به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 آذر 87 [ 00:04]
    تاریخ عضویت
    1387-8-28
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    3,168
    سطح
    34
    Points: 3,168, Level: 34
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Lightbulb بیماری روحی بعد از دیدن جلسات تکنولوژی فکر

    با سلام
    امیدوارم که مکان مناسبی را جهت ارسال پست انتخاب کرده باشم
    بنده یک داداش بزرگتر از خودم دارم که تقریبا ۵ سال از نظر سنی از
    من بزرگتر اند و خانواده ما شامل پدر مادر و دو خواهر بزرگتر و یک داداش بزرگ تر از خودم میشود
    خوشبختانه خانواده خوشبخت و صمیمی و در عین حال سخت کوشی داریم
    و مشکل چندان خاصی نداریم داداش بنده که در اینجا بیمار محسوب میشوند
    در یک تاکسی سرویس با درآمد نسبتا خوب کار میکنند
    (دلیل ازمطرح کردن این بخش این است چون بیماری روحی است دانستن اینها شاید لازم باشد)
    و حالا داستان داداش بنده
    اوایل داداش بنده جهت کار از شهرستان به تهران رفتند که بعد ها مشخص شد
    یکی از دوستان ایشون قصد فریب و شرکت دادن شون رو در این شرکت های هرمی داشتند
    که موفق نشدند و داداش بنده به خواست خودش قبول نکردند (اما به اون دوستشون نگفتند (نکته دارد که در ادامه صحبت میکنم))
    و با ترفندی به شهر خودمان برگشتند اما بعد از برگشت از سفر وضعیت روحی و اخلاقی ایشون
    بسیار تغییر کرده بود اما با صحبت هایی که خودش میکرد و ما ازشون پرسیدیم به یک سری اطلاعات رسیدیم
    که قابل توجه است با تعاریفی که کردند مثل اینکه چندین جلسه باهاشون صحبت کردند و به طور کلی
    ایشون تحت تاثیر افکاری که با نام جناب دکتر آزمندیان به خورد ایشون کرده بودند قرار گرفته بودند
    و طی چند روزی که ایشون در اون مکان بودند چندین کتاب رو برای مطالعه در اختیار ایشون قرار دادند
    به عنوان مثال : کتاب تکنولوژی فکر - قورباغه ات را قورت بده و ....
    و بعد از بازگشت با صحبت هایی که با ما کردند ما هم از این نوع طرز تفکر استقبال کردیم
    دلیل قبول نکردن این پیشنهاد وسوسه انگیز رو اینگونه تشریح کردند (تمام این ها با شور و اشتیاق فراوانی گفته میشد که حتی قطع کردن گفته هاش اون رو خیلی عصبی میکرد و من که تنها کسی بودم که علاقه به شنیدن صحبت هاش نشون میدادم و دوست داشتم
    اول صحبت هاش رو بشنوم بعد نظرم رو بگم اما پدر و مادرم که فکر میکردند داداشم برای توجیح کردن ما آمده
    فقط هدفشون منصرف کردنش بود و این اون رو ناراحت و عصبی می کرد مثل اینکه برای این سخنرانیش از قبل نقشه کشیده بود و براش خیلی مهم بود )(خلاصه نویسی)
    در این بازی امکان برد برای من زیاده و میدونم اگه توی این راه سرمایه گذاری کنم از همه ی کسانی که توی این کار بودند
    موفق تر میشم و در کمتر زمانی میتونم بهترین خونه ماشین امکانات و ...داشته باشم (از مزیت های این کار زیاد گفت به طوری که
    من هم احساس کردم قصد دلیل تراشی برای کارش داره) اما در این کار مهره های سوخته ای وجود داره که احتمال داره با
    سرمایه گذاری در این راه نتونند به هدفشون برسند و من این رو اصلا دوست ندارم که با پولی که دیگران در میارن خودم رو بالا بکشم
    و من میتونم در کنار خانوادم به مدارج بالاتر از این برسم و خانواده ام رو به کل دنیا عوض نمیکنم

