به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 31
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 02 [ 01:45]
    تاریخ عضویت
    1396-5-20
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    5,111
    سطح
    45
    Points: 5,111, Level: 45
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    73

    تشکرشده 41 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نمیتونم اعتماد کنم

    سلام
    من دختری هستم که با آقایی به منظور ازدواج آشنا شدم ..اوایل آشنایی حس میکردم خیلی شخصیت های نزدیک به هم داریم و هم رو درک میکنیم
    ایشون هم به گفته خودش همین نظر رو داشت
    تااینکه من متوجه ارتباطات فامیلی ایشون شدم که بنظرم جالب نبود
    مخصوصا ارتباط صمیمی با یکی از دخترهای فامیل
    من به ایشون گفتم که مابهم نمیخوریم و بهتره ادامه ندیم اما ایشون گفت که من میدونم تو چجوری هستی و من برای اینکه با هم باشیم این ارتباطات رو دیگه کنار میزارم و اینکه کلا دخترهای فامیل مثل خواهرم هستن جای نگرانی نداره
    منم نگران نبودم ولی اون روی این موضوع همش تاکید میکرد
    ضمنا خود ایشونم میپرسید که با پسرهای نامحرم فامیل چطور هستی و من میگفتم که ارتباطی ندارم
    الان بعداز چندماه اتفاقی متوجه شدم که با همون دختر چت میکنه راجع به همه چی باهم صحبت میکنن ومن الان فهمیدم
    این موضوع رو تاالان سعی داشته که از من پنهان کنه
    الان هم که متوجه شدم و بهش میگم که دوست ندارم این ارتباط رو میگه میدونم خوشت نمیاد نترس !
    ولی من نمیترسم کلا دوست ندارم با کسی صمیمی باشه حتی اگه فامیلش باشه
    ضمنا من وقتی در این مورد یاهاش صحبت میکنم با بداخلاقی و بی حوصلگی جواب میده مثلا میگم چه حرفی دارید با هم بد جوابمو میده کلافه میشه
    نمیدونم چکار کنم واقعا دلخورم
    ضمنا مشاور میگه که شما بااین وجود مشکلتون حل نمیشه چون شما ازاین لحاظ با هم تفاوت دارید و ایشون نمیتونه مثل من باشه یعنی باید روابطی اینجوری داشته باشه چون شخصیتش اینطوری هست
    من هم میترسم هرچند که خودش اصرار به ادامه رابطه امون داره اما من نمیخوام همیشه با این وضع و دلخوری پیش برم
    ممنون میشم راهنمایی بفرمایید
    ویرایش توسط afsa : جمعه 20 مرداد 96 در ساعت 19:58 دلیل: ناقص یودن متن

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 02 [ 01:45]
    تاریخ عضویت
    1396-5-20
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    5,111
    سطح
    45
    Points: 5,111, Level: 45
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    73

    تشکرشده 41 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چرا کسی راهنمایی نمیکنه ؟توضیحی لازم هست؟

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 اردیبهشت 97 [ 14:21]
    تاریخ عضویت
    1395-4-13
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,418
    سطح
    21
    Points: 1,418, Level: 21
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    26

    تشکرشده 19 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام افسای عزیز

    لطف میکنین یکم بیشتر خودتون و این اقا رو معرفی بفرمایید؟ سن هر دو؟ میزان تحصیلات هر دو؟ شغل هاتون؟ همشهری یا غیر همشهری بودنتون؟ وضعیت مالی خانواده ها؟ ظاهر هر دو؟ و...

    معمولا اینگونه هست که اگر 2 نفر مشابه و هم کفو هم باشن و کاملا مورد پسند همدیگه قرار بگیرن و عقلانا به هم بیان و احساسشون با هم درگیر بشه دیگه توجهشون از بقیه کنده میشه و فقط معطوف به فرد مقابل میشه اما اگر کاملا به دل هم نشینن سر و گوششون میجنبه.

