به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array

    کمکم کنید دارم روانی میشم از این همه بی مهری

    سلام
    من یازده ساله ازدواج کردم و دو پسر دو ساله و چهار ساله دارم، همسرمو دوست دارم
    هفته پیش یه دعوای حسابی با هم کردیم و حتی روم دست بلند کرد و اینقدر صداي داد و فریادمان بلند بود که همسایه هم متوجه شدن و خیلی آبروم رفت
    همسرم خیلی واضح تو دعوا بهم گفت که دوستم نداره و از زندگیم برو بیرون منم گفتم من هیچ کجا نمی رم اگه خواستی خودت برو که لباس پوشید بره که من نذاشتم حتی بهم گفت که باید بکی غلط کردم کخ نرم و منم....
    از اون هفته تا الان با هم قهریم من به شدت ازش دلخورم و برعکس همیشه که برای آشتی پیش قدم می شدم یه هفته بیشتره که حتی دلم نمی خواد نگاهش کنم و اونم مثه همیشه اصلا براش اهمیتی نداره و حتی ذره ای تلاش برای آشتی نمی کنه، از طرفی خیلی داغونم و کارم فقط شده گریه و دلم برای بچه هام می سوزه که اصلا حوصلشونو ندارم
    خیلی خسته شدم از زندگیم تو این یازده سال خیلی با هم دعوا کردیم و حتی یه بارم همسرم بهم نگفته که دوستم داره و یا حتی یه عزیزم هم بهم نگفته از نظر عاطفی دارم کم می آرم و احساس می کنم دچار افسردگی شدم،
    از طرفی اصلا و ابدا دوست ندارم برای آشتی پیش قدم بشم از طرفی هم به شدت درب و داغونم، حتی به طلاق هم فکر کردم ولی با وجود این دو تا بچه خودخواهی محض، واقعا از مهری های همسرم خسته ام، از نظر ظاهری خوبم و سی و سه سالمه
    توروخدا بگید چی کار کنم، دارم روانی میشم
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  2. کاربر روبرو از پست مفید eghlima تشکرکرده است .

    miss seven (سه شنبه 07 شهریور 96)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 02 [ 20:03]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,190
    سطح
    100
    Points: 39,190, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,236

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    سلام اقلیما جان

    خوبی؟

    چی شده؟

    میتونی شرح دعوا رو بنویسی و بخوایی که نقد بشی.

    بلاخره ببینیم این دعوا از کجا اب خورده؟!!!

  4. #3
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array
    سلام عزیزم
    خوبم ممنون
    دعوامون سر این بود که هر وقت ما میریم خونه پدر و مادر من، همسرم یا ناراحته یا مریضه و خلاصه با اخم و تخم اونجا هست ولی برعکس وقتی با خانواده خودشه خوشحال و خندان و سرحال و بگو و بخندش به راهه و همچنین اگه عروسی یا هر چیزی از طرف من دعوت باشیم با ناراحتی و اخم می اد
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 فروردین 98 [ 11:48]
    تاریخ عضویت
    1392-1-18
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    5,259
    سطح
    46
    Points: 5,259, Level: 46
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    1,092

    تشکرشده 246 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلاممممممم اقلیما جون. وای چقدر از دیدنت خوشحال شدم.
    یادمه قبلنا خیلی فعال بودی و یادمه داشتی برای بارداری تلاش میکردی.
    الان خوشحالم که دوتا پسرکوچولو داری.
    .
    .
    .
    به جدائی فکر نکن. به قول خودت خودخواهی محضه. یادم هست قبلا هم همسرت به خانوادش خیلی وابسته بودن.
    الان سعی کن کمتر بهش فکر کنی. من کارشناس نیستم. بهتره کارشناسای محترم تالار راهنماییت کنن. اما به نظرم تا اون موقع سعی کن خودتو آروم کنی. با غصه و گریه که کاری درست
    نمیشه. این ویژگی بسیار بد تو خیلی از مردهای ایرانی (حتی همسر خودم) هست که انگار خانواده همسرشون، دشمن خونی شون هست. در صورتی که با خانواده خودشون ، گل و بلبل هستن.

  6. کاربر روبرو از پست مفید مهربونی... تشکرکرده است .

