به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 شهریور 97 [ 23:01]
    تاریخ عضویت
    1396-2-14
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    1,803
    سطح
    25
    Points: 1,803, Level: 25
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    20

    تشکرشده 77 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Dead خواستگارم میگوید اعتقادی به عشق ندارد

    خواستگارم هم سن خودم هست. طبق صحبتهایی که در چندماه با او داشته م صادقانه از رابطه عشقی یکطرفه ای که حدود 3سال پیش داشته با من صحبت کرد. گقت دختری در دانشگاه با عشوه و غمزه دلش را برده و از او استفاده (در انجام پروژه) کرده بعد از دفاع از پروژه اش هم به خواستگاریش جواب منفی داده.
    در انتها هم بهم گفت که کاری که اون دختر باهاش کرده مثل زنان ر.و.س.پ.ی بوده. و بعد از این رابطه دیگر عشق را تجربه نکرده.

    حتی در مورد عشق و اینکه چقدر عاشق من هست که میخواهد با من ازدواج کند از او سوال کردم بهم گفت که من فقط از تو خوشم میاید! و عاشق نیستم! عشق مسخره بازیست و وجود ندارد! و ازدواج فقط یک تعهد یا قول هست که دوطرف قول میدهند با هم باشند!


    خوب الان من نگرانیهایی دارم. یکی اینکه چطور بفهمم نظر این فرد در مورد عشق به خاطر گیر کردن در رابطه قبلی ش نیست؟ چون من خودم هم عشق را تجربه کرده ام و مدتها پس از شکست عشقی که خوردم به عشق معتقد نبودم ولی الان کاملا اون رابطه برایم حل شده است وکاملا امادگی این موضوع را دارم که عاشق شوم ولی اگر همپایی داشته باشم و عشق یکطرفه نباشد.


    دوم اینکه نگرانم خواستگارم از سر رفع دلتنگیها و افسردگیها میخواهد ازدواج کند و ممکن است چون عاشق من نیست بعدها به عشق معتقد شود! و دختر دیگری دلش را ببرد و تعهد و قولش فراموش شود!

    سوم اینکه از من انتظارات خارج از عرف جامعه دارد. مثلا پذیرفتن مهریه پایین و یا نگرفتن یا مختصر گرفتن جشن عروسی ! میگوید خرج بیخود است و برای خوشی یک شبه باید کلی پول خرج کرد. بعد انتظار دارد که با پذیرفتن این مسایل دوست داشتن واقعی را بهم نشان دهیم! نمیدانم منظور چه دوست داشتنی ست که ایشان قابلیت عاشق شدن را از خودش غیرفعال کرده ولی از طرفش انتظار دارد انقدر عاشق باشد تا این موارد را بپذیرد!

    ایا اینکه فقط از من خوشش میاید باعث میشود این شروط را بگذارد! خودم حس میکنم اگر مردی عاشق دختری باشد دیگر به فکر خرج عروسی و مهریه نیست و حاضر میشود پای همه چیز بیاستد. اشتباه فکر میکنم؟

    نمیدانم نگرانیهای من بی مورد هست یا بیشتر باید حساس باشم به این موضوع؟
    ویرایش توسط hana00200 : جمعه 22 اردیبهشت 96 در ساعت 23:17

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 خرداد 97 [ 04:49]
    تاریخ عضویت
    1395-3-05
    نوشته ها
    138
    امتیاز
    2,771
    سطح
    32
    Points: 2,771, Level: 32
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    79

    تشکرشده 133 در 75 پست

    Rep Power
    27
    Array
    اون چند جمله آخرتون نادرسته که دوست داشتن رو توی کور و دیوانه شدن و پذیرفتن همه چی بدونید
    ولی اینکه عروسی کلا نگیرید و یا مهریه بیش از حد پایین بخواد من حس میکنم که تجربیات قبلیش داره تو تصمیم گیری الانش تاثیر میذاره
    در کل واسه موضوع به این مهمی یک جلسه برید مشاوره حضوری بهتره و هرگز عقد شک دار نکنید

  3. 2 کاربر از پست مفید mehdi.ma.mm تشکرکرده اند .

