با همکار پر سر و صدای خود چه کنم؟

[maryam.mim]

سلام دوستان

ازتون یه راهنمایی می خوام. اول در مورد خودم توضیح بدم من خانومی هستم توی دهه 20 زندگیم و کارم نیاز به سکوت و تمرکز بالایی داره به طوری که واحد ما رو چه توی این شرکت چه شرکت دیگه در طبقه های جدا یا اتاق های ساکت قرار می دن.

حدود یک سال هست که یه همکار به ما اضافه شده که یه جورایی هم دوست صمیمی مدیر عامل شرکت بوده . ایشون در روز نزدیک 20 بار با تلفن صحبت می کنند. اصلا انگار کار ایشون چیز دیگست. ایشون متاهل و فرزند دارند از ثبت نام کلاس جبرانی و مدرسه فرزندش گرفته تا قهر و آشتی ایشون با خانومشون رو هم ما در جریانیم. من خودم یه مقدار حواسم به اطرافم زود پرت می شه و این باعث می شه اصلا نتونم تمرکز کنم.

کارهایی که برای رفع موضوع کردم این بوده:

1- یه گوشی می ذارم و آهنگ گوش می دم که البته باز هم صدای ایشون رو می شنوم و مجبور می شم صدای موزیک رو زیاد کنم و آخرش یا سردرد دارم یا گوش درد.
2- بهشون خیلی خیلی محترمانه گفتم که تلفن های خصوصیشون رو بهتره بیرون از اتاق انجام بدن ایشون هم قبول کردند اما فقط تلفنشون به خانومشون رو بیرون انجام می دن بقیه تلفن ها همچنان بر قوت خودش باقیه .
3- پنبه طبی برای گذاشتن توی گوشم گرفتم اما متاسفانه تاثیری نداشت و صدا ازش رد میشه.
4- واحدم و جام رو نمی تونم عوض کنم به دلیل مسائل داخلی شرکت و عدم موافقت مدیرمون

راستش از یکی از همکاران صمیمی هم پرسیدم و ایشون گفتند که متوجه صحبت های زیادشون شدند و اینکه جهت مزاج گفتند آخه آدم در روز سه بار به زنش زنگ می زنه.

الان یه مقدار این وضع برام خیلی سخت شده خیلی خیلی حساس شدم و اصلا نمی تونم بیخیال باشم تلفن رو که برمی داره چهارستون بدنم می لرزه. تن صداشون آزارم می ده .حتی یه جوری شدم نمی تونم هدفون رو از گوشم زمین بذارم و با وجود صدای بلند هنوز فکر می کنم داره حرف می زنه در صورتی که دوسه بار دیدم حرف نمی زنه.

جالبه وقتی به ایشون گفتم ایشون هم به من گفتند صدای تایپتون اذیتم می کنه منم هم کیبردم رو عوض کردم هم با سرعت و شدت کمتری تایپ می کنم. و هرجا لازم باشه تایپ نمی کنم. اما احساس کردم مقابله به مثل کردند . خوب به هر حال من خیلی رعایت می کنم و بعضی مواقع مجبورم واقعا تایپ کنم خیلی آهسته و آروم این کار رو می کنم . دیگه کاملا مسکوت هم نمی شه تایپ کرد به هر حال ماهیت شغل ما تایپ کردن داره ولی تلفن زدن نه.

در کل خیلی روی اعصابمه به خصوص وقتی مدیریمون توی قسمت نیست همه تلفناشونو جمع می کنن با هم و پشت هم می زنن. خدا نکنه مدیر شرکت دو ساعت یه جلسه داشته باشه کلا 1 ساعت و نیمش رو صحبت می کنن.

جدیدا برنامه تلگرام رو هم یاد گرفتن با خانومشون بعد از دوبار تماس و احوالپرسی چت می کنن و به قدری محکم روی میز می کوبن که من متوجه می شم دارن چت می کنن دستشون زیاد تند نیست یه مقدار سنی ازشون گذشته آخه و هر حرف رو روی کیبرد پیدا می کنن با خوشحالی بهش ضربه می زنن .