    مهرسا مامان (سه شنبه 21 شهریور 96)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 آبان 96 [ 16:14]
    تاریخ عضویت
    1396-4-13
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    521
    سطح
    10
    Points: 521, Level: 10
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 25 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام اقلیمای عزیز
    ناراحت نباش سعی کن حرفهای همسرت رو توی ذهنت مرور نکنی عصبانی بوده و مردها تو دعوا بی ملاحظه اند. تو الان یک مادری قوی باش جا نزن یه دور فیلم عروسی رو بذار و نگاه کن .یه کاغذ بردارو هر حرف خوبی که از همسرت شنیدی هر کار خوبی که در حقت انجام داده رو به یاد بیار و بنویس راهیه که بتونی راحت تر با بی مهری هاش کنار بیای دلت رو بزرگ کن و ببخش البته البته البته دنبال علت باش و به راحتی نگذر خوب فکر کن به نظر من این دعوا دو جنبه داره که باید دیده بشه یکی مربوط به موضوع دعواست( چرا رابطه خوبی با خونواده تو نداره) یکی هم مربوط به اینکه چرا این مساله رو نتونستید بدون دعوا حل کنی( ایکنه راجع به یک موضوع دلخوری و اختلاف پیش بیاد یا حتی بلند صحبت کنیم طبیعیه ولی اینکه دعوا و توهین بشه نه)
    چند نکته:
    1. راجع به موضوع دعوا من خودم این مشکل رو داشتم مشاورم راهنمایی های خوبی بهم کرد منم بهت میگم به دردت میخوره
    ü هیچ وقت بده خونوادت رو پیش همسرت نگو حتی اگه از خونوادت خیلی ناراحتی
    ü هیچ وقت نقاط ضعف خونوادت رو به همسرت نگو مثلا داداشم عصبیه بابام پولکیه و... حتی اگه واقعیت داره
    ü به خونوادش احترام بذار و در مقابل احترام بخواه
    ü در مقابل همسرت خیلی به خونوادت احترام بذار خیلی بیشتر از وقتی که حضور نداره
    ü گاهی از طرف خونوادت حرفهایی به همسرت بزن که می دونی نزدیکشون میکنه مثلاً بگو مامان امروز جلوی بقیه گفت تو با پسرش براش هیچ فرقی نداری
    """" یه روز همسرم حرف جالبی بهم زد گفت مردها همون حسی رو به خونواده خانومشون دارن که زن ها به خونواده شوهرشون دارن""""" راجع به این حرف زیاد فکردم راستش من مشکلی با خونواده شوهرم ندارم ولی هیچ وقت اون طوریکه به خونواده خودم نزدیکم با اونها خوشحالم با خونواده شوهرم نیستم پس بی انصافی که همچین توقعی داشته باشم همین که احترام نگه داره کافیه زیاد حساس نباش که بدتر شه.
    2. چرا این مسآله به یک دعوا رسید ؟کافی بود شما خیلی محترمانه و دوستانه به همسرتون بگید هر وقت میریم خونه مامانم اینا احساس میکنم ناراحتیو بهت خوش نمی گذره مشکلی برات پیش میاد که اذیتت میکنه؟ می تونم کمکت کنم؟ دوست دارم همونقدر که به من خوش می گذره به تو هم خوش بگذره اصلا لازم نیس تا موقع ضرورت مقایسه کنید نتیجه خوبی نداره . اگه گفت نه اینطور نیس رها کنید همینکه بدونه این براتون مهمه کافیه خودش بعداً اصلاح میکنه. توصیه می کنم به یک مشاور مراجعه کنید تا مهارتهای گفتگوی شما رو بهبود بده .
    به امید روزهای خوش
    ویرایش توسط مهارت جو : دوشنبه 13 شهریور 96 در ساعت 13:09