    در این حال که احساس کرده بود تاثیر خودش رو بر اساس دستورالعمل های دکتر گذاشته که البته تاثیر زیادی هم گذاشت با صحبت هاش در حالی که میشد اشک شوق و افتخار به اینگونه افکار حسنه ای رو در چشمان خانواده دید
    تقریبا حدود ۱۵ روز به تنهایی توی اتاق من در حال گوش دادن و تماشای سیدی های دکتر آزمندیان بود
    و به گونه ای گوشه گیر شده بود و بلند پروازی هایی برای خودش میکرد که احساس میکنم بیشترین اشتباه از طرف من و دیگر
    اعضای خانواده بود که در اون موقعیت روحی اون رو تنها گذاشتیم و اجازه دادیم بلند پروازی هایی کنه
    و در عین حال گاهی اوقات خود ما به تفکراتش که درش افراط دیده میشد بال و پر دادیم
    این پانزده روز به این منوال گذشت و داخل ماشین خونه شب صبح ... کارش شده بود گوش دادن به صحبت های دکتر
    و عملی کردن اون در زندگیش و طی این حدود ۱۵ روز این شده بود بزرگترین مشغله ذهنی براشون
    و باید با کلی صحبت به زور بهشون غذا می دادیم و لاغر شده بودن و ....(دیگر مشکلات)

