به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 27
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 تیر 96 [ 17:34]
    تاریخ عضویت
    1396-4-17
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    185
    سطح
    3
    Points: 185, Level: 3
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    17

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نمیتونم کسی و دوست داشته باشم

    سلام
    نمیدونم تا حالا کسی با این مشکل مواجه شده یا نه
    مشکل من اینه که تو این 25 سالی که عمر کردم خواستگار خیلی خیلی زیادی داشتم خیلیاشونم ابراز احساسات شدیدی میکردن و به شدت پیگیر بودن اما من تا حالا نتونستم کسی و دوست داشته باشم و راحت فراموش میکنم...آدما برام بی ارزش نیستن اتفاقا ارزش زیادی دارن و همیشه باهمه شون خوب رفتار میکنم و تاجایی که بتونم کمکشون میکنم

    عجله ای برای ازدواج ندارم مشکل من ازدواج نیست...فقط موندم چرا نمیتونم حتی تو دل خودم به کسی دل ببندم
    من 25 سالمه فوق لیسانس از دانشگاه سراسری دارم و به امید خدا به زودی دانشجوی دکترا خواهم شد، ظاهر خوبی دارم که متاسفانه این عامل باعث میشه همیشه به این فکر کنم که دیگران به خاطر قیافه ام جذبم میشن و از این به شدت بدم میاد، آدم محکم و با ارده و شادی هستم و با ظاهر مغرور اما مهروبن

    من اینجوری نیستم که ابراز احساسات بلد نباشم یا سنگ دل باشم اتفاقا عاشق خانواده ام هستم بهشون عشق میورزم راحت بهشون میگم دوسشون دارم تمام ظرافت های دخترانه رو بلدم اما در مورد خیلی از اتفاقا همیشه عقلم جلوتر از احساسام عمل میکنه

    این خوبه که عاقلانه تصمیم می گیرم اما این باعث شده همیشه عیب کسایی که بهم پیشنهاد ازدواج دادن رو زودتر ببینم
    نمیگم آدم کامل و بدون نقصی هستم ولی انگار دنبال آدم کاملم نه کامل به معنای بی نقص آدم کاملی که عقلم بی برو برگشت قبولش کنه
    من همینجوری دارم موقعیت های خودم رو رد میکنم چون آدمیم نیستم کسی و تو دستم نگه دارم از بازی با آدما بدم میاد رک میگم نمیخوام و دوست ندارم و جالب اینه که خیلی راحت ازش میگذرم نه فکری درگیر میشه نه دلی فقط یکم عذاب وجدان در مقابل کسایی که میدونم مغرورن و زیاد اصرار کردن و به قول خودشون شکستن

    اینم بگم شاید از نظر ظاهری یا یه وجه شخصیت از پسری تعریف کرده باشم اما نشده عاشق بشم یا با کسی رویاپردازی ذهنی داشته باشم یا حتی دوسش داشته باشم

    اینجوری بگم همیشه ایده آل بودم برای کسایی که برای من اصلا ایده آل نبودن

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    سلام

    احتمالاتی که میشه در مورد شما حدس زد

    غرور زیاد ناشی از خواسته شدن زیاد و مکرر

    اصرار زیاد خواستگاران و اطرافیان برای ازدواج بخاطر چهره و جایگاه شما

    کمال گرائی و مطلق گرائی

    احساس سرتر بودن از همه خواستگارها

    ذهنیت منفی نسبت به کسانی که میخوان به شما نزدیک بشن

    راه حلتون مراجعه به مشاور و درمان کمال گرائی و عوض کردن ذهنیتتون نسبت به خواستگارها

    خیلیا بودن مثل شما که فرصت سوزی کردن و سنشون رفته بالا و پشیمون شدن.

  3. 3 کاربر از پست مفید جوادیان تشکرکرده اند .

    eln (شنبه 17 تیر 96), میس بیوتی (جمعه 16 شهریور 97), غبار غم (شنبه 17 تیر 96)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 تیر 96 [ 17:34]
    تاریخ عضویت
    1396-4-17
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    185
    سطح
    3
    Points: 185, Level: 3
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    17

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط جوادیان نمایش پست ها
    سلام

