به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 24 بهمن 96 [ 20:44]
    تاریخ عضویت
    1396-3-21
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    714
    سطح
    14
    Points: 714, Level: 14
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 34 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چگونگيه رفتار با خواهرشوهر در شرايط بحراني

    باسلامبهدوستانخوبهمدردي. ميرمسراصلمطلب.من٢٧وهمسرم٣٥هردوليسانسوداراييهدخترهيكسالونيمه. منخانهدار . منباخانوادههمسرمكهمادرشوهرويكخواهرشوهرمجرد٣٦ويكبرادرشوهر٣٢سالههستنتويهساختمونزندگيميكنيم. كهمتأسفانهازروزاولهمسرمازمخواستكههممونرويكسفرهبشينيم . منوهمسرمهيچگونهمشكليباهمنداريم. هردوعاشقهمهستيموباعشقازدواجكرديم. همسرمازهموناولازدواجبهمگفتكهنميتونهخانوادشوتنهابزارهواونخودشرودرمقابلشونمسؤولميدونه. منمبااينتصوركهخوباينموضوعتأثيرچندانينبايدرويزندگيمونداشتهباشهپذيرفتم. تاالانهمهيچمشكليباهمسرمنداشتموايشوندرحزتوانشهمهچيزبرامفراهمكرده.تاحالاكه٤سالازازدواجمميگذرهخيييييلياحترامشونرونگهداشتم. همهچيزرواونطوريكههمسرمميخواستباهاشونتقسيمكردم . بعضيوقتاحتيبرايشامدونفريكههمسرمبيرونازخونهتداركميديددعوتشونميكردم. خيليخلاصهبگمدوستنداشتميهلحظهفكركننمندارمپسرشونروازشوندورميكنم. مخصوصاكهازكوچيكيپدرشونروازدستدادن. خواهرشوهرمزياداهلبيرونرفتننيست.... اهلورابطباجنسمخالفو ..... اينطوربرنامههاهمنيست.... كهالبتهعرفخانوادهاصلاچنيناجازهايروبهشنميده. راستشدختركاملابينقصيهوخيليخواهانازدواج. وليتابهحالحتييكخاستگارجديهمنداشته. وازاينموضوعخيليرنجميبره. منتابهحالسعيكردمهمهاينهارودرككنم.ولي... ايشونهرازگاهياخلاقهاييازخودشبروزميدهكهخيليمنوازارميده.... نمونشتوقعاتماليازبرادرش. بهاينصورتكهجيبماوبرادرمونبايديكيباشه..... طياينچندسالهمحرفهاييبهصورتتيكههايخيليبدبهمنوخانوادمانداخته. ( البتهجلويخودمن) منهرباربراياينكهمشكليايجادنشهازاينقضاياگذشتموسعيكردمعصبانيتگهگاهيشروبزارمپايكمبودهاش. خيليوقتاهمچونمادرشوهرممريضاحوالهستطبقخواستهشوهرممنيكسريكارهايخونهروانجامدادم. كهالبتهشاموشستشويهظرفهاهميشهبامنبوده.... ومنهممشكليبااينقضيهنداشتم. چونمادرشوهرمتونگهداريهدخترمكمكدستمهمنهموجودخواهرشوهرموناديدهميگرفتمتوكارخونهوسعيميكردمدرحدتوانمكارهايخونهانجامبدم. اينمبگمتهيهناهارهميشهبامادرشوهرمه. ببخشيدطولانيشدوليسعيكردمبتونيدزندگىمنروتصوركنيدكهبتونيدبهتربهمكمككنيدوامااتفاقيكهافتاد.