نمی خوام به مدیرمون شکایت کنم چون مدیرمون اخلاق خیلی بدی داره و هر حرفی رو هر چقدرم محترمانه بزنیم فکر می کنه قصد زیراب زنی داریم و به بدترین شکل رودر رو می کنه. از طرفی هم یه بار بهشون تذکر دادم اگه قرار بود اتفاقی بیفته از طرف ایشون می افتاد.

می خوام بدونم چیکار کنم کمتر اذیت شم تقریبا هر راهی به نظرم رسیده امتحان کردم شاید شما دوستان راهی رو بدونید که به ذهن من نرسیده باشه. می دونم روی ایشون خیلی حساس شدم ولی خوب بگین چیکار کنم بهتر شم.

[باغبان]

با سلام


اول فکر کردم این شخص خانومه ( همکارتون را میگم ) ،،بعد جلوتر رفتم دیدیم نه بابا مردِ ،،،،

از طرفی جالب اینجاست که دوست صمیمی مدیر هم هست

خب کارتون یه خورده سخت شد :)


از ما آقایون بعیده از این کارها و حرف های خاله زنکی بزنیم :)

جای تعجب داره از ایشون .



به نظرم نصیحت کردن به این شخص زیاد فایده نداره ،،چون میره تو دنده لجبازی

از طرفی به جای نصیحت ،،،به او توضیح دهید به چه علت به آرامش نیاز دارید در حین کار .



شاید یه خورده زمان ببره ،،،

لذا خویشتن داری و مهربانی بیشتر شما هم،،، کمک میکنه و او را به فکر می بره .



.......................

[sia518]

سلام
مشكلي رو كه مطرح كرديد دقيقا براي من مدتي قبل اتفاق افتاده.(البته به صورت معكوس)
شما خودتون جاي اون آقا بزاريد زن و بچه و ساير مشكلات زندگي بعد عصباني بشيد....
حالا ي تلفني هم بزنه به خانمش يا تلگرام بازي كنه چه مشكلي پيش مياد شما بهتره رو كارتون تمركز داشته باشيد- سعي كنيد كمتر زيرآب اون بنده خدا رو بزنيد ممكنه زيرآب زدن معكوس عمل كنه و شما متضرر بشيد...
بهتره يكم رعايت سن و سال اون بنده خدا رو بكنيد .
نميدونم چرا شما خانم ها بيش از حدمعمول حساس ميشيدبه يك موضوع پيش پا افتاده و برا خودتون از اون موضوع ي معضل ميسازيد...
اما راه حل ساده (بدون درد سر)
براي اينكه تلفن كردن مكرر ايشون كمتر بشه و شما اذيت بشيد يكي از راه كارها اينه كه ي دستگاه پارازيت انداز موبايل كوچيك(قيمتي هم نداره) بخريد و داخل دفتر كار تعبيه كنيد اينطوري ديگه مشكل به صورت بنيادي حل ميشه(البته ايشون به هيچ عنوان متوجه نشن....)چند بار كه مكالماتشون قطع شد به صورت اتوماتيك براي صحبت كردن به بيرون دفتر ميرن...
البته من توصيه نميكنم اين كار رو بكنيد وبهتره با ديپلماسي مشكل رو حل كنيد .

پ ن : بهتره شما خودتون رو با شرايط كار وفق بديد امروز به موبايل و صحبت كردن همكارتون حساس شديد چند روز ديگه مثلا به چاي خوردنش حساس ميشيد و با انتقاد هاي بيمورد از همكارتون محيط كار رو غبار آلود ميكنيد .نهايتا شما متضرر ميشيد.

