به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 بهمن 96 [ 01:31]
    تاریخ عضویت
    1396-8-19
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    34
    سطح
    1
    Points: 34, Level: 1
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    کمک در رسیدن به دختر مورد علاقه ام

    سلام به همه دوستان

    بذارید از خودم شروع کنم . من پسر و 23 سال سن دارم الان ترم آخر مهندسی پتروشیمی هستم . حقیقتش توی همین ترم واسه اولین بار کسی رو دیدم که شاید یکم مسخره به نظر برسه از دید بعضیا اما تو نگاه اول خیلی به دلم نشست . هم شخصیت و هم ادبش . یه جورایی احساس میکنم خیلی شبیه خودمه. این خانم خودشون ترم سوم هستن و فقط همین یه کلاس رو با هم داریم .که ای کاش همینم نبود
    خلاصه بگم یعنی اوایل اگه شک داشتم داره به یقین تبدیل میشه که اونم یه حسی به من داره اخه توی وقتی توی جمع چند نفره با دوستام هستن نگاهش به منه حتی توی محوطه هم یه بار از کنارش رد میشدم که اون یه یه طوری منو نگاه کرد من متوجه شدم ولی به روی خودم نیاوردم . البته یه نگاه خیلی کوتاه هم از طرف من به ایشون شد .
    البته اینم بگم که تا حالا با هیچ دختری هیچ ارتباطی نداشتم و به کسی دلبسته نشدم ولی با چیزایی که توی اینترنت خوندم و تجربه دیگران دیگه کامل برام روشن شد که این حس عشقه. چون از وقتی که دیدمش فراموش کردنش واقعا سخته ناخوداگاه به یادم میاد حتی شبا یا روزا فکرمو مشغول خودش میکنه اوایل بی اشتها هم شده بودم .
    دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم ولی موقعیت مناسبی هم گیرم نیومد که بخوام باهاش صحبت کنم تا اینکه آیدی تلگرامشو خیلی اتفاقی پیدا کردم. این شد که بهش پیام دادم و موضوع و کامل مطرح کردم

    اونم در جواب گفت من شمارو نمیشناسم با اینکه مطمئن هستم هم منو دیده هم اسممو میدونه ولی بعدش گفت که چون تک دختر هستم خانواده ام منو به غریبه نمیدن و تصمیم گیرنده نهایی نیستم . منم دیگه پیگیر نشدم و گفتم که من قصدم ازدواجه و حتما خانواده ها رو در جریان میذاریم که ایشون دیگه جوابی ندادن و منم چیزی نگفتم
    البته همونطور که اول هم گفتم شرایط ازدواج رو دارم . هم درس داره تموم میشه و هم اگه خدا بخواد سربازی معاف میشم . خونواده ام هم توانایی پشتیبانی رو دارن تا زمانیکه کار پیدا کنم

    وقتی موضوع رو به خالم گفتم اونم گفت که چون ممکنه اعتماد نکرده باشه یه مدت صبر کنم و بعدش از طریق خالم برم جلو که بره باهاشون صحبت کنه . منم قطعا از راه و اصولش وارد میشم و اصلا دوست ندارم خیلی سماجت کنم و الکی مزاحم این خانم بشم چون شخصیتم کلا مخالفه با این حرکات

    حالا بنظرتون برای جلو رفتن و راضی کردن دختر خانم چه اقداماتی باید انجام بدم ؟؟؟
    اما عجیبتر برام اینه که نگفت قصد ازدواج ندارم یا از شما خوشم نیومده
    یکم از همین جوابش گیج شدم
    لطفا دوستانی که در این زمینه تجربه لازم رو دارن راهنمایی کنند
    سپاسگذارم
    ویرایش توسط Matin-417 : جمعه 19 آبان 96 در ساعت 11:58

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام

    شما میخواهی برای یک عمر زندگی قدم برداری..این نگاهی که شما اسمش رو میذاری "عشق" از نظر بنده عشق نیست.چطور میشه ادم شناخت ابتدایی از کسی داشته باشه و عاشقش باشه؟این میتونی نوعی کشش به جنس مخالف باشه.عشق درست و اصولی وقتی پدید میاد که صفات و ویژگی های مثبت و اخلاق و طرز برخورد با ناملایمتی ها و ....را در طرف مقابل ببینه...

