سلام. بی مقدمه بگم 26 سالمه. با درامد 2 تومن، و شغل. سربازی هم اوکی است.
ولی یک مشکل جدی دارم. من در کل خاندانمون کوچیکترین فرد هستم با اختلاف خیلی زیاد. مثلا پسر عمو و دختر عمو هام، هم سن پدر و مادرم هستند. پس خیالم از فامیل راحته.
محل تحصیل: کلا نر کده بود. رشته ی تحصیلیم در زمان تحصیلم فقط دانشجو مرد می گرفت، لذا از این لحاظ هم امیدی نیست.
محل کار: باز هم نر کده. همه یا مرد هستند و یا معدود خانم ها هم متاهل و سن زیاد.
همسایه: همه مذکر یا متاهل.
واقعا از این لحاظ ضعف دارم. از بچگی اگر معلمای مهدکودک و دبستان را فاکتور بگیریم، اصلا و اصلا با خانم ها در ارتباط نبودم و طرز برخورد با خانم ها را نمی دونم. دست پاچه میشم. گیج گیج.
پدرم هم رک و راست بهم گفت که ما وضعیت خانوادگیمون خوب نیست و خودت بگرد یکی را برای خودت پیدا کن (منظورش از خوب نیست همین عدم ارتباط با سایرین و رفت آمد و اینا بود). البته من هیچ وقت به خانوادم نگفتم که همسر می خوام. دیشب نشسته بودم داشتم فکر می کردم، بابام اومد بالا سرم بی مقدمه یکهو اینو گفت.
ولی سوال اینه که آخه از کجا؟ چه طوری؟ من که هیچکی را نمی شناسم. تو هفته هم که بیشتر سر کارم.
دیگه از تنهایی با خودم حرف می زنم. خودما به دوشخصیت تقسیم کردم و با هم حرف میزنیم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)