سلام و احترام
پسری هستم 28 ساله فوق لیسانس
خیلی از همکارای متاهل میگن ازدواج دردسر بزرگیه، میگن برو فعلا به زندگی و تفریحت برس و بعدش برو ازدواج کن و ...
از طرفی هرگز اهل دوس دختر داشتن نبودم (به قولی بچه مثبت بودم و راهشم بلد نبودم ) و به شخصه به وجود شخصی در زندگیم احساس نیاز میکنم علی رغم داشتن خانواده ایی گرم و زندگی نسبتا نرمال .
البته قبلا بعد از آشنایی با یک شخص یک شکست عشقی داشتم ، در نتیجه ترسی نسبت به ازدواج در وجودم هست و تا حدودی دچار افسردگی شدم و خانواده هم وقتی میخان کسی رو پیدا کنن منصرف میشم از ازدواج و ازشون میخام فعلا بیخیال بشن
نمیدونم چکار کنم و اینکه برای رهایی از این شرایط و تنهایی، ازدواج راه حل خوبیه ؟
به هیچوجه دوس ندارم با دختری به طور موقت دوس باشم یا رابطه داشته باشم چون برام بی معنیه. چه راه حلی رو توصیه میکنید برام ؟ خودمو با تفریح و گشت و گذار سرگرم کنم ؟ یا برم سراغ ازدواج ؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)