به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 مرداد 96 [ 03:14]
    تاریخ عضویت
    1395-6-15
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    904
    سطح
    16
    Points: 904, Level: 16
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    از دست دادن اعتماد به نفس

    سلام
    من پارسال شهريور اينجا تاپيك زدم و تا حدي دوستان تونستن به من كمك كنن من همون دختر 30 ساله اي هستم كه بعد از 5 سال رابطه ، جدا شده بودم البته از طرف مخاطبم ، من تو بهمن ماه سركار رفتم ودرست يه هفته بعدش ايشون به من پيام دادن و من جواب ندادم و گذشت اخراي اسفند دوباره شروع به پيام دادن دادن و من خيلي تند باهاشون صحبت كردم و گفتم كه دوباره گولشونو نميخورم ايشون تماس گرفتن و گفتند كه تصميمشون جدي و واقعا ميخوان ازدواج كنند با من.
    من بهشون گفتم كه اعتمادم از دست دادم و ايشون بايد يه دليل منطقي براي اين رفتارشون بيارن و من ديگه تحمل اينگونه رفتن و برگشتانارو ندارم و ازش كينه به دل گرفتم بايد بهم زمان بدي و در اين مدت رابطه ايي نباشه ايشون گفتن تورو هميشه دوست داشتم منتهي من دوس دارم زنم سرحال باشه وتو زنانگي نداري بعدش گفتن البته ادم تا زير يه سقف نره دوست داشتن واقعي درك نميكنه من گفتم چرا برگشتي چون من همونم. گفتم ممكنه هر كدومون شرطايي داشته باشيم....
    در واقع من ميخواستمش ولي خيلي دل شكسته و عصباني بودم و غرورم له شده بود بعد چند هفته اس دادن كه تو عوض شدي و رابطمون جدا شده و خداحافظ . منم خيلي عصباني شدم و گفتم خداحافظ
    الان بعد 2 ماه ايشون ازدواج كردند و اونم با دختري كه يك ماه باهشون اشنا شدن و من داغون شدم من خيلي اعتماد داشتم و دوست داشتنشونو باور كرده بودم .ايشون براي من خيلي سخت ميگرفتن و ميگفتن من نميتئنم به هركسي اعتماد كنم و ....
    زن دادششون بعد جريان اومدن خونمون و من عكس خانمشونو ديدم ومدام خودمو مقايسه ميكنم و دنبال جواب منطقي براي كار ايشون هستم و خودمو سرزنش ميكنم و پشيمونم كه باهشون بد برخورد كردم ايشون در گذشته رفتاراي كردن كه من فكر ميكردم واقعا منو دوس دارن و چون خيلي صميمي و نزديك بوديم از همه چي خبر داشتم . حتي خونوادش باهاش مخالفت كردن اونا در جريان رابطه ي ما بودن منتهي حرفاي كه در جواب خانوداش زده بود اينا بودن 1 اون ازم بزرگتر2 ما فاميليم بچه مون مشكل دار ميشه3 الان ازدواج كنم باهاش بايد فورا بچه دار شم4.زن يا خوشكله يا كارمند
    حرفاي خيلي تلخ زده بود دلايل كه قبلا بوده . خانم ايشون 23 ساله ش و از نظر من خوشكله در حالي كه اطرافيان نظرشون اينه كه اون برتري از نظر ظاهر نداره ولي من خودم برعكس فكر ميكنم
    جالب اينه كه من ظاهر بدي ندارم و ايشون از من سرتر نيستند در كل من خيلي دافغون شدم و اعتماد به نفسمو از دست دادم و متاسفانه خاطره هاي خوب مياد ذهنم و پشيمونم و فكر ميكنم من كم و كاستي داشتم چرا كه در عرض دوماه رفته با كسي ديگه ايي حتما اون شخص ويژگي خاصي داره

  2. کاربر روبرو از پست مفید samira85 تشکرکرده است .

    mohamad.reza164 (شنبه 21 مرداد 96)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    214
    Array
    سلام خانم محترم

    چه كاري خوب كه كردين كه تشريف آوردين اينجا تا از نظرات دوستان كمك بگيريد.

