به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 خرداد 96 [ 08:10]
    تاریخ عضویت
    1396-3-15
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    44
    سطح
    1
    Points: 44, Level: 1
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    Icon18 رفتارها و گفتارهای ضد نقیض خواستگارم و مشکلات شخصی خودم

    سلام
    من خواستگار دارم، ما مشکلی نداشتیم تا اینکه یکسری رفتارهای خواستگارم منو اذیت کرد.
    به جرأت در منزلمون من از سایرین بیشتر متوجه اتفاقات میشم و دوست ندارم سر خودمو گرم کنم و گول بزنم خودمو!
    الان در وضعیتی هستم والدینم ازم تعهد گرفتن که با خواستگارم خیلی مهربان تر باشم. میگن تو خشونت داری
    من خشونت ندارم ناراحت رفتارها و گفتارها میشم و بحق هست این ناراحتی، بعد خانواده حمایتم نمیکنن، مجبوراً و از سر ترس از شکست و تنهایی و خودخوری...باز بسمت اون شخص کشیده میشم... میگن اگر بده پس چرا میری طرفش. من میگم آقا جون دوستش دارم ولی از رفتارش ناراحتم . واسه هر ناراحتی که نمیشه رها کرد. بعد از این ور میان میگن نه تو خشنی!
    من مدتهاست متوجه شدم خواستگارم با من صادق نیست،مثلا الان میبینم تو اینستا یکی رو لایک کرده، یکساعت دیگه میگه نه ! ما از صبح مهمونی بودیم اینترنت نداشتم!
    مثلا میگه برم سر کار، از اون ور با دوستاش رفته کوه عکس گرفتن.
    (پسر بدی نیست و با محبته نمیدونم از ترس من نمیگه کجا میرم و چکار میکنم یا چیزای دیگه)
    (خب من بهش گفتم رفیق بازی ممنوع، دور و بر دخترا و زنا رفتن ممنوع(تو مجازی) )
    مثلا وقتی بحثمون میشه اصلا سراغم نمیاد... تا من برم سراغش، خیلی مغروره، بعضی رفتارهای زندگی مشترک رو نمیدونه)
    خیلی چیزا رو پنهان میکنه، دروغ میگه ...
    خواستگارم ۲۷ سالشه و من ۲۹ .
    نمیدونم چرا صادق نیست و چرا مغروره... البته تو ناز و نعمت بزرگ شده. هر وقتم حرف میزنیم تهش بحثمون میشه... خانوادم میگن تقصیر توئه زبونت رو جمع کن.
    بمن میگه خارج رفتم فلان سال، بعد همون سال متوجه میشم ایران تشریف داشته... نمیدونم چکارش کنم واقعا
    دفعه پیش میگفت بیمارستانه آنفلوانزا گرفته، بعد مثلا یه شب تا فردا عصر موندن اونجا، جالبه همون شب حضورش در تلگرام درخشان بود...
    همیشه بهم ابراز علاقه میکنه، بارها قهر کردم سعی کردم این علاقه رو قیچی کنم و ترکش کنم، اما از شدت تنهایی و بدبختی و علاقم بهش باز برگشتم پیشش....
    ما مثل اونا نیستیم یه خونواده که بسختی خرجمون رو کنار میذاریم، خونه نداریم و تو یه جای تجاری که متعلق به عموم هست زندگی میکنیم. خانواده اصیلی هستیم ولی خب از اسب افتادیم و کاریشم نمیشه کرد. میگن شوهر کن برو از این وضعیت نجات بده خودت‌و.. راستم میگن من خواستگار ندارم علی رغم ظاهر و قیافه خوبم.. خب مردم دنبال چیزای دیگن.. ثروت و تحصیلات عالی، قیافه آنچنانی...میدونم اگر رد کنم و یا با خودم بجنگم سرنوشتم تنهایی مطلق هست بدون امید به فردا. پولی دارم زندگیمو بگذرونم اما تنهاییمو نه...
    میگم بهم بزنم آشناییمو فرداش میگم نه نزنم...یک روز ازش جدا میشم واسم میشه ده روز
    والدینم میگن دندونت رو روی جیگرت بذار اومد و خواستی نامزد بشی ما تحقیق میکنیم بد بود ردش میکنیم

    اصلا نمیدونم رفتار درست چیه....