    چندروزپيشدخترممريضشدوتبشخيليبالارفت. ٦صبحمنوهمسرمبرديمشبيمارستانكهدكتورگفتبايدبستريبشه. خودمهمچندروزيبودوهستكهشديدامريضهستمودلدردهايناگهانيبهمامانندادهوليبهخاطرماهرمضانومريضيدخترماصلاوقتنكردممراجعهكنم. دخترموقتيمريضشدهشديدابهمنوابستهشدهومنحتيببخشيددستشوييكهبهسختيميتونمبرم. همشگريهميكنهوميخوادتوبغلمنباشه.... دوروزپيشكهرفتمپايينبزارمشپيشپدرشكهخودمبيامبالادسشوييبازشروعكردبهشديدتگريهكردنكهمنديگهنتونستمجلويخودمروبگيرموباسرعتاومدمپايينكهبرشدارموليشديداازدشتشكلافهشدهبودم. خواهرشوهرمكهعصبانيتمنروديداومدكهدخترموازدستمبگيرهوليمننذاشتم. وليكاملامشخصبودكهمنشءعصبانيتمنبهانهگيريوگريهبيوقفهدخترمبود . حتيهمسرمهمبودوهيچگونهدخالتينكردچونديدمنتواينچندروزچقدربيخوابيوخستگيكشيدم. بعدازاونقضيهدخترمواوردمبالاوالبتهسرشدادزدمهردوازخستگيخوابمونبرد. قبلازافطاربيدارشدمكهديدماشونهمهكارهاروكردهوبامنشديداسرسنگينهست... چندباريباهاشحرفزدموليخيليسردجوابمروميداد. تاديروزكهمهمانمشتركمونروكهالبتهخانمشدوستمنوفاميلمشتركمونهستبهخواستمندعوتكرديم. چونبالاخيليكوچيكهستوهمهماروبهعنوانيهخانوادهميشناسمكلامامهمونيهامونيكيهست . خلاصهاومدمپايينوديدميهسريچيزهاجابهجاشده. اومدمتويهالوازشپرسيدمكهجاروروكجاگذاشتي؟ديدمگوشيبهدستبهمنگاهكردوبيتوجهبهسؤالمنوانمودكردكهدارهباگوشيحرفميزنه..... مادرشوهرمكهمتوجهشدخواستراهنماييمكنه. كهمنگفتممادرجوممنازايشونپرسيدم. وليشديداعصبانيبودمازرفتارش....بعدازاونكهديدممادرشوهرمتنهاشدرفتمزشپرسيدمكهمشكلايشونچيه؟مناگراونروزعصبانيشدمعصبانيتمبادخترمبودهبهايشونهيچربطينداشته. كهديدمخودشاومدوباحالتخيليطلبكارانهگفتچيشدهچته؟گفتمحركتتخيليزشتبود. اگرناراحتيتمربوطميشهبهرفتاريكهمنبادخترمداشتمهيچدليليبرايناراحتيوبدرفتاريشمانميبينم. منبهتتوهينيكردم؟حرفبديازمنشنيدي؟مندارممثلشماتواينخانوادهزندگيميكنمواكثروقتمروباهاتونميگذرونم. شرايطخودمودخترمشديدابدبودهتواينچندروزوتوبايددركتخيليبيشترازاينباشه. البتهشديداعصبانيبودموليسعيكردمحرفامازقالباحترامخارجنشه. كهديدمروكردبهمادرشوهرموگفتبهشبگواحترامخودشرونگهدارهمنازشبزرگترمواينميخوادامروزكهمهمونداريممشكلدرستكنهاينجا. منمگفتمكسيكهميخوادمشكلدرستكنهشماهستيوگرنهمندليليبراياينرفتارتنميببنم. گذاشتمواومدمواحدخودم. وقبلازافطاربه٢ساعتاومدمپايينكهديدمايشونبرخلافعادتشونهمهچيزروامادهكرده. حتيمرغيكهكمقراربوددرستكنم.