    خواستگاری رسمی توسط این اقا از شما صورت گرفته؟ اگر نه به چه دلیل دارین این موضوع رو به تعویق میندازین؟

    همیشه یادت باشه تو زندگی مشترک زن بناس و مرد کارگر. این تویی که باید طرح کلی زندگیتون و شکل و شمایل اون رو ترسیم کنی تا همسرت اون طرح رو پیاده کنه. اما در کنارش مردی که انتخاب میکنی هم باید پتانسیل پیاده سازی طرح مطلوب تو رو داشته باشه. برای همینه که موقع ازدواج میگن باید هر 2 طرف معیارهاشون رو مشخص کنن و با خودشون و طرف مقابل رو راست باشن و کاملا حساب شده جلو برن. شما معیارهات رو مشخص کردی؟ چقدرش تو این اقا هست؟ این اقا معیارهاش مشخصه؟ چقدرش در شما هست؟ به مشاوره ی قبل از ازدواج مراجعه کردین؟ به روانکاو تا حالا مراجعه داشتین؟ این اقا به دلتون نشستن؟ شما متوجه علاقه ی قلبی ایشون به خودت میشی؟

  4. کاربر روبرو از پست مفید niazzz تشکرکرده است .

    afsa (دوشنبه 23 مرداد 96)

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 02 [ 01:45]
    تاریخ عضویت
    1396-5-20
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    5,111
    سطح
    45
    Points: 5,111, Level: 45
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    73

    تشکرشده 41 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط niazzz نمایش پست ها
    سلام افسای عزیز

    لطف میکنین یکم بیشتر خودتون و این اقا رو معرفی بفرمایید؟ سن هر دو؟ میزان تحصیلات هر دو؟ شغل هاتون؟ همشهری یا غیر همشهری بودنتون؟ وضعیت مالی خانواده ها؟ ظاهر هر دو؟ و...

    معمولا اینگونه هست که اگر 2 نفر مشابه و هم کفو هم باشن و کاملا مورد پسند همدیگه قرار بگیرن و عقلانا به هم بیان و احساسشون با هم درگیر بشه دیگه توجهشون از بقیه کنده میشه و فقط معطوف به فرد مقابل میشه اما اگر کاملا به دل هم نشینن سر و گوششون میجنبه.

    خواستگاری رسمی توسط این اقا از شما صورت گرفته؟ اگر نه به چه دلیل دارین این موضوع رو به تعویق میندازین؟