    -------------

    يه نكته اي كه وجود داره معمولا بعضي از آدم ها بعد از شكست خوردن در جلب نظر طرف مقابلشون سعي ميكنند دست به انتحار بزنند كه يه جورايي خودنمايي كنند و طرف مقابل خودشون رو ناراحت كنند.

    اگر فرض رو بر اين بگذاريم كه اون آقا با جواب نگرفتن از شما دست به اين اقدام زده و بعد از تنها يك ماه، با شخص ديگري ازدواج كرده ميشه گفت كه از همون روش انتخار استفاده كرده كه كنترل ذهن شما رو به هم بزنه.

    دقيقا شما هم اين قضيه رو قبول كردين و دارين در همون راستا قدم بر ميدارين. دست به مقايسه ميزنيد، فكر ميكنيد چه نقاط ضعفي داشتيد و ................

    -----------
    مطمئن باشيد شما راه درست رو رفتيد و هيچ مشكلي هم نداريد. خدا رو شاكر باشيد كه ازدواج شما با اون آقا محقق نشد. ازدواج بچه بازي نيست كه بخواهي از روش ها يا صحبت هاي خاله زنك بازي بهش برسي يا با اتكا به اونها تصميم بگيري.
    لزوما ميبينيد كه خدا خيلي شما رو دوست داشته كه بهم نرسيدين.
    چنين مردي براي زندگي با شما مناسب نبوده.
    براي آينده اش دعا كنيد و از خدا براش طلب خير كنيد.
    مطمئن باشيد آينده شما جاي ديگري با شخص مناسب تري هست.
    ---------


  4. 3 کاربر از پست مفید mohamad.reza164 تشکرکرده اند .

    نیلوفر:-) (شنبه 21 مرداد 96), زندگی خوب (شنبه 21 مرداد 96), غبار غم (دوشنبه 23 مرداد 96)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 مرداد 96 [ 03:14]
    تاریخ عضویت
    1395-6-15
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    904
    سطح
    16
    Points: 904, Level: 16
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها
    سلام خانم محترم

    چه كاري خوب كه كردين كه تشريف آوردين اينجا تا از نظرات دوستان كمك بگيريد.

    -------------

    يه نكته اي كه وجود داره معمولا بعضي از آدم ها بعد از شكست خوردن در جلب نظر طرف مقابلشون سعي ميكنند دست به انتحار بزنند كه يه جورايي خودنمايي كنند و طرف مقابل خودشون رو ناراحت كنند.

    اگر فرض رو بر اين بگذاريم كه اون آقا با جواب نگرفتن از شما دست به اين اقدام زده و بعد از تنها يك ماه، با شخص ديگري ازدواج كرده ميشه گفت كه از همون روش انتخار استفاده كرده كه كنترل ذهن شما رو به هم بزنه.

    دقيقا شما هم اين قضيه رو قبول كردين و دارين در همون راستا قدم بر ميدارين. دست به مقايسه ميزنيد، فكر ميكنيد چه نقاط ضعفي داشتيد و ................

    -----------
    مطمئن باشيد شما راه درست رو رفتيد و هيچ مشكلي هم نداريد. خدا رو شاكر باشيد كه ازدواج شما با اون آقا محقق نشد. ازدواج بچه بازي نيست كه بخواهي از روش ها يا صحبت هاي خاله زنك بازي بهش برسي يا با اتكا به اونها تصميم بگيري.
    لزوما ميبينيد كه خدا خيلي شما رو دوست داشته كه بهم نرسيدين.
    چنين مردي براي زندگي با شما مناسب نبوده.
    براي آينده اش دعا كنيد و از خدا براش طلب خير كنيد.
    مطمئن باشيد آينده شما جاي ديگري با شخص مناسب تري هست.
    ---------
    ممنون بابت دلگرميتون ، من وضعيت خيلي داغوني دارم و نميتونم ذهنمو كنترل كنم مدام در گذشته و خاطرات ، و خودم مقصر ميدونم من ادميم كه ابراز احساسات برام سخته و تا حدي خجالتي هستم منتهي چون مشكلات زياد بود يكم سرد شده بودم نميدونم كلا ذهنم بهم ريخته منطقي فكر ميكنم ميبينم ارزشش نداره چون من خودم الان بهترين موردم پيش بياد حتي به ذهنم خطور نمكينه كه در موردش فكر كنم حتي از ازدواج بزار شدم ولي اون بعد دو ماه رابطه لي 5 سال را فراموش كرده و رفته ازدواج كرده كسي كه عاطفي تر بوده و ادعا ميكرد عاشقمه من موندم الان تنها ارزو اينه يه روزي پشيمون شه و نتونه بچه ي سالم داشته باشه من عمرمو با اون تلف كردم اين حقم نبود اينجوري بگن هر چند خانمه ايشون گناهي نكردن و اين ارزوي شرم اوريه
    از طرفيم ميگم من چي كم داشتم يا اون دختر چي داشته كه عرض دوماه اون ترسيده از دستش بده و فورا اقدام كرده مگر ميشه عرض دوماه ادم كسي دوست داشته باشه يا عاشقش شه