    وكلاتااخرمهمونيپيشدستيميكردوهمهكارهاروخودشانجامميداد. كهتاالانهماينقضيهادامهداره. ناراحتيمنازاينبابتبودوهستكهباوجودتوهينهاييكهايشونقبلاوحتيهمين٣هفتهپيشبهمنكردنمناصلابهدلنگرفتموهمونطوركهگفتمسعيميكردمدركشكنموهمينكهايشونسرصحبتروبامنبازميكردمنخيليعاديباهاشصحبتميكردموميفهميدمازرفتارشپشيمونشدهوسعيدارهروابطروعاديبرگردونه. حالاناراحتيايشونورفتارزشتونبهخاطردليليكهاصلابهشونمربوطنبودخيليواسمسنگينهالبتهمنهردفعهكهازدستايشونناراحتميشدممتأسفانهاينناراحتيروفقطبرايهمسرمبازگوميكردموايشونهربارميگفتيهبهصورتمؤدبانهايجوابشروبدهياكلافراموشكنوحرفشرونياربالابينمونوبهخارطمنتحملشكن. ايناخلاقشهمينهوكاريشنميشهكرد. ديروزبعدازبگومگوييكهباهاشداشتمرفتموبههمسرمگفتمكهتاكيميخواياينطوريزندگيكنيوكيميخوايمستقلبشي؟تاكيبايدهرازگاهيايشوناعصابمنرواينطوريخوردكنهومنتحملكنم. حداقلبرويهدفاعيازمبكنبفهمممنمبراتاهميتدارم. يهتذكربهشبده . تحملاينشرايطبرامسختشده.... همسرمهمچنانساكتبود. فقطيكجملهگفتعزيزمخودتروناراحتنكن. ادميكهاخلاقشخوبنباشهادمبيارزشيهتوسعيكماهميتندي. وليتواونلحظههمشداشتمبهاينفكرميكردمكهچطوربخواماينروتحملكنم؟اگهازدواجنكنهچي؟اگهقرارباشهمثلبختكهمشسايشروزندگيمباشهچي؟خلاصههرچيفكرمنفيبودتوسرماومدواحساسكردمبهبنبسترسيدم.بههمسرمگفتمفلاني( يكيازفاميلهاكهشرايطشيكممشابهشرايطهمسرمه) فقطكاردرستيكردكهبهخاطرمستقلبودنشحتيباخانوادشجنگيد. اونمردبود( ميدونمحرفمبدبودوليخيييييليناراحتوكلافهبودم) كههمسرمشديداعصبانيشدوگفتكجابرمايناروولكنمبهامانخدا؟؟؟؟؟خانوادمن.... پدرمنيست.... بهتگفتمبهخاطرمنتحملكنمنقبلازازدواجنميدونستماينقرارهاينطوريرفتاركنهوگرنهميگفتمگوربابايازدواجوهرچيعشقه..... فكرميكنيمنپشيموننيستمازدواجكردمچندوقتيهبارهيميايشكايتميكنياونهمرعايتنميكنه؟؟؟؟صدبارگفتموجودشوناديدهبگيراصلاانگارنيست! مرديكهمادرخواهرشوولكنهواسهتوهممردنميشه! همهاينهاروداشتبادادميگفت. شرايطبديبود.....




    البتهبحثمونبيشترازاينبودكهاگهلازمبشههمهرومينويسم. وليمشكلالانمنرفتارهايخواهرشوهرمه.عليرغمتنبلييكهقبلاداشتنهمونطوريكهگفتمپيشدستيميكنههمهكارهاروخودشانجامبده... حتيكارهايهمسرمو. نميدونمچيتوسرشهولياحساسميكنمميخوادبگهاواينجاجايينداري. وميخوادوجههمنروخرابكنه.....بامادرشوهرمخيليعاديهستم. وليباهمسرمهمچنانسنگين. ايشونهمباهامسنگينهكهالبتهحيندعوابهمگفتمقايسهايكهكرديهيچوقتيادمنميره.


    شرايطمسختشدهميرمپايينميبينمهمهكارهاانجامشدستومنفقطميرمافطاركنمياسحريبخورم . ازاينكهتومسابقهباشمهمبدممياداحساسميكنمكاربچهگانهايه... ازلجولجبازيبدممياد. نميدونمچطوررفتاريداشتهباشم..... واقعاكلافم.


    رفتارمناسبوباسياستتواينشرايطچيه؟لطفافكرمستقلشدنرونكنيدچونهمسرمشديدامخالفه.

  2. کاربر روبرو از پست مفید تالين تشکرکرده است .

    باغبان (یکشنبه 21 خرداد 96)

  3. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array


    سلام

    به سختی زیاد متنتون را خوندم



    از اینکه شوهر شما به خواهرش داره حمایت اقتصادی میکنه جای تقدیر داره ،،،( احتمالا شرایط خانواده شوهر شما ،،شرایط خاصی هست )

    فقط به نظرم افراط و تفریط نباید صورت بگیره و درست مدیریت بشه .



    از طرفی شما باید مرز بین دخالت و حمایت را پیدا کنید در رابطه با خواهر شوهرتون .

