به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 خرداد 96 [ 11:05]
    تاریخ عضویت
    1396-2-26
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    118
    سطح
    2
    Points: 118, Level: 2
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    اختلاف با خانواده در انتخاب همسر

    اختلاف با خانواده در انتخاب همسر
    با سلام
    مدت سه سالي هست با آقايي كه قبلا ازدواج ناموفقي داشته دوست هستم. همه جوره از لحاظ اخلاق و خانواده و فرهنگ بهش اطمينان دارم و قبولش دارم. اصلا اوايل صحبت ازدواج نبود بخاطر همين مسئله جداييش. خودمم از لحاظ خانواده و تحصيلات و موقعيت در جايگاهه خوبي هستم. اما بعد از مدتي با شاخت و ارتباط بيشتر بهش علاقمند شدم. حتي خانواده ي اون آقا كاملا در جريان رابطه ما بودن و بخاطر ترس از شكست مجدد بيشتر با من در ارتباط بودن تا شناخت پيدا كنن. خب به مرور اين مسئله جدايي براي من كاملا بي اهميت شد و شخصيت و فرهنگ اين آقا برام پررنگ شد. دليل جداييشم برام كاملا موجه بود. از خانواده خودم مادرم كم و بيش در جريان قرار گرفت و مخالفت خودش رو اعلام كرد. اما با گذشت زمان و صحبت و دليل آوردن كه واقعا يه ازدواج ناموفق دليل بر بد بودن كسي نيست تقريبا متقاعد شد. تا اينكه بالاخره چند روز قبل براي خواستگاري اجازه گرفتن و با بزرگتراش اومدن. اما الان مادرم بيشتر سر ظاهر اين آقا مشكل دارن و مخالفت ميكنن. و ميگن تو بعدا ظاهرش روت تاثير ميزاره و حرف ديگران باعث دلسرديت ميشه. اين آقا از لحاظ اندامي و قدي ازمن كه قدم 165 هست تقريبا يكي دوسانتي بلندترن. شايد بشه گفت هم قديم. و از لحاظ جثه هم تقريبا هم انداميم و ايشون نسبت به آقايون ديگه كمي ريز نقشتر هستن. البته نه لاغر فقط استخون بنديشون كمي كوچكتره
    مادرم تاكيد داره كه شما همديگه رو نميتونين خوشبخت كنين و بعدها ممكنه با گفتن اطرافيان كه انتظار دارن همسرت سطح بالاتري باشه دلسردت ميكنه و هم به اون بنده خدا بيشتر آسيب ميزني با شكست دوم هم خودت. بماند كه مادرم هم با يه برخورد به دلش ننشسته اين آقا
    خيلي برام سخت شده، نميدونم بايد چكار كنم و كار درست چيه!! از طرفي دوسش دارم و از همه لحاظ ميپسندمش و قبولش دارم ،سه سال با اميد و برنامه ريزي براي يه زندگي پيش رفتيم ،از طرفي ميترسم حرف مادرم منطقي و درست باشه. خب طبيعتا ما سه سال شب و روز باهم در ارتباط بوديم و اسيب جدي ميخوريم ولي دلم ميخاد كه همسري كه انتخاب ميكنم مورد قبول خانوادمم باشه و دوسش داشته باشن. نميدونم ملاك رو شخصيت اين آقا و فهمش و علاقمون بزارم يا ديد و نگاهه ديگران!!؟؟
    بنظرتون چكار كنم چه راهي رو پيش بگيرم !!؟؟ عقل چي ميگه!!؟ احساس چي
    خدا هيچكسي رو اينجوري تو منگنه نزاره انشاالله

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 اسفند 96 [ 17:44]
    تاریخ عضویت
    1396-2-27
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    857
    سطح
    15
    Points: 857, Level: 15
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 10 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    توصیه میکنم،عجولانه تصمیم نگیرید.زندگی کردن با کسی که بهش علاقه نداشته باشید،خیلی سردی میاره...اگه به انتخابتون و سلامت اون آقا و وفاداریش،یقین دارید،صبر کن تا خانوادت بمرور بهش اعتماد کنن و باهاتون همراه شن..برات آرزوی خوشبختی میکنم.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.