به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 96 [ 13:39]
    تاریخ عضویت
    1396-2-06
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    336
    سطح
    6
    Points: 336, Level: 6
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    4
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    ترس از علاقه به همکار

    سلام

    من از فروردین وارد یک شرکت شدم و هم زمان با من چند نفر دیگه هم اومدن
    یکی از اون اشخاص یک خانمی هست که من بهش علاقه مندم، اون خانم حدود 25-26 سالش هست

    راستش از ابراز علاقه شدیدا می ترسم، مادرم هم می گه توی این سن معمولا دختر ها اگر ازدواج هم نکرده باشن با یکی هستن، البته در مورد این حرف مادرم قبلا هم خودم یکی رو دیدم

    خودم هم اصلا تا به حال با هیچ خانمی رابطه حتی کاری هم نداشنم، با خانم های غریبه شاید در حد 10 دقیقه صحبت های کاری داشتم قبلا، توی دوران دانشجویی هم کلا کاری به کار کسی نداشتم، به طور کل حرف زدن با خانم ها رو بلد نیستم
    بخش های کاری ما هم از هم جداست و کلا کارمون توی شرکت اصلا به هم مربوط نیست که این خودش کار رو خیلی سخت می کنه، نمی شه هم سمتش رفت چون کار ها کاملا جداست

    نمی دونم چه جوری سر بحث رو باهاش باز کنم، حلقه دستش نیست اما می ترسم با کس دیگه باشه (همونطور که گفتم قبلا یک مورد رو اینطوری دیدم)
    با کسی هم نباشه، باز راه باز کردن حرف رو بلد نیستم
    از اینم می ترسم که یا با کس دیگه باشه یا جواب منفی بده

    لطفا کمک کنید
    ویرایش توسط amir-b : چهارشنبه 06 اردیبهشت 96 در ساعت 21:12

  2. کاربر روبرو از پست مفید amir-b تشکرکرده است .

    Ramin231 (پنجشنبه 07 اردیبهشت 96)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 14:02]
    تاریخ عضویت
    1394-4-10
    نوشته ها
    498
    امتیاز
    11,783
    سطح
    71
    Points: 11,783, Level: 71
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 267
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    121

    تشکرشده 542 در 278 پست

    Rep Power
    85
    Array
    1.بعضی ها 40 سال هم دارن هنوز با کسی نبوده اند شاید فرصت نداشتن و اصلا اهل این مسائل نبودن مورد خوبی ندیدن .(متاسفانه این حرف رو از کسی دیگه هم شنیدم البته به لحن بدتر که گفت دختری که بالای 22 باشه و ازدواج نکرده باشه حتما مشکلات ......داره که می ترسه برملا بشه )

    2. به مامانتون بگین ناشناس تماس بگیره با طرف و اجازه برای خواستگاری (می فهمین مجرده یا موردی زیر سر نداره و...)

    3. هر مردی باید خودش رو برای جواب منفی آماده کنه

  4. 6 کاربر از پست مفید حیاط خلوت تشکرکرده اند .

    ...zahra (شنبه 09 اردیبهشت 96), amir-b (جمعه 08 اردیبهشت 96), Ramin231 (پنجشنبه 07 اردیبهشت 96), Ye_Doost (پنجشنبه 07 اردیبهشت 96), ستاره زیبا (پنجشنبه 07 اردیبهشت 96), غبار غم (جمعه 08 اردیبهشت 96)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 اردیبهشت 99 [ 17:23]
    تاریخ عضویت
    1395-11-13
    نوشته ها
    125
    امتیاز
    4,990
    سطح
    45
    Points: 4,990, Level: 45
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 160
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    532

    تشکرشده 229 در 100 پست

    Rep Power
    31
    Array
    سلام...
    شما سعی کنید توجه غیر معمول به ایشون نشون ندید که موجب هیجان و استرس در ایشون نشه.
    آدرس یا شماره خونه ایشون رو میتونید از محل کار بدست بیارید..قبلش تحقیق اولیه ای انجام بدید، اگه مناسب بود، رسمی اقدام کنید.
    توی این سن، همون رسمی باشه شانستون بیشتره تا اینکه بخواین جواب رو اول از خودشون بگیرین...
    کسی هم داشته باشه یا نه، تا وقتی ازدواج نکرده، شما حق داری خواستگاری کنی. از انتخابی که کردی دفاع کن و مسیر زندگیتو بخاطر فکر و خیال تغییر نده.
    اگرم هنوز درمورد علاقه به ایشون و تشکیل زندگی، تو ذهن خودتون به نتیجه مشخص و واضح نرسیدین، بیشتر فکر کنید، بعد اقدام کنید...