    اینکه خودت ایدیش رو پیدا کردی و اقدام کردی کار درستی نبوده.اگر از همون اول از طریق یک بزرگتر اقدام میکردی خیلی بهتر بود.خیلی عجله کردی و همون اول بسم الله بحث ازدواج رو مطرح کردی....لطفا از این کارا دیگه نکن و جلوی هیجاناتت رو بگیر.هرچند از نطر من سن 23 سالگی برای ازدواج اقا خیلی زوده و به مرور زمان خواسته های شما دستخوش تغییر خواهد شد.
    هیچ اقدام دیگه ای خارج از عرف انجام نده و فقط از طریق خانواده اقدام کن.
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  3. کاربر روبرو از پست مفید maryam123 تشکرکرده است .

    Ye_Doost (جمعه 19 آبان 96)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 بهمن 96 [ 01:31]
    تاریخ عضویت
    1396-8-19
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    34
    سطح
    1
    Points: 34, Level: 1
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam123 نمایش پست ها
    سلام

    شما میخواهی برای یک عمر زندگی قدم برداری..این نگاهی که شما اسمش رو میذاری "عشق" از نظر بنده عشق نیست.چطور میشه ادم شناخت ابتدایی از کسی داشته باشه و عاشقش باشه؟این میتونی نوعی کشش به جنس مخالف باشه.عشق درست و اصولی وقتی پدید میاد که صفات و ویژگی های مثبت و اخلاق و طرز برخورد با ناملایمتی ها و ....را در طرف مقابل ببینه...

    اینکه خودت ایدیش رو پیدا کردی و اقدام کردی کار درستی نبوده.اگر از همون اول از طریق یک بزرگتر اقدام میکردی خیلی بهتر بود.خیلی عجله کردی و همون اول بسم الله بحث ازدواج رو مطرح کردی....لطفا از این کارا دیگه نکن و جلوی هیجاناتت رو بگیر.هرچند از نطر من سن 23 سالگی برای ازدواج اقا خیلی زوده و به مرور زمان خواسته های شما دستخوش تغییر خواهد شد.
    هیچ اقدام دیگه ای خارج از عرف انجام نده و فقط از طریق خانواده اقدام کن.
    خیلی ممنون از اینکه وقت گذاشتید و جواب بنده رو دادید
    با حرفاتون موافقم و منطق هم همینو میگه . اما خوب وقتی کسی رو متفاوت تر از بقیه میبینی و اونم مدام جلو چشات هست فراموش کردنش یه خورده سخته و باید توی این شرایط باشید تا متوجه عرائضم بشید و از طرفی منم دختر زیاد دیدم هم از فامیل تا همکلاسی اما هیچ حسی نسبت به اونا ندیدم و خیلی عادی باهاشون برخورد داشتم اما این خانم کلا بحثش جداست نسبت به بقیه . کمااینکه خودمم اوایل قصد داشتم خودمو گول بزنم و فراموشش کنم ولی وقتی بی دلیل و هر لحظه به فکرم میاد دیگه چجوری میشه کنارش گذاشت از اون بدتر اینکه اگه تو کلاس هم نبینمش توی محوطه یه لحظه رخ در رخ بشیم کلا حالم بهم میریزه. هر چند که خودمم ازدواج توی این سن قبول ندارم اما شرایطشو دارم
    ولی با اینکه گفتید از طرف یه بزرگتر بهش پیشنهاد میدادم بهتر بود کاملا موافقم و الانم از اینکه بهش پیام دادم کاملا پشیمونم
    البته چون طرف مقابل هم خیلی سنگین و متینه حتی وقتی اسم ازدواج رو اوردم هم مخالفت کرد چه برسه به اشنایی و ارتباط

    بازم ممنون از راهنماییتون. پاینده باشید

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    سلام

    به نظر بنده سن شما برای ازدواج دیر نباشه زود هم نیست. این از نظر سن. ولی باید ببینید از جنبه های دیگر جسمی، عقلی و مالی هم شرایطش رو دارید؟ که بنابر گفته تان واجد شرایط هستید. پس هر چه زودتر ازدواج کنید بهتر.