    جوادیان (شنبه 23 اردیبهشت 96), ستاره زیبا (شنبه 23 اردیبهشت 96)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 تیر 96 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1394-3-26
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    2,173
    سطح
    28
    Points: 2,173, Level: 28
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 83 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اگه آدمی هستین که خیلی عشق و عاشقی براتون مهمه یا توی ذهنتون برای ازدواجتون برنامه داشتین و کلا ذوق دارین ، این آدم شما رو افسرده خواهد کرد چون پس از کلی انتظار به یه سراب از یه آدم می رسید

  5. کاربر روبرو از پست مفید 2pashimoon تشکرکرده است .

    غبار غم (شنبه 23 اردیبهشت 96)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 96 [ 08:04]
    تاریخ عضویت
    1395-12-04
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    4,294
    سطح
    41
    Points: 4,294, Level: 41
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsOverdriveTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    141

    تشکرشده 512 در 186 پست

    Rep Power
    56
    Array
    سلام به هانای عزیز
    از نظر من ایشون با خودش هنوز کنار نیومده و فرق بین عشق واقعی و پوچ رو نمیدونه.
    من الان خیلی راحت فهمیدم اون خانم قصدش چی بوده ولی اون آقا به چه خیالی جلو رفته.
    بله عاقبت کسی که بسوی عشوه و اداهای خاص جذب بشه همینه!
    چرا میگن ببین طرف رفتار و گفتارش چیه؟ اعتقاداتش چیه؟ از چه سطح فرهگی و اجتماعیه؟
    خود ایشون گفتن شبیه زن های.....بوده، اگر بود تو چرا چشمتو بستی، لذت داشت مگه نه؟
    نه اون دختر منظور و مفهومش عشق بوده و نه این پسر عاشق!
    ایشانم حرف بیهوده ای زدن.
    حالا بخاطر یک اشتباه میخوان ناراحتیشونو سر یکی دیگه خالی کنن.
    بدون محبت و عشق زندگی مشترک فاقد ارزش هست. نباید به ازدواج به چشم قرار داد بین دو‌نفر نگاه کرد. بله ازدواج تعهد میاره ولی هیچ کسی بخاطر تعهد خالی زندگیش رو فنا نمیکنه!
    به ایشان بگین اگر ازدواج تعهد و قول هست پس با یک زن پنجاه، شصت ساله تعهد بدین برای یک زندگی،چون از نظرت عشق هم بی معنیه ... خب پس مبارکه!
    اگر چه به هزینه های سرسام آور عروسی و خواسته های نامتعارف گاهی باید با دید باز نگاه کرد اما ایشان انتظار زیادی دارن. اینکه همه چیز بخشیده بشه و ازش سرسری رد بشین نمیتونه براتون ارزشمند باشه.
    (معمولا مردان چیزی رو‌ساده بدست بیارن، ساده از دست میدن)
    گرچه مهریه تضمین زندگی نیست اما حق زن هست ، چون خدایی ناکرده بعد از طلاق شرایطی پیش میاد که زن در جامعه چندان جایگاهی نخواهد داشت اونم بخاطر یکسری مسایل غلط فرهنگیه.. اگر شاغل نباشه حقوقی که دریافت نمیکنه و ممکنه نتونه برگرده به خانه ی پدری. با مهریش میتونه سرمایه ای داشته باشه برای گذران زندگی یا شروع به کاری.
    من فکر میکنم که ایشان با این سردی نمیتونن همسر ایده آل شما باشن و اگر انتظار و توقع عشق رو دارین نمیتونین در ایشان ببینین.
    یک قسمت بزرگی از عشق بعد ازدواج حاصل میشه اما قبل اون افراد بهم محبت قلبی پیدا میکنن... اگر این نباشه صرفا برای رفع نیازهای جنسی و تنهایی هست و هر لحظه احتمال فروپاشی وجود داره.
    پس به موقعیت های دیگر فکر کنید، مؤید باشین

    ویرایش توسط yarmehrban : شنبه 23 اردیبهشت 96 در ساعت 09:08

  7. 4 کاربر از پست مفید yarmehrban تشکرکرده اند .