    احتمالاتی که میشه در مورد شما حدس زد

    غرور زیاد ناشی از خواسته شدن زیاد و مکرر

    اصرار زیاد خواستگاران و اطرافیان برای ازدواج بخاطر چهره و جایگاه شما

    کمال گرائی و مطلق گرائی

    احساس سرتر بودن از همه خواستگارها

    ذهنیت منفی نسبت به کسانی که میخوان به شما نزدیک بشن

    راه حلتون مراجعه به مشاور و درمان کمال گرائی و عوض کردن ذهنیتتون نسبت به خواستگارها

    خیلیا بودن مثل شما که فرصت سوزی کردن و سنشون رفته بالا و پشیمون شدن.
    من غرورم اونجورری که شما میگید نیست، که خودمو سرتر بدونم من فقط دنبال آدمیم که بهتر از خودم باشه بهتر از نظر اراده شخصیت اعتقاد و و و ....تا که بتونم بهش تکیه کنم البته دنبال تکیه گاه نمیگردم و هدفم از ازدواج این نیست که وابسته به کسی باشم تا نیازهامو تامین کنه بلکه معتقدم هر آدمی از درون باید قوی باشه تا بتونه شخصیت مستقل خودشو حفظ کنه

    اما اینکه کمال گرا هستم درسته قبول دارم

    آخه وقتی کسی چندتا الویت مهم رو نداشته باشه یا کم و کسر داشته باشه من چیکار میتونم انجام بدم وقتی هی ذهنم میگه نه نه نه...

    ممنون از پاسخ تون

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    اول نظرم نوشتم که اینها احتمالات هستش و شاید اصلا در شما صدق نکنه.. صرفا برداشت من از صحبتهاتون هستش..

    کمال گرائی این نیست که شما فقط بخاطر چن تا چیز بخواهید کسیرو رد کنید..

    من لینکشو میذارم شما مطالعه کنید
    http://www.hamdardi.net/thread-21869.html

    http://www.hamdardi.net/thread-8862.html


    اگه خواستید معیارهای ازدواجتونم اینجا بنویسید تا دوستان در موردشون نظر بدن و واقعی و غیر واقعی بودنشو تحلیل کنن

  6. کاربر روبرو از پست مفید جوادیان تشکرکرده است .

    eln (شنبه 17 تیر 96)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 تیر 96 [ 17:34]
    تاریخ عضویت
    1396-4-17
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    185
    سطح
    3
    Points: 185, Level: 3
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    17

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط جوادیان نمایش پست ها
    اول نظرم نوشتم که اینها احتمالات هستش و شاید اصلا در شما صدق نکنه.. صرفا برداشت من از صحبتهاتون هستش..

    کمال گرائی این نیست که شما فقط بخاطر چن تا چیز بخواهید کسیرو رد کنید..

    من لینکشو میذارم شما مطالعه کنید
    http://www.hamdardi.net/thread-21869.html

    http://www.hamdardi.net/thread-8862.html


    اگه خواستید معیارهای ازدواجتونم اینجا بنویسید تا دوستان در موردشون نظر بدن و واقعی و غیر واقعی بودنشو تحلیل کنن
    مطالب رو خوندم از قبل هم شناختی نسبت به این مطالب داشتم
    من صفر و یک رو قبول ندارم نمیشه گفت یه آدم 100درصد کمال گراست یا نیست من یه سری ویژگی های کمال گراهارو دارم و این غیر قابل انکار هست اما یه سری هاشو واقعا ندارم و نداشتم و یه سری هارو بر اساس گذشت زمان و بزرگ شدنم خیلی کنترل و درستش کردم
    پس میتونم بگم کمال گرای مطلق نیستم

    من دوستان زیادی دارم از هر نوع اعتقاد و منشی چون آدم اجتماعی هستم واقعا هیچ کدوم از اون هفت نشانه های رفتاری رو ندارم

    اینکه برنامه ریز هستم دقیق و منظمم تو کار و درس همیشه خواستم بهترین باشم اکثر اوقات مورد تایید بودم خودمو مورد چالش قرار میدم حتی تنبیه و تشویق میکنم اینکه دوست دارم رهبر گروه باشم چون همیشه اراه ام قوی بوده چون واقعا محکم بودم و نصف کسایی که دور و برم هستن بهم تکیه کردن من بچگی کردم الانم خیلی شیطونم و شلوغم اما تو همون بچگی هم آدم بزرگا باهام مشورت میکردن یا حتی درد و دل پس بزرگی هم میکردم در قالب بچگی

