به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 28 مهر 96 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1396-6-16
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    107
    سطح
    2
    Points: 107, Level: 2
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    زندگی من و مشکل انتخاب دز ازدواج

    سلام دوستان
    خب من ابتدا کمی در مورد زندگیم میگم تا برسیم به ازدواج چون مهمه
    من تا اونجاییکه یادم میاد جزو سه شاگرد برتر کلاس بودم تا قبل از دبیرستان ..پدرومادرم میخواستن برم رشته تجربی تا پزشکی قبول بشم اما خودم علاقه ای نداشتم راستش از دیدن خون هم حالم بهم میخورد علاوه بر اون چون درسای اینا حفظیه اون قسمت مغزم که مربوط به حفظ و خاطره هست ضعیف عمل میکنه در عوضش قسمت تحلیلی عالی عمل میکنه خلاصه بر خلاف خواسته خانواده رفتم رشته ریاضی که یکبار انتخاب شدم واسه المپیاد ریاضی و در همه چیز خوب بودم بجز تست زدن آخه این چه سیستم ارزشیابی مسخره ای هست که خوبی و بدی بر اساس سرعت سنجیده میشه اونم در دنیای کامپیوتر و تبلت و غیره که محاسبات رو در کسری از ثانیه انجام میدن مگه عصر چرتکه هست که با مغزت جمع و ضرب کنی .. خلاصه رسیدم به سال آخر یعنی سال سرنوشت ساز سالی که یک سیستمی ساخته شده باسم کنکور که بقیه زندگیت به اون مربوطه .. این سال از شانس بد من توام شد با اوج ترشح هورمونهای جنسی درون من بابا صبر میکردید دو سال دیگه این چه زمانی بود .. بقدری این حس شدید بود که فکرم هم نمیتونستم روی مطالب درسی متمرکز کنم اصلا خوابم هم نرمال نبود همش ذهنم بسمت مسایل جنسی میرفت با روزی نیم ساعت مطالعه مهندسی کشتی قبول شدم ولی بیخیالش شدم گفتم سال دیگه امتحان میدم توی این یکسال هم همش فکرم و ذهنم دست از مسایل جنسی برنمیداشت بابا الان آخه چه وقتشه خلاصه با هفته ای سه چهار ساعت درس خوندن دو جا قبول شدم و رفتم یکی از رشته های مهندسی اما مشکل شروع شده بود چون پدرومادرم میخداستن پزشک بشم اصلا این رشته براشون ارزشی نداشت و بی انگیزه شدم خلاصه مدرکمو گرفتم و وارد این جامعه داغون شدم که متوجه شدم ای دل غافل توجه .پول.زن. همه چی فقط حول و حوش پزشکا دور میزنه بقیه رشته ها از دید این مردم و این دشت بی فرهنگی چندین سرو کله پایینتره آخه توی اون باصطلاح غرب کاری ندارن طرف پزشک باشه یا مامور شهرداری اینجا پزشک یعنی همه چی ... ای بابا اینجا دیگه کجاس .. خلاصه زدو با یک دختر پزشک آشا شدم که برای تخصص امتحان داده بود به به دیگه همه آرزوهای برباد رفتمو توی این شخص دیدم همون چیزی که الان دوست دارم بشم این شخصه یعنی اگر مال من بشه از لحاظ روحی احساس رضایت میکنم اما شانس که نداریم بعد از یه مدت آشنایی دیدم دختره دچار خودشیفتگیه شدیده حرف بزنی که به قبای خانم بربخوره قهر میکنه انتقاد کنی گریه میکنه و میگه رابطه رو قطع کنیم .دیدم اگر بخوام رابطه رو ادامه بدم فقط یک راه داره اونم عدم مخالفت و عدم انتقاد با خواسته های ایشون برای بقیه عمرم حتی یکبار انتقاد هم زندگی رو تلخ میکنه آخه مگه میشه ! حتی دو تا همخونه هم گاهی با هم بحثشون میشه چرا ظرفا نشتید چرا دیر اومدی الان خوابم میاد و غیره اونوقت دو تا آدمی که رابطه زناشویی دارن بدون هیچ حرفی! از قضا دختره تخصص هم قبول شد و بادش بیشتر.. گفت کلاساش هر روزه هفته ای دو سه شب هم باید بیمارستان بمونه وقتی هم میره خونه از خستگی باید بخوابه دیگه درواقع هفته ای سه تا بعدازظهر و یک جمعه پیشمه .. حالا همش بکنار هی خواستم ادامه بدم و بسازش برقصم تا اینکه دیدم هی من یک قدم میرم عقب اون یک قدم میاد جلو و بهانه گیریش و امر و دستوراتش هی بیشتر و بیشتر شد و چند ماه تحملش کردم و با مشورت با خانواده زدمش بهم .. ولی هنوز عشق داشتن یک زن دکتر توی ذهنمه وخسته ام خسته