    همیشه یادت باشه تو زندگی مشترک زن بناس و مرد کارگر. این تویی که باید طرح کلی زندگیتون و شکل و شمایل اون رو ترسیم کنی تا همسرت اون طرح رو پیاده کنه. اما در کنارش مردی که انتخاب میکنی هم باید پتانسیل پیاده سازی طرح مطلوب تو رو داشته باشه. برای همینه که موقع ازدواج میگن باید هر 2 طرف معیارهاشون رو مشخص کنن و با خودشون و طرف مقابل رو راست باشن و کاملا حساب شده جلو برن. شما معیارهات رو مشخص کردی؟ چقدرش تو این اقا هست؟ این اقا معیارهاش مشخصه؟ چقدرش در شما هست؟ به مشاوره ی قبل از ازدواج مراجعه کردین؟ به روانکاو تا حالا مراجعه داشتین؟ این اقا به دلتون نشستن؟ شما متوجه علاقه ی قلبی ایشون به خودت میشی؟
    ایشون به من گفت که قبلا ازاین خانم خوشش میومده و ازش تعریف کرد ولی خودش و مشاور و مادرش میگن که منو خیلی دوست داره مشاور میگه اون بیشتر تورو دوست داره تو اونرو کمتر دوست داری و عاشقی
    راستش من از وقتی متوجه این ارتباط شدم تو یه حس بد گیر کردم نمیتونم حس خوبی بهش داشته باشم انگار روند علاقه مندی و خوب پیش رفتنمون متوقف شده
    اما من که میگم این موضوع اذیتم میکنه مشاور میگه اون دختر یه انسانع و ممکنه دوتا انسان با هم رابطه خوبی داشتع باشن بدون اینکه به تو اسیبی برسه ...درغیاب منم به ایشون گفته که دخترخانم یعنی من دنبال بهانه هستم واسه قطع ارتباط درصورتی که من چون میبینم هیچجوره نمیخواد کوتاه بیاد و وقتی میریم پیش مشاور باحرفای مشاور بیشترم شیر میشه گفتم پس به درد هم نمیخوریم ولی نمیذاره میگه اون فامیلم بود دیگه تموم شد من اصلا اونو نمیبینم ...درضمن مشاور به منم میگه که شما به درد هم نمیخورید تیپ شخصیتی متفاوتی دارید
    ...............
    بخاطراینکه ایشون قعلا شرایط نداره خواستگاری نکرده
    همشهری هستیم شرایط مالیمون مثل هم ...ایشون شاغل هستن من بیکارم
    اجازه بدید بیشتر نگم میترسم کسی بخونه و بشناسم
    .....
    بله متوجه علاقه میشم ....از همه نظر دوسش داشتم تا متوجه این رابطه شدم و متوجه شدم اونقدر که من باایشون روراستم ایشون نیست و هردفعه بخاطر دروغهاش بهانه ای میاره و بخاطر اینکه چت هاشم به من نگفته بود بهانش اینه که برام مهم نبوده که بگم ولی بنظر من عمدت پنهان میکرد که من متوجه تشم تا خودم اتفاقی متوجه شدم
    ما فقط پیش روانشتاس رفتیم و این مساعل رو بیان کردیم
    ایشون میکه که من مورد پسندشم اما وقتی عصبانیه ازم ایراد میگیره مثلا میگه نمیشه پیشت حرف زد واسه همین دروغ میگم ...یااینکه میگه ازت میترسیدم که فلان موضوع رو نگفتم....یااینکه وقتی موضوعی مال گذدشته یعنی چندماه پیشه میگه بیخیال این گذشته بابا .. با مادرشونم صحبت کردم میگم ایشون گروه***توتلکرام داره میگه اقتضای سنشه میگم با دخترای فامیلتون هرچی میگم چت نکن گوش نمیده میگه نه یه بار حرف زده دیگه تمومش کن اینجوری نکن ....وقتی هم به این اقا میگم که مادرتون طرز برخوردش بامن صحیح نیست سریع متعصب میشه و عصبانی ...مادرش هروقت که من بااین اقا مشکلی دارم از خوددایشون بدتر باهام صحبت میکنه ...ولی وقتای دیگه خوبه
    ویرایش توسط afsa : شنبه 21 مرداد 96 در ساعت 18:06

  6. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 02 [ 00:23]
    تاریخ عضویت
    1393-6-17
    نوشته ها
    141
    امتیاز
    8,913
    سطح
    63
    Points: 8,913, Level: 63
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    597

    تشکرشده 274 در 108 پست

    Rep Power
    31
    Array
    استنباط من اینه به احتمال قوی رابطه شما درست شکل نگرفته یا با هم هم کفو نیستید مخصوصا از نظر باور ها و اعتقادات.
    در ضمن ایشون وقتی میگن شرایط خواستگاری ندارند یعنی بطور کامل شما سر کار هستید. چون یا ایشون باید بیاد خواستگاری و رسمیت بده به رابطه و سعی در ایجاد شرایط کنه و یا اگه شرایط نداره نباید اصلا کسیو به خودش وابسته کنه و بگه به قصد ازدواج و علاقه و اینحرفا.

    بنظرم اینجور وقتا علاقه کاذبه و احتمال آسیب مخصوصا برای شما بسیار زیاده.

    پس جدا از اون ارتباط شما مشکلات مهم دیگه ای هم دارید.

    و همین کافیه که شما ادامه ندی رابطرو مگر اینکه بیاد خواستگاری. هدفشو مخصش کنه عنوان کنه. حتی اگه شرایطم نداره بیاد عنوان کنه. خواستگاریه. عروسی نیست که. هدفشو مشخص کنه بعدم پیگیر شرایطش باشه. پس همین مورد دلیل محکمیه که ترمز کنی. حد اکثر یه هفته بهش وقت بدی برای خواستگاری.

    اگر این مورد حل شد میرسیم به مورد بعدی:

    یکبار شما خواسته هات و خط قرمزهات رو رو کاغذ بنویس و باهاش طی کن. ببین میتونه قبول کنه و ثابت کنه که حله و اگه نه ترمز کن و ادامش هم نده. عقلتو بکار بنداز.
    اگه خواستی راحت تر هم قضیرو تموم کنی از اون بخواه که آزادیهایی که میخواد و خواسته هاشو که حتما میخواد برات بنویسه و بهت دونه دونه عنوان کنه. تو هم خواهی دید که ممکن نیست.