    شاید خواهر شوهر شما نقش حمایتی داره و شما زیاد دارید زووم می کنید !



    از طرفی ما تسلطی به رفتار دیگران نداریم ،،،،ولی می تونیم به رفتار خودمون تسلط داشته باشیم ،،،

    می تونیم با رفتار خودمون جرقه ای در رفتار اونها داشته باشیم .

    لذا باید طوری مدیریت کنید که لجبازی صورت نگیره و برادر و خواهر و شما در مقابل هم قرار نگیرید .

    لذا حساسیت بیش از حد خوب نیست



    به نظرم در بنیان خانواده با جنگ چیزی درست نمیشه ،،،،

    با هم گفتگو کنید - شرایط را مدیریت کنید ،،،



    موفق باشید




    ویرایش توسط باغبان : یکشنبه 21 خرداد 96 در ساعت 15:25

  4. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 24 خرداد 96), فکور (دوشنبه 22 خرداد 96), جوادیان (دوشنبه 22 خرداد 96)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 24 بهمن 96 [ 20:44]
    تاریخ عضویت
    1396-3-21
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    714
    سطح
    14
    Points: 714, Level: 14
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 34 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها


    سلام

    به سختی زیاد متنتون را خوندم



    از اینکه شوهر شما به خواهرش داره حمایت اقتصادی میکنه جای تقدیر داره ،،،( احتمالا شرایط خانواده شوهر شما ،،شرایط خاصی هست )

    فقط به نظرم افراط و تفریط نباید صورت بگیره و درست مدیریت بشه .



    از طرفی شما باید مرز بین دخالت و حمایت را پیدا کنید در رابطه با خواهر شوهرتون .

    شاید خواهر شوهر شما نقش حمایتی داره و شما زیاد دارید زووم می کنید !



    از طرفی ما تسلطی به رفتار دیگران نداریم ،،،،ولی می تونیم به رفتار خودمون تسلط داشته باشیم ،،،

    می تونیم با رفتار خودمون جرقه ای در رفتار اونها داشته باشیم .

    لذا باید طوری مدیریت کنید که لجبازی صورت نگیره و برادر و خواهر و شما در مقابل هم قرار نگیرید .

    لذا حساسیت بیش از حد خوب نیست



    به نظرم در بنیان خانواده با جنگ چیزی درست نمیشه ،،،،

    با هم گفتگو کنید - شرایط را مدیریت کنید ،،،



    موفق باشید



    سلان باغبان عزيزز
    ببخشيد من پست اولم رو با استفاده از گوشیم نوشتم....
    شما یک توضیح کلی دادین.... و نگفتین تو شرایط پیش اومده چطور رفتار کنم

  6. کاربر روبرو از پست مفید تالين تشکرکرده است .

    باغبان (یکشنبه 21 خرداد 96)

  7. #4
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با سلام


    واقعیتش نوشتن متنی به این زیادی ،،اون هم با موبایل ،،،فقط از شما خانم ها بر می یاد ،،،،) ( چون خیلی حوصله و انرژِی می خواد )




    خیلی چیزهایی که شما فرمودید شاید بیشترش یه حس زنونه ست ،،،و من خودم ایرادی ندیدم ،،،،مثلا چه ایرادی داره خواهر شوهر شما همه چی سفره را آماده کنه :)


    حالا دور از این حرف ها ،،،چند تا پیشنهاد برای روبرو شدن با این مسئله :




    1) اول شرایط را بپذیرید ،،،یعنی اینکه قبول کنید اعضای خونواده شما این رفتارها را دارنند ( شوهر - خواهر شوهر و ....)



