همسرم رهن خونه رو به اسم پدرش گرفته ؟ آیا از ترسش اینکارو کرده؟

[Elmira sh]

با سلام به همه دوستان
تاپیک های من موجود هست، با وجود مشکلات فراوان و دعواهای زیاد من و همسرم تا دو ماه دیگه عروسیمه،
برای رهن خونه ای که قراره بریم زندگیمونو شروع کنیم ، همسرم رهن خونه رو به اسم پدرش گرفته، این موضوع واقعا منو نگران کرده، یعنی از ترس اینکه مبادا من ازش جدا شم و بابت مهریه رهن خونه رو به اسم پدرش گرفته؟ این موضوع خیلی عذابم میده؟ چون ما چند ماه پیش یه دعوای سختی داشتیم که کار داشت به طلاق می کشید و اگر اصرارهای شوهرم نبود و پذیرفتن یه سری شرط صد در صد الان جدا شده بودیم.

اینم بگم پول رهن خونه یه مقدار شوهرم داده و یه مقدار پدرشوهرم ،
با این حال از این موضوع خیلی ناراحتم.
تورو خدا کمکم کنید. من سعی کردم اشتباهات خودمو بپذیرم ولی نمیدونم واقعا چرا این کارو کرده .

[maryam.mim]

سلام دوست عزیز

من تقریبا با این وضعیت آشنام . منم هم همسرم تمام پس اندازش رو تو حساب پدرش می ذاشت و همین باعث دعوا بین ما و بی اعتمادی من شد. اما فقط سعی کردم بی خیال شم. کاری نمی تونی بکنی شایدم اینجوری که فکرمی کنی نباشه. شاید خواسته چک و ... این موارد رو پدرش بده برای رهن که راحت تره باشه. حالا خوبه پدرش سهمی داره برای من که پدرش هیچ سهمی هم نداشت و پولهای پسرش رو می گرفت. تمرکزت رو از این موارد بردار و سعی کن با شوهرت خوب باشی که اگرم اینجوری که فکر می کنی باشه بعد از یه مدت اعتمادش برگرده.

یه نصیحت از من قبول کن کاری به مسائل مالی نداشته باش قشنگ خودتو بکش کنار و اگه کار هم می کنی برای خودت پس انداز کن و لازم هم نیست شوهرت بدونه. وظیفه ایشون تهیه خوراک و پوشاک و مسکن و تفریح شماست حالا به نام کیه یا چرا اینکار رو کرده مهم نیست. از احتیاجات تو نزنه بده به خونوادش خودش خیلی عالیه.

اصلا به فرض باباش گفته این کار رو بکنه که تو نتونی مهریه بگیری مگه می خوای بگیری که ناراحتی؟ خودشم که چیزی نمی گه پس بی خیال باش و چیزی هم به روش نیار. اگر قصدت زندگی هست و می خوای بمونی خودت رو برای این چیزا اذیت نکن بعضیا به خاطر ضربه هایی که توی گذشته خوردن به برادر خودشونم شک دارن.

منم مثل شما خیلی خودخوری می کردم و موارد اینچنینی زیاد بود حالا شوهر من و خونوادش علنا می گفتن واسه چی و ازت می ترسیم که مهریه رو بذاری اجرا انگار با دزدیا محتاج وصلت کرده بودن بعد دیدم این از فقر فرهنگی خودشونه . و مشاور به من گفت کاری به کار مسائل مالی شوهرت نداشته باش در عوض اون هم حق نداره کاری به کار مسائل مالی تو داشته باشه (شوهرم کار داشت و دخالت می کرد) و این جوری شد من به آرامش رسیدم و ایشون و خونوادش هم به آرامش رسیدن که کسی نمی خواد پولای پسرشون رو بگیره ازشون.

موفق باشی و بیخیال باش برای عروسیت برنامه ریزی کن ایشالا خوشبخت بشی.