    بعد از این اتفاق به سمت دین شناسی و اسلام شناسی و خدا شناسی و .... کشیده شدند
    و شروع به تحقیق و خوندن کتاب هایی اینچنینی کردند چون من تقریبا غیر
    از تحقیقاتم در اینترنت حدود ۱۵~۱۶ کتاب در این ضمینه خونده بودم خیلی از سوالات از برهان ها
    کتاب های عهد عتیق فلسفه ادیان و ... رو میپرسیدند و من هم جواب هایی بهشون می دادم
    در این وحله زمانی ایشون دچار مشکلات روحی شده بودند که با ما در میان نمیگذاشتن تقریبا ۱ ماه
    کتاب میخوندند و چون خوندن کتاب چیز عادی بود کمتر کسی پیگیر بود و تحولات روحی رو درک نمیکردند (از کارش هم میزد به خوندن کتاب ها ادامه میداد ) بعد ها فهمیدم شب ها هم تا صبح کتاب می خونده و ترس در کنار اعتماد به نفس و خود بزرگ بینیهم پرورش می یافته در این حال که به یک حالت معصومیت و پاکی و خدا شناسی رسیدند گاها یک سری چیز های خاص به دیدشون می آمد
    که با دیده های عینی من اطمینان دارم که تنها و تنها افکارشون نبوده بلکه وجود قدرت های ماورا طبیعه یا حضور جن در منزل
    اعتقاد پیدا کردم(شاید هم خرافه پرستی های من باشه اما ... ) چون وجودشون قابل لمس بود در این حال به چنین شرایط روحی رسیده بودند
    که احساس می کردند یکی از یاران اما زمان خواهند بود و نفر ۳۱۳ هم اند و این گفته ها با آن چیز هایی که میدید
    و تاثیری که در خانواده داشتند و انرژیی که از طرف ما بهشون داده می شد چند برابر میشد و در این حال خیلی زیاد به مسایل دینی
    حساس شده بودند و ترس از این داشتند که ما با رعایت نکردن این مسایل با مشکل بر بخوریم و ....
    در این حال احساس می کدند که کسی قصد اذیت و یا کشتن ما را دارد مراجعه شود به این خط :
    داداش بنده به خواست خودش قبول نکردند (اما به اون دوستشون نگفتند (نکته دارد که در ادامه صحبت میکنم))
    احساس میکردند چون به دوستشون نارو زدند اون قصد کشتن ما رو داره گاهی اوقات نیمه شب از خانه میرفتند(از ترس و چیز هایی که بیشتر در خانه به دیدشون می اومد ) و با ماشین به کنار کوهی می رفتند که در نزدیکی مسجدی که قبرستان شهر ما در آنجا است
    می رفتند که این نکته رو بعد ها ما فهمیدیم یا اینکه یک رصبح به مسجد رفته و در جای پیش نماز نماز خواندند که بعد ها که از اون حالت خاص خارج میشدند میفهمیدند که چه اتفاقی افتاده طبق مشاهداتم هر وقت که از خانه فراری میشده بههمان مکان که در کنار قبرستان و مسجد است میرفته چون از اون منطقه دید وسیعی به شهر هم هست و اونجا این فشار های عصبی بیشتر میشده
    اما یک نیروی خاص ایشون رو همیشه به اونجا میکشوند و اونجا به یک حالت خلصه می رسیدند و در لبه پرتگاه ماشینشون رو متوقف میکردند و داخل ماشین مینشستند در این حال هم حتی ترس خود رو داشتند که این بحران کم کم فراتر رفت و ایشون هم وضعیت روحیشون روز به روز بدتر می شد و مدعی این بودند که "من اگر بخواهم میتوانم قیامت رو به پا کنم" و در عین حال روز به روز وضعیت بحرانی می شد و ما به عنوان خانواده دوست نداشتیم بیمار بودن ایشون رو قبول کنیم بالاخره تسلیم شدیم و ایشون رو با
    ۱۰۰۱ ترفند و کلک با کمک اقوام به مطب دکتر بردیم (چیزی که شک من رو نسبت به وجود مخلوقات ماورا طبیعه بیشتر کرد این بود که در حالی که ایشون در نزدیکی ما نبودند یا اصلا در اون مکان نبودند اما صحبت هایی که بین ما میشدرو میدونستند اما در خیلی از موارد هم ادعاهایی میکدند که ما با تکذیب اونها اون رو ناراحت میکردیم و در خیلی موارد تمام سوالاتی که از خدو من پرسیده بود رو سند این میگذاشت که من سرباز امام زمانم یا حتی ادعای برتری نسبت به اءمه اطهار و دیگر مقدسات دینی میکدردند اما گاها میدیدم چیزی رو در مثلا پله های خونه میدیدند و در همون زمان که از ترس نمیدونشتند به چه کسی پناه ببرند برق ها ی خانه ما فقط به طور ناگهانی می رفت و باید کنتور رو که در پله ها بود میزدیم تا برق وصل شه اما برادرم نم یگذاشت و میترسید بلایی سرمان بیایید از این ترس چون ما صحبت هاشون رو تکذیب میکدیم رو هم گاها شیطان و کسی که بر خلاف گفته هاش حرف میزد رو دشمن تلقی میکرد از این ترس راهی جز پناه بردن به قرآن و کتاب های الهی نمیدید )
    بعد از یک مدت بستری در بیمارستان با شوک های مغزی که بهش وارد شد فراموش کرد گذشته نزدیکی که براش پیش اموده بود
    اما فراموشی درمان دایمی نبود و نیست و گاها وقتی یادش میافتد یا دوست دارد بداند که چه اتفاقی افتاده
    ما هم باز به یاد گذشته میافتیم و از نرس سعی در منحرف کردن افکارش داریم ترس ما از آسیب ها و خطر هایی که از ترس ناشی میشه و متوجه خودش هست به طور نمونه یک دفعه در همان روز های قبل از بیمارستان از ترس قصد پرتاب خود از طبقه دوم به بیرون رو داشت (یعتی ورتاب کردند اما خوشبختانه یک معجزه باعث نجات شد و کسی که در حال سقوط بود به طور خودکار به داخل برگشتن) که یادم رفت پیشتر اشاره کنم اما چند روزی هست که رفتار مشکوکی از ایشون می بینم
    و امروز که ازم درخواست دانلود جلسات دکتر آزمندیان رو کردند(با همون شور و اشتیاق اولیه)
    ترس من بیش از پیش شد و احساس کردم باز هم
    افکار قدیم میخواهند به طرفش بییند اما ترس بیشتر من از اینه که نمیتونیم ایشون رو پیش دکتر ببریم
    چون دید نه چندان خوب و خاطرات نچندان خوبی از دکتران مشاور و روانکاو در ذهنشون دارند و میترسم با
    قرار گرفتن در اون فضا باز هم به یاد قدیم بیفتند از شما دوستان تقاضا دارم که اگر راهنمایی و نظری درباره با رفع این معذل دارید
    از به اشتراک گذاشتن اون دریغ نکنید مطمءنن کمک های شما کمک شایانی به ما می کنه
    آیا درمان قطعی یا نظری درباره با رفتار ما نسبت به ایشون دارید که کمک کنه
    چون فراموشی کوتاه مدت نمیتونه درمان قطعی باشه پدرم ازدواج رو هم راه خوبی میدونه
    و ترس من به عنوان برادر کوچک ایشون اینه که اگه ایشون اگه ازدواج کنند دیگه کمتر زیر نظر ما هستند
    و ما هم همیشه که توانایی زیر نظر گرفتنشون رو نداریم ...
    ببخشید که سرتون رو درد اوردم
    اگه غلط املایی گرامری در متون بالا دیدید به بزرگواری خودتون ببخشید
    با تشکر از همه دوستان