    2) سعی نکنید دیگران را تغییر بدید ،،،چون می دونید که آدم ها تغییر را قبول نمی کنند ،مگر اینکه مجبور باشند،،، و اون تغییر را لازم بدونند



    3) دنبال نصیحت کردن نباشید ،،،چون امکان کدورت و لجبازی بیشتر میشه



    4)دنبال رقابت با خواهر شوهرتون نباشید ،،،خودتون باشید و بذارید اون هم خودش باشه



    5)خط قرمز های رابطه خودتون با شوهرتون و زندگیتون را مشخص کنید و در صورت نیاز مودبانه با هم گفتگو کنید



    6) خیلی از این درگیرها ،،،به خاطر بی هدفی هست ،،،،،به شوهرتون یگید که کمک کنه ،،،خواهرش ،،،، حس استقلال و خود باوری کنه

    مثلا کمکش کنه کار پیدا کنه و یا مهارتی یاد بگیره و برا خودش یه هدفی بذاره



    7)خواهر شوهر شما ،، نباید حس کنه که شما برادرش را ازش گرفتی ،،،،باید مهر شما به دل او ،،و مهر او به دل شما بشینه :)،،،،،،لذا با هم بیشتر صمیمی بشید .



    8) تو غذا و آشپزی هم یه برنامه ریزی کنید که مثلا هفته ای 4 بار من درست کنم ،،،3 بار شما :)،،،این غصه نداره که




    ..................................


    در این جور شرایط باید هوش احساسی خودمون و روش های مهارت های ارتباطی را خوب یاد بگیریم .

    امکان داره خواهر شوهر با رفتار والدانه یا کودکانه ،،،،،کودک وبالغ شما را بزنه ،،،،، ،،،،ولی شما باید بالغ درونتون را فعال کنید ،،،،و با بالغ ،،،،،والد و کودک درونتون را کنترل کنید

    و به خودتون بگید شرایط سختی داره ،،،و تو زندگیش ناراحته ،،،،!




    ..................................


    بالاخره یه سختی هایی هست ،،مادر من هم 10 سال،،، پیش مادربزرگم و عمه هام بود ،،ولی خیلی خوب مدیریت کرد .

    برای همین با این دغدغه ها آشنا هستم ،،،،به خاطر درد و دل های مادرم .




    از آقای مدیر و دیگر دوستان هم مشورت بگیرید .


    موفق باشید.


    ویرایش توسط باغبان : یکشنبه 21 خرداد 96 در ساعت 19:20

  8. 2 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 24 خرداد 96), نیلوفر:-) (چهارشنبه 24 خرداد 96)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 فروردین 03 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    813
    امتیاز
    25,800
    سطح
    96
    Points: 25,800, Level: 96
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 550
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,581

    تشکرشده 2,291 در 742 پست

    Rep Power
    203
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط تالين نمایش پست ها
    مشكلالانمنرفتارهايخواهرشو هرمه.


    شرايطمسختشدهميرمپايينميبينمهمهكارهاانجامشدستومنفقطميرمافطاركنمياسحريبخورم .

    ب
    هتر!!!!
    همه از خداشونه !!!
    غذاتونو که میل کردین خیلی شیک و مجلسی تشکر کن پاشو بیا بالا با همسرت خلوت کن!



    ازاينكهتومسابقهباشمهمبدممياداحساسميكنمكاربچهگانهايه... ازلجولجبازيبدممياد.



    نميدونمچطوررفتاريداشتهباشم..... واقعاكلافم.

    چون ایشون الان اینجوری دوست داره پس راحتش بزار
    وگرنه تو حالت عادی حس بد جنسی به ادم دست میده . شما باید به انداره خودتون ار کارها سهیم
    بشی که البته ظاهرا تا قبل ار این شما ریاده روی میکردید

    شما لبخند داشته باش همیشه. مهمون اومد تعریف کن که این دستپخت فلانیه و ...
    حس مهم بودن بهش بده


    رفتارمناسبوباسياستتواينشرايطچيه؟
    سیاست اینکه به روی مبارک نیارید که ی نفر سر سنگینه!!شما چرا به خودت میگیری؟!!

    غذا رو اون درست کرده بگو وای خدای من چه خوشمره شده من درست میکردم اینجوری نمیشد
    دست گلت درد نکنه خواهر شوهر!!


    واما ی چیز فوق مهم....... چرا میگید مشکل من خواهر شوهرمه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    مسئله شما الان باید همسر تون باشه که متاسفانه .....

    خیلی دلم براشون سوخت که گفتید گفتن من صد بار گفتم نادیده بگیر.....به خاطر من.....عزیزم..........

    شما خودتون هم شخصیت حامی دارید وگرنه این همه سال دووم نمی اوردید قبل ار ازدواج هم قبول کردید شرایطو پس....