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 دی 98 [ 01:15]
    تاریخ عضویت
    1395-4-04
    نوشته ها
    194
    امتیاز
    6,016
    سطح
    50
    Points: 6,016, Level: 50
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 64.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    369

    تشکرشده 353 در 152 پست

    Rep Power
    44
    Array
    با توجه به صحبت های شما، فکر نمیکنم قضیه انتحار باشه. بیشتر شبیه بهانه جوییه.

    1 اون ازم بزرگتر2 ما فاميليم بچه مون مشكل دار ميشه3 الان ازدواج كنم باهاش بايد فورا بچه دار شم4.زن يا خوشكله يا كارمند
    مگه از اول این رو نمی دونست که ازش بزرگترید؟ اگه مشکل بچه اس چرا 5 سال پیش برای خواستگاری رسمی و ازدواج اقدام نکردن؟؟ ایشون فرد مسئولیت پذیری نیستن.

    در واقع من ميخواستمش ولي خيلي دل شكسته و عصباني بودم و غرورم له شده بود بعد چند هفته اس دادن كه تو عوض شدي و رابطمون جدا شده و خداحافظ . منم خيلي عصباني شدم و گفتم خداحافظ
    این جمله شون نشون میده که دنبال بهانه برای رهایی از گندی که تو زندگی تون زدن بودن!!! تو عوض شدی!!!! تو نمیخوای!!! نخیر عزیزم این آقای محترم شما رو خیلی وقته بوده که

    نمیخواستن. دنبال بهانه بودن که عوض شدن شما رو بهترین راه برای خلاصی از شما دونستن.

    بله شما عوض شدی و متوجه شدی که ایشون فقط شما رو بازیچه قرار داده بودن . شما با توجه به حق طبیعی تون این مسئله رو بهش گفتی و خب!!! نتیجه چی شد؟ متوجه شد که دیگه

    نمیتونه در کنار شما باشه بدون اینکه تعهدی داشته باشه.

    از نظر دیگه اگه قرار بر اقدام انتحاری باشه آینده شما با این آقا در صورت ازدواج به احتمال بالا ورود زن دوم به زندگی تون می بوده و خیانت که تو جامعه هر روزه شاهد این هستیم که آقا با

    عصبانیت جزئی و با توجه به یک سری دلایلی که از نظر خودش منطقیه اقدام به ترک همسرش میکنه. نشانه های عدم تناسب برای ازدواج همینا هستن عزیزم!!!! بنابراین می دونم سخته

    ولی شما نباید ناراحت باشید. ازدواج مگه بچه بازیه و اگه اون آقا اونقدر بچه اس که برای گرفتن حال شما اقدام انتحاری کرده !!!! خیلی بچه اس.... خیلی.....

    من درکتون میکنم و امیدوارم که این شما باشید که خوشبختی رو نصیب خودتون می کنید و برای اون آقا هم نمیتونم آرزوی بد کنم ایشون حق انتخاب دارن و متاسفانه این شما

    بودی که خواستی بازیچه دستشون باشی و تکلیف خودت رو تو این سال ها مشخص نکردی. نباید اجازه می دادی که این اتفاق حالا بیوفته.