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 خرداد 88 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    378
    امتیاز
    6,522
    سطح
    52
    Points: 6,522, Level: 52
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    157

    تشکرشده 166 در 85 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بیماری روحی بعد از دیدن جلسات تکنولوژی فکر

    عزیزم مشکل برادر شما ریشه ای همینطور که میگی دوباره داره عود میکنه شما ریشه یابی کنید وگرنه کسی با دوبار جلسه رفتن به کلاسهای تکنولوژی ادعای امام زمانی نمیکنه اما در مورد دکتر آزمندیان اگر مشکل داشت مجله ها باهاش مصاحبه نمیکردند به عنوان یه فرد موفق یا تو کانال های ماهواره ای برنامه نمیذاشت ببین من تا حالا دکتر آزمندیانو ندیدم اما سیدهاشو گوش کردم الانم تونستم یه آدم نسبتا موفق باشم من ایشونو تایید یا تکذیب نمیکنم یعنی در اون حد نیستم اما حرفاش یه جورایی روانشناسانه است که فقط ایشون نمیگند خیلی از روانشناسان دیگه هم برای کسب موفقیت این راههارو پیشنهاد میدن

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 خرداد 88 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    378
    امتیاز
    6,522
    سطح
    52
    Points: 6,522, Level: 52
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    157

    تشکرشده 166 در 85 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بیماری روحی بعد از دیدن جلسات تکنولوژی فکر

    راستی درمورد شرکتهای هرمی هم از پایه و اساس مشکل داشتند و آقای آزمندیان نه بنیانگذار این شرکتهاست نه تایید کرده این کلاسهارو فقط یه سخنران بوده که ازش دعوت شده تا درمورد مهارتهای زندگی و کسب موفقیت صحبت کنه

  4. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 آذر 87 [ 00:04]
    تاریخ عضویت
    1387-8-28
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    3,168
    سطح
    34
    Points: 3,168, Level: 34
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بیماری روحی بعد از دیدن جلسات تکنولوژی فکر

