابطه با ریش سفید نگو که دلم ریشه. ایشون تک فرزنده، پدرش قبل از تولد ایشون شهید شدن، مادرش یک سیب زمینی تمام عیاره، پدر بزرگ پدریش هم که سرپرست قانونیش محسوب میشد و تازه فامیل ما هم هست نمی خواد تازه قیافه منو ببینه و حرف اول و آخرش طلاقه. وقتی هم که من مسافرخونه نشین شده بودم یکبار بهم زنگ زد (پس از سالها) و منو تهدید کرد که فلانت میکنم و پدرت رو در میارم و الی آخر که البته من هم داغ کردم و بدون ملاحظه کوچکتر بزرگ تر هر چه به زبانم اومد نثار ایشون کردم. این هم از وضعیت ریش سفیدی ما...
    در رابطه با اینکه دعوا ها بر سر چيست؟! باید خدمتتون عرض کنم سر هر چیز بی ارزش که شما تصورش رو بکنی. از بحث کردن سر چیزهای حقیر خسته شده ام.

  11. کاربر روبرو از پست مفید آقا مصطفی تشکرکرده است .

    noamooz (شنبه 09 فروردین 93)

  12. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 بهمن 87 [ 11:42]
    تاریخ عضویت
    1387-8-26
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    3,146
    سطح
    34
    Points: 3,146, Level: 34
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: لطفا کمکم کنید. دارم از زنم جدا میشم اما جدایی ازاوکه باهاش الفت

    آقا سعی کنید زندگیتان را به هر قیمت ممکن حفظ کنید سخت است ولی ممکن است باید یک کمی از خودتان گذشت بیشتری نشان دهید (از محبت خارها گل می شود) و راهنمایی من به شما که خودم هم این تجربه را کرده ام کمک از یک مشاور خوب و باسواد است چون بعضی مشکلات وقتی شکافته می شود تازه ما می فهمیمیم که چه کار کرده ایم حتی اگر شده برای مشاوره به تهران بیایید این کار را انجام دهید بخاطر وجود فرزندان گلتان زندگی را به راحتی به باد ندهید و به وظایف پدری بیشتر فکر کنید که مسئول آینده خوب یا بد فرزندانتان شما هستید و همینطور مادرشان ولی شما رئیس خانواده هستید و رئیس باید در مواقع بحرانی زندگی را مانند یک ناخدا کشتی را به ساحل نجات برساند به خودتان و خانمتان فرصت دهید.

  13. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    198
    Array

    RE: لطفا کمکم کنید. دارم از زنم جدا میشم اما جدایی ازاوکه باهاش الفت

    شايد خيلي ها در اين جور مواقع پيشنهاد كنن كه بريد پيش مشاور البته نه اينكه راه بدي باشد اما قبل از آن بايد بدانيد كه اگر واقعا هر دوي شما قصد سازش و ساختن زندگي را نداشته باشيد مشاور و اين حرفها به هيچ دردي نمي خوره و اگر با شما پيش مشاور هم بيايد اگر نيت قلبي اش نباشد موثر نخواهد بود و فايده اي نخواهد داشت
    پس بايد به دنبال راه ديگري بگرديم.

  14. کاربر روبرو از پست مفید دانه تشکرکرده است .

    دانه (جمعه 16 دی 90)

  15. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    198
    Array

    RE: لطفا کمکم کنید. دارم از زنم جدا میشم اما جدایی ازاوکه باهاش الفت

    اي واي فاطمه جان من اين ارسال را وقتي فرستادم ارسال شما را نديده بودم. ببخشيد منظور من از خيلي ها شما نبوديدا!!!!

  16. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    198
    Array

    RE: لطفا کمکم کنید. دارم از زنم جدا میشم اما جدایی ازاوکه باهاش الفت

    آقا مصطفي
    قبول كنيد كه شما خيلي جاها زيادي وا داده ايد و باعث شديد كه نقش زن و شوهري شما در زندگيتان گم شود.
    شايد الان برگشتن به حالت ايده آل سخت باشد اما محال نيست.
    بهتر است اقدامات قضايي خود را انجام دهيد اما قبل از آن طي يك تماس تلفني از همسرتان به صورت كاملا محترمانه بخواهيد كه با هم گفتگويي داشته باشيد. در صورتي كه فحاشي كرده و يا با صداي بلند با شما صحبت كرد اينبار را سكوت كرده و پاسخش را ندهيد
    سعي كنيد با او گفتگويي دوستانه برقرار كنيد و از آغاز زندگي خود و هدفهايي كه از آن ابتدا براي زندگيتان را داشتيد را با او مرور كنيد تا حالا و به او بفهمانيد كه زندگيتان به كجا رسيده است او هم حرفهايي خواهد زد. شايد از منظر شما منطقي نباشد اگر اينطور بود طوري وانمود كنيد كه كاملا او را درك مي كنيد. فضايي به وجود بياوريد تا به شما اعتماد كند و سعي كند او هم به حرفهاي شما گوش كرده و شما را درك كند. اگر بتوانيد بحث را به اينجا بكشانيد خيلي خوب است. در اين صورت مي توانيد خواسته هايتان را تا حدي به او بفهمانيد


 
صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 96, 00:33
  2. درخواست راهنمایی در خصوصی شدت بالای حساسیت بین فردیی (راه حل پرسشنامه کمالگرایی هیل)
    توسط آقای ام در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 خرداد 95, 19:05
  3. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: جمعه 04 مهر 93, 23:28
  4. تنهایی - 24 سالمه، نمی خواهم با کسی دوست بشم، تنهایی اذیتم می کنه
    توسط sara19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 آذر 91, 01:10

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.