سلام به همه ی دوستان عزیزم
بدون حاشیه میرم سر اصل مطلب...راتسش اصل مطلب رفتارای عجیب مادرم نسبت به منه
نمیدونم چرا اما یه سالی میشه که حس میکنم مادرم از من متنفره...اینو از یه سری رفتار هایی که از خودش نشون می ده فهمیدم
مقلا با خواهر کوچیکم خوش برخوردو صمیمی رفتار میکنه و قربان صدقش میره ،بعد رفتار منو زیر نظر میگیره که ببینه آیا من حسودی می کنم یا نه ؟
یا اینکه وقتی با هاش حرف می زنم با بد خلقی و بی حالی جوابمو می ده ولی همینکه خواهرم باهاش صحبت میکنه ..اصلا متحول میشه و با مهربانی و تن صدای نازک جوابشو می ده و معمولا جلوی من هم باهاش خوش برخورد تره!!!!!
نمیدونم چرا وقتایی که شادم یا حالم خوبه ...دوست داره یه کاری بکنه که تو ذوقم بخوره ... مثلا وقتی براش یه چیزی رو تعریف می کنم ...با حالت بی تفاوتی واسم پشت چشم نازک میکنه و دوست نداره من کلا پیشرفت کنم.....قبلا اینطوری نبود..
راستش و بخواین اصلا یادم نمیاد که مادرم کی ازم تعریف و تمجید کرده ...نه واسه کاری تشویقم میکنه نه حمایتم میکنه...حتی اگر کار خفنی هم انجام بدم بازم با گرفتن یه ایراد الکی تحقیرم میکنه...و اینم اضافه کنم که جلوی دیگران با من طوری رفتار میکنه که انگار من احمقم....
کلا حس میکنم بهم حسادت میکنه ..
وقتی تو یه مهمونی دارم صحبت میکنم به زور مییخواد ضایم کنه یا اینکه رشته ی کلامو ازم بگیره
....بعد میگن چرا اعتماد به نفس نداری؟خدایی من اعتماد به نفسو باید از کی یاد بگیرم؟
خلاصه خیلی ناراحتم...اخه کی همچین مادری رو میتونه تحمل کنه...البته منم هر وقت باهاش تو یه موضوع مخالف باشم سریع نظرمو میگم و گاهی به یه کل کل ساده ختم میشه
مادرم از اون دسته ادمایی که مثلا نمیخواد جلوی یه بچه کم بیاره حتی اگه اشتباه فکر کنه
به نظرتون باید چیکار کنم.... گاهی اوقات با خودم میگم ای کاش میرفتم دانشگاه یکی از شهرستانهای دور تا اینطوری ماهی یه بار ببینمش.....
واقعا رفتارش بچه گانس...همش میخواد مثل بچه ها حرص منو در بیاره و واسه این از خواهر کوچیکم استفاده می کنه
اعصابم خورد شد تا اینا رو نوشتم چون واقعا برام سخته .....لطفا راهنماییم کنید
ممنون
علاقه مندی ها (Bookmarks)