[maryam.mim]

سلام
مشكلي رو كه مطرح كرديد دقيقا براي من مدتي قبل اتفاق افتاده.(البته به صورت معكوس)
شما خودتون جاي اون آقا بزاريد زن و بچه و ساير مشكلات زندگي بعد عصباني بشيد....
حالا ي تلفني هم بزنه به خانمش يا تلگرام بازي كنه چه مشكلي پيش مياد شما بهتره رو كارتون تمركز داشته باشيد- سعي كنيد كمتر زيرآب اون بنده خدا رو بزنيد ممكنه زيرآب زدن معكوس عمل كنه و شما متضرر بشيد...
بهتره يكم رعايت سن و سال اون بنده خدا رو بكنيد .
نميدونم چرا شما خانم ها بيش از حدمعمول حساس ميشيدبه يك موضوع پيش پا افتاده و برا خودتون از اون موضوع ي معضل ميسازيد...
اما راه حل ساده (بدون درد سر)
براي اينكه تلفن كردن مكرر ايشون كمتر بشه و شما اذيت بشيد يكي از راه كارها اينه كه ي دستگاه پارازيت انداز موبايل كوچيك(قيمتي هم نداره) بخريد و داخل دفتر كار تعبيه كنيد اينطوري ديگه مشكل به صورت بنيادي حل ميشه(البته ايشون به هيچ عنوان متوجه نشن....)چند بار كه مكالماتشون قطع شد به صورت اتوماتيك براي صحبت كردن به بيرون دفتر ميرن...
البته من توصيه نميكنم اين كار رو بكنيد وبهتره با ديپلماسي مشكل رو حل كنيد .

پ ن : بهتره شما خودتون رو با شرايط كار وفق بديد امروز به موبايل و صحبت كردن همكارتون حساس شديد چند روز ديگه مثلا به چاي خوردنش حساس ميشيد و با انتقاد هاي بيمورد از همكارتون محيط كار رو غبار آلود ميكنيد .نهايتا شما متضرر ميشيد.

سلام دوست عزیز ممنون از راهنماییتون ایده دستگاه پارازیت عالی بود .

اما سوء تفاهم نشه من تا الان به مدیرمون در این مورد چیزی نگفتم اخلاق مدیرمون رو به دلیل مشکلاتی که برای سایر همکاران پیش اومده بود و ایشون شرایط رو بدتر کرده بود دستم اومده بنابراین هیچ وقت بهش نمی گم چون نه اهل شکایت کردن هستم نه اهل زیرآب زدن. و اصلا نمی خوامم محیط کار رو آلوده و خراب کنم.

راستش منم نمی دونم چرا انقدر روی ایشون حساس شدم شاید به خاطر تن صداشون باشه . واقعا نمی دونم حساسیتم چرا انقدر روی ایشون زیاده هر چند غیر از من همکارای دیگه هم از زیاد حرف زدن ایشون شکایت کردن البته بین جمع خودمون چه خانوما چه آقایون پس فقط حساسیت من نیست اما من از همه نزدیکتر به ایشون می شینم خوب مسلما بیشتر روی اعصاب منه.

به قول دوست عزیزمون آقای باغبان نصیحت فکر نمی کنم بیشتر از این جواب بده هم به دلیل اینکه یک بار خیلی محترمانه به ایشون گفتم و دیگه خودش باید قضیه رو می گرفت هم اینکه به محض دیدن مقابله به مثل ایشون ، در مورد صدای تایپ کردن من، متوجه شدم تذکر به شخص خودش فایده نداره.

می دونید آخه از تلفن شرکت استفاده می کنه شایدم این باعث حساسیت من شده من یه مقدار مسئولیت پذیریم زیاده و از تلفن شرکت هیچ وقت برای کارای شخصی استفاده نمی کنم اما ایشون رو می بینم به خصوص وقتی مدیر نیست گوشی رو زمین نمی ذاره.