    ...zahra (شنبه 23 اردیبهشت 96), نادیا-7777 (شنبه 23 اردیبهشت 96), جوادیان (شنبه 23 اردیبهشت 96), غبار غم (شنبه 23 اردیبهشت 96)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 96 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1394-12-02
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    4,191
    سطح
    41
    Points: 4,191, Level: 41
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    414

    تشکرشده 240 در 117 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام

    ممکنه سن و میزان تحصیلات و وضعیت اشتغال و تعداد خواهر و برادرها و اینکه فرزند چندمین و وضعیت تاهل بقیه ی خواهر و برادرا چطور هست و درامد نسبی هر 2 طرف رو عنوان کنین؟

    چرا اصلا راجب روابط قبلیتون با هم صحبت کنین؟ چه لزومی داره؟ مگه دارین تز ارشد یا رساله ی دکتری مینویسین که پیشینه بخواین بیارین؟؟؟ اصلا 100 تا رابطه شما داشتین برای اشنایی با اقایون و انتخاب کیس مناسب خودتون از بینشون و 100 تام رابطه ایشون داشتن برای اشنا شدن با دخترها و پیدا کردن دختر مورد علاقه شون، چه لزومی به بازگویی اینا برای طرف مقابل هست؟ دلیل اصلیتون از بازگویی اینها چیه؟ که مثلا من جذابم و قبل تو هم همیشه مورد انتخاب واقع میشدم!!!! یا چی؟ لطفا دلیلشو بگین.

    دیدگاه شما چیه به موضع و رفتار ایشون؟ دید ایشون که معلومه، از نظر ایشون هر اشنایی ای باید محکوم به ازدواج بشه و نمیشه با جنس مخالف روابط کاری یا تحصیلی داشت و مثل دوست فقط در همون حیطه به هم کمک کرد و بعد رابطه رو تمام کرد و اگر اینطور باشه فرد مقابل فاحشه هست! چون اون خانم در قبال کمک تحصیلی ای که از ایشون گرفتن حاضر به ازدواج با ایشون نشدن و معامله ی کالا به کالا انجام ندادن!!!! حتی زمانی که بین 2 نفر قول و قرار اشنایی برای ازدواج گذاشته میشه تا قبل از جاری شدن خطبه ی عقد هر 2 طرف میتونن با داشتن دلایلی که مربوط به خودشون هست اون رابطه رو ملغی کنن و اصلا هم ایرادی نیست! و اسم فاحشگی بهش نمیخوره! فاحشه تعریفی داره و تعریف خیالی و من دراوردی این اقا نمیتونه جایگزینش بشه! مگر قراره هر اشنایی ای به ازدواج محکوم بشه؟ چقدر ذهن این مرد بسته س و تو میخوای با این مرد زندگی کنی و بعدش هر روز 1000 جور مشکل داشته باشی!

    این مرد معنای ازدواج رو درک نکرده و مطمعن باش اون دختر هم به مرور زمان که با افکار و رفتار سرشار از تناقض و بدبینی و من در اورده ی این مرد اشنا شده پا پس کشیده. این افراد همیشه حق به جانبن و هر حرف مضخرفی که میزنن فکر میکنن درسته و غیر اون نادرسته و همیشه به جای دلیل تراشی منطقی به فکر توجیه تراشی هستن!

  9. کاربر روبرو از پست مفید nardil تشکرکرده است .

