به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 آذر 97 [ 01:07]
    تاریخ عضویت
    1396-6-19
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,010
    سطح
    17
    Points: 1,010, Level: 17
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 90
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    6
    تشکرشده 3 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    احساس میکنم توسط همکارم تحقیر شدم

    سلام
    میدونم شاید این مشکلی که میخام توضیح بدم تکراری باشه و من رو مذمت کنید به خاطر اتفاقی که افتاده ولی با این حال هنوز درگیر این مشکل هستن و آزارم میده.

    من چند سال میشه که تو یه شرکت مشغول کارم. یکی دو سالی میشه که یه خانم همکار ما شدن . خانم پر جنب و جوش و عجیبی هستند. به خاطر نحوه کارمون، ما بیشتر از بقیه همکارها با هم کار میکردیم. لابد از همین پاراگراف حدس میزنید که آخر ماجرا چی میشه اما در مورد مشکل من قضیه کمی فرق میکنه.

    ایشون متاهل هستند. به خاطر همین من از همون اول جانب احتیاط رو رعایت کردم. هرچند اگه مجرد هم بودن فرقی تو این قضیه نمی کرد چون همیشه معتقد بودم که محیط کار فقط برای کار هستش.

    چند ماهی گذشت تا اینکه کم کم نشونه های عجیبی رو از این خانم میدیدم. مثلا روزی که به خودشون زیاد میرسیدن یه مسئله کاری رو مطرح میکردن تا من برم اتاقشون . تو نحوه برخورد، حرف زدن ، نگاه کردن به من اصلا مثل رفتارشون با همکارهای دیگه مرد نبودن. اوایل اصلا این سیگنال ها رو دریافت نمیکردم ( بعنی به خاطر متاهل بودن ایشون کلا به ذهنم خطور نمیکرد منظورشون چیز دیگه ای باشه). اما مطمئن بودم که دیگه توهم نمیزنم و یه مسئله ای هست. چندین بار از عدم رضایت از همسرش صحبت کرده بود و اینکه از ازدواجش راضی نیست. در حالی که اصلا به من ربطی نداشت این بحث ها. از شوهرش یه غول ساخته بود. دیگه زیاد وارد جزئیات نمیشم.

    متاسفانه باید بگم که با گذشت زمان، از مقاومتم کم شد. یعنی دیگه مخم نمیکشید. چند وقت پیش ، یک روز خیلی با هم درگیر کار شرکت بودیم و بیشتر از همیشه با من صمیمی شده بود. به خاطر یه مسئله کاری خواست برم اتاقش . به حدی منو درگیر خودش کرده بود که تو اون جو، جسارت کردم و دستم رو بردم تا صورتشو نوازش کنم ولی متاسفانه همین لحظه صورتشو کشید کنار و با آرامش عجیبی گفت این کار رو نکن و من موقعیتم اجازه این کار رو نمیده. خودش رو معصوم نشون داد و واقعا تو اون لحظه تحقیر شدم و برق از جشام پرید. نمیدونستم چیکار کنم. ازش عذرخواهی کردم و گفتم میدونم کار مناسبی نکردم. خودش هم گفت که من لابد یه کارایی کردم که تو این ذهنیت رو پیدا کردی نسبت به من.

    قسمت عجیب ماجرا اینجاست که نه تنها برخورد سفت و سختی با من نداشت بلکه بعد چند دقیقه آروم آروم شروع کرد به صحبت با من. حتی خواهش کرد که من اون لحظه ترکش نکنم. من مثل چی پشیمون بودم از کارم ولی اون خیلی ریلکس میگفت ایرادی نداره ، از این مواقع پیش میاد برای آدما. حتی خیلی غیر منتظره دستمو چند بار محکم گرفت و صورتمو نوازش میکرد و سعی میکرد آرومم کنه. میگفت ایرادی نداره . ما دیگه با هم دوستیم. اصلا منگ منگ بودم.

    هنوز داغ بودم از کار اشتباهی که کردم. چون انگار با این کار نه تنها خودم، بلکه کلا اعتقاداتم رو برده بودم زیر سوال. حس میکردم ایشون فقط میخواسته شخصیت صلبم رو بشکنه.

    چند روز که فکر کردم برداشت شخصیم این بود که انگار با این همه ایما و اشاره و نشانه میخواسته به یه حدی از رابطه بکشونه من رو و دقیقا لبه پرتگاه ، منو تحقیر کنه و نه تنها خودش رو معصوم نشون بده بلکه بهم ترحم کنه و بگه ما با هم دوستیم.