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 خرداد 96 [ 08:10]
    تاریخ عضویت
    1396-3-15
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    44
    سطح
    1
    Points: 44, Level: 1
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    یعنی عاشقتونم که از صبح ده بار آنلاین شدین و دارین نگاه میکنین.
    انگار کسی نیست اینجا
    ایشون هر لحظه دروغ میگه و داره بهم اثبات میشه.خانوادم بزور میخوان شوهرم بدن و من که دلبستگی شدید عاطفی دارم
    بهترین راه همون دعوای شدید امشبم و بهم زدن هست یا خودکشی خودم
    ویرایش توسط عطر یاس : دوشنبه 15 خرداد 96 در ساعت 19:21

  3. کاربر روبرو از پست مفید عطر یاس تشکرکرده است .

    Ramin231 (دوشنبه 15 خرداد 96)

  4. #3
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    خانواده ات در مورد اخلاقت ( به نظرم) درست می گن. تو نوشته هات هم مشخصه.
    حتی از لحن نوشته هات، من یادم افتاد که شما قبلا هم اینجا تاپیک داشتی. تو متنت حالت تدافعی، پرخاشگر و خشنی دیده می شه.

    به جای مقاومت کردن در مورد این موضوع روش کار کن.
    اگه می تونی برو مشاوره. اگه نمی تونی خودت با کتاب خوندن و مطالعه تو اینترنت و غیره ... سعی کن مشکلاتت را کمتر کنی و آروم بشی.

    ------------------------------
    در مورد خواستگارت هم ... به قول خانواده ات، فعلا که خواستگاری نیومده.
    اگه فکر می کنی مناسب نیست چه اصراریه. تمومش کن.
    شایدم همونطور که در مورد کار و اینستا و ... دروغ می گه، در مورد خواستگاری هم دروغ بگه و اصلا نیاد.

    ولی خب اگه زیاد پاپیچش بشی دروغهاش بیشتر می شه.
    اگه فکر می کنی دروغ می گه و اونطوری که می خوای نیست، تمومش کن بره.
    با گفتن بهش، فقط پنهان کاریش بیشتر می شه.
    بچه ی دو ساله نیست که شما بهش بگی و ایشون تربیت بشه !
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  5. 5 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 15 خرداد 96), Ramin231 (دوشنبه 15 خرداد 96), نیلوفر:-) (دوشنبه 15 خرداد 96), حیاط خلوت (سه شنبه 16 خرداد 96), عشق آفرین (دوشنبه 15 خرداد 96)

  6. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    نه دوستان به شما بدهکارن و نه شما طلبکار که وظیفشون باشه جواب تاپیک شما را بدن دوستان لطف میکنن و احتمالا چیزی اون لحظه به ذهنشان نمیرسه بیان بکنند بانو

    ایشون دوسال کوچکتره شما هدف درستی برای ازدواج کردن ندارید ببخشید رک میگم حداقل من یکی قانعم نمیکنه و اینکه قصد خودکشی دارید حتی در حد حرف این اصلا خوب نیست اصلا
    بشخصه خودم اوایل اومدم همدردی بیشتر مقالات سایت را خواندم اکثر دوستان قدیمی همدردی هم همینطور اینطوری نتیجه بهتری میگیرید وگرنه این خواستگار یا اون خواستگار نداره و مسئله کلی تر هستش
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  7. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    نیلوفر:-) (دوشنبه 15 خرداد 96)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 خرداد 96 [ 08:10]
    تاریخ عضویت
    1396-3-15
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    44
    سطح
    1
    Points: 44, Level: 1
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    سلام

    خانواده ات در مورد اخلاقت ( به نظرم) درست می گن. تو نوشته هات هم مشخصه.
    حتی از لحن نوشته هات، من یادم افتاد که شما قبلا هم اینجا تاپیک داشتی. تو متنت حالت تدافعی، پرخاشگر و خشنی دیده می شه.

    ه !
    شما اشتباه یادتون افتاده . این سرک کشیدن نیست؟‌شاید کسی مشکلی داره بخواد طور دیگه عنوان کنه و جور دیگه ای پا به این تالار بذاره.اینطور نیست ؟
    در ثانی اخلاقم بده؟ اومدم اینجا کمی درستش کنم اگر هنری دارین رو‌ کنین و مطلبی ارزشمند بنویسین، بجای حرفای کلیشه ای