    نادیا-7777 (شنبه 23 اردیبهشت 96)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 شهریور 97 [ 23:01]
    تاریخ عضویت
    1396-2-14
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    1,803
    سطح
    25
    Points: 1,803, Level: 25
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    20

    تشکرشده 77 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان عزیزم ممنون هستم از پاسخگویی شما


    ممکنه سن و میزان تحصیلات و وضعیت اشتغال و تعداد خواهر و برادرها و اینکه فرزند چندمین و وضعیت تاهل بقیه ی خواهر و برادرا چطور هست و درامد نسبی
    هر 2 طرف رو عنوان کنین؟
    هردو 32 ساله ایم. سطح تحصیلاتی یکسانی داریم. من در حال حاضر شغلی ندارم ولی برای شغلم برنامه دارم. هردوفوق لیسانس هستیم. من تک فرزند خانواده ام و اون یک خواهرمتاهل و سه برادرمجرد دارد. درامدش هم در حد متوسط هست و پولدار نیست.البته متوجه نشدم این اطلاعات در راهنمایی شما چه تاثیری دارد ولی اطلاعات را گذاشتم

    چرا اصلا راجب روابط قبلیتون با هم صحبت کنین؟ چه لزومی داره؟ مگه دارین تز ارشد یا رساله ی دکتری مینویسین که پیشینه بخواین بیارین؟؟؟ اصلا 100 تا رابطه شما داشتین برای اشنایی با اقایون و انتخاب کیس مناسب خودتون از بینشون و 100 تام رابطه ایشون داشتن برای اشنا شدن با دخترها و پیدا کردن دختر مورد علاقه شون، چه لزومی به بازگویی اینا برای طرف مقابل هست؟ دلیل اصلیتون از بازگویی اینها چیه؟ که مثلا من جذابم و قبل تو هم همیشه مورد انتخاب واقع میشدم!!!! یا چی؟ لطفا دلیلشو بگین.
    من خودم علاقه ای به بازگویی گذشته نداشتم و ندارم چون حس بی اعتمادی ایجاد میشود. ولی سر موضوعی بحث پیش امد و ایشان شروع کردند به تعریف کردن این داستان واینکه احساس این را داشتند که ازش سو استفاده شده.. با اینحال این باعث شد تردیدهای من بیشتر شود وشاید اگر این بحث باز نمیشد میتوانستم راحتتر و زودتر اعتماد کنم و بدون توجه به اینکه عاقبتش چه میشود




  11. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    271

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    بهتره از ایشون بپرسید شما هدفتون از ازدواج چیست ؟برای اینکه صرفا فقط متعهد بشید؟
    تعهد و شکست نخوردن وطلاق نگرفتن بهانه میخواد
    بهانه اش محبت و دوست داشتن و تنها نگذاشتن یکدیگر است
    ایا هدف برای این نیست که شیرینی محبت زنا شویی رو بچشید؟
    ایا برای این نیست که دل کسی را که دوست میداریم شاد کنیم مثلا با گرفتن جشن عروسی اندازه توانمان
    ایا برای این نیست که دل یک بنده خدا که همسرمان باشد را از در کنارش بودن به ارامش و استقلال و شادی برسونیم

    بعضی وقتها بعضی از ما به خاطر عقده های حقارتی که داریم اون طرد شدگی ها و یا صرفا نیاز جنسی ازدواج میکنیم

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 96 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1394-12-02
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    4,191
    سطح
    41
    Points: 4,191, Level: 41
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    414

    تشکرشده 240 در 117 پست

    Rep Power
    40
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط hana00200 نمایش پست ها
    دوستان عزیزم ممنون هستم از پاسخگویی شما


    ممکنه سن و میزان تحصیلات و وضعیت اشتغال و تعداد خواهر و برادرها و اینکه فرزند چندمین و وضعیت تاهل بقیه ی خواهر و برادرا چطور هست و درامد نسبی
    هر 2 طرف رو عنوان کنین؟
    هردو 32 ساله ایم. سطح تحصیلاتی یکسانی داریم. من در حال حاضر شغلی ندارم ولی برای شغلم برنامه دارم. هردوفوق لیسانس هستیم. من تک فرزند خانواده ام و اون یک خواهرمتاهل و سه برادرمجرد دارد. درامدش هم در حد متوسط هست و پولدار نیست.البته متوجه نشدم این اطلاعات در راهنمایی شما چه تاثیری دارد ولی اطلاعات را گذاشتم