    سلام
    ممنون از توجه شما
    شاید درست مشکل رو تفسیر نکرده باشم
    بنده قصدم از ایجاد این تاپیک تکذیب و پایین آوردن ارزش دکتر نیست بلکه
    در اول عنوانی بهتر از "بیماری روحی بعد از دیدن جلسات تکنولوژی فکر" برای نوشته هایم پیدا نکردم
    چون خودم هم چند بار از سخنان ارزشمند ایشون بهره بردم
    درباره شرکت های هرمی هم اینکه آنها با اسم و شهرت و با سخنان شیرین استاد
    سوء استفاده مادی به نفع خودشان می کنند
    جان کلام من این است :
    آیا دلیل بیماری داداش بنده می تواند فشار عصبی که خودش را باهاش درگیر کرده باشه؟
    چگونه می توان رفتار اون رو آنالیز کرد و ریشه یابی کرد ؟ (همانطور که گفتم قرار گرفتن در مطب دکتر خاطرات قدیم رو بیش از پیش به یادش میآورد)
    راه چاره چیست ؟
    و هر آنچه که شما پیشنهاد می دهید
    با تشکر

  5. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 17 شهریور 91 [ 18:32]
    تاریخ عضویت
    1387-2-12
    نوشته ها
    292
    امتیاز
    7,139
    سطح
    55
    Points: 7,139, Level: 55
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    157

    تشکرشده 160 در 86 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بیماری روحی بعد از دیدن جلسات تکنولوژی فکر

    سلام
    از داستان زندگیه برادرتون خیلی دلگیر شدم ،کاش برادرتون میدونست که :
    "کس بغیر استاد هیچ مشد"
    کاش با صاحبان فن و یا باتجربه تر های اون زمینه(حلا چه مسائل فرا روانشناختی یا مذهبی)بیشتر به تعامل می پرداخت.
    این داستان رو (البته خیلی ملایمتر و کمرنگتر)من در یکی از دوستام تجربه کردم ،ایشون در اوایل ورود به دوره ی جوانی شروع به خواندن کتابهاب خاص روانشناسی و مانیتیسمی و...رو آوردو به شدت بد حال شده بود وشبیه برادر شما وجود افراد دیگری رو که برای دیگرن قابل روئیت بود رو اعلام میکرد و گاها بی دلیل میخندید وبه شدت بی خواب شده بود،این شرایط تا 1-2 سال ادامه داشت تا اینکه بامراجعه به یک روانپزشک کارکشته با مصرف دارو و تداوم ویزیت دکتر و مشغول و سرگرم شدن به کار وکاسبی ،الان در سلامتی خوبی هستند و درامد خوبی دارن و به زندگیشو دارن ادامه میدن.

    من دو نکته رو میخواستم گوشزد کنم،
    به نظر من ازدواج در شرایط فعلی اشتباه محضه(این طور که متوجه شدم داره مشکلشون برمیگرده) چون ممکنه با شرایط موجود موجبات صدمات بعدی رو برای ایشون وهمسر مورد نظر ایجاد کنه.
    در شرایط فعلی باید هر چه سریع تر به یه پزشک متخصص سر بزنید و این کار رو تاکید میکنم که تداوم بدید،چو مسائل مرتبط با روح وروان حتی در صورت دارو درمانی ،باید تحت نظر پزشک یا روان درمانشون باشند تا در مواقع لازم پیشگیری ها به موقع صورت بگیره.

    مطمئن باشید در صورت پیگیری حتما قابل حله بخصوص که از شواهد امر برادرتون شخصی مذهبی مسلک هستن.
    بی خبرمون نذار،برادر کار درست

    شاد باشی

  6. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 18:18]
    تاریخ عضویت
    1387-8-04
    نوشته ها
    1,150
    امتیاز
    16,194
    سطح
    81
    Points: 16,194, Level: 81
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 156
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    1,211