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 آذر 97 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1396-5-22
    نوشته ها
    122
    امتیاز
    2,650
    سطح
    31
    Points: 2,650, Level: 31
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    88

    تشکرشده 115 در 65 پست

    Rep Power
    24
    Array
    سلام دوست عزیز

    به نظر من موضوع تاپیکتونو عوض کنین و بنویسین مشکل در پیدا کردن خانوم دکتر برای رفع عقده

    متوجه نمیشم یعنی چی واقعا؟؟؟ شما دنبال همدم می گردین یا دنبال کسی که دکتر باشه تا عقده ی گذشته خودتونو که دکتر نشدین رفع کنه یا نمیدونم خانومتون دکتر باشه که به این و اون پزشو بدین

    هیچ میدونستین این پز دادن موقعیت اجتماعی و موقعیت مالی و چهره و.... تنها 9 ماه دوام داره و همش برا آدم عادی میشه؟؟؟!!!!!!

    شما باید تمام جوانب بسنجین نه اینکه بگین ایشون دکتر هستن تمام . میدونستین خانم دکتر داشتن با اینکه مزیتهایی داره اما معایبهای بیشتری هم داره که هر کسی نمیتونه تحمل کنه

    مثلا اینکه شیفت شب دارن
    مثلا اکثرا سر کار هستن
    مثلا همیشه شما رو پایینتر ممکنه ببینن که نمونه شو دیدین
    و......

    در تاپیک قبل گفتین
    دقیقا نقل قول : ( ولی مساله ازدواج هست نه دوستی .. مساله اینه که بقیه عمرت قراره با شخصی که چنین واکنشهایی در قبال مسایلی نسبتا معمولی نشون میده سپری کنی)

    شما پس وقتی چنین نظری دارین چرا دنبال چنین آدمی هستین ، در عین حال که میگین فراموشش کردم اما تاپیکهاتون داد میزنه که به فکرشونین و مطمئنم بخاطر اینکه ایشون خانوم دکتر بودن خودتونو سرزنش میکنین که ای کاش از دستش نمیدادم در حالیکه به جوانب دیگه قضیه نگاه نمیکنین

    شما باید دنبال کسی باشین که بیشتر درکتون کنه ، همدم واقعیتون باشه و معیارهای مد نظرتونو داشته باشه اما در حد معقول نه اینکه فقط خانوم دکتر باشه ... با این طرز فکر مطمئنا به مشکل برمیخورین

    موفق باشین
    ویرایش توسط عسل28 : چهارشنبه 22 شهریور 96 در ساعت 14:42

  3. کاربر روبرو از پست مفید عسل28 تشکرکرده است .

    flyx (چهارشنبه 22 شهریور 96)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 96 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1396-5-23
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    831
    سطح
    15
    Points: 831, Level: 15
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 32.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    35

    تشکرشده 18 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یه توصیه بهتون می کنم. حتما حتما حتما برید مشاوره و این مشکلتون رو برطرف کنید. من خودم مشابه همین مشکل رو داشتم و بخاطر همین یه رابطه اشتباه رو انجام دادم و آخرش که سرم به سنگ خورد تازه عقده ام برطرف شد و الان روزی هزار بار آرزو می کنم کاش بر می گشتم عقب و رفته بودم مشاوره تا عقده ام برطرف بشه ولی همچین اشتباهی نکرده بودم.
    حتما حضوری برید مشاوره و اشتباه بدی مرتکب نشید.