    چرا اصلا راجب روابط قبلیتون با هم صحبت کنین؟ چه لزومی داره؟ مگه دارین تز ارشد یا رساله ی دکتری مینویسین که پیشینه بخواین بیارین؟؟؟ اصلا 100 تا رابطه شما داشتین برای اشنایی با اقایون و انتخاب کیس مناسب خودتون از بینشون و 100 تام رابطه ایشون داشتن برای اشنا شدن با دخترها و پیدا کردن دختر مورد علاقه شون، چه لزومی به بازگویی اینا برای طرف مقابل هست؟ دلیل اصلیتون از بازگویی اینها چیه؟ که مثلا من جذابم و قبل تو هم همیشه مورد انتخاب واقع میشدم!!!! یا چی؟ لطفا دلیلشو بگین.
    من خودم علاقه ای به بازگویی گذشته نداشتم و ندارم چون حس بی اعتمادی ایجاد میشود. ولی سر موضوعی بحث پیش امد و ایشان شروع کردند به تعریف کردن این داستان واینکه احساس این را داشتند که ازش سو استفاده شده.. با اینحال این باعث شد تردیدهای من بیشتر شود وشاید اگر این بحث باز نمیشد میتوانستم راحتتر و زودتر اعتماد کنم و بدون توجه به اینکه عاقبتش چه میشود
    همه ی ما انسان ها یک سری ناپختگی ها داریم که عواملی باعث مرتفع شدنشون میشه. مثلا گذر زمان و افزایش سن، بالا رفتن سطح تحصیلات، وارد شدن در محیط کار، ازدواج کردن و ... همه باعث میشن که میزان تجربیات و اطلاعات همه ی انسان ها افزایش پیدا کنه و از حالت خامی و بی تجربگی و ناپختگی خارج بشن. الان که 32 سال ایشون از خدا عمر گرفتن و تا مقطع کارشناسی ارشد هم تحصیل کردن و بازار کار رو هم تجربه کردن و رابطه با جنس مخالف رو هم تست کردن ولی افکار خامی در سر دارن و به پختگی لازم نرسیدن میشه گفت که از این به بعد هم ایشون تغییرات رو به مثبت خاصی در افکار و رفتارشون مشاهده نخواهد شد و چه بسی 10-20% هم رفتار و عملشان بدتر بشه. ایا با این وضع میتونی کنارش یک عمر زندگی کنی؟

    ایشون اولین پسر خانواده هستن که قراره عروسی رو به خانواده وارد کنن و برادران دیگه شون مجردن (حالا نمیدونم برادراشون از خودشون کوچکترن یا بزرگتر) و معمولا اولین تجربیات سخت ترن. حتی زمانی که پسر خودش بسیار هوای خانمشو داره و بهش محبت میکنه و مفهوم زندگی مشترک و دلیل ازدواج رو میدونه، رفتارهایی از خانواده ش سر میزنه و توقعاتی از عروس میره (ولو سهوا و از روی نااگاهی و جهالت) که موجب ناراحتی عروس میشه چه برسه که این اقا خودشون هنوز نرسیده سرشار از توقعن از شما. ببینید که میتونید علاوه بر رفتارهای نامطلوب خودشون رفتارهای ناپسندی که ممکنه حتی سهوا از سوی خانواده شون هم سر بزنه رو تحمل کنید؟ اگر همسر خوب باشه تحمل رفتارهای نامتعارف خانواده ش اسونتر میشه ولی وقتی عیب از خود پسر هم باشه میزان و استانه ی تحمل انسان نزول میکنه.

    بعضی از افراد همیشه متوقعن. همیشه منتظرن دیگری براش بمیره و خودش هیچ کاری نکنه. این اقا از اون دسته هستن.
    ویرایش توسط nardil : شنبه 23 اردیبهشت 96 در ساعت 11:23


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چرا در خواستگاری مهریه بالا می گوید
    توسط محمدابراهیمی در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 23 تیر 91, 23:11
  2. پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: شنبه 23 اردیبهشت 91, 13:44
  3. خواسته‌ها‌ی ویران‌کننده و راه‌های دوری از آن‌ها
    توسط shad در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 23 خرداد 89, 16:37

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.