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اردیبهشت 03 [ 09:51]
    تاریخ عضویت
    1393-6-17
    نوشته ها
    141
    امتیاز
    8,913
    سطح
    63
    Points: 8,913, Level: 63
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    597

    تشکرشده 274 در 108 پست

    Rep Power
    31
    Array
    خیلی جدی روابطی که با ایشون دارید رو قطع کنید. مگرنه باید منتظر اتفاقات ناگواری باشید که کل زندگی و خانواده و آبروتون رو از دست خواهید داد در قبال هیچ. اون خانم هم هر مشکلی دارند تشریف ببرند مشاوره و از همه مهمتر مشکلشون رو با همسرشون باید مطرح کنند.

    تحقیر که چیزی نیست. برای بدتر از اینها آماده باید بشید

    تمام

  3. 4 کاربر از پست مفید Quality تشکرکرده اند .

    afsa (سه شنبه 21 شهریور 96), yaran1300 (دوشنبه 20 شهریور 96), zolal (دوشنبه 20 شهریور 96), بالهای صداقت (جمعه 24 شهریور 96)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 مرداد 98 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1391-9-30
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    6,685
    سطح
    53
    Points: 6,685, Level: 53
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 251 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام
    من هم چیزی نمی تونم بگم جز اینکه سریعا از شخص مورد نظر فاصله بگیرید و سعی کنید در محیط کار کمترین برخورد را باهاشون داشته باشین. آبروریزی در محل کار و زندگی و از دست دادن اعتبارتون کمترین لطمه ای هست که از این ربطه حاصل شما میشه.
    در صورت مجرد بودن کم کم به فکر ازدواج و تشکیل خانواده باشین تا برخی از کمبودهایی که دارین منجر به جذب شما به این روابط نشه.

  5. 3 کاربر از پست مفید suzana تشکرکرده اند .

    afsa (سه شنبه 21 شهریور 96), yaran1300 (دوشنبه 20 شهریور 96), بالهای صداقت (جمعه 24 شهریور 96)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array
    یه سری ها هم اینطوری هستند ، می کشن سمت خودشون ، مطمئن که شدن دست یافتنی هستید ، پرتت می کنند تو سطل زباله
    خام شدی

  7. 2 کاربر از پست مفید داود.ت تشکرکرده اند .

    afsa (سه شنبه 21 شهریور 96), yaran1300 (دوشنبه 20 شهریور 96)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 آذر 97 [ 01:07]
    تاریخ عضویت
    1396-6-19
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,010
    سطح
    17
    Points: 1,010, Level: 17
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 90
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    6
    تشکرشده 3 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    حرفتون رو قبول دارم و میدونم اشتباه کردم. ولی نمیتونم کارم رو از دست بدم. به خاطر نحوه کارمون مجبوریم با هم همکاری داشته باشیم. من مجردم و 30 سالمه و ایشون از من چند ماه کوچکتر هستن. این روز ها هرچقدر هم سعی کنم ازش دوری کنم بازم به نحوی خودشو بهم نزدیک میکنه. مثلا وقتی به کار خارج از شرکت مراجعه می کنیم و مجبوریم با تاکسی بریم تو حرکات بدنش سعی میکنه بدنم رو لمس کنه. یا اینکه تو حرف زدن و نگاهش بعضی مواقع عشوه میاد.
    من از کارم پشیمونم ولی باید اعتراف کنم که جرات پرخاش و برخورد بد رو هم باهاش ندارم.
    واقعا نمیدونم دلیل این با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن هاش چیه. گیج شدم.

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    سلام

    شر را رها کن تا شر تو را رها کند.
    چه اهمیتی دارد ایشان بخواهند شما را تحقیر کنند یا نه بالعکس بالا ببرند!
    اصلا قرار هست با بالابردنشان چه چیزی نصیب شما شود که با تحقیر شدن نمی شود!
    ببینید در چه شرایطی هستید که بین این همه سوال مهم به این سوالات فکر می کنید!
    گاهی برخی کنجکاویها قیمت گزافی دارند!مثل اینکه سر قله ای باشی و فقط یک قدم برداری و سقوط بزرگی را تجربه کنی! فقط یک قدم!
    این نیاز جنسی یک سرمایه بزرگ محسوب می شود برای شما چرا بجای انکه در شرایط مناسب و برای عشقتان خرج کنید صرف همسر دیگران می کنید!
    یک نگاه بیندازید بحوادث و.. ببینید چه مشکلات بزرگی که ماحصل روابط پنهانی نبودند !! واقعا ارزش دارد!
    شما چرا قدر ارزش خودتان را نمی دانید چرا؟
    در شرایط خطرناکی هستید. خیلی خطرناک! واقعا متاسف شدم . امیدوارم خودت بخودت کمک کنی
    کارت را نمی توانی از دست بدهی اما گویا برایت مهم نیست خودت را از دست بدهی. البته چاره تغییر شغل نیست بهرحال از این دست انسانها کم نیستند. فکری دگر باید

