با سلام
اول از همه بگم لطفا اگر میخواید سرزنش کنید اصلا جوابی ندید
8 ساله ازدواج کردم و یک دختر دارم
ازدواجم از طریق سنتی و خانواده بود اما اون زمان من تحت یک شرایط شکست عشقی که خورده بودم خیلی عجولانه انتخاب کردم و بعد از تقریبا یک سال دیگه علاقه ای به خانومم نداشتم اما به هر صورت وضع اینقدر ها هم بد نبود
تو طول این سالها وضع زندگیمون هر روز بدتر شده اختلافاتمون بیشتر شده
تا الان که واقعا تحملش برام مشکله
از 3 سال پیش با یکی از خانومای همکارم که تو یک شهر دیگه هست ارتباط مجازی شروع کردم
تو این سه سال با هم در رابطه هستیم اینقدر که الان واقعا عاشقشم خیلی خیلی زیاد
خود اون از مدتها قبل یک خاستگار سمج داشته که باباش با اون خاستگار موافق نبود اما حالا باباش هم راضی شده به ازدواجشون
فردا نامزدیش هست و من واقعا دارم دیونه میشم
خیلی حالم بده که دارم اونو از دست میدم
خود اون همیشه میگه که منو بیشتر از هر کس دیگه ای دوس داره اما نمیتونه به ازدواج با اون خاستگار جواب رد بده چون هم ازش خوشش میاد هم سنش داره میره بالا و هم من شرایطی ندارم که بخوایم به هم برسیم
می دونم حرفاش منطقیه اما دلم اصلا آروم نمیشه
خیلی حالم بده این روزا
دارم دیونه میشم