    تشکرشده 1,247 در 437 پست

    Rep Power
    132
    Array

    RE: بیماری روحی بعد از دیدن جلسات تکنولوژی فکر

    نقل قول نوشته اصلی توسط Paramount
    سلام
    ممنون از توجه شما
    شاید درست مشکل رو تفسیر نکرده باشم
    بنده قصدم از ایجاد این تاپیک تکذیب و پایین آوردن ارزش دکتر نیست بلکه
    در اول عنوانی بهتر از "بیماری روحی بعد از دیدن جلسات تکنولوژی فکر" برای نوشته هایم پیدا نکردم
    چون خودم هم چند بار از سخنان ارزشمند ایشون بهره بردم
    درباره شرکت های هرمی هم اینکه آنها با اسم و شهرت و با سخنان شیرین استاد
    سوء استفاده مادی به نفع خودشان می کنند
    جان کلام من این است :
    آیا دلیل بیماری داداش بنده می تواند فشار عصبی که خودش را باهاش درگیر کرده باشه؟
    چگونه می توان رفتار اون رو آنالیز کرد و ریشه یابی کرد ؟ (همانطور که گفتم قرار گرفتن در مطب دکتر خاطرات قدیم رو بیش از پیش به یادش میآورد)
    راه چاره چیست ؟
    و هر آنچه که شما پیشنهاد می دهید
    با تشکر
    با توجه به مسائلی که شما گفتید برادر شما مشکلات روحی و روانی حاد دارند . بنظر من شما بهتر است با چند متخصص مشورت کنید

  7. #7
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 اردیبهشت 03 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,130
    سطح
    100
    Points: 287,130, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,080 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: بیماری روحی بعد از دیدن جلسات تکنولوژی فکر

    با سلام
    همانطور كه سایر دوستان هم به درستی توصیه كردند،‌احتمالا با توضیحاتی كه در مورد توهم و هذیان گفتید،‌ایشون به یكی ازاختلالات روانپریشی(سایكوز)، مبتلا شده اند. و باید تحت درمان دارویی مستمر و زیر نظر پزشك قرار بگیرند.

  8. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    جمعه 28 فروردین 94 [ 21:07]
    تاریخ عضویت
    1386-12-09
    نوشته ها
    2,496
    امتیاز
    42,303
    سطح
    100
    Points: 42,303, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Veteran25000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    8,459

    تشکرشده 9,108 در 2,116 پست

    Rep Power
    267
    Array

    RE: بیماری روحی بعد از دیدن جلسات تکنولوژی فکر

    بیما روحی درمان دارد باید متخصص روانپزشکی بروید

  9. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 دی 87 [ 13:29]
    تاریخ عضویت
    1387-6-07
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    3,285
    سطح
    35
    Points: 3,285, Level: 35
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بیماری روحی بعد از دیدن جلسات تکنولوژی فکر

    دوست عزیز .
    اگر هر کدام از ما در خودمان خوب دقیق شویم می بینیم دارای نقایص و یا کاستی های زیادی هستیم و اگر بیشتر در آنها دقیق شویم می بینیم به یک روانشناس یا مشاور یا پزشک نیاز داریم ولی اگر یاد بگیریم که از هر آموزه ای چه چیز را برداشت کنیم یقینا بر مشکل ما افزوده نخواهد شد بلکه توان حل مشکل دیگران را نیز خواهیم یافت . اما مشکل برادر شما : عموم مردم ما با مشاوره و مشورت و روان کاوی . روان درمانی ومقولات از این دست بیگانه اند و چه بسا زمان در معرض قرار گرفتن با نکات و آموزه های تربیتی چون کلاسها و متینگ های دکتر ... در خود ابتدا ممکن است احساس خود کم انگاری دست بدهد یعنی احساس کنیم که دستمان پیش خودماتن رو شده .بعد از انگیزه شرکت در جلسات تقویت می شود و این خوب است اما به شرط اینکه مشاور ما حول مشکل خود مان جهت دهی کند . در سهای تفکر خلاق و مباحث اینچنینی صورتی کلی دارد و عموما نتایج شخصی است که نمود خارجی و تربیتی پیدا کرده ولی برای هر فرد به تنهائی با ید ریشه ای عمل کرد وگرنه مشکلی را حل نکرده بر مشکلات مان می افزاید . به نظر من به مرور زمان و البته فعلا با مراقبت از برادر تان موضوع رنگ دیگری به خود می گیرد . انشا ا.. حل خواهد شد .


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.