    مطمئن باشید اون دختر خانم خیلی بهتر از شما هستن و شکی در این نیست. ایشون به اون اقا اجازه ندادن که بدون داشتن تعهد بهشون ابراز علاقه کنن و زنانگی شون رو صرفا در صورتی

    بروز میدن که تعهدی این وسط باشه و در غیر این صورت فقط روایط رسمی دارن. دقیقا برعکس شما. نه خوشگلی نه کارمندی و نه سن کم فقط و فقط رفتار بالغانه اون خانم و خانواده

    شون برتری شون نسبت به شماست.

    من متوجه هستم که ناراحتید و به عنوان یک خانم حس بدی نسبت به اون آقا پیدا کردم و باور کنید با اینکه چنین اتفاقی برای من نیوفتاده اما باز هم درکتون میکنم و به اندازه ای که شما

    عصبانی و ناراحتید من هم عصبانی و ناراحتم. اون آقا با شما گشته بهتون ابراز علاقه کرده و کیفشو برده آخرم گفته تو زنانگی نداری!!!! من شما رو در این مسئله مقصر میدونم. هر چند اون

    آقا مقصر تر از شماست اما شما مسئول زندگی خودتون بودید. نباید اجازه می دادید.

    من مطمئنم شما همون طور که نزدیکانتون میگن و همین که اون آقا این همه سال با شما بوده، ویژگی های مطلوب زیاد دارین. مطمئنم زیبا و خیلی خانوم هم هستید. امیدوارم خودتون رو

    نبازید. این روزها برای شما سخت خواهد گذشت اما میگذره.

  7. 2 کاربر از پست مفید زندگی خوب تشکرکرده اند .

    نیلوفر:-) (شنبه 21 مرداد 96), غبار غم (دوشنبه 23 مرداد 96)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 مرداد 96 [ 03:14]
    تاریخ عضویت
    1395-6-15
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    904
    سطح
    16
    Points: 904, Level: 16
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط زندگی خوب نمایش پست ها
    با توجه به صحبت های شما، فکر نمیکنم قضیه انتحار باشه. بیشتر شبیه بهانه جوییه.



    مگه از اول این رو نمی دونست که ازش بزرگترید؟ اگه مشکل بچه اس چرا 5 سال پیش برای خواستگاری رسمی و ازدواج اقدام نکردن؟؟ ایشون فرد مسئولیت پذیری نیستن.



    این جمله شون نشون میده که دنبال بهانه برای رهایی از گندی که تو زندگی تون زدن بودن!!! تو عوض شدی!!!! تو نمیخوای!!! نخیر عزیزم این آقای محترم شما رو خیلی وقته بوده که

    نمیخواستن. دنبال بهانه بودن که عوض شدن شما رو بهترین راه برای خلاصی از شما دونستن.

    بله شما عوض شدی و متوجه شدی که ایشون فقط شما رو بازیچه قرار داده بودن . شما با توجه به حق طبیعی تون این مسئله رو بهش گفتی و خب!!! نتیجه چی شد؟ متوجه شد که دیگه

    نمیتونه در کنار شما باشه بدون اینکه تعهدی داشته باشه.

    از نظر دیگه اگه قرار بر اقدام انتحاری باشه آینده شما با این آقا در صورت ازدواج به احتمال بالا ورود زن دوم به زندگی تون می بوده و خیانت که تو جامعه هر روزه شاهد این هستیم که آقا با

    عصبانیت جزئی و با توجه به یک سری دلایلی که از نظر خودش منطقیه اقدام به ترک همسرش میکنه. نشانه های عدم تناسب برای ازدواج همینا هستن عزیزم!!!! بنابراین می دونم سخته

    ولی شما نباید ناراحت باشید. ازدواج مگه بچه بازیه و اگه اون آقا اونقدر بچه اس که برای گرفتن حال شما اقدام انتحاری کرده !!!! خیلی بچه اس.... خیلی.....

    من درکتون میکنم و امیدوارم که این شما باشید که خوشبختی رو نصیب خودتون می کنید و برای اون آقا هم نمیتونم آرزوی بد کنم ایشون حق انتخاب دارن و متاسفانه این شما

    بودی که خواستی بازیچه دستشون باشی و تکلیف خودت رو تو این سال ها مشخص نکردی. نباید اجازه می دادی که این اتفاق حالا بیوفته.