    عجالتا خواهر شوهر و بی خیال شید به همسر برسید

    باید کلی تلاش کنید تا ار دلش دربیارید حرف ی که زدید
    بگید اون لحظه عصبانی بودم وگرنه اگه خدایی نکرده بلا نسبت مرد نبودی که این همه سال باهات زندگی نمیکردم.......پدربچه می و فلان......


    سرچ کنید کلید مرد دکتر حبشی رو گوش کنید حتما


    حیفه واقعا زندگیتون . شما خودتون هم مادر و همسر خوبی هستید
    خیلی نکات مثبت تو زندگیتون بود قدر بدونید

  10. 4 کاربر از پست مفید الهه زیبایی ها تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 24 خرداد 96), maryam.mim (دوشنبه 22 خرداد 96), فکور (دوشنبه 22 خرداد 96), نیلوفر:-) (چهارشنبه 24 خرداد 96)

  11. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 فروردین 03 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    813
    امتیاز
    25,800
    سطح
    96
    Points: 25,800, Level: 96
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 550
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,581

    تشکرشده 2,291 در 742 پست

    Rep Power
    203
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط تالين نمایش پست ها


    نميدونم چي توسرشه

    هیچی تو سرش نیست می خواد دوسش داشته باشن

    ولي احساس ميكنم ميخوادبگه اواينجاجاي ينداري. وميخواد وجهه منروخراب كنه.....

    شما خانم اون خونه ای!!!!!!مادر ی بچه ای!!!!!
    چطور جایی نداری؟؟؟
    نگران نباش مهارت هاتو بالا ببر وجه ات خراب نمیشه

    ب امادرشوهرم خيلي عادي هستم. وليب اهمسرم همچنان سنگين.


    ايشون هم ب اهام سنگينه كه البته حين دعوابهم گفتم قايسه اي ك هكردي هيچوقت يادم نميره.

    این هشدارو جدی بگیرید
    بجنب ی فکر اساسی براش بکن!!!
    میشه درستش کرد

    ویرایش توسط الهه زیبایی ها : دوشنبه 22 خرداد 96 در ساعت 04:43

  12. کاربر روبرو از پست مفید الهه زیبایی ها تشکرکرده است .

    نیلوفر:-) (چهارشنبه 24 خرداد 96)

  13. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 آبان 01 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1394-3-19
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    10,609
    سطح
    68
    Points: 10,609, Level: 68
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 241
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    241

    تشکرشده 267 در 138 پست

    Rep Power
    55
    Array
    سلام عزیزم

    بهت تبریک می گم که تا به حال تونستی با این رایط به خوبی زندگی کنی

    در مورد رفتار با همسرت:

    ایشون رو اصلا قاضی نکن بین خودت و خواهرش.
    اصلا سرش غر غر نکن که چرا خوهرت رفتارش اینطوریه.
    اصلا دعوای حونه مادرشو نیار خونه خودتون بذار خونه براش محل آرامش باشه.



    در مورد رفتار با خواهرشوهرت:

    در مقابل رفتارهاش و نیش و کنایه هاش اگه تونستی جواب محترمانه بده و گرنه سکوت کن حرفارو باد می بره.

    درکش کن اون شرایط خاصی داره و از نوع نوشتنت معلومه که شرایطش رو درک می کنی.

    برای انجا کارهای خونه در حضور مادرشوهرت برنامه ریزی کنید با خواهرشوهرت و سعی کنید بهش عمل کنید.

    الانم که داره تنهایی کارهارو می کنه خودش بذار بکنه فک نمی کنم چیزی توی سرش باشه و به گفته الهه زیبایی عزیز شما جایگاه خودتو داری و کسی نمی تونه اون رو ک رنگ کنه.

    از دست پختش تعریف کن و ازش تشکر کن و اگه جواب نداد اصلا برات مهم نباشه خودشو توی جمع خراب می کنه.

    نوشته بودین که همسرتون برانامه شمام دونفره که بیرون میذاره شما اونها رو هم دعوت می کنی به نظر من همیشه این کارو نکن و به برنامه همسرت احترا بذار شاید ایشون دوست داره یه شب با هم شام تنها باشید.
    به نظرم اصرار برای مستقل شدن شاید خوب نباشه ولی شما کم کم یه کاری کن سفرتون توی خونه خودتون باشه.در مورد درخواست کردن این موضوع هم شتاب زده عمل نکن و کم کم عمل کن و سخن رانی کلید مرد دکتر حبشی رو گوش کن در زمینه نوع درخواست کردن توصیه های مفیدی کردن.