    من هر روز ورزش میکنم فیلم میبینم اهنگ گوش میدم شبا هیچوقت نه کار میکنم نه درس میخونم ترجیح میدم تفریح کنم به خودم میرسم ارزش قائلم سینما میرم پارک میرم کوه میرم اما در طول روز بدون استثنا کارامو درسامو باید بخونمو انجام بدم آدم تک بعدی نیستم و نبودم اما اینکه تنبل باشم نمیتونم واقعا

    همه ی اینها باعث شده یه شخصیت مورد تایید و محکم داشته باشم که دیگران بهش تکیه کردن...و همه ی ایناها باعث شده که نخوام دیگه همسرم هم بهم تکیه کنه(منظورم اینه من تکیه گاهش بشم)

    معیارهای ازدواج هرکسی فکر میکنم یه سری چارچوب داشته باشه که ضوابط این چارچوب خیلی ریز و نکته سنجانه هست من کلیاتشو میگم
    1-ظاهر برای من مهمه تمیزی نوع رنگ و فرم لباس حتی مو نوع ایستادن نشستن غذا خوردن نگاه کردن حتی خندیدن(تایید زیبایی کاملا نسبی هست دنبال زیبایی خارق العاده نیستم اما همه ی ایناها باید به دل بشینه و از دیدنش لذت ببرم).
    2-اخلاق به شدت مهمه (فحاش نبودن-عصبی نبودن- بداخلاق و تند مزاج نبودن-کینه ای و ....نبودن)
    من اگه ببینم یکی سر چیز بی اساس فحش میده واقعا نمیتونم قبول کنم اون یه دفعه اونجوری شد
    3-ذهن باز و مثبت نگر بودنش اینکه تو هر شرابط بدی هم بتونه یه راهی پیدا کنه و مثبت نگر باشه
    4-راکد نباشه همیشه در حال جنب و جوش و تکاپو جست وجو و پیدا کردن باشه روحش همیشه زنده باشه آدم بی دغدغه ای نباشه
    5-اهل هیچ فرقه و اعتقاد و حواشی و تعصب بی جا نباشه بتونه ذهنشو باز بذاره
    6-بشه رو حرفش حساب باز کرد و به طریقی شده رو حرفش وایسته و بهش عمل کنه هرچند سخت حداقل تلاشش دیده بشه
    7-کم کار و تنبل و قانع به کم نباشه
    8-از نظر مالی دستش تو جیب خودش باشه نه باباش و بتونه یه زندگی رو خوب بچرخونه بتونه ساپورت کنه
    9-شخصیت خشکی نداشته باشه بگه بخنده اهل تفریح باشه اما خیلی هم دم دستی نباشه

    خیلی چیزا هست که کمترینش رو گفتم اینایی که گفتم بیشترشو خودم بهش اعتقاد دارم و عمل میکنم اینجوری نیست که فقط از طرف مقابلم انتظار داشته باشم خوب باشه چون خودمم بهش عمل میکنم برا همین نمیتونم کسی رو به اینا اعتقاد نداره یا کم اعتقاد داره رو قبول کنم و در صورت ناسازگاری سریع ذهنم پسش میزنه

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 شهریور 97 [ 23:01]
    تاریخ عضویت
    1396-2-14
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    1,803
    سطح
    25
    Points: 1,803, Level: 25
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    20

    تشکرشده 77 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم شما به شدت کمالگرا هستید. چیزی که خودم هم بودم! خصیصه خوبی نیست چون یه زمان وقتی 30 ساله شدید متوجه میشید که برای همه دوستانتون زوجی پیدا شده و نمیدونید چطور تا حدود زیادی همدیگه رو قبول کردند ولی شما همچنان نتونستید کسی رو قبول کنید! (این تجربه خودمه!)

  9. کاربر روبرو از پست مفید hana00200 تشکرکرده است .

    eln (یکشنبه 18 تیر 96)

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 آبان 00 [ 22:30]
    تاریخ عضویت
    1394-11-10
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    6,561
    سطح
    53
    Points: 6,561, Level: 53
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    67

    تشکرشده 120 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من به عنوان یه پسر خدمتتون عرض میکنم که همچین آدم شیک و پیک و مجلسی که شما دنبالش هستید خیـــــلی کم یاب و شاید نایاب هست. اگه باشه هم تا حالا رو هوا زدنش!
    حتی بر فرض اگه فردی این ویژگی ها رو داشته باشه مطمئنا در طول زندگی همه این معیارها متغیر خواهند بود و یه شخص نمیتونه تو کل زندگی رو یه خط راست زندگی کنه.

