نمی خوام از دستش بدم، یک خواستگار دیگه هم داره

[2JZ-Engine]

درود دوستان.


بنده یک چند وقتی هستش به خواستگاری دختر خانمی رفتم، از یک معرف قابل اعتماد به خانواده ام معرفی شده بودش با ایشون طبق هماهنگی که با دو خانواده شده بودش صحبت کردیم سه جلسه صحبت کردیم ، از نطر اخلاق و خصوصیات فردی و اجتماعی به هم نزدیک هستیم. دختر خانم خوبی هستند ولی یک غرور خاصی دارند نمی دونم چی هستش بعد به تازگی البته یک نفر بنده اطلاع داده یک خواستگار دارند از نظر تحصیلات و جایگاه از بنده پایین تر هستند ولی از نظر مالی وضع شون توپ هستش اخرین باری با این خانم گفتگو داشتم تغییراتی (البته شایدم اشتباه) می کنم دیدم مقداری دلسرد و تو فکر فرو رفتم و احساس این رو می کنم ایشون از دست بدم خیلی تلاش کردم با این که تا حالا رابطه ای با دختر خانمی نداشتم و اصلا الگوی صحبتی نداشتم چگونه با یک دختر خانم گفتگو کنم.

سعی کردم خودم باشم و با اخلاق و صداقت صحبت کنم، با این خانم صحبت می کردم از من خوب تعریف کردن از نظر اخلاقیات و شخصیتم و ...

ولی می ترسم من نه شنیدم به شدت بدم میاد. و تقریبا دو هفته گذشته خواستگاری این خانم رفتند و باهاشون دیدار و گفتگو داشتن.

دوستان راهنمایی می کنید چی کار کنم بتونم این خانم متقاعد کنم و ازشون جواب مثبت بگیرم.

من می ترسم این مسئله مالی و پول باعث بشه ......

[zolal]

سلام. قابل درک هست اما

اولا که شما ذهن خوانی نکنی بهتره ، چون اطلاعاتت ممکنه درست نباشه و اون طور که شما فکر میکنی اصلا نباشه.
اما حتی اگر اینطور هم باشه، به نظرم هر کسی خودش برای زندگیش تصمیم میگیره.
پس اگر اون خانم از بین شما دو نفر، اون آقا رو انتخاب کنه حالا به هرررررر دلیلی، شما بهتره بپذیری.
شما رفتار طبیعی خودتو داشته باش. ایشون حق داره از بین شما و مورد دیگر انتخاب کنه.
متقاعد کردنی که گفتید یعنی من خوبم. من بهترم پس به من جواب مثبت بده. اما شاید اون فرد دیگه به هر دلیلی از شما برای اون خانم بهتر باشه. پس جالب نیست بخوای متقاعدش کنی که منو انتخاب کن. اون خودش تصمیم میگیره.
این نظر من بود.....

[zolal]

پ. ن : در کل جدای از موضوع این خانم، فکر میکنم بهتره روی اعتماد به نفستون هم کار کنید که اینقدر از نه شنیدن ناراحت نشید. شما یه احساس ضعفی در درونت داری. همین حست احتمالا به دیگری هم منتقل میشه. البته اعتماد به نفس، نه اعتماد به سقف.

[anisa]

شاید یکی از معیارهای اون خانوم پول باشه در اینصورت اگر با شما ازدواج کنه و سطح توقع خیلی بالایی داشته باشه به مشکل برمیخورین . پس اگر هم بهتون نه بگن مطمعنا به نفعتون بوده ... به فکر متقاعد کردن ایشون نباشین !! فقط خودتون باشین ..
هر کسی برای زندگی خودش تصمیم میگیره .

[Ramin231]

سلام...

برای خواستگاری تبریک میگم و امیدوارم هرچه به صلاح باشه اتفاق بیفته...

یکی از دغدغه های پسرها موقع گرفتن جواب، اینه که فرد مقابل منطقی سبک سنگین کنه.. اما اینو در نظر نمیگیرن که احساس دخترونه غالب مواقع، منطق بر نمیداره.
دوست من، قرار شد شما همه‌ی شخصیت و دارایی "خودت" رو نشون بدی، که موفق هم بودی و بهش عمل کردی. اما این نادرسته که در جلسات آشنایی، یک پسر احساسات رو دخیل کنه. شما فعلا باید فقط از شخصیت و رفتارش خوشت بیاد که اومده.. الان بحث پیدا شدن رقیب و اینکه بخوای یه کاری کنی پیروز میدان باشی، ابدا درست نیست...این مناقصه نیست که یک طرف پیروز بشه.

شما گفتی سرجمع از اون آقا سرتری (بجز بحث مالی)...اما این دودوتا چهارتای شما بوده. شاید دخترخانم کلا یک معیار های دیگه با ضریب های متفاوتی داشته باشن که اصلا نتونی نتیجه تصمیمش رو پیش بینی کنی...

در کل،
دخترخانم ها باید فرد رو در دلشون جا کنن و جواب مثبت بدن. پسرها در این ازدواج های سنتی، باید کمی محکم تر باشن چون درخواست کننده هستن و جواب درخواست، همیشه بله یا خیر بوده و هست...

فعلا پیشنهاد من به شما اینه که اصلا و اصلا، درگیر این مسائل احساسی نشید. احساس تعلق خاطر وقتیه که حداقل نامزد بشید نه اینکه با سه جلسه روش غیرت پیدا کنید...
ضمنا شما پیگیر پاسخ باشید و محترمانه ادامه مراحل رو برید...
اگر به هر دلیلی، پاسخ منفی بود، یادتون باشه به دل نشستن، منطق بر نمیداره و اون دخترخانم ترازوی شایستگی در اختیار نداره که بگه شما شایستگیتون کمتره، بلکه فقط معیارهای خودشو داره و "سلیقه"‌ی خودش تعیین کننده بوده.

متاسفانه اشتباه کردین که مسئله جواب مثبت یا منفی رو حیثیتی کردین و احساساتتون رو وارد کردین. الان خیلی زوده که بخواین برای این خانم غرورتونو پایین بیارین.
اگه جواب منفی بود، غرورتون ابدا نمیشکنه چون بدیهیه هر درخواستی هم پاسخ مثبت داره هم منفی،
اما اینکه احساس به خرج بدین و اعتماد به نفستونو کاهش بدین، کار بسیار عبث و نادرستیه.

حتما با یک مشاور ازدواج در ارتباط باشین...

[2JZ-Engine]

درود دوستان

سپاس از این که وقت گذاشتین بنده راهنمایی فرمودین.

یک پرانتز اینجا باز کنم ، نگفتم این خانم عاشق پول هستند یا حرفی زده باشند من پیشه خودم گفتم شایدم باشن خدا می دونه ولی از صحبت هایی که باهاشون داشتم می شد به صورت جست و گریخته فهمیدم، اخه صحبت هایی که از خانم ها می شنوم که ترسیدم و این خانواده دختر خانم ( همه نه ) اکثریت منافع مالی و اقتصادی پسر بیشتر مورد نظر دارند من این گونه برداشت کردم چون ایشون به واسط پدرشون یک دفتری راه اندازی کردند مشغول به کار هستند و شرایط مالی خوبی دارند.

بنده با دختر خانم صحبت کردم بهشون درباره شرایطم گفتم که چگونه هستش ، من تمامی تلاشم برای آرامش، آسایش و رفاء شما می کنم این وظیفه یک مرد برای همسرش هستش ولی شرایط مالی من مثل این آقا نیستش بنده خانواده معمولی دارم پدرم بازنشسته هستش .