  5. 3 کاربر از پست مفید sahar202 تشکرکرده اند .

    flyx (چهارشنبه 22 شهریور 96), Ye_Doost (پنجشنبه 23 شهریور 96), عسل28 (پنجشنبه 23 شهریور 96)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 28 مهر 96 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1396-6-16
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    107
    سطح
    2
    Points: 107, Level: 2
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط عسل28 نمایش پست ها
    مطمئنم بخاطر اینکه ایشون خانوم دکتر بودن خودتونو سرزنش میکنین که ای کاش از دستش نمیدادم در حالیکه به جوانب دیگه قضیه نگاه نمیکنین

    آره راست میگید دقیقا همینه

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 آذر 97 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1396-5-22
    نوشته ها
    122
    امتیاز
    2,650
    سطح
    31
    Points: 2,650, Level: 31
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    88

    تشکرشده 115 در 65 پست

    Rep Power
    24
    Array
    ببین دوست عزیز بذار یه تجربه تلخ خودمو بهت بگم تا شاید درس عبرتی باشه واستون

    من دختری بسیار زیبا فوق لیسانس و ماشین صد میلیونی زیر پام هست

    و خلاصه موقعیت بسیار بالا دارم ، همیشه میگفتم مگه میشه با این موقعیت به کمتر از خودم رضایت بدم مردم خیلی عادی هستن ازدواج های آنچنانی میکنند ، اونوقت من با این شرایط بیام با یه پسر عادی ازدواج کنم ، عمرا قبول کنم

    تا اینکه زد و دو سال پیش من با یه پسر مولتی میلیادر کارخونه دار آشنا شدم طوری که کادوهای میلیونی واسم میگرفت قربون صدقه ام میرفت اما میمرد روزی یه زنگ بزنه کلا سرد سرد و بی تفاوت بود ( بدترین چیزی که خانومو از پا در میاره بی تفاوتی و بی محبتی طرف مقابلشه ) ، یا چند بار دیده بودم با دخترای دیگه که اسمشو گذاشته بود سوشال فرند چت میکنه و میگفت تو برا زندگیم هستی اونا در حد احوال پرسی ، بی محبتیشون که دردآور .............

    هر بار خودمو قانع میکردم میگفتم عب نداره ایشون کارخونه دارن ، عالی هستن دیگه اینجوریش گیرم نمیاد
    و تحمل میکردم تا اینکه یه روز به صورت معجزه وار بیرون ایشونو با یه دختر دیگه دست تو دست دیدم
    کاش بدونین چیا کشیدم...............

    بدترین دردش اینکه آدم به پاهای تاول زده چطور بگه این همه راه رفته اشتباه بوده ، این همه تحمل کردنا به امید درست شدن طرف
    خلاصه شب و روز گریه کردم اما تونستم فراموشش کنم تا اینکه خدا یکی رو آورد تو زندگیم که حتی یه ماشین ساده زیر پاش نیست اما اونقدر محبت حالیشه ، اونقدر با محبته که الان خدا رو شکر میکنم اون مولتی میلیادره از زندگیم گمشد بیرون رفت چون زندگی و عشق واقعی رو با ایشون پیدا کردم ...
    تو زندگی فقط دنبال محبت باش
    دنبال درک طرف باش
    بعضیا با اینکه چیزی ندارن اما اونقدر دل بزرگی دارن که برا خوشبخت کردنت کافیه
    یه بار امتحانش کن به حرفام میرسی
    ....

  8. کاربر روبرو از پست مفید عسل28 تشکرکرده است .