در ضمن از اول هم رشتش با ما فرق می کرده و بعد یه دوره گذروندن اومدن و شدن همکار ما اونم به دلیل آشناهایی که داشتن. خوب مسلما درک درستی از این رشته و ملزوماتش که مهمترینش سکوت هست ، شاید نداشته باشن. کارشونم معمولا از بقیه کمتر هست و وقتی کاری رو می خوان انجام بدن انقدر از بقیه می پرسن که متوجه می شی الان دارن روی چه تسکی کار می کنن. بعضی وقتها دلم می خواد بگم کارتو بده من انجام می دم فقط شما یه ساعت آروم بشین بذار آرامش داشته باشیم .

می دونم شاید این مشکل اصلا حل نشه فقط می خوام بدونم چه طور حساسیتم رو کم کنم. یه راه دیگه هم که امتحان کردم و یکی دو روز خوب شدم این بود که شروع کردم به درک کردنش و واقعا نمی خوام از زندگی خصوصیش بدونم ولی پیش خودم گفتم با خانومش مشکل داره حتما یا دعواشون شده یا فرزندش مشکل داره اما آخه هر روز؟ آخه ما هم متاهلیم دیگه اینقدر دعوا یا قربون صدقه هم نداریم. این راه موقتی بود و باز حساسیتم زیاد شد

کلا من آدم تطابق پذیری هستم و نسبت به بقیه خیلی دیرتر شاکی می شم اما وقتی شاکی بشم دیگه واویلاست تا درستش نکنم آروم نمی شم ... اما مسلما به چای خوردنش حساس شم به خودش نمی گم دیگه رووم نمی شه .این مورد رو هم تذکر دادم به خاطر اینکه فکر کردم شاید چون رشتش نبوده نمی دونه این واحد باید ساکت باشه. آخه کارمونم خیلی حساسه. برخلاف تسک های ایشون که معمولا حساسیت کمتری داره.

باز هم ممنون از وقتی که برام گذاشتید

[Eram]

سلام عزیزم

افکار منفی شما روی مسائل مختلف مثل یه نهال کوچیک میمونه که هرچی بهش آب بدی بزرگتر میشه و درنهایت مثل درختی میشه که از جا کندنش خیلی سخته.حساسیت شما هم به این علت هست که روی موضوع تمرکز زیادی کردی اما روش های آبیاری این نهال توسط شما که ناخودآگاه انجام میدادی چی بود؟
پیش داوری منفی .... دوست مدیر که هست رشتش که غیرمرتبط هست حتما با پارتی اومده این همه مزاحمت هم ایجاد میکنه.شاید این سروصداهارو یکی دیگه تولید می کرد حساسیت شما کمتر بود اما الان این سروصدا شمارو یاد چی میندازه؟ یاد تبعیض ،پارتی بازی و شاید قضیه به اینجا هم محدود نشه .اگر مسئله ی شما فقط سروصدا بود راحت تر حل میشد.
فرافکنی.... همه ی ما چیزهای منفی در مورد بازار کار و پارتی بازی و اینا شنیدیم و نسبت بهش نظر داریم و حتی شاید کسانی بودن که با وجود بی لیاقتی جای ما، دوستان یا عزیزانمون رو توی بازار کار گرفتند. اما نباید اجازه بدیم که رفتار اون ها رو روی این آقا فرافکنی کنیم و خشم و ناراحتی نسبت به همه ی اون آدم ها رو به این آدم منتقل کنیم.

شما هروقت مسئول شدی میتونی تلاش کنی تا پارتی بازی رخ نده اما الان درجایگاه همکار هستی و نمیتونی تعیین کنی که دیگری مستحق این شغل هست یا نه.یعنی به شما مرتبط نیست.پس ذهنت رو درگیرش نکن.