    نیایش به قصد این نیست که خدا را به برآوردن آرزوهایمان وادارد، بلکه برای آن است که اشتیاق به خدا را در ما برافروزد و ما را به سوی خدا فرا ببرد. دیونوسیوس مجعول می گوید:
    "کسی که در قایقی نشسته و طنابی را که از صخره ای به طرفش پرت شده می گیرد و می کشد، صخره را به طرف خود نمی کشد، بلکه خودش و قایق را به صخره نزدیک تر می کند".
    فریدریش هایلر، نیایش، ص 331


  10. 3 کاربر از پست مفید مهرااد تشکرکرده اند .

    afsa (سه شنبه 21 شهریور 96), Quality (سه شنبه 21 شهریور 96), yaran1300 (دوشنبه 20 شهریور 96)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اردیبهشت 03 [ 09:51]
    تاریخ عضویت
    1393-6-17
    نوشته ها
    141
    امتیاز
    8,913
    سطح
    63
    Points: 8,913, Level: 63
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    597

    تشکرشده 274 در 108 پست

    Rep Power
    31
    Array
    کسی به ناموستون به خواهرتو نگاه کنه یا لمس کنه چه حسی دارید؟

    کسی زنی رو که مال شماست لمس کنه چه حسی دارید؟

    آیا دست درازی به مرد ایراد ندارد؟ وقتی شما بجای حفظ حرمت خودتون و برخورتون اجازه میدید به شما لمس بشید این یک نوع بی غیرتی نسبت به خودتون هست.

    داستانیست که آخرو عاقبتش از الان مشخصه. کشیده میشه به روابط جنسی بعد مشکلات وحشتناک و گاهی فقط به آبروریزی و از دادن شغل و خانواده و موقعیت ازدواج مناسب فقط ختم نمیشود بلکه به قتل های ناموسی و خودکشی و امشکلات بدتر هم ختم میشود.

    هیچوقت فکر نکنید کسی نمیفهمد. خدا که میفهمه میبینه نگاتون میکنه. و مطمئن باش هر عملی تاوانی داره و روزی به خودت بر میگرده.

    تا حالا خودتو جای همسرش گذاشتی؟

    میدونی که اون خانم نه تنها به شما هم وفادار نیست بلکه بسیار غیر قابل اعتماد هست و در شرایطی که گیر کند شمارو فدای خودش میکند؟ حتی تهمت به شما میزند که بهش تجاوز کردید؟

    میدونید تمام مکالمات و پیامها چه اس ام اس چه شبکه های اجتماعی با دستور قاضی قابل استخراج میباشد؟ حتی چندین سال قبل؟


    به خودتون خیانت نکنید. تحویلش نگیرید. من جای شما باشم لازم باشه قید کارم رو هم میزنم.

  12. کاربر روبرو از پست مفید Quality تشکرکرده است .

    نیلوفر:-) (شنبه 08 مهر 96)

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 16:46]
    تاریخ عضویت
    1395-9-10
    نوشته ها
    185
    امتیاز
    5,275
    سطح
    46
    Points: 5,275, Level: 46
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    361

    تشکرشده 311 در 123 پست

    Rep Power
    41
    Array
    سلام
    دوست عزيز
    هدفت از ايجاد تاپيك چي بوده ميخاي ساير عزيزان كارت را تاييد كنند يا راهنمايي ميخاي كه آن خانم نسبتا محترم از سر خودت باز كني؟
    از جمع بندي نظر دوستان ميتونيد به نتيجه گيري خوبي برسيد.
    ضمنا فراموش نكن با هر دستي دادي با همون دست پس ميگيري. ما آدم ها گاهي اوقات مورد آزمايش الهي قرار ميگيريم اميد وارم از اين آزمايش سربلند بيرون بياي.

    حيران شدم در كارتو درمانده از رفتار تو هم مي گشايي پاي را هم قفل و بستم ميكني
    موفق باشيد

  14. 3 کاربر از پست مفید sia518 تشکرکرده اند .