    حتی شما سعی می کنید خودتون رو در کالبد این معیارها قرار بدید تا آدم موجه و موقری باشید ولی مطمئن باشید در زندگی نیازی به این همه مثبت بودن نیست. گاهی هم باید زد به جاده خاکی. اینطوری زندگی خیلی خشک و بی روح میشه. آزادی فکر و عمل رو از خودتون سلب نکنید.

    طبق گفته خودتون شما از کودکی رفتارهای سنجیده و معقول داشتید و شاید به همین خاطر انتظار اطرافیان از شما بالاتر رفته و به شما اینطوری القا شده که همیشه بی نقص باشید و زمان رو به بطالت نگذرونید.
    یادمه تو این فروم یا یه جای دیگه خانمی مشکل شوهرشون رو اینطوری مطرح کرده بودند که شوهرشون زیادی مرتب و منظمه. نوشته بودن حتی برای بازی با بچه مون هم برنامه میریزه. مثلا از ساعت فلان تا ساعت فلان بازی با بچه!

  11. 3 کاربر از پست مفید Wishbone تشکرکرده اند .

    eln (یکشنبه 18 تیر 96), میس بیوتی (جمعه 16 شهریور 97), جوادیان (یکشنبه 18 تیر 96)

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 اردیبهشت 99 [ 17:23]
    تاریخ عضویت
    1395-11-13
    نوشته ها
    125
    امتیاز
    4,990
    سطح
    45
    Points: 4,990, Level: 45
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 160
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    532

    تشکرشده 229 در 100 پست

    Rep Power
    31
    Array
    سلام...
    مطالبتون رو مطالعه کردم...
    چیزی که برام عجیب بود، اینه که اصرار دارید در ابتدای کار عاشق بشید یا مهر فرد به دلتون بیفته..

    من فرضم رو بر این میذارم که شما کمال گرا نیستید... اما احساس میکنم چون تجربه قبلی نداشتید، درک کاملی هم از نحوه عاشق شدن بدست نیاوردید و دنبال یک خواستگاری و ازدواج به صورت کلیشه ای که همه جا انجام میشه، هستید و تمایل دارید در جلسات خواستگاری حس کنید اون فرد همون نیمه گمشده شماست...
    رد کردن خواستگارهاتون بیشتر بخاطر این بوده که همه ملاک های شمارو نداشتن. قاعدتا از کسی متنفر نبودید. حس تنفر تقریبا تغییر نمیکنه اما همین بی حس بودن یا عاشق نبودن، میتونه تغییر کنه. چرا امتحان نمیکنید؟

    فردی که بین خواستگارها، بیشترین نزدیکی به معیارهاتون داشت (با وجود رد شدن توسط منطقتون)، بپذیرید که باهاش آشنا بشید..
    مدتی در ارتباط باشید و امتحان کنید که دلتون از محبتش پر میشه یا خیر...

    به هرحال شدیدا توصیه میکنم در این سن، دنبال تحلیل منطقی بیش از حد نباشید. توی این سن بهتر اینه با فردی ازدواج کنید که 80درصد ملاک هاتون رو داراست تا اینکه در سن بالاتر با فردی روبرو بشید که 20درصد اونهارو هم نداره اما چاره ای جز تحمل ندارید...!

  13. 4 کاربر از پست مفید Ramin231 تشکرکرده اند .

    eln (یکشنبه 18 تیر 96), میس بیوتی (جمعه 16 شهریور 97), جوادیان (یکشنبه 18 تیر 96), غبار غم (یکشنبه 18 تیر 96)

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 تیر 96 [ 17:34]
    تاریخ عضویت
    1396-4-17
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    185
    سطح
    3
    Points: 185, Level: 3
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    17

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط hana00200 نمایش پست ها
    عزیزم شما به شدت کمالگرا هستید. چیزی که خودم هم بودم! خصیصه خوبی نیست چون یه زمان وقتی 30 ساله شدید متوجه میشید که برای همه دوستانتون زوجی پیدا شده و نمیدونید چطور تا حدود زیادی همدیگه رو قبول کردند ولی شما همچنان نتونستید کسی رو قبول کنید! (این تجربه خودمه!)
    به شدت کمال گرا هستم؟منکر کمال گرایی نسبیم نمیشم اما اینکه به شدت؟
    ممنون از اینکه تجربتون رو صادقانه در اختیارم میذارید اما یه چیزی بگم؟ازدواج یه بخشی از زندگی هست و مطمئنن مهمه اما میتونه با انتخاب اشتباه باعث ویرانی هم بشه نمیتونم به خاطر ترس از آینده و تنها موندن بی گدار به آب بزنم...من ازدواج دوستانم رو میبینم احساس خوشبختی که من دارم شاید اونا نداشته باشن به خاطر انتخاب نادرستشون البته یه عده هم هستن به آرامش رسیدن و این خیلی خوبه
    سپاسگزارم از پاسختون