    * این نگاه ها هیچ چیز رو نشون نمی دهند. حتی ده ها نگاه عمیق و سمج هم گاهی می توانند غلط انداز باشند. چه بسا واقعا حسی هم به دنبال شون باشه ولی در عمل خانم با یه "نه" سرد حال تون رو بگیره و یا بدتر. ابدا به خانم ها و نگاه های شان اعتماد نکنید.
    * گذشته گذشته و رفته است. روش شما مناسب نبوده و احتمالا تاثیر منفی هم بر روی دختر و خانواده وی داشته باشه. این بستگی به نوع زندگی و اعتقادات دختر و خانواده اش داره. شما مجددا از طریق خانواده و سنتی اقدام کنید. اگر هم گله ای از بایت تماس مستقیم تان شد عذرخواهی کنید و به حساب بی تجربگی بگذارید. کلا چیزی رو ازدست نمی دید. یا ردتان می کنند میشوید همینی که الان هستید یا اجازه خواستگاری می دهند و باقی قضایا ...

    موفق باشید

  6. کاربر روبرو از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده است .

    Ramin231 (شنبه 20 آبان 96)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 اردیبهشت 99 [ 17:23]
    تاریخ عضویت
    1395-11-13
    نوشته ها
    125
    امتیاز
    4,990
    سطح
    45
    Points: 4,990, Level: 45
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 160
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    532

    تشکرشده 229 در 100 پست

    Rep Power
    31
    Array
    سلام...
    خوبید دوستان؟

    آقا متین،
    خیلی خوب مواردی مثل شرایط مالی، منطق و قصدتون از رابطه رو مطرح کردید که باعث میشه رو این مسائل، کسی اینجا بهتون گیر نده..
    هرچی هم دوستان بگن فقط به نفع خودتونه.
    اما یه چیزهایی به عنوان توصیه براتون دارم:
    شما گفتین، قبلا هیچ تجربه ای از چنین ارتباطاتی نداشتید، این موردو جدی بگیرید. اگه این خانم از نظر فکری، هنوز به پختگی لازم نرسیده، شما مشکلاتت زیاد خواهد بود. همچنین چون خود شما اولین بارته از کسی خوشت اومده، ممکنه بعدا بقول دوستان، خواسته هات دستخوش تغییر بشن!
    سعی کن در تخیل خودت، به این احساس پر و بال ندی و فقط به صورت منطقی، قدم به قدم با خانواده جلو بری...

    اگر شما واقعا هم قصدت ازدواجه، هم شرایطشو داری، همون اول علاقه مطرح بشه و برای جلسات آشنایی یا خواستگاری اجازه بگیری بهتره.
    ضمنا زیاد به مطالب نت اعتماد نکن. یه سری مثل همین نگاه کردن و ... بیشتر برای سرگرمی یا روابط کوتاه استفاده میشه. اگه شما به قصد ازدواج جلو بری ولی به روش نادرست، دختر خانم نیت شمارو درست متوجه نمیشه و پاسخ بدی دریافت میکنی...

    علاقه رو حضوری به خانم بگو و بعد اجازه بخواه با خانواده به صورت رسمی برای خواستگاری برید. هیچ واسطه ای رو بخصوص برای یه دختر در این سن و سال، جلو نفرست. فقط خودت حضورا، با نهایت احترام و در زمان مناسب با ایشون صحبت کن.

    موفق باشی

  8. کاربر روبرو از پست مفید Ramin231 تشکرکرده است .

    بامداد روشنایی (شنبه 20 آبان 96)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 13 آذر 99 [ 23:51]
    تاریخ عضویت
    1394-10-05
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    5,702
    سطح
    48
    Points: 5,702, Level: 48
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    60

    تشکرشده 44 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نه تنها به نگاه بلکه به حرف ها و دوست دارم های آدم ها اعتماد نکن.اگه ازش خوشت اومده ، برو جلو و حرف دلتو بهش بزن و شرایطتتو بهش بگو.

