مخالفت دخترعمو به دلیل بیماریهای اقوام نزدیک

[mrezaa]

سلام
من پسری 32 ساله هستم و نزدیک به 2 سال است که به دخترعمویم که 8 ماه از من بزرگتر است علاقمندم. موضوع را به تازگی از طریق خانواده با او و خانواده اش مطرح کردم. عمویم خیلی از این مساله استقبال کرده است ولی دخترعمویم به دو دلیل سن و بعضی بیماریهایی که در اقوام وجود دارد ( 3 مورد اسکیزوفرنی) با این وصلت مخالف است. البته بزرگترها میگویند که 2 نفر از آنها در جبهه و به دلیل موج انفجار به این بیماری مبتلا شده اند و سومی نیز به دلیل شکنجه های ساواک در زمان انقلاب.
با توجه به اینکه موضوع ژنتیکی بودن این بیماری در هاله ای از ابهام است آیا ایشان حق دارد فقط به این خاطر با ازدواج فامیلی مخالفت کند؟ آیا راهی برای تشخیص اینکه ما نیز ناقل ژن این بیماری هستیم و یا پیشگیری از آن وجود دارد؟
در مورد سن نیز میگوید من اصلا نمیتوانم قبول کنم که همسرم از من کوچکتر باشد. حتی به عمویم گفته که از کودکی من (خودم را میگویم) را بزرگ کرده است! :|

لطفا راهنمایی کنید که باید چکار کنم؟ آیا این ازدواج به صلاح است یا خیر؟

[mrezaa]

منتظر راهنماییهای شما دوستان هستم

[mrezaa]

از مدیران محترم انجمن خواهشمندم لطفا این تاپیک را حذف کنید.
با تشکر

[Pooh]

سلام.
به نظر من دلایل ایشون دلایل منطقی نیست. به ظور قطع نمیتونم بگم، ولی احتمال داره ایشون این موارد رو بهانه کرده اند.

[صبا_2009]

سلام

آیا ایشان حق دارد فقط به این خاطر با ازدواج فامیلی مخالفت کند؟

ایشون حق داره به هیچ دلیلی جواب منفی به شما بده.

چون شما خواستگارید و همون قدر که حق دارید که با کسی زندگی کنید که دوستش دارید و ازش خوشتون میاد. ایشون هم حق انتخاب هم داره.

چند وقت دیگه خواستگاری رو مطرح کنید. اگر جواب نه دادن پیگیر نباشید. چون سالهاست شما را می شناسه و به قول خودش بزرگتون کرده اگر قرار بود خوشش بیاد یا احساسی داشته باشه تا الان اتفاق افتاده بود.

[mrezaa]

سلام.
به نظر من دلایل ایشون دلایل منطقی نیست. به ظور قطع نمیتونم بگم، ولی احتمال داره ایشون این موارد رو بهانه کرده اند.

سلام. ممنون از پاسخ شما. منم چنین احساسی دارم

سلام



ایشون حق داره به هیچ دلیلی جواب منفی به شما بده.

چون شما خواستگارید و همون قدر که حق دارید که با کسی زندگی کنید که دوستش دارید و ازش خوشتون میاد. ایشون هم حق انتخاب هم داره.

چند وقت دیگه خواستگاری رو مطرح کنید. اگر جواب نه دادن پیگیر نباشید. چون سالهاست شما را می شناسه و به قول خودش بزرگتون کرده اگر قرار بود خوشش بیاد یا احساسی داشته باشه تا الان اتفاق افتاده بود.

سلام. ممنون از پاسخ شما. درست میگید میتونه بدون دلیل بگه نه. اگه میگفت من هیچ علاقه ای به تو ندارم خیلی راحتتر قبول میکردم تا اینکه چنین بهانه هایی بیاره
اتفاقا من هم دقیقا نظرم همینه و به خودش هم گفتم. یه مدت صبر میکنم و دوباره پیشنهادمو مطرح میکنم. توی این مدت میتونه بیشتر فکر کنه
در مورد جمله آخرتون، درسته سالهاست منو میشناسه ولی با قسمت دوم جمله یه جورایی مخالفم چون تا بحال به قول خودش به چشم یک برادر کوچکتر به من نگاه میکرده و شاید به خاطر اختلاف سنمون هیچوقت فکر نمیکرده من برای خواستگاری پا پیش بذارم