    مطمئن باشید اون دختر خانم خیلی بهتر از شما هستن و شکی در این نیست. ایشون به اون اقا اجازه ندادن که بدون داشتن تعهد بهشون ابراز علاقه کنن و زنانگی شون رو صرفا در صورتی

    بروز میدن که تعهدی این وسط باشه و در غیر این صورت فقط روایط رسمی دارن. دقیقا برعکس شما. نه خوشگلی نه کارمندی و نه سن کم فقط و فقط رفتار بالغانه اون خانم و خانواده

    شون برتری شون نسبت به شماست.

    من متوجه هستم که ناراحتید و به عنوان یک خانم حس بدی نسبت به اون آقا پیدا کردم و باور کنید با اینکه چنین اتفاقی برای من نیوفتاده اما باز هم درکتون میکنم و به اندازه ای که شما

    عصبانی و ناراحتید من هم عصبانی و ناراحتم. اون آقا با شما گشته بهتون ابراز علاقه کرده و کیفشو برده آخرم گفته تو زنانگی نداری!!!! من شما رو در این مسئله مقصر میدونم. هر چند اون

    آقا مقصر تر از شماست اما شما مسئول زندگی خودتون بودید. نباید اجازه می دادید.

    من مطمئنم شما همون طور که نزدیکانتون میگن و همین که اون آقا این همه سال با شما بوده، ویژگی های مطلوب زیاد دارین. مطمئنم زیبا و خیلی خانوم هم هستید. امیدوارم خودتون رو

    نبازید. این روزها برای شما سخت خواهد گذشت اما میگذره.
    مرسي از صحبتاتون ، من در تايپك قبليم توضيح دادم كه چرا 5 سال طول كشيده در واقع يه سري اتفاقات افتاده كه واقعا دست ايشون نبوده شايدم خواسته خدا بوده ،ايشون در واقع از اول ميدونستن دلايلشون منطقي نيست صدرصد من خودم از اول بخاط همينها جواب رد دادم ولي ايشون يه سال انقد اصرار كردن كه من راضي شدم . من خودم اعتقاد دارم كه طرفم آزاد باشه و تحت فشار نميخوام بياد خواستگاري، من دوس دارم ازادانه منو بخواد ، من به ايشون خيلي اعتماد داشتم حتي الانم نميتونم قبول كنم ايشون منو دوس نداشتن مشكلم اينه نميتونم كنار بيام و فكر ميكنم من اونطور كه بايد رفتار محبت اميزي نكردم و خودمو مقصر ميدونم و اين عذابم ميده كه تلاش نكردم

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 مرداد 96 [ 03:14]
    تاریخ عضویت
    1395-6-15
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    904
    سطح
    16
    Points: 904, Level: 16
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من كنترل ذهنمو از دست دادم و واقعا عذاب ميكشم و مدام خودمو كنكاش ميكنم كه آيا كم كاري نكردم و نميدونم اوضاعمو چه جوري مديريت كنم و هر شخصي ميبينم كه از من سنشون كمتر دست به مقايسه ميزنم و درش چيزي جستجو ميكنم كه من ندارم نميدونم قرار تا كي اين روند طول ميكشه ب اين كه خودمو سرگرم ميكنم و كاراي كه قرار بود انجام بدم فعلا حذف كردم و بيشتر وقتمو با چيزايي سرگرم كننده پر كردم باز فايده ندارن و همش اشكم سرازير ميشه و جالب اينه هنوزم خودم مقصر ميدونم كه نتونستم نگهش دارم و اعتماد دارم كه اون منو ميخواسته


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اعتماد به نفسم رو بعد از اشتباهات همسرم از دست دادم
    توسط RIRAYA در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 20 بهمن 95, 22:41
  2. به خاطر دوری طولانی از محیط کار اعتماد به نفسم رو به شدت از دست داده ام
    توسط S.H.I.D.E.H در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 06 اردیبهشت 93, 13:39
  3. درخواست مهریه و بی اعتماد شدن به همسرم
    توسط mohammad2012 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 10 فروردین 92, 13:30
  4. اعتماد به نفسمو به خاطر ظاهرم از دست دادم ...
    توسط sfm67 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 دی 91, 11:47

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.