    وابستگیتم برات میتونه مشکلساز بشه. در ضمن حس حسادت به اون خانوم هم میتونه برات مشکلساز بشه و تورو بندازه به ارتباط با این آقا که جای اون دختر باشی. بر خلاف میلت اونوقت اینکارو میکنی و بعدا پشیمون میشی. پس حواست به این موارد باشه که ممکنه بد ضربه ای بخوری.

    خدارو فراموش نکنید
    موفق باشید

  7. 3 کاربر از پست مفید Quality تشکرکرده اند .

    afsa (دوشنبه 23 مرداد 96), نادیا-7777 (دوشنبه 23 مرداد 96), جوادیان (دوشنبه 23 مرداد 96)

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 02 [ 01:45]
    تاریخ عضویت
    1396-5-20
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    5,111
    سطح
    45
    Points: 5,111, Level: 45
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    73

    تشکرشده 41 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    منظورتون ازاینکه میگید درست شکل نگرفته رو متوجه نمیشم
    قبلا درمورد خواستکاری صحبت کردم مشاور میگه که شمافعلا این مشکلاتو باهم نتونستید حل کنید
    خودش هم میگه من خودم بفکرش هستم
    مادرش هم میگه فعلا دارید همو میشناسید توام اگه دوستش داری به کسی دیگه فکر نکن
    من قبلا این موصوع رو عنوان کردم و هیچ کاری ایشون نکرده حتی مادرش چندماه خبری ازش نبود که میگه شرایط خوبی نداشتیم و بهانه های مختلف میاره
    دیگه نخواستام بازم مطرح کنم
    ولی بخاطر مشکلی که در تاپیک مطرح کردم یه بار قطع رابطه کردم که متاسفانه دیدم این آقا درخونمون کشیک میده
    و بخاطر قضایای پیش اومده میگه خیلی نامردی پستی دروغگویی چون من همه ارتباطمو قطع کردم ولی تو نخواستی بگذری منو عصبی و افسرده کردی

    ..........
    ممکن نخواهد بود یعنی نمیتونیم کنار بیایم؟
    مشاورمیگه شما باید طرف مقابلت مثل خودت فکر کنه که نیازی به تذکر و خط قرمز نباشه
    .......
    هیچوقت نخواستم به خاطر حسادت همچین کاری کنم ....ولی خیلی آسیب دیگه دیدم
    و این اقا میگه که اینا تقصیر خودته که چسبیدی به گذشته و نمیخوای بگذری از این موضوع
    ولی من میخوام بدونم واقعا انقدر براش ارزش داره که رابطه اشو از من پنهان کنه انقدر ارزش داره که با من بداخلاقی کنه و واسه چی اینکارو کرده هرچی ازش میپرسم هربار یه جوابی بهم میده از اون بدتراینکه مشاور هر بار یه حرفی میزنه
    یه بارمیگه یکبار برای همیشه بهش بگو رابطه اتوبا اون دختر تموم کن یا قبول میکنه یا نه
    و یکبار میگه که اون دختر یه انسان هست ممکنه باهم خوب باشن ولی نه اینکه رابطه عاشقانه داشته باشن
    اما من هیچ چیزو دلیلی برای پنهان کاریش و بداخلاقیش نمیبینم وقتی میگم خوشم نمیاد بدش میاد میگه فامیلمه ناراحت میشه وقتی میخوام بدونم چی بوده و ازش سوال میکنم اصلا جواب درست نمیده
    مشاور هم به این کار من میگه بازجویی
    انقدر هم ازاین موضوع بیزارم که چندین بار بخاطرش خواستم رابطرو تموم کنم و عطاش رو به لقاش ببخشم اما این اقا با اصرار نزاشته و میگه این موضوع اهمیتی نداره که بخاطرش از هم بگذریم
    ............
    تروخدا نگید که سرکارم چطور میشه اخه من باایشون پیش روانشناس رفتم میگه خیلی دوستت داره اونوقت شما میگید سرکاری
    ویرایش توسط afsa : یکشنبه 22 مرداد 96 در ساعت 01:47