پیش داوری کردن رو کنار بگذار چه از نوع منفی و چه دلسوزانش. با خودت مشخص کن که اون آقا فقط یه همکاره و این شما هستی که به حساسیت ها پروبال میدی.
با دیگر همکاران پشت سر این آقا صحبت نکن تا خوراک پیش داوری فراهم نشه در عوض درخواستت رو مستقیم از آقا و درصورت امکان فقط در حضور ایشون تکرار کن اما برخورد خوب و گشاده رویی یادت نره.
اگر میخوای حساسیتت کم بشه کمی جدیتت رو کم کن و برای شروع توی عید یا مناسبت های نزدیک برای همکارات شکلات یا شیرینی ببر و با روی خوش ازشون پذیرایی کن.

و درپایان قدر داشته هات رو بدون و خدارو شاکر باش تا انرژی مثبت بیشتری داشته باشی .

[rahaie]

سلام دوست عزيز
حالتون رو درك ميكنم و ميدونم چقدر سخته ...
چون گاهي اين مشكل جسميه كه بهتره اين مورد رو هم در نظر بگيريد. وقتي مشكل جسمي نباشه و صرفا روحي باشه ميشه گفت اهميت نده و ... ولي گاهي دست خودمون نيست، برخي داروها، بيماريها باعث چنين حساسيت هايي به سر و صدا ميشن كه قطع مصرف چنين داروهايي يا تا حدودي درمان بيماري يا مصرف مكمل ها براي بهبود وضعيت اعصاب يا چاي هاي آرام بخش ميتونه كمك كننده باشه
سلامت باشيد

[maryam.mim]

سلام دوستان عزیزم

ممنونم از راهنمایی های خوبتون.

ارم عزیز شما درست می گید خودمم وقتی رفتارم و حساسیت هام رو تحلیل می کنم حدس می زنم به دلیل دید منفی من نسبت به این آقا باشه به همین دلایل هم بود که به این مسائل اشاره کردم و می دونم مشکل از جدی و با مسئولیت بودن زیاد از حد خودمم هست که توقعم رو از دیگران بالا می بره. سعی می کنم به توصیه های خوبتون عمل کنم. بالاخره آدم متوجه شه اشکال کارش کجاست یه قدم جلو می افته.

rahie عزیز ممنون از نطر و راهنماییتون . من داروی خاصی مصرف نمی کنم ولی فکر می کنم گرمای هوا روی عصبانی و حساس تر شدنم تاثیر می ذاره. از توصیه مصرف مکمل و چای آرامبخش ممنونم . حتما امتحانش می کنم . یه هفته هم هست که خودم رو ملزم کردم ورزشی رو که رها کرده بودم انجام بدم و فکر می کنم بی تاثیر نباشه.

باز هم ممنون از راهنماییتون

[maryam.mim]

سلام دوستان عزیز

چون این تاپیک مربوط به مشکل من سر کار بود توی همین تاپیک می خواستم از ما دوستان همدردی و صحبت ها و مقالاتی که گذاشتید و چیزهایی که یادم دادید تشکر کنم این چندروز مشکلاتی سر کارم داشتم و که به لطف آموخته هام از شما خیلی از عملکرد خودم راضیم و می خواستم شما رو توی این خوشحالی سهیم کنم.

مشکلم باحساسیتم با اون همکارم برطرف شد و دیدم رو مثبت کردم و دیگه ایشون هم تلفن هاشون کمتر شده شایدم من اصلا متوجه نمی شم.
اما یه مشکل با مدیر مستقیمم که نفوذ و قدرت بالایی توی شرکت داره به وجود اومد و ماجرا از این قرار بود که ایشون با شخصی توی گروه حرفشون شد و بگو مگو کردند بعد از اون من رو صدا زدن تو اتاق و مشکلی توی کارم رو اعلام کردند و گفتند چرا اینجوری شده من یه مدت زمان خیلی کم فکر کردم گفتم نمی دونم چون این قسمت رو من ننوشتم. شروع کردن به دادو بیداد و اینکه چرا جاضر جوابی می کنی. من همینجوری خشکم زد .