[حیاط خلوت]

عزیزم
ما خیلی سر مسائل مالی مشکل داشتیم و هنوز هم تا حدودی داریم ولی من یه روز نشستم و فکر کردم که چی ؟؟؟؟؟
حالا خونه هم به نام من و همه چی هم به نام من و...
کی داره استفاده می کنه؟
میگی مقداری از پول پیش مال پدرشوهرته ، پس به خودش اجازه دخالت رو میده
پس کلا فکرتو آزاد کن
این بحث مسائل مالی کاملا فرسایشی و بی نتیجه است
قبول دارم که حس بی اعتمادی همسرت خیلی آزارت میده ولی بهتره به اون حس پروبال ندی

[Elmira sh]

ممنون از دوستای خوبم
یکم بیخیال میشم، ولی باز دوباره فکرش میاد سراغم که چرا اینکارو کرده ، میدونم شوهرم بیشتر از باباش پول داده بابتش >
میگه سال بعد به اسم خودم میگیرم
میکه بخاطر وام به اسم خودم نگرفتم که بتونم وام بگیرم.
البته اینم بگم که اجاره خونه رو دوتایی نصف به نصف میخوایم بدیم. البته واقعا به نسبت پول زیادیه پول رهن خونمون
اینم بگم ماشین هم تازه خریده که اون به اسم خودشه.


بچه ها به نظرتون موضوع مهمی نیست ؟ فکرمو مشغول نکنم ؟

[ستاره زیبا]

عزیزم شنا بجای اینکه دایم به این موضوع فکر کنی که نکنه اگه کارمون به طلاق بکشه حتما نمیخاد مهرم رو بده بجاش بیا تاپیک بزن یا مطالعه کنه چه کنم دیگه کارم به طلاق نکشه!!!!!!
اخه عزیز من هدفت از ازدواج چیه؟؟؟
ایا خونه بنام من به نام اون یا.... هدفه ؟؟؟؟؟خوب خونه پدرت مگه خونه نداشتی
هدف ازازدواج ارامشه و هرچی که ارامش رو از بین ببره کلا باید حذفش کرد یا صلاحش کرد.
حالا هم این فکرت رو که ارامش رو ازت گرفته حذفش کن مهم اینه تو با همسرت خوش باشی حالا یه سقف به نام هرکی میخاد باشه عشق و مهربونی مهمه که اگه نباشه کاخ سفید هم به نا شما باشه توش ارامش نداری!!!!
با خودت خلوت کن و با خودت کنار بیا برای چی ازدواج کردی؟؟؟
اینکه به طلاق فکر میکنی علتش عدم داشتن یک هدف درست برای ازدواج هست
مهارتها رو یاد بگیر و بکار ببر تا اینکه اینقدر زندگیت شیرین بشه که تو خوابم فکر طلاق نکنی چه برسه بیداری
مگه یادت رفته که قبلا اومدی گفتی وااااااااااااای چرا تو26سالگی باید مطلقه بشم
خوب عزیزم ادم عاقل از یه سوراخ دوبار گزیده نمیشه!
پس مهارتهای زندگی رو یادبگیر اینجا بیشتر مطالعه کن
سخنرانی های دکتر حبشی بخصوص کلید مرد ایشون و اقتدار مرد دکتر رو گوش کن زندگیت زیر رو میشه ایشالله

[فرشته اردیبهشت]

سلام
با "کلید مرد" موافقم عالیه.
کاش بدونیم مهربانی با زندگی چه ها که نمی کنه و
ارج دادن به مرد چه اوجی که به زن میده !

[na3er]

سلام خانوم

Elmira sh....

خیلی تصادفی پستتون به چشمم خورد اومدم جوابتونو بدم...
به نظر من(البته من مشاور خانواده نیستم که نظر بدم) ولی من فکر میکنم زن وشوهر هر نگرانی که از هم دیگه دارن باید باهم در میون بذارن...تنها کسی که الان میتونه واقعا جواب شمارو بده همسرتونه...اون ممکنه به هزار دلیل اون کارو کرده باشه ولی شما به دلیل اینکه اساسا ذهن انسان تمایل به منفی بافی داره اومدین بدترین دیلیلو واسه این کار در نظر گرفتین...
ممکن هم هست که واقعا شوهرتون به همون دلیلی که شما فکر میکنین این کارو کرده ولی من پیشنهاد میکنم این موضوعو با خودش در میون بذارین چون اگه هرکسی الان امیدوارکننده ترین جواب هم به شما بده دوباره بعد از چند روز همون افکار به سراغ شما میاد و این نگرانی و شک و برزخی که الان در اون به سر میبرین میتونه از خود اون اتفاق دردناکتر باشه...
درضمن سعی کنین هنگام صحبت کردن با همسرتون منطقی باشین و لحن کلامتون "سوالی" باشه یعنی بپرسین دلیل این کارت چی بود؟ نه که بگین اون کارو کردی چون اون قصدو داشتی...