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 02 [ 01:45]
    تاریخ عضویت
    1396-5-20
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    5,111
    سطح
    45
    Points: 5,111, Level: 45
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    73

    تشکرشده 41 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چرا هیچکی به من کمک نمیکنه

  10. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 02 [ 00:23]
    تاریخ عضویت
    1393-6-17
    نوشته ها
    141
    امتیاز
    8,913
    سطح
    63
    Points: 8,913, Level: 63
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    597

    تشکرشده 274 در 108 پست

    Rep Power
    31
    Array
    افسا جان در کل با توضیحاتی که دادی بنظرم مورد مناسبی نیست. حرفهای شما هم بازجویی نیست. گاهی هم ما خودمون خودمون رو سر کار میزاریم. اون شخص هم ممکنه خودش ندونه که داره شمارو سر کار میزاره.

    اینکه ایشون شمارو دوست داره و کلا دوست داشتن کافی نیست. برای زندگی خیلی چیزای دیگم لازمه. دوست داشتن حتی اگه حقیقی باشه کافی نیست و دلیل نمیشه. چه بسا دوست داشتن در عمل باید نمود پیدا کنه و شما در اولویت اون شخص باشید و ایشون برنامه و تلاش منظم و عزم جدی برای شما داشته باشه.

    مواظب باشید عمرتون رو طلف نکنید. کشیک دادن و توهین ایشون هم دلیل نمیشه که شما به رابطه تن بدید. بلکه هر شخص قبل عقد اختیار انتخاب داره. خط قرمز ها هم یک قسمت مهمیه که هر زوجی باید برای هم مشخص کنند و بدونن اصلا طرف مقابل خط قرمزاش چیه که بعدا نگه نمیدونستم. همفکر بودن چطوری مشخص میشه اینکه خط قرمزاتون یکی باشه و رعایت بشه. ولی در مورد تذکر بله همینطوره. رابطه ای که همش بخوای تذکر بدی اون رابطه نرمال نیست.

    این وضعیت شما یک ماکت کوچیک از زندگی آینده شماست. از حرفاتون حس کردم باور اینکه فکر کنید این رابطه و ایشون مناسب نیست برای شما ناراحت کننده هست. سعی کنید بعد عقلی رو رعایت کنید که بعدا پشیمون نشید. گاهی تنهایی بهتر از یه سری رابطه هاست.

    حرف آخر اینکه گفته های من نظر شخصیه و با توجه به گفته های شما حرف زدم و ممکنه نظر من هم بعنوان یک کاربر در مورد شما صدق نکنه ولی با توجه به توضیحات شما و تجربه 35 ساله خودم این برداشت من بود.

    توکل به خدا هم میتونه دل شمارو محکم کنه و راهگشای مشکلات زیادی باشه.

  11. 2 کاربر از پست مفید Quality تشکرکرده اند .

    afsa (دوشنبه 23 مرداد 96), نادیا-7777 (دوشنبه 23 مرداد 96)

  12. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    سلام

    یه بار واسه همیشه بشین و قشنگ بهشون بگو که اگه ایشونو دوس داری واسه چی اومدی دنباله من , یا اگه منو میخوای باید به حرف من احترام بذاری و کلا رابطه تو با اون خانم قطع کنی و کم کم به فکر بساط
    خواستگاری و عقد باشی..

    اگه دیدی نه بازم رفت سراغه این کارشون بهتره رابطه رو قطعش کنین .. الان وضعیت شما نا معلومه و ایشون شمارو معلق نگه داشتن ..اشنایی تون باید هدف دار باشه و یه مسیر روشنیرو طی کنه..

  13. 4 کاربر از پست مفید جوادیان تشکرکرده اند .

    afsa (دوشنبه 23 مرداد 96), نادیا-7777 (دوشنبه 23 مرداد 96), میس بیوتی (پنجشنبه 13 مهر 96), ستاره زیبا (سه شنبه 24 مرداد 96)

  14. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 02 [ 01:45]
    تاریخ عضویت
    1396-5-20
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    5,111
    سطح
    45
    Points: 5,111, Level: 45
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    73

    تشکرشده 41 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط جوادیان نمایش پست ها
    سلام

    یه بار واسه همیشه بشین و قشنگ بهشون بگو که اگه ایشونو دوس داری واسه چی اومدی دنباله من , یا اگه منو میخوای باید به حرف من احترام بذاری و کلا رابطه تو با اون خانم قطع کنی و کم کم به فکر بساط
    خواستگاری و عقد باشی..