  6. کاربر روبرو از پست مفید Ramin231 تشکرکرده است .

    amir-b (جمعه 08 اردیبهشت 96)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 02 خرداد 99 [ 15:30]
    تاریخ عضویت
    1395-12-19
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    2,791
    سطح
    32
    Points: 2,791, Level: 32
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    63

    تشکرشده 32 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    میدونید که طبق آمار غیررسمی، متوسط سن ازدواج خانمها توی ایران الان 27 ساله. بنابراین ایشون سن بالایی هم نداره که فکر کنید حتما علت خاصی برای ازدواج نکردنش وجود داره.

    به نظر من به جای اینکه برخلاف گفته دوستان، خودتون رو درگیر تحقیقات و شناخت بیشتر و... بکنید خیلی راحت و محترمانه از ایشون بخواید که اگر امکانش وجود داره چند دقیقه‌ای با هم صحبت کنید. میتونید تلفنی بگید که این فرصت رو برای شما ایجاد کنن یا توی ساعات پایانی کار برید و مستقیم ازشون بخواید.
    بعد هم حرفتون رو به ساده‌ترین و کم ایهامترین شکلی که میتونید بزنید. ایشون هم احتمالا فرصتی برای فکر کردن میخوان یا در بدترین حالت همون لحظه با یه نه، خیال شما رو آسوده میکنن.
    اینکه از ترس جواب منفی اصلا سوالتون رو نپرسید نشون میده که اعتماد بنفستون پایینه. در این زمینه چندتا مقاله بخونید و خیالتون هم راحت باشه که اولین و آخرین مردی نیستید که از یه دختر جواب منفی شنیده پس فاجعه‌ای رخ نداده.

  8. کاربر روبرو از پست مفید آیـدا تشکرکرده است .

    amir-b (جمعه 08 اردیبهشت 96)

  9. #5
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 96 [ 13:39]
    تاریخ عضویت
    1396-2-06
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    336
    سطح
    6
    Points: 336, Level: 6
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    4
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    امروز از طریق پیام رسان داخلی شرکت به ایشون ابتدا سلام کردم، ایشون هم جواب داد
    بعدش ازشون خواستم که اگر می شه چند لحظه بیرون شرکت صحبت کنیم، جوابی ندادند و بعد هم با همکار های بخششون رفتند ناهار، بعد از اون هم من یک لحظه رفتم جایی برگشتم دیدم کلا رفتند :(

    دوستان کمک کنید

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 تیر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1396-1-27
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    537
    سطح
    10
    Points: 537, Level: 10
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger First Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 27 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من در دوران مجردیم در محل کارم یه همچین مساله ای داشتم و دقیقا یه آقایی از همکارهام به من علاقه ای پیدا کرده بودن!
    من اون موقع ۲۱ سالم بود و خواهر بزرگترم هنوز ازدواج نکرده بود
    از رفتارهای ایشون هیچ چیز متوجه نشده بودم! زیاد هم ندیده بودمشون! ولی مثل اینکه ایشون زیاد من رو دیده بودن