  8. #6
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array
    سلام به دوستای خوبم، ممنون مهربونی عزیر بابت احوال پرسیت
    واقعیتش خیلی با خودم کلنجار رفتم بعدم به این نتیجه رسیدم که اصلا بهش خوش نگذره و هر طور دوست داره رفتار کنه و یه جورايي خودمو زدم به بیخیالی که رابطش این روزا با خانواده ام بهتر شده انگار
    ولی بعد از اون دعوا، موضوع دعوا انگار به کل فراموش شد ولی خیلی چیزای دیگه کشیده شد وسط و روابطمون خیلی بد و تاریک شد، از نظر عاطفی خیلی داغونم، خیلی بهم کم محلی می کنه، احساس خیلی بدی دارم، امروز داشتم فکر می کردم تو این یازده سال حتی یه عزیرم ساده هم بهم نگفته چه برسه به.....
    به شدت از نظر عاطفی داغونم و تشنه حتی یه اقلیما جان سادش هستم که تا حالا تو یازده سال به اندازه انگشتای دستم هم ازش نشنیدم، خیلی خسته شدم، کم آوردم
    تاحالا هزاران بار ازش خواستم ولی بی فایده بوده، باورتون میشه امشب دوست داشتم می خواد بخوابه یه شب بخیر ساده بهم بگه ولی.....
    گاهی می گم ادم بدبخت تر از منم هست
    بدی من اینکه تو دعوا خیلی داد و بیداد می کنم و اصلا دست خودم نیس که چی کار می کنم البته همین فشار هایی که بهم می اد اینجوری میکنه منو که مثه بمب منفجر میشم و دیگه نمی فهمم چی کار می کنم، واقعا احساس ناتوانی می کنم، اینقدر بی مهری ازش دیدم به شدت به رابطه اش به خواهرش و مادرش حساسم، حتی اونروز که دست عموش رو گرفته بود و باهاش راه می رفت و حرف می زد، ته دلم خالی شد
    توروخدا بهم بگید چی کار کنم،من بچه دارم، بچه هام نیاز به آرامش و خنده من دارند ولی نه ارومم نه خوشحال
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  9. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 22 تیر 98 [ 17:11]
    تاریخ عضویت
    1396-6-17
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    1,424
    سطح
    21
    Points: 1,424, Level: 21
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 14 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام علیکم خدمت خواهرم خانم اقلیما
    راستش من تازه عضو شدم و مجرد هستم و قطعا نظرم تخصصی نیست
    ولی خواستم بگم به عنوان یک پسر جوون ، وقتی ادم خودش رو جای همسر شما میگذاره به این فکر میکنم که شما هم باید به عنوان یک خانم دوست داشتنی میبودید تا توقع داشته باشین دوست داشته بشین
    بوضوح حس میکنم بزرگترین ناراحتی الان شما سیراب نشدن احساستون هست
    ولی واقعیت اینه ما مردا برای خانمی که انقدر خوب روی مهارت هاش کار نکرده که دوست داشتنی باشه چندان سینه چاک نمیکنیم
    بنابراین چاره ی کارتون ناراحتی و غصه نیست
    روی رفتارتون کار کنید ، صبور باشید انشالله نتیجه میگیرین
    برای شروع بنظر من روی دهن به دهن گذاشتنو حاضر جوابی به مردتون کار کنید مردا اینو برنمیتابن
    ببخشید تخصصی نظر خاصی نداشتم چون نه تجربه تعهل دارم و نه سنوسال و تجربه ی بخصوصی
    انشالله با اجرای راهنمایی های دوستان شادی زندگیتون برگرده.
    یاعلی

  10. 3 کاربر از پست مفید @lirez@ تشکرکرده اند .

    ملودی 94 (دوشنبه 20 شهریور 96), Ye_Doost (سه شنبه 21 شهریور 96), غبار غم (جمعه 17 شهریور 96)

  11. #8
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array
    سلام، خیلی ممنون بابت نظرتون
    اتفاقا خیلی خوب بود پاسختان، انکار یه تلنگر بهم زدید
    میشه بگید مهارت دوست داشته شدن رو برام
    به نظر شما یه زن جز زیبایی ظاهری چه چیزی می تونه داشته باشه و چه رفتار و مهارتی می تونه داشته باشه تا دوست داشتنی باشه
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  12. کاربر روبرو از پست مفید eghlima تشکرکرده است .

    ملودی 94 (دوشنبه 20 شهریور 96)

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اردیبهشت 03 [ 09:51]
    تاریخ عضویت
    1393-6-17
    نوشته ها
    141
    امتیاز
    8,913
    سطح
    63
    Points: 8,913, Level: 63
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    597

    تشکرشده 274 در 108 پست

    Rep Power
    31
    Array
    حرفایی که در عصبانیت شنیدید رو ملاک قرار ندید. همینطور که شما ملاک قرار میدید عصبی بودن و دادو بیداد کردن شما هم از نظر همسرتون ملاک قرار گرفته.

    خوبه که داره به سمت فراموشی اون دعوا میره رابطتون و همسرتون با خانوادتون حس کردید بهتر دارن میشن.

    اصلا و اصلا و اصلا به طلاق حتی فکر هم نکنید. مشکل شما سادست و زندگیتون خیلی حیف تر از اینهاست مخصوصا بچه هاتون.

    مشکلاتتون رو با آرامش و ناراحتیاتون رو با مهربونی مطرح کنید. مواقعی که عصبانی هستید این صحبتا رو به وقت دیگه ای موکول کنید.

    زن برای همسرش باید مظهر لطافت و نرمی و مهربانی باشد و همینطور شوهر. پس یک زن جذاب و دوست داشتنی داد نمیزند و مشکلاتش را با مهارت بیشتری و فن بیان زنانه مطرح میکند.

