چقد سخته اينطور من از خييانت متنفرم ولى اين آقاى جديدى كه خيليى دورادور باهاش آشنا شدم و نوشته هاشو خوندم تازه به اين نتيجه رسيدم كه چقد زييااااد با من تفاهم داره و كاش ازدواج نكرده بودم و الان ميتونستم با هاش ازدوج كنم
خيلى خصوصييات اخلاقيش روحيياتش طرز فكرش با من بيشتر جوره تا همسرم
اما حالا ازدواج كردم و كار از كار گذشته
من اين آقا رو اصلا از نزديك نديدم فقط با نوشته هاش اشنا شدم البته اونم منو ميشناسه و منو دوس داره و ميدونه كه دوسش دارم
ولى اينقدر عاقله كه ميگه تو ازدواج كردى و ما نبايد بيشتر ازين به هم دل ببنديم
مساله اينه كه از وقتى با اين آقا اشنا شدم ديگه نميتونم دل به همسرم بدم
ديگه از زندگى باهاش لذت نميبرم
تو رو خدا مشاورين راهنمايى كنن
علاقه مندی ها (Bookmarks)