    Ye_Doost (پنجشنبه 23 شهریور 96)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 28 مهر 96 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1396-6-16
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    107
    سطح
    2
    Points: 107, Level: 2
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    گاهی وقتا حرف با محبت نمیتونه انسان رو از اشتباهش آگاه کنه گاهی وقتا یک حرف تند و یک تلنگر میتونه رشته های عصبی مغز رو شوکه و فعال کنه .. وقتیکه به گذشته مراجعه میکنم موجودی از خودراضی و سرد که هیچ تلاشی برای بقای رابطه نمیکنه و فقط صحبت از بهم زدن میکنه .. موجودیکه مثل اینکه نوکر و بله قربان گو میخواسته نه شوهر به ذهنم میرسه چیز خیلی مثبتی از شخصیت این آدم ندیدم بغیر از یه کم ادعای مذهبی بودن که اونم شاید از روی ریا بوده و پوشش ساده فقط همین من میدونم که اینکارم بخاطره چشم و هم چشمی و عقده گذشته از دست رفته و طمع هست در حالیکه آدمیم که از لحاظ مادی از خیلی از هم دوره ایام جلوترم ..
    ویرایش توسط flyx : پنجشنبه 23 شهریور 96 در ساعت 11:32

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 دی 98 [ 01:15]
    تاریخ عضویت
    1395-4-04
    نوشته ها
    194
    امتیاز
    6,016
    سطح
    50
    Points: 6,016, Level: 50
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 64.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    369

    تشکرشده 353 در 152 پست

    Rep Power
    44
    Array
    عرض ادب خدمت شما دوست بزرگوارمثل پنجم ابتدایی ها به مقوله ازدواج فکر میکنید شایدم سنی کمتر. من مشکل شما رو میفهمم خیلی ها این مشکل رو دارند و اصلا نیازی به سرزنش ندارید. بهتره بدونید شما در حال حاضر (از نظر زمانی) زندگی نمی کنید و طرز تفکر شما نشون میده در گذشته گیر کردید. حالا کی و چه حد رو خودتون اشاره کردید. به هر حال برای اینکه بتونید به زمان حال بیایید بهتره کمی دقیق تر به گذشته مراجعه کنید و مشکلتون رو حل کنید اون وقت دست از سرتون برمیداره. کار خاصی قرار نیست انجام بدید. بذارید واضح تر بگم یک جور اضطراب یا هیجان (ترس) در ناخودآگاه شما وجود داره که همواره داره شما رو کنترل میکنه. باید اون ترس رو بشناسید و اثراتش رو کم کنید.میدونم میشناسید ولی وقتی عوض نمیشید یعنی مشکلی هست.این خیلی بده که تا شوک بهتون وارد نشه تغییر نمی کنید. از نظر علم روانشناسی بهش میگن بازی. در واقع مسخره کردن خود. یعنی چی !!!! خب دوست عزیز شما لطفا سن خودتون رو در رفتارهاتون لحاظ کنید!!! مگه بچه اید !!!! لطفا بچه نباشید. بین آدمی که نمیفهمه و کسی که خودش رو زده به نفهمی خیلی تفاوت هست. الان این حرفتون آیا نشون نمیده که میفهمید اما.... قطعا این تفکر در همه ی ابعاد زندگیتون هم هست. لطفا به خودتون بیایید. تشکر میکتم اگه لطف کنید و مقابل خودتون نایستید . شما و بخش مقاوم و مبارزه گر وجودتون در یک تیم هستید. اگه در دنیای واقعی با همه می جنگید تا موفق بشید لطفا با خودتون نجنگید هر چند مطمئنم اهل سازش با دیگرانید و فقط با خودتون سر جنگ دارید.به هر حال صحبت کردن در مورد این قضیه و تفکراتتون چون باعث تخلیه هیجان میشه و بسیار بسیار مفیده. همین طور اینکه Personality خودتون رو بشناسید. برای اینکار بهتره خودتون رو به خودتون معرفی کنید و مشخص کنید اصلا چی میخواید. خیلی دقیق خودتون رو برای خودتون توصیف کنید. همیشه این کار رو انجام بدید. در مدت کوتاهی بالاخره جواب خواهید گرفت. نه در مورد مشکل فعلی تون. در همه ابعاد زندگی تون تاثیر میذاره.ممنون.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.