به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 18:14]
    تاریخ عضویت
    1395-12-03
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    146
    سطح
    2
    Points: 146, Level: 2
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    کمکم کنید دارم میمیرم از استرس

    من یه دختر 21سالم با ظاهر خوب خودمم خوشگله م و خوشپوش خانواده خوب و سالم با وضع مالی خوبی دارم.یه پسرعمه دارم از من 6سال بزرگترها خیلی وقته دنبال دختره با حرفای مامانش فهمیدم که یه دختر میخواد هم سن و سال من خوشگل تقریبا شرایطش مثل من باشه ما خیلی خیلی بهم میخوریم من عاشقشم اونم خانواده ما سنتی و مذهبی تعصبی هستن خیلی دختر پسر فقط در حد سلام احوال پرسی رابطه داریم...من خواستگار زیاد دارم ولی هیچ کس هیچ کس برام پسر عمه م نمیشه تازگیا یه خواستگار خوب داشتم کارمند بانک بود بازم نتونستم با خودم کنار بیام ردش کردم ما تو شهری اونا حومه شهرمونن...امکان داره حس کنه شاید من قبول نکردم تا حالا نیومده خواستگاریم؟
    من چند روزی هست بهش پیام دادم به عنوان آشنا اون میگه معرفی کن خودتو این موضوع بین ما میمونه من نمیرم تورو پیش کسی بد کنم ولی جرات نمیکنم... حس میکنم خورد میشم....دوستم متاهله میگه دنبال عشقتو بگیر اون خودش با عشقش ازدواج نکرده الانم حسرت میخوره آقا پسرها بنظرتون کارم زشته؟




    اینم بگم حرف واسطه رو نزنید که تو فامیل ما همچن فردی اگه بود من الان اینجا نبودم
    ویرایش توسط مهلا جون : پنجشنبه 24 فروردین 96 در ساعت 12:00

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    سلام

    به نظر من شما کاری نکنید تا ایشون پیش قدم بشن و اگه شمارو بخوان که میان جلو..چون ایشون الان شمارو رصد کردن..

    سن تونم زیاد نیست که بترسید مجرد بمونید

    بهترین کار اینه که اونها بیان جلو .. پیشنهاد شما به ایشون کمی شمارو سبک میکنه و شاید ایشون بد برداشت کنه..

  3. کاربر روبرو از پست مفید جوادیان تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (جمعه 25 فروردین 96)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ترس های مبهم و استرس
    توسط مدیرهمدردی در انجمن اضطراب و استرس
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 31 خرداد 92, 12:37
  2. داستان غم زندگیه من
    توسط پدربزرگ در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 23 تیر 91, 11:05
  3. داستان زندگی کارافرین برتر کشور..احد عظیم زاده
    توسط بهار.زندگی در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 تیر 91, 14:49
  4. نقش ورزش در کاهش استرس(مدیریت استرس)
    توسط keyvan در انجمن تاثیر متقابل ورزش و روان
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 21 فروردین 88, 10:57
  5. داستانی از عشق (داستان کوتاه)
    توسط هوشیار در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 19 شهریور 87, 17:12

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.