سلام آقاى carter .
براى ازدواج حداقل پيش نياز اينه كه دقيق و تعريف شده بدونيد از زندگى چى مى خواين و اهدافتون رو مشخص كرده باشيد و براى اينكه به اين مهم دست پيدا كنيد، لازمه به شناخت خوب و جامعى از خودتون رسيده باشيد.
در بعد شغلى من ميتونم نسخه علايق، توانايى ها و استعداد هاى خودمو به شما تعارف بزنم، ولى شما نسبت به علايق، توانايى ها و استعداد هاى خودتون پاسخ خواهيد گرفت. چون من منم و شما شما! پس كسى بهتر از خودتون نميتونه براتون مسير شغلى ترسيم كنه. اگر واقع بينانه و با دقت، بر حسب توانايى ها و شرايط موجود انتخاب كنيد خب احتمال موفق شدنتون هم افزايش پيدا ميكنه. مشورت و ايده گرفتن رو نهى نميكنم. ولى در نهايت شما بايد انتخاب كنيد و البته با آگاهى كامل نسبت به خودتون، شرايطتون، سوابقتون و خواسته هاتون!
اما در مورد ازدواج، ميتونيد مقالات سايت رو بخونيد و بسنجيد چقدر براى ازدواج آماده ايد. مثلا تنهايى دليل كافى براى ازدواج نيست. يا نداشتن شغل صادقانه بگم انقدر كه انعكاس بى مسئوليتيش در كارنامه يك پسر ٢٩ ساله نمره منفى محسوب ميشه، شايد حقوقش به چشم نياد. به عنوان يه دختر ميگم، ما وقتى يه خواستگار كه از اوايل جوانى و سن ريسك رد شده داشته باشيم و شغل نداشته باشه يا ببينيم سر هيچ كارى نمونده و ثبات نداشته، با خودمون ميگيم، ايشون تا حالا چيكار ميكرده؟ چرا رو پاى خودش نيست؟ بعد ازدواج هم ميخواد زود به زود شغل عوض كنه؟ دستش جلو باباش دراز باشه؟ اصلا دل به كار ميده؟ مسئوليت پذير هست؟ و از اين دست سؤالات كه باهاش بيشتر آينده عاطفى و امنيتيمون رو متصور مى شيم تا آينده مالى!
و مورد ديگه از نظر من كمال گرايى شما هست. يك دختر همه چيز تمام، يك شغل همه چيز تمام، يك حقوق همه چيز تمام، يك پدر همه چيز تمام ، يك زندگى معنوى همه چيز تمام...
چنين دنياى كاملى هيچ وقت به شما فرصت حركت و همچنين رضايت از زندگى نميده. شايد بد نباشه تعريفتون رو از دنيا تصحيح كنيد و ضمن پذيرش برخى كاستى ها و عنايت به سير تدريجى اش مميزاتى نسبت به بهشت براش قائل بشيد!
و البته من متوجه مشكل خانوادگى نشدم!
موفق باشيد!
تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.
ویرایش توسط عشق آفرین : سه شنبه 09 آبان 96 در ساعت 07:22
علاقه مندی ها (Bookmarks)