    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    درود بانو

    نه دوستان به شما بدهکارن و نه شما طلبکار که وظیفشون باشه جواب تاپیک شما را بدن دوستان لطف میکنن و احتمالا چیزی اون لحظه به ذهنشان نمیرسه بیان بکنند بانو
    درود خاله قزی
    من نگفتم دیگران وظیفشونه اما ساده گذشتنم هنر نیست والا
    در ضمن اهل خودکشی نیستم کلا مخالفم با این مسئله اینجوری نوشتم بلکه دو نفر بیان که اومدن.... بهترین راهی که میشه فریاد زد بابا بیاین!( آماده ازدواجم هستم چون به حد کافی درک و شعورم از این مسئله دارم ولی گیر کردم همین)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 اردیبهشت 99 [ 17:23]
    تاریخ عضویت
    1395-11-13
    نوشته ها
    125
    امتیاز
    4,990
    سطح
    45
    Points: 4,990, Level: 45
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 160
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    532

    تشکرشده 229 در 100 پست

    Rep Power
    31
    Array
    سلام...
    خانم عطر یاس، مطلبتون رو مطالعه کردم...

    یک سری نکته به ذهنم رسید که عنوان میکنم، انشاءالله برای شما مفید باشند:
    1) در روابط عاطفی، کلماتی مثل " ممنوع" ، "باید" و از این قبیل نداریم...
    شما نباید فرد مقابل رو چک کنی. هر انسانی اگر بدونه با حرف راست و صداقت مشکل حل میشه، هیچگاه تن به دروغ نخواهد داد..قطعا ایشون عادتی مثل بد اخلاقی و عکس العمل های تند از شما سراغ دارند که ترجیح میدن به شما دروغ گفته و عذاب وجدانش رو تحمل کنند.

    2) اگر پدر و مادر، دوستان، افراد حاضر در انجمن و به طور کلی، هر فردی نسبت به شما برداشتی داشت، قضاوت خودشه ولی بدونید از اینکه شما رو بداخلاق یا تندرو خطاب کنند نفعی نمیبرند... هر آنچه ببینن عنوان میکنن و حتما حسشون از برخورد شما اینه که چنین برداشتی رو بیان میکنن. خواهش میکنم ناراحت نشید... بجای این موضوع، باید یک سری کتاب مثل "مردان مریخی، زنان ونوسی" یا کتاب " نیمه تاریک وجود" رو مطالعه کنید تا بهتر خودتون رو تغییر بدید و مهمترین موضوع اینه که مرد هارو بشناسید...

    3) شما یک مادر برای شوهرتون نیستید و حق ندارید ایشون رو مطابق میل خودتون تغییر بدید. سن کمتر ایشون حتما مسئله ساز میشه ولی شما باید با سیاست زنانه ایشون رو سمت خودتون بیارید نه با مدیریت مردانه!
    وضع قانون، مدیریت منطقی و خشک، ایجاد باید و نباید ها و ... موضوعاتی هستند که از جانب خانم ها نباید مطرح بشن... این مسائل جنبه مردانه دارند. مرد ها برای فرار از این خشکی ها به حس آرامش دهنده خانم خودشون نیاز دارند. نباید جلوی همسر هم همون منطق خشک مردانه یا قانون های بدون عاطفه رو ببینند.
    =========================================
    شما با همه وجود به ایشون علاقه دارید... لطفا در این مرحله که هنوز هیچ تعهد و قانونی برای شراکت در زندگی تعیین نشده، همونطور که والدین فرمودن، تحمل کنید و موضوع رو رسمی کنید. در هنگام آشنایی و ازدواج، امکان تحقیق، صحبت درست و ... وجود خواهد داشت.
    =========================================
    رفتار درست اینه که عطوفت زنانه رو بیشتر کنید و بجای زیرسوال بردن تمام کارهای مرد، به اون بها بدید...
    این مرد، برادر کوچک یا پسر شما نیست...
    هیچوقت دنبال مچ گیری نباشید، اگر میدونید دروغ گفته، دنبال ثابت کردن نباشید... دنبال دلیلش بگردید...

  10. کاربر روبرو از پست مفید Ramin231 تشکرکرده است .

    نیلوفر:-) (سه شنبه 16 خرداد 96)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چطور باید از اینجایی که هستم خلاصی پیدا کنم؟
    توسط آناهیتا۲۷ در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 23 تیر 97, 21:25
  2. آیا دوستم به من حسادت میکنه؟آیا از رفتاراش به خواستگارم منظور خاصی داره؟؟؟یا من حساسم؟؟؟
    توسط mohanna در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 بهمن 93, 21:03
  3. پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 اردیبهشت 92, 09:33
  4. چه مدت منتظر خواستگاری شخصی بمانم؟
    توسط yaaldaa در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 11 مهر 91, 23:24
  5. آشنایی از طریق اینترنت با شخصی که از قبل می شناسمش درسته؟
    توسط farzaneh63 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 تیر 90, 16:13

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.