    موفق باشی

  14. 3 کاربر از پست مفید *مونا* تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 24 خرداد 96), فکور (دوشنبه 22 خرداد 96), نیلوفر:-) (چهارشنبه 24 خرداد 96)

  15. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام
    راستش همونجور که بقیه کاربرها گفتن فکر می کنم اول باید روی شوهرت زوم کنی و از دلش دربیاری
    شاید بهتر بود از اول در این حد غیر مستقل زندگی نمی کردید مثلا دو روز در هفته سفره مشترک می داشتید و نه هر روز

    ولی الان صحبت این نیست و صحبت سر حرفهای نادرستی هست که از روی عصبانیت به شوهرت زدی مقایسش کردی و بهش گفتی مرد نیست

    فکر کنم حداقل یه پروسه 20 روزه نیاز داشته باشه که به حالت عادی برگرده
    یکهو کل روش زندگیشو زیر سوال بردی

    میتونستی ازش بخوای که استراتژی هایی رو از این به بعد در نظر بگیره که برخورد و اصطکاک شما کمتر بشه مثلا کم کردن دفعات دور هم جمع شدنتون ولی اینکه با یکی دیگه مقایسش کردی و گفتی که اون مرد هست خیلی کار غلطی بوده

    خواهرشوهرت کارها رو خودش می کنه چه بهتر
    یه خرده استراحت کن اگرم جایی عنوان کرد بگو احساس کردم که شما اینجوری که چند روزی کارها رو انجام بدی حس بهتری داری و راحتت گذاشتم

    نباید به روش می آوردی در این حد
    اگر سرسنگین بودنشو نادیده می گرفتی و عادی برخورد می کردی این موضوع رسمیت پیدا نمی کرد و خودش بعد یه مدت خسته می شد.

    باید یواش یواش از شوهرت بخوای روشهایی رو در پیش بگیره که شما در عین حال که نزدیک هستید و روابط خوبی دارید کمی مستقل تر باشید انقدر توی حلق هم نباشید که سرسنگین بودن یکی در این حد باعث ناراحتی فرد دیگه بشه

    ولی باید راهشو پیدا کنی
    با مقایسه و تحقیر و توهین دیگه پیش نرو

    خودتو جای شوهرت بذار چه حسی پیدا می کنی وقتی اینجوری بین خواهرت و همسرت قرار بگیری یه خرده درکش کن

    خوبی سیستم اینه که ظاهرا مادر همسرت آدم خوبیه و آزار نداره اون مهمه
    اولویتهات
    1- برطرف کردن کدورت شوهرت
    2- ایجاد استقلال نسبی به مرور زمان و کاملا تدریجی بدون دعوا مرافع

    یه چیز دیگه حرفهای همسرت توی دعوا رو دیگه مرور نکن اون به خاطر جواب دادن به شما و کم نیاوردن گفته که از ازدواجش پشیمونه این حرفو زیاد جدی نگیر
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  16. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 آبان 01 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1394-3-19
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    10,609
    سطح
    68
    Points: 10,609, Level: 68
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 241
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    241

    تشکرشده 267 در 138 پست

    Rep Power
    55
    Array
    با سلام و احترام

    دوست عزیز اینکه به همسرت اون جمله رو گفتی و مقایسش کردی اشتباه بوده و الانم سعی کن آشتی کنید و با همسرت بشینید دو نفری حرف بزنید و ازش عذرخواهی کن و بگو عذر می خوام که اون روز شما رو با اون آقا مقایسه کردم شرایط روحی مناسبی نداشتم.من خواهرت رو خیلی دوست دارم ولی گاهی یه سری از رفتاراش باعث ناراحتیم می شه و حس بدی پیدا می کنم.
    تو بهترینی برا من.

