نوشته اصلی توسط
Quality
لطفا یه شرحی از خودتون و همسرتون. سنتون. شیوه آشنایی و اینکه چند سال هست زندگی میکنید بفرمایید.
همسرتون به چه کسی گفته بزودی جدا میشیم؟
مواردی که مشاهده کردید و ارتباطات ایشون چی هست؟
سعی کردید تا حالا همراه ایشون به مشاوره خانواده برید؟
همسرم 32 ساله و من 30 ساله هستم از نظر سطح تحصیلات خانواده و شغلی هر دو در یک رتبه بالای اجتماعی هستیم
می دونه که من پیش مشاور میرم و از این موضوع خیلی وقتها استفاده میکنه که مشاورت بهت نگفته اینکار نکنی یا اینکار رو بکنی؟ در حالی که فکر میکنه حرفها و تفکرات خودش درسته و بقیه دارند راه اشتباه رو تو زندگی میرن
توی تاپیک قبلی در مورد پنهانکاریهای هنسرم و روابطش با خانوم های دیگه شرح دادم
همسرم با دوست دختر های سابقش در ارتباطه اینطور بگم که به قول خودش نمیشه با بی احترامی باشهاشون برخورد کنه چون میترسه بیان ابروریزی کنن ( یه دورغ دیگه وقتی میتونه خطش رو عوض کنه یا جواب نده اصلا ) و فقط بهشون میگه که ازدواج کرده و اونا خودشون با اینکه می دونن ایشون متاهله میان سراغش (بارم یه دورغ دیگه)
اینکه تا چند ماه دیگه طلاق میگیره هم به یکی از این خانم ها گفته بود که فلانی من ازدواج کردم و نمی تونم با تو قراری بذارم مثل قبل ولی تا چندماه دیگه طلاق می گیرم و بعد اون خانم دعوتش کرده بود به ناهار تو یه رستوران
موارددیگه هم بوده که بعد از مدتی وسط حرفاش متوجه میشم که مثلا با کسی بیرون رفته یا قرار گذاشته و بیشتر موارد پنهان میکنه
به من میگه تو خوب میشی این شک تو طبیعیه همه اینجورن باید توام یاد بگیری که خوب شی اونقدر تلقین میکنه حرفش رو محکم می ایسته که خودش و من باور کنیم که من در اشتباهم و تخیلاتمه این اتفاقات سابقا اشتباهاتش رو قبول میکرد اما الان مدتیه که تو روی من می ایسته و خیلی محکم میگه مشکل تویی تو سردی تو تنلبی در حالی که مدام داره منو پس میزنه و فاصله میگیره اینا بهونه گیری های جدیدشه میگه که منو ذله کنه شاید
من دیگه به هیچ حرفش اعتماد ندارم
حتی گاهی شک میکنم میره سرکار یا نه یا اگه به خواهرش سر میزنه فکر میکنم دروغ میگه و جای دیگه قرار داره چون بارها و بارها دروغاش برام رو شده مثال زیاده برای این موارد ولی نمی تونم به روش بیارم چون میفهمه که از گوشیش همه اینها رو متوجه شدم یا خودش بین حرفاش لو داده خودشو
واقعا کلافم واقعا نمی دونم چی میخواد نمیدونم درد چیه میگه تورو دوست دارم زندگیمو دوست دارم عاشقتم یا اینکه ببین دوست داشتن و خوستن فقط به رابطه زناشویی نیست بدون اون هم میشه دوست داشت یا مثلا من تورو با همه ایرادات می خوام همینجوری قبولت دارم اینم سرنوشت من بوده . واقعا اتیش میگیرم اینها رو میگه
در برابر همه چی دارم صبوری میکنم نمی دونم تا کجا دووم میارم
علاقه مندی ها (Bookmarks)