حالا از همدردی یاد گرفتم توی عصبانیت چیزی نگم و تصمیم نگیرم گفتم کار رو انجام می دم اومدم بیرون

گریه امونم رو بریده بود واسه همین رفتم پیش مدیر مافوق و ایشون حال روزم رو دید خیلی تعجب کرد (آخه من دختر شاد و خنده رویی تو شرکتم) از مدیرم اصلا بد نگفتم فقط احساسم رو گفتم تازه گفتم ایشون رو درک می کنم فشار روشون زیاده و با یکی دیگه از همکارا بحثشون شده بود و عصبانی بودن اما منم ناراحت شدم . یه هفته واقعا به خاطر مدیرم می موندم و کار می کردم و گفتم دوست ندارم باهام اینجوری رفتار شه. انگیزم رو از دست می دم و ... اینم از همدردی یاد گرفتم که احساسم رو بگم و کسی رو مقصر ندونم.

بقیه روز رو چیزی نگفتم کارم رو انجام دادم و کار رو رسوندم. روز بعد مدیر مستقیمم اومد و گفت این رفتارها چیه ؟ من باز چشمم گرد شد . فقط یاد گرفتم با آدمی که نمی بینه بحث نکنم الکی. چون از دور مثل همیم. گفت مدیر عامل تصمیم گیری رو به من سپرده که با شما همکاری کنم یا نه. گفتم هر جور صلاح می دونید. گفت خوب نمی خوای رفتارت رو عوض کنی و عذر خواهی کنی. اینجا جرات به خرج دادم گفتم لطفا علت عذر خواهی کردنم رو بگید بدونم بابت چی باید عذرخواهی کنم. به من گفت چرا مشکل رو بهت می گم سقف رو نگاه می کنی؟ (باز چشمام گرد شد) اگر این کار رو کردم خوب مسلمه داشتم فکر می کردم جواب چراشو بدم. خیلی عصبانی بودم اما از همدردی یاد گرفتم سکوت کنم. فقط گفتم خانم فلانی توی شرکتی که 3 ساله دارم کار می کنم برای خودم شان و منزلتی دارم و درست نیست که وقتی از کسی ناراحتیت به من ... نذاشت حرفم تموم شه و گفت تو در جایگاهی نیستی که به من بگی چیکار کنم چیکار نکنم. بازم از همدردی یا گرفتم آدمهایی که کوچیکن بقیه رو تحقیر می کنن پس با وجود عصبانیت خودم رو کنترل کردم و گفتم پس چرا می خواید باهام صحبت کنید. شما مدیرید و هر تصمیمی بگیرید اجرایی می شه. فقط این رو بدونید من استعفا نمی دم.

- از پدرم هم پرسیدم گفتن اگه اخراجت کنن باید کل حقوق و مزایات رو تا آخر سال بدن . هیچی دیگه با صبر و رفتار جراتمندانه از پسش بر اومدم. دیگه نترسیدم. اشکمم در نیومد. حقمم ضایع نشد. کلا حس خوبی دارم چون کارم رو درست انجام دادم و بهونه جز نگاه کردن به سقف ندارن ...

برام دعا کنید دوستای خوب. اگر هم باز نقدی به رفتارم می بینید خوشحال می شم بدونم . ممنون

[sia518]