    در مورد اینکه سلام کردین و جواب شنیدین، معلومه چرا جواب شنیدین چون پیام رسان داخلی شرکت بوده و حتما باید جواب میدادن! و اینکه بعدش پرسیدین خارج از شرکت ایشون رو ببینین ، خب منم اگر جای ایشون بودم جوابتون نمیدادم! با پیام رسان داخلی شرکت هیچ دختر عاقلی قرار ملاقات نمیذاره، شما باید جور دیگه ای وارد میشدین
    مثلا اون همکار من ، شمارمو از منشی محل کارمون گرفته بود و داده بود به مادرشون، مادرشون با من تماس گرفتن و معرفی کردن ، تازهههه با این حال من زیاد خوشحال نبودم! بیشتر خوشم میومد اگر شماره خونمون رو میگرفت و میداد به مامانش تا تماس بگیرن خونمون! اگر هم موفق میشد با خودم صحبت کنه حتما خیلی تحویلش نمیگرفتم ، چون بطور معمول دخترا شاید هم خیلی منتظر خواستگار باشن و ذوق کنن ولی اینجوری واضح؟ نه!
    شما باید مثلا موقع تعطیل شدنتون زودتر اتاق کارتون ترک کنین و برید و منتظر بمونید تا ایشون بیان، و حتما بهشون بگین به خاطر مساله ای شماره خونشون رو احتیاج دارین و خواهش کنید بهتون بدن و یا اگر دیدین تمایلی نشون میدن ، و وقتشون رو در اختیارتون میذارن ازشون بخواید برای مدت کوتاهی مثلا بیست دقیقه وقتشون رو بهتون بدن و ایشون رو به محلی برای صرف چای یا قهوه ببرین و درخواستتون رو جهت آشنایی بیشتر برای ازدواج مطرح کنین
    چیزی که به ذهنم میرسه اینه

  11. #7
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 96 [ 13:39]
    تاریخ عضویت
    1396-2-06
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    336
    سطح
    6
    Points: 336, Level: 6
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    4
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط zemestooni نمایش پست ها
    سلام
    من در دوران مجردیم در محل کارم یه همچین مساله ای داشتم و دقیقا یه آقایی از همکارهام به من علاقه ای پیدا کرده بودن!
    من اون موقع ۲۱ سالم بود و خواهر بزرگترم هنوز ازدواج نکرده بود
    از رفتارهای ایشون هیچ چیز متوجه نشده بودم! زیاد هم ندیده بودمشون! ولی مثل اینکه ایشون زیاد من رو دیده بودن

    در مورد اینکه سلام کردین و جواب شنیدین، معلومه چرا جواب شنیدین چون پیام رسان داخلی شرکت بوده و حتما باید جواب میدادن! و اینکه بعدش پرسیدین خارج از شرکت ایشون رو ببینین ، خب منم اگر جای ایشون بودم جوابتون نمیدادم! با پیام رسان داخلی شرکت هیچ دختر عاقلی قرار ملاقات نمیذاره، شما باید جور دیگه ای وارد میشدین
    مثلا اون همکار من ، شمارمو از منشی محل کارمون گرفته بود و داده بود به مادرشون، مادرشون با من تماس گرفتن و معرفی کردن ، تازهههه با این حال من زیاد خوشحال نبودم! بیشتر خوشم میومد اگر شماره خونمون رو میگرفت و میداد به مامانش تا تماس بگیرن خونمون! اگر هم موفق میشد با خودم صحبت کنه حتما خیلی تحویلش نمیگرفتم ، چون بطور معمول دخترا شاید هم خیلی منتظر خواستگار باشن و ذوق کنن ولی اینجوری واضح؟ نه!
    شما باید مثلا موقع تعطیل شدنتون زودتر اتاق کارتون ترک کنین و برید و منتظر بمونید تا ایشون بیان، و حتما بهشون بگین به خاطر مساله ای شماره خونشون رو احتیاج دارین و خواهش کنید بهتون بدن و یا اگر دیدین تمایلی نشون میدن ، و وقتشون رو در اختیارتون میذارن ازشون بخواید برای مدت کوتاهی مثلا بیست دقیقه وقتشون رو بهتون بدن و ایشون رو به محلی برای صرف چای یا قهوه ببرین و درخواستتون رو جهت آشنایی بیشتر برای ازدواج مطرح کنین
    چیزی که به ذهنم میرسه اینه
    سرانجام شما و اون همکارتون چی شد؟


    --------------------------------

    به نظرتون اگر ایشون کسی رو داشت یا نامزد داشت، بهم همین اول می گفت؟
    ویرایش توسط amir-b : شنبه 09 اردیبهشت 96 در ساعت 19:52

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 تیر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1396-1-27
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    537
    سطح
    10
    Points: 537, Level: 10
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger First Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 27 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظرم به طور معمول باید بهتون بگه ، ولی مهم اینه که شما چطور درخواستتون رو بگید