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 بهمن 96 [ 01:31]
    تاریخ عضویت
    1396-8-19
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    34
    سطح
    1
    Points: 34, Level: 1
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ye_Doost نمایش پست ها
    سلام

    به نظر بنده سن شما برای ازدواج دیر نباشه زود هم نیست. این از نظر سن. ولی باید ببینید از جنبه های دیگر جسمی، عقلی و مالی هم شرایطش رو دارید؟ که بنابر گفته تان واجد شرایط هستید. پس هر چه زودتر ازدواج کنید بهتر.

    * این نگاه ها هیچ چیز رو نشون نمی دهند. حتی ده ها نگاه عمیق و سمج هم گاهی می توانند غلط انداز باشند. چه بسا واقعا حسی هم به دنبال شون باشه ولی در عمل خانم با یه "نه" سرد حال تون رو بگیره و یا بدتر. ابدا به خانم ها و نگاه های شان اعتماد نکنید.
    * گذشته گذشته و رفته است. روش شما مناسب نبوده و احتمالا تاثیر منفی هم بر روی دختر و خانواده وی داشته باشه. این بستگی به نوع زندگی و اعتقادات دختر و خانواده اش داره. شما مجددا از طریق خانواده و سنتی اقدام کنید. اگر هم گله ای از بایت تماس مستقیم تان شد عذرخواهی کنید و به حساب بی تجربگی بگذارید. کلا چیزی رو ازدست نمی دید. یا ردتان می کنند میشوید همینی که الان هستید یا اجازه خواستگاری می دهند و باقی قضایا ...

    موفق باشید
    سلام بر شما
    والا از نظر جسمی و مالی که الحمدلله اوضاعم خوبه از نظر عقلی هم تعریف از خود نباشه ولی بیشتر از سنم میفهمم و سعی میکنم با منطق و برنامه ریزی با مسائل کنار بیام . اما تا حالا توی همچین حسی درگیر نشده بودم که متاسفانه هم سریع به سراغ آدم میاد و اولش واقعا غیر قابل کنترله که باعث میشه افکار و زندگی روزمره رو مورد تهاجم قرار بده البته یه مقدار که با خودم خلوت میکنم واقعا میبینم که کاش هیجی بهش نگفته بودم و جوری دیگه ای بحثو پیش میکشیدم البته فقط خواستم که حسم رو بهشون بگم دیگه خدا داند بعدا مشکل ساز میشه یا نه اما چاره ای هم نداشتم . ولی از یه بابت ایشون بنظر میاد منطقی هستن چون فقط گفتن که خونواده بخاطر اینکه تک دختر هستم منو به غریبه ممکنه ندن و منم خواستم بپرسم کسی از فامیل توی زندگیت هست یا نه که دیدم اگه بگم ممکنه ناراحت بشه چون دیگه فضولی محسوب میشد البته اگرم کسی بود قطعا بهم میگفت که کسی هست که دیگه سراغش نرم یا اگه قصد ازدواج نداشت هم قطعا میگفت که درسم هنوز تازه شروع شده و از این قضایا
    چیزی که یه مقدار منو گیج کرده همین جوابش بود
    بنظر شما چه برداشتی میشه از حرفشون کرد ؟؟؟

  11. کاربر روبرو از پست مفید Matin-417 تشکرکرده است .

    Ye_Doost (شنبه 20 آبان 96)

  12. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    سلام

    ایشون یه خرده گوشی رو بدست شما داده که ممکنه با مخالفت روبرو بشید. همین. به نظرم مطلب مهمی نیست.
    شما خواستگاری کنید. ضرر که نمی کنید.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. منفی بافی های مادرم به اوج رسیده و من به شدت ضعیف و آسیب پذیر شدم
    توسط tanhaeii در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 تیر 95, 11:28
  2. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 18 خرداد 95, 23:02
  3. پاسخ ها: 53
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 اردیبهشت 94, 23:28

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.