    اگه دیدی نه بازم رفت سراغه این کارشون بهتره رابطه رو قطعش کنین .. الان وضعیت شما نا معلومه و ایشون شمارو معلق نگه داشتن ..اشنایی تون باید هدف دار باشه و یه مسیر روشنیرو طی کنه..

    ممنون از توجهتون
    من به ایشون گفتم که باید آشنایی درست طی بشه اما متاسفانه ایشون فقط دلش میخواد همه چیو رمانتیک پیش ببره و من هم که میگم میگه عشق که این حرفارو نداره
    یکبار هم به ایشون خیلی جدی این مساله رو گفتم بازم ایشون گفت تو میخوای رابطرو تموم کنی و شاکی شد از من با کلی توضیح گفتم میخوام آشناییمون درست پیش بره که گفت باشه با مامانم صحبت کن
    یه بار صحبت کردیم مادرش بهم گفت پسر من شرایطش اینجوریه از اولم معلوم بوده شرایطش شمام هرجورراحتی ما نمیخوایم اذیت بشی
    بعدازاون صحبتم چندماه از مادرش خبری نبود تااینکه ایشون به من گفت مادرم خیلی دوستت داره من گفتم که پس چرا چندماهه خبری ازش نیست شروع کرد بهانه اوردن که سرش شلوغه مادرم
    من دیگه نمیتونم بگم برو مادرتو بیار بگم چرا هیچکاری نمیگنی اینجا دیگه اگه کاری ام کنه .....
    از طرفی ام احساساتی میشم وقتی اصرار میکنه به ادامه رابطه قبول میکنم
    درمورد اون خانوم هم من یکبار به ایشون گفتم که خوشم نمیاد اصلا ایشون نگفت که من باهاش چت میکنم وگرنه خیلی جدی بهش گفتم بخاطر این راحت بودنت من خیلی ناراحتم و میخوام رابطرو تموم کنم
    الان هم که بخاطر چت بهش میگم میگه که خب من نمیتونستم یکدفعه رابطرو تموم کنم کم کم میخواستم اینکارو کنم که چون فامیله ناراحت نشه ..وقت میخواستم خودم درستش میکردم
    من به ایشون گفتم که اگه دوستش داری چرااومدی دنبال من میخنده میگه دیوونه
    میگم هم که چرا به حرفم احترام نمیذاری میگه که خب فامیلمم ناراحت میشه مشاور هم میگه اره چون چت هاشون تم عاشقانه نداشته اشکال نداره اونم یه انسان هست ...البته یکبار هم میگه بگو رابطت باید قطع بشه ایشونم یا میگه آره یا نه کلا من نمیدونم این اقا هم خیلی حرفاشو عوض میکنه دیوونم کرده...خودش و مادرشم میگن چرا بی گذشتی از همه چی ....
    ویرایش توسط afsa : دوشنبه 23 مرداد 96 در ساعت 08:55


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نمیتونم اعتماد کنم2
    توسط afsa در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: سه شنبه 10 بهمن 96, 21:14
  2. در هیچ گونه رابطه ای هیچ حدی از اعتماد رو نمیتونم داشته باشم.
    توسط Pooh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 27 دی 93, 00:51
  3. عاشق شوهرم هستم ایا با خیانتی که کرد میتونم بهش اعتماد کنم کمک کنید تو روخدا
    توسط ملیسا در انجمن تعدد زوجات، چند همسری، صیغه موقت
    پاسخ ها: 94
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 خرداد 93, 11:13
  4. هرچی به شوهرم میگم میگه نمیتونم!خوب منم نمیتونم چیکار کنیم؟؟؟؟؟؟
    توسط matra در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: شنبه 29 بهمن 90, 22:27
  5. بي اعتمادي و بدبيني نسبت به ديگران (شناخت، اعتماد)
    توسط parse در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: پنجشنبه 29 مهر 89, 19:16

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:27 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.