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط Wishbone نمایش پست ها
    سلام
    من به عنوان یه پسر خدمتتون عرض میکنم که همچین آدم شیک و پیک و مجلسی که شما دنبالش هستید خیـــــلی کم یاب و شاید نایاب هست. اگه باشه هم تا حالا رو هوا زدنش!
    حتی بر فرض اگه فردی این ویژگی ها رو داشته باشه مطمئنا در طول زندگی همه این معیارها متغیر خواهند بود و یه شخص نمیتونه تو کل زندگی رو یه خط راست زندگی کنه.

    حتی شما سعی می کنید خودتون رو در کالبد این معیارها قرار بدید تا آدم موجه و موقری باشید ولی مطمئن باشید در زندگی نیازی به این همه مثبت بودن نیست. گاهی هم باید زد به جاده خاکی. اینطوری زندگی خیلی خشک و بی روح میشه. آزادی فکر و عمل رو از خودتون سلب نکنید.

    طبق گفته خودتون شما از کودکی رفتارهای سنجیده و معقول داشتید و شاید به همین خاطر انتظار اطرافیان از شما بالاتر رفته و به شما اینطوری القا شده که همیشه بی نقص باشید و زمان رو به بطالت نگذرونید.
    یادمه تو این فروم یا یه جای دیگه خانمی مشکل شوهرشون رو اینطوری مطرح کرده بودند که شوهرشون زیادی مرتب و منظمه. نوشته بودن حتی برای بازی با بچه مون هم برنامه میریزه. مثلا از ساعت فلان تا ساعت فلان بازی با بچه!
    شما با چه دیدگاهی فرمودین که زندگی من بی روحه؟آیا نظم و دقیق بودن نشان بی روحی و خشک بودن هست؟من رشته ام مهندسی هست و نیاز به دقت و نظم زیادی داره در ذاتم این نظم همیشه بود و با قدم گذاشتن به این حرفه پخته تر هم شد اما واقعا این نشان نداشتن آزادی فکر و عمل نیست...من زندگی شادی دارم در عین اینکه جدی هستم بسیار انعطاف پذیرم

    نه اتفاقا آدم بی نقصی هم نیستم اینو بالا هم عرض کردم من هم اشتباه داشتم شکست خوردم نا امید هم شدم اما زود سر پا میشم و به قول شما نمیذارم زندگیم به بطالت و ناامیدی بگذره

    منظورتون از جاده خاکی چیه؟اگه دیوونه بازی و ریسک پذیری یا یهو مسافرت رفتن و... هستش و خیلیم خوبه اتفاقا من عاشق هیجانم که یهویی باشه اما اگه منظورتون چیزی دیگریست والا نمیدونم...
    نه نه اصلا اشتباه نکنید منظور من اصلا این نظمی نیست که شما میگید که همه ی رویداد های زندگیم بر اساس قوانین ثابت و بدون انعطاف باشه اینی که شما فرمودید بیشتر وسواس هست تا نظم

    ممنون از پاسختون

  15. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array
    سلام eln عزیز
    اگه ممکنه بگین فرزند چندم خانواده هستین ؟

  16. کاربر روبرو از پست مفید tamas تشکرکرده است .

    eln (یکشنبه 18 تیر 96)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چرا نمیتونم همسرم رو دوست داشته باشم؟
    توسط donya. در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 95, 13:56
  2. متاهلم و نمیتونم دوست دخترمو فراموش کنم
    توسط فرهاد007 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 19 اسفند 95, 23:48
  3. چطور میتونم یه دختر مهربون و دوست داشتنی واسه همه اطرافیانم باشم؟
    توسط سپیده_7071 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 فروردین 94, 18:50
  4. ارتباط مجدد برادرم با دوست دختر قبلیش-به همفکریتون نیاز دارم
    توسط cent_os در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: سه شنبه 08 فروردین 91, 02:08
  5. دیگه نمیتونم مامانمو دوست داشته باشم
    توسط نانی در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: جمعه 25 اردیبهشت 88, 17:49

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:26 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.