    در زندگی زنو شوهر ( اونم همراه 2 فرزند کوچولو و با نمک ) پیش قدم شدن در آشتی عیب نیست و کسر شان نیست بلکه شخصیت بخشنده شمارا نشان میدهد. منتها هنگام آشتی تمام حرفهای جدیتون و مشکلاتتون و گلگیها و خط قرمزهاتون رو با نهایت مهربانی و ظرافت زنانه مطرح کنید. در اصل آشتی کنید تا محبت دریافت کنید. منتها شرایط و فضای محبت رو ایجاد کنید تا بتونید اون محبت رو دریافت کنید. خجالت هم نداره. زندگی که این حرفارو نداره ..

    گاهی کمی ناز و عشوه جادو میکنه. نیازهای همسرتون رو خوب میدونید. گاهی برای قدم اول و در اوج خجالت یک غذای خوشمزه و با محبت و دلجویی غیر مستقیم جادو میکند. تکنیک زیاده در این مورد. حیفه که قبل از امتحان این تکنیک ها حتی ذره ای به طلاق فکر کنید.

    از مشکلات عبور کنید. سر مسائلی که مشکل هستند توقف نکنید. گاهی موقتا مشکل رو بهتره به بعده ها موکول کنید تا اول بستر مناسبی برای مطرح کردن و حل کردنش فراهم شود.

    هر زنی دلبری رو بلده. مخصوصا شما که 11 سال زندگی کردید و رگ خواب همسرتون رو میدونید. از خودتون چهره پرخاشکر نسازید.

    شمارو به یک ضرب المثل انگلیسی مهمان میکنم:

    " عصبانی که بشی حقت رو از دست میدی "
    ویرایش توسط Quality : دوشنبه 20 شهریور 96 در ساعت 00:26

  14. کاربر روبرو از پست مفید Quality تشکرکرده است .

    ملودی 94 (دوشنبه 20 شهریور 96)

  15. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 22 تیر 98 [ 17:11]
    تاریخ عضویت
    1396-6-17
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    1,424
    سطح
    21
    Points: 1,424, Level: 21
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 14 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مجددا سلام
    خواهش میکنم ،
    راستش جزئیات جواب این سوالو طبعا متاهل های عزیز درست تر میتونن راهنمایی کنن.
    اما من خودم وقتی خانمای اطرافم رو میبینم اشنایان واطرافیان رو
    خانمایی که انرژی مثبت بیشتری دارن ، کمتر از همه چیز گله دارن کمتر توی شرایط سخت زمینو زمانو بهم میریزن ، تحت هر شرایطی ادب و کلاس و دیسیپلین گفتاری و کلامیشون محفوظ میمونه حتی توعصبانیت یعنی کاری نمیکنن یا حرفی نمیزنن که بعدا پشیمون شن یا حداقل سعی میکنن کمتر اینجوری باشن ، ساده رفتار میکنن کنار بقیه ادما خودشونو ولو اگر بالاتر هم هستن نمیگیرن ، در عین حال همیشه هواسشون به خوش پوشی ، معطر بودن و... هست ، عیب جویی و تکبر ندارن در عین اینکه هر روزشون پر تلاش و روزای پرکاری دارن.
    من خودم بشخصه انرژی مثبت رو بیشتر از هرچیزی دوست دارم اگه میتونین یکم شوخ باشین یکم از هوشتون کمک بگیرین برای اینکه لطیف تر صحبت کنید و حساب شده تر.
    کمتر از زندگیای دیگه واتفاقات بیرون خونه حرف بزنید مردا کمتر حوصله شنیدن اینجور چیزارو دارن البته معمولا نه همشون.
    سعی کنید شرایط منزل اروم باشه ، زبان تشکر کردن داشته باشین و...
    به عنوان جمله اخر به نظر بنده خانم هایی که به خودشون تایم روزانشون اهدافشون علایقشون طرز فکرشون بها میدن در عین اینکه به طرف مقابل احترام میذارند و دلسوز بقیه هم در عین حال هستند ، یعنی ضمن اینکه ارزشمندی خودشون رو نشون میدند حداکثر احترام و ادب و شخصیت رو هم برای طرف مقابل قائل هستند ،شانس دوست داشته شدنشون رو بالا میبرند.
    موفق باشید.

  16. 2 کاربر از پست مفید @lirez@ تشکرکرده اند .

    ملودی 94 (دوشنبه 20 شهریور 96), Ye_Doost (سه شنبه 21 شهریور 96)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.