    مثلا اون همکار من شمارمو از منشی گرفته بود و داده بود به مامانش، بعد مامانسون که زنگ زدن به من خیلی جا خوردم! اصلا نمیفهمیدم چی جوابش رو بدم، مادرشون از من پرسیدن که ایا تمایل دارم ، که من هم بهشون گفتم خواهر بزرگتر از خودم دارم و تا اون ازدواج نکنه به ازدواج فکر نمیکنم، و اون موقع ها اصلا روم نمیشد که برم خودم این مساله رو تو خونه مطرح کنم ، ولی اگر ایشون از منشی شماره خونمون گرفته بودن و مامانشون مستقیم با مامانم صحبت میکردن شاید بهتر بود!
    در هر صورت مادرشون هرچی اصرار کردن ، من گفتم اصلا نمیتونم اجازه بدم خواستگار بیاد خونمون تا خواهر بزرگترم هست
    همیشه هم میدیدم که مامانم به بقیه خواستگار هام همین رو میگفت، بنابراین اینجوری جواب رد دادم

    در مورد شما، معلوم نیست اون دختر خانم چطور بپسندن، ولی بهتره که حرفتون رو خارج از اداره و با احترام بهشون بزنید و بخواین که شماره خونشون رو در اختیارتون قرار بدن یا یه همچین چیزی!

  13. کاربر روبرو از پست مفید zemestooni تشکرکرده است .

    amir-b (دوشنبه 11 اردیبهشت 96)

  14. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام
    اگر یه خانم نه چندان جوان، متاهل مومن و متشخص توی همکارهاتون هستن ازشون بخواین در این زمینه براتون تحقیقی بکنن (که آیا اون خانم نامزد داره یا نه و اینکه کلا خیال ازدواج داره یا نه)و در صورت امکان شماره تلفن منزلشونو برای خواستگاری از ایشون بگیرن یا مثلا از منشی اداره

    حتما اشاره به تمایل به خواستگاری بکنید به اون واسطه تا بهتون اعتماد کنه و بهشون بگید که اگر احیانا نامزدی چیزی دارن از اینکه شما باهاشون صحبت کردید حرفی نزنن یعنی اشاره ای به نام شما نکنن و این موضوع رو مثل راز پیش خودشون نگه دارن

    اگر چنین خانمی توی همکارهاتون نیست که واسطه بشه میتونید از خواهر یا مادرتون بخواین که بعد از تمام شدن اداره و بیرون رفتن ایشون از اداره این کار رو انجام بدن و با ایشون صحبت کنن و اگر که مطمئن شدن که این موضوع امکانپذیر هست اون موقع اسم شما رو بگن و در غیر اینصورت اسم شما رو نبرن

    با سیستمی که شما داری فکر می کنم خودت اقدام نکنی برای شماره گرفتن بهتر باشه
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  15. #10
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 96 [ 13:39]
    تاریخ عضویت
    1396-2-06
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    336
    سطح
    6
    Points: 336, Level: 6
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    4
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    من مادرم رو فرستادم با ایشون حرف بزنن وقتی از شرکت بیرون اومدن
    ایشون ابتدا گفتن که دغدغه هایی دارن و نمی تونن به این مسائل فعلا فکر کنن و رابطه ای بر قرار کنن
    در نهایت حرف ها گفتن که امیدوارن این رابطه در طول زمانی که همکاریم ایجاد بشه و شماره تلفنشون رو دادن به مادم

    بعد از اون من باهاشون توی تلگرام مجددا پیام دادم و گفتم یک آشنیایی اولیه حتی نه به صورت حضوری بلکه به به صورت همین متنی برای شروع پیدا کنیم
    ایشون جواب دادن که هیچ تمایلی برای برقراری این رابطه ندارن و این مورد رو همون اول گفتن
    به ایشون گفتم که برداشتم از حرف های مادرم چیز دیگه ای بود، حداقل دلیلش رو بگن
    گفتن سوء برداشت بوده و دلیلش رو هم نظر خودشون می دونن و نمی گن
    بعدش بهش گفتم جای تعجبه برای من که چرا شمارت رو دادی به مادرم
    و گفتم بیشتر از این ادامه نمی دم چون باعث مزاحمت می شه
    و گفتم امیدوارم نظرشرون عوض بشه
    در نهایت بهشون گفتم موفق باشند

    الان چند هفته داره می گذره اما من هنوز به اون خانوم علاقه دارم
    کم نشده که هیچ، بیشتر هم شده

    چی کار کنم؟


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:05 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.