    نیلوفر:-) (شنبه 08 مهر 96), yaran1300 (چهارشنبه 22 شهریور 96), بالهای صداقت (جمعه 24 شهریور 96)

  15. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مهر 01 [ 02:09]
    تاریخ عضویت
    1395-4-23
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    8,211
    سطح
    61
    Points: 8,211, Level: 61
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 239
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    255

    تشکرشده 416 در 195 پست

    Rep Power
    50
    Array
    موضوع پیچیده ای نیست. اون خانم دچار کمبود محبت و توجه هستن و از طرف شما محبت و توجه دیدن. حالا گیر کردن بین احساسشون و شرایط زندگیشون که متاهل هستن. بعید میدونم بحث تحقیر و این حرفا باشه. حتی بعید میدونم اون خانم اهل اینجور روابط باشه. وگرنه خواسته شما رو رد نمی کرد.
    شما فقط بهشون بی توجه باشین. انگار که با دیوار فرق نداره. سعی کنین تا حد ممکن از رفت و آمدهای مشترک پرهیز کنین. هیچ صحبتی خارج از بحث کار و هیچ درد دلی رو باهاشون نکنین و نزارین شرایطی پیش بیاد که اون از شوهرش براتون حرفی بزنه.
    سعی کنین روی خودتون کار کنین که اینجور مواقع کنترل بیشتری روی احساس و فکرتون داشته باشین.

  16. 3 کاربر از پست مفید بهاره جون تشکرکرده اند .

    نیلوفر:-) (شنبه 08 مهر 96), yaran1300 (چهارشنبه 22 شهریور 96), بالهای صداقت (جمعه 24 شهریور 96)

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 آذر 97 [ 01:07]
    تاریخ عضویت
    1396-6-19
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,010
    سطح
    17
    Points: 1,010, Level: 17
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 90
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    6
    تشکرشده 3 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بهاره جون نمایش پست ها
    موضوع پیچیده ای نیست. اون خانم دچار کمبود محبت و توجه هستن و از طرف شما محبت و توجه دیدن. حالا گیر کردن بین احساسشون و شرایط زندگیشون که متاهل هستن. بعید میدونم بحث تحقیر و این حرفا باشه. حتی بعید میدونم اون خانم اهل اینجور روابط باشه. وگرنه خواسته شما رو رد نمی کرد.
    شما فقط بهشون بی توجه باشین. انگار که با دیوار فرق نداره. سعی کنین تا حد ممکن از رفت و آمدهای مشترک پرهیز کنین. هیچ صحبتی خارج از بحث کار و هیچ درد دلی رو باهاشون نکنین و نزارین شرایطی پیش بیاد که اون از شوهرش براتون حرفی بزنه.
    سعی کنین روی خودتون کار کنین که اینجور مواقع کنترل بیشتری روی احساس و فکرتون داشته باشین.
    از میان حرفایی که گفتین خیلیاشون در مورد ایشون صدق میکنه. خودم هم میبینم که کمبود محبت داره.
    من نگفتم کارم درسته. همون اول تاپیک هم اشتباه بودن کارم رو پذیرفتم. دلیلی هم که طرح مشکل کردم، پیدا کردن چاره ای برای رهایی از این درگیری عاطفی بود.
    قبول کنید که کار راحتی نیست هر روز با یکی چشم تو چشم بشی ولی سعی کنی فراموشش کنی.
    این روز ها نهایت سعیم رو میکنم و عاقبت و عذاب وجدان این کار لحظه ای نیست که راحتم بذاره.
    حتی ایشون اول کار چند تا پیام برای دلداری فرستادن که چون محل نذاشتم دیگه بیخیال شدن. یعنی کلا نه پیامی رد و بدل شده بینمون نه چیز خاص دیگه ای. فقط اون اتفاقی افتاده که تو اول بحث گفتم.
    این اواخر سعی میکنم هر جایی میریم، یه نفری سومی هم پیشمون باشه. تو رفتار متقابل هم سعی میکنم صمیمیت رو کلا کم کنم.
    سخته ولی انشاا.. خدا کمک کنه این مشکل رو حل کنم.

  18. 3 کاربر از پست مفید yaran1300 تشکرکرده اند .

    نیلوفر:-) (شنبه 08 مهر 96), بهاره جون (جمعه 24 شهریور 96), بالهای صداقت (جمعه 24 شهریور 96)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:15 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.