سلام
چند توصيه دارم براتون كه خودمم اجراش ميكنم و نتيجه فوق العلاده گرفتم
- مديران بالا دستي هر چي ميگن درست ميگن(حتي اگه حرفشون غير منطقي باشه)
-تو محيط كار روابط حاكم بر ضوابط هست...(پس در رابطه با همكاران تجديد نظر كنيد)
-ي معذرت خواهي ساده چيزي از شان و منزلت شما كم نميكنه....
-از كل كل كردن با ديگران جدا بپرهيزيد
-گزارش دادن به مدير بالا دستي نوعي زير آب زدن هست كه نهايتا شما متضرر ميشيد...
-لج بازي و ي دندگي و حاضر جوابي ممنوع
-بهتون توصيه ميكنم قوانين كار و كارفرما و.... رو به دقت مطالعه كنيد و اطلاعاتتون به روز رساني كنيد...
و در پايان هميشه طوري رفتار كنيد كه حتي آبدارچي شركت ازتون راضي باشه...
من خودم موارد بالا رو تك تك تو محيط كارم اجرا كردم و نتيجه فوق العلاده درخشاني گرفتم و راه چند ساله رو تو عرض چند ماه سپري كردم...
موفق باشيد

[maryam.mim]

سلام
چند توصيه دارم براتون كه خودمم اجراش ميكنم و نتيجه فوق العلاده گرفتم
- مديران بالا دستي هر چي ميگن درست ميگن(حتي اگه حرفشون غير منطقي باشه)
-تو محيط كار روابط حاكم بر ضوابط هست...(پس در رابطه با همكاران تجديد نظر كنيد)
-ي معذرت خواهي ساده چيزي از شان و منزلت شما كم نميكنه....
-از كل كل كردن با ديگران جدا بپرهيزيد
-گزارش دادن به مدير بالا دستي نوعي زير آب زدن هست كه نهايتا شما متضرر ميشيد...
-لج بازي و ي دندگي و حاضر جوابي ممنوع
-بهتون توصيه ميكنم قوانين كار و كارفرما و.... رو به دقت مطالعه كنيد و اطلاعاتتون به روز رساني كنيد...
و در پايان هميشه طوري رفتار كنيد كه حتي آبدارچي شركت ازتون راضي باشه...
من خودم موارد بالا رو تك تك تو محيط كارم اجرا كردم و نتيجه فوق العلاده درخشاني گرفتم و راه چند ساله رو تو عرض چند ماه سپري كردم...
موفق باشيد

سلام دوست عزیز

صحبت شما کاملا متین هست و من کاملا با این صحبت موافقم و خداروشکر از نگهبان و آبدارچی تا دیر عامل و منشی و بقیه همکارا برای من احترام قائلند و همه توی این سه سال از من به خوبی یاد می کنن. این ماجرایی که تعریف کردم بار اول نیست که اتفاق می افته. متاسفانه این خانم توی گروهمون حدود 8 نفر رو همین طوری از گروه فراری دادند حالا یه عده استعفا دادند و رفتند و عده دیگه گروهشون رو عوض کردند. ایشون متاسفانه توی شرکت اخلاقشون مورد تائید نیست.

من وقتی پیش مدیر شرکت رفتم اول که بهشون گفتم قصدم بدگویی نیست و حالم خیلی بد بود می خواستم بهم اجازه بدن برم خونه که ایشون من رو آروم کردند و برگشتم سر کارم. من سه سال دو ماه یه بار به طور متوسط توهین های ایشون رو تحمل کردم وصدام در نیومد اما هر بار که اتفاق خوشحال کننده ای قرار بود برام بیفته و از ایشون مرخصی می خواستم اول می پرسید برای چی بعد این رفتارها رو در پیش می گیره که خودم احساس می کنم خصومت شخصی داره چون تا الان همه هم می دونن از کارم کم نذاشتم.

باز هم تاکید می کنم که صحبت های شما رو قبول دارم و کلا شیوه من مدارا با همه است به همه احترام می ذارم که بهم احترام بذارن اما اینکه بی دلیل بهم توهین شه رو نمی شه بی جواب گذاشت و سه سال هم برای کارم زحمت کشیدم همینجوری با یه خصومت شخصی با رفتار نابالغانه رهاش نمی کنم برم.

باز هم ممنون از راهنمایی خوبتون. سعی می کنم شیوه مدارا رو ادامه بدم