در مورد اینکه خانوم تون گفته مسئولیت پذیر نیست و این وابستگی به خانواده اش داره
توضیح دادید که خانوم تون هم خودش همین مسائل رو داره. ولی سوال من اینه : آیا خود شما هم در مسئولیت پذیری و
وابستگی، مشکل دارید؟؟
اینا رو از زبون خانوم تون بگید. مثلا چه شواهدی ارائه میده تا اثبات کنه شوهرش در مسئولیت پذیری و
وابستگی ، مشکل جدی داره؟ در اینجا من دنبال این نیستم که کی بیشتر مشکل داره ، شاید خانوم تون بیشتر مشکل داشته باشه ولی ما دنبال درست کرذن مساله هستیم و فعلا بهتره روی رفع مشکلات رفتاری و شخصیتی شما فکر کنیم. همه ی ما مشکلات رفتاری و شخصیتی داریم و این به معنی تعرض به شخصیت شما نیست. ولی چون دسترسی به خانوم تون نداریم و ظاهرا ایشون خودش رو مبرا از ایراد میدونه و قصد جدایی هم داره ، بهتره روی شما تمرکز کنیم و در مرحله اول ببینیم کجاها خانوم تون حق داره .
اما در مورد خانوم تون. در خصوص وابستگی به مادرش ، کاربر شیدا توضیح خوبی داد. در مورد گستاخی ایشون به مادر شما و احتمالا گستاخی های گسترده تر ایشون به شما ، متاسفانه باید بگم این مشکل در اکثر خانوم های این روزگار مشاهده میشه . فلسفه ی فمنیسم از طریق ماهواره و اینترنت به کشور ما وارد شده و مهمان نامبارک روابط خانوادگی ما شده . اگر من یا شما هم خانوم مون رو تحت فشار بزاریم که از تفکرات فمنیستی فاصله بگیره ، باز زورمون نمیرسه چون این یک تفکر فراگیر شده و خانوم شما اگر پیروی نکنه اول احساس بدبختی میکنه و بعد هم مجددا به جان شما می افته . با توضیحاتی که دادید به نظرم میرسه که کارتون راحت نباشه!
اول بزارید مساله رو بیشتر باز کنیم: از جلوه های فمنیسم تاکید بر حیاتی بودن کار و تحصیل برای خانم ها و در درجه ی دوم قراردادن رضایت شوهر و در درجه ی بیستم قراردادن رضایت خانواده ی شوهر هست!! وقتی هم که به مشکل بخورن فلسفه ی فمینیسم میگه زن نباید توی دعوا کم بیاره و باید جواب شوهر و خانوادش رو درجا بده و نیازی نیست تحمل کنه و میتونه به مادر شوهرش در جمع پرخاش کنه و حق هم داره . اگر کار بالاتر بگیره زن میتونه بدون اجازه و رضایت شوهر هر کاری بکنه ، از جمله ترک خونه و عدم پاسخ دادن به شوهرش. بعدش هم باید مهریه اجرا بزاره و در مسیر دادگاه کم نیاره. بعدش هم عادی سازی طلاق هست و . . .
این فلسفه دقیقاً در برابر باورهای سنتی زنان ایرانی بود که اسطوره های بسوز و بساز بودن و در تمام عمر مثلا یادشون نبود چند سکه مهریه دارن و در رعایت حرمت شوهر و خانواده شوهر کوشا بودن .
همه ی اینا رو گفتم که بدونی زمونه عوض شده و شما هم باید روشی برای مدیریت کردن اوضاع یاد بگیری. متاسفانه من و شما و امثال ما اولین نسلی هستیم که این تغییر بسیار بزرگ رو تجربه میکنیم و به همین دلیل هم چون بلد نیستیم بهترین برخورد چی هست ، آمار طلاق امروز فاجعه باز شده . . .
در شمال تهران طبق آخرین آمار رسمی که در اخبار خوندم ، از هر 2 ازدواج یک طلاق داریم و در جنوب تهران از هر 3 ازدواج یک طلاق . شما میتونی حدس بزنی اون افرادی هم که طلاق نمی گیرن ، مثل لیلی مجنون نیستن و اونها هم با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می کنن .
این رو هم اضافه کنم که اگر قبلن زنی به مادرشوهرش در جمع گستاخی می کرد ، مادر همون دختر اولین نفری بود که دخترش رو ادب می کرد و از مادر داماد عذرخواهی میکرد . بعد هم بقیه ی اطرافیان بودن که فشار می آوردن تا رفتار اون زن عوض (=اصلاح) بشه . ولی امروز دیگه این نیروها وجود ندارن و متاسفانه نیروهایی در جهت معکوس وجود دارن . اطرافیان میگن که مادر داماد باید شعورش می رسید و فلان می کرد یا مادر داماد هم حتما رفتارهای بد داره و . . .
نمیخام فعلاً بحث گسترده ای در خصوص بدی فمنیسیم یا خوبی زنان سنتی (=مادران من و شما) داشته باشیم . فعلا بدون که همه ی ایراد در زن شما نیست و ایشون تحت تاثیر یک گفتمان جدید داره رفتارهایی میکنه که من و شما شاید نپسندیم و از مادران خودمون ندیده باشیم . فعلاً یک مقدار توضیح بدید که مشکلات خود شما (مسئولیت پذیر نبودن و
وابستگی افراطی به خانواده
) چقدر صحت داره . . .
در مورد اینکه ایشون دلش برای شما سوخته و زن تون شده ، من شک دارم که این حرف چیزی بیشتر از یک تلاش برای تحقیر کردن شما باشه. یعنی خیلی بعید هست که ایشون فقط از روی دلسوزی زن شما شده باشه و خودش رو فدا کرده باشه. خوب اگر ایشون انقدر دلسوز هست ، امروز هم باید به خاطر همون دلسوزی با شما کنار بیاد!! به هر حال ، به نظر خود شما آیا واقعا خانوم شما به شما علاقه نداره؟؟ این سوال رو فقط شما میتونی جواب بدی . جدا از کل کل های معمول ، آیا ایشون شوهرش رو دوست نداره و هیچ وابستگی به رابطه با شما نداره؟
در مورد مساله اساسی یعنی رابطه جنسی و کیفیت اون ، توضیح ندادید!
علاقه مندی ها (Bookmarks)