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 24 بهمن 96 [ 20:44]
    تاریخ عضویت
    1396-3-21
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    714
    سطح
    14
    Points: 714, Level: 14
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 34 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها

    با سلام


    واقعیتش نوشتن متنی به این زیادی ،،اون هم با موبایل ،،،فقط از شما خانم ها بر می یاد ،،،،) ( چون خیلی حوصله و انرژِی می خواد )




    خیلی چیزهایی که شما فرمودید شاید بیشترش یه حس زنونه ست ،،،و من خودم ایرادی ندیدم ،،،،مثلا چه ایرادی داره خواهر شوهر شما همه چی سفره را آماده کنه :)


    حالا دور از این حرف ها ،،،چند تا پیشنهاد برای روبرو شدن با این مسئله :




    1) اول شرایط را بپذیرید ،،،یعنی اینکه قبول کنید اعضای خونواده شما این رفتارها را دارنند ( شوهر - خواهر شوهر و ....)



    2) سعی نکنید دیگران را تغییر بدید ،،،چون می دونید که آدم ها تغییر را قبول نمی کنند ،مگر اینکه مجبور باشند،،، و اون تغییر را لازم بدونند



    3) دنبال نصیحت کردن نباشید ،،،چون امکان کدورت و لجبازی بیشتر میشه



    4)دنبال رقابت با خواهر شوهرتون نباشید ،،،خودتون باشید و بذارید اون هم خودش باشه



    5)خط قرمز های رابطه خودتون با شوهرتون و زندگیتون را مشخص کنید و در صورت نیاز مودبانه با هم گفتگو کنید



    6) خیلی از این درگیرها ،،،به خاطر بی هدفی هست ،،،،،به شوهرتون یگید که کمک کنه ،،،خواهرش ،،،، حس استقلال و خود باوری کنه

    مثلا کمکش کنه کار پیدا کنه و یا مهارتی یاد بگیره و برا خودش یه هدفی بذاره



    7)خواهر شوهر شما ،، نباید حس کنه که شما برادرش را ازش گرفتی ،،،،باید مهر شما به دل او ،،و مهر او به دل شما بشینه :)،،،،،،لذا با هم بیشتر صمیمی بشید .



    8) تو غذا و آشپزی هم یه برنامه ریزی کنید که مثلا هفته ای 4 بار من درست کنم ،،،3 بار شما :)،،،این غصه نداره که




    ..................................


    در این جور شرایط باید هوش احساسی خودمون و روش های مهارت های ارتباطی را خوب یاد بگیریم .

    امکان داره خواهر شوهر با رفتار والدانه یا کودکانه ،،،،،کودک وبالغ شما را بزنه ،،،،، ،،،،ولی شما باید بالغ درونتون را فعال کنید ،،،،و با بالغ ،،،،،والد و کودک درونتون را کنترل کنید

    و به خودتون بگید شرایط سختی داره ،،،و تو زندگیش ناراحته ،،،،!




    ..................................


    بالاخره یه سختی هایی هست ،،مادر من هم 10 سال،،، پیش مادربزرگم و عمه هام بود ،،ولی خیلی خوب مدیریت کرد .

    برای همین با این دغدغه ها آشنا هستم ،،،،به خاطر درد و دل های مادرم .




    از آقای مدیر و دیگر دوستان هم مشورت بگیرید .


    موفق باشید.
    ممنون باغبان عزيز. من تا الان سعي كردم همه نكاتي كه ذكر كردين رو رعايت كنم. به جز اينكه بشه ايشون رو متقاعد كرد به هدفي غير از ازدواج فكر كنه. همسرم هميشه بهش پيشنهاد ادامه تحصيل ميده ولي بي فايدست....جالب اينجاس كه حتي براي همين ههدفي كه داره هيچ قدمي برنميداره. همش توي خونه نشسته و منتظره كلملا سنتي و با وجود واسطه ازدواج كنه. اينم بگم از لحاظ ظاهري بي نقصه. تحصيل كرده هم هست.... اينكه گفتين مادرتون هم اين شرايط رو گذرونده كمي ارومم كرد. بعضي وقتها فكر ميكنم با وجوده اينكه همسرم خيييلي خصوصيتهاي مثبتي داره.... ولي هيچ دختري هم حاضر نميشد با اين سيكي كه ايشون ميخواد زندگي كنه. اين كمي من رو ازار ميده .


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:50 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.