باعرض سلام و خسته نباشید..
من مدتی هست که با شخصی رابطه فراتر از دوست عادی پیدا کردم..(البته از نظره خودم )
من 3 سال پیش توی گروهی مجازی عضو شدم (اون گروه واسه ی شهر دیگه ای بود)تو این 3 سال من 2سالشو رو با این آقا کاملا خنثی و عادی برخورد میکردم حتی گاهی با هم دعوا و درگیریم داشتیم کلا رفتاره من تو گروه با آقایون خیلی مشخص شده بود.
طی اتفاقاتی و خیلی کم کم ما با هم صمیمی شدیم(تا حالاا همدیگرو ندیدیم )و خصوصی صحبت میکردیم.
از اول عقیدش درباره دوست شدن و روابط عاطفی مجازی خوب نبودو اعتقادی به اینجور رابطه ها نداشت
و معتقد بود که نباید مجازی رو جدی گرفت.
و اعتقادی به دوست داشتن نداشت ولی میگفتن اگه از کسی خوششون بیاد با احساس ترین فرد ممکن میشن.
خب از این مسائل چند وقتی گذشت و نظرشون همین بود اما من نظرم این بود که ایشون از من خوشش میاد بنا بر رفتارا و حرکاته خوده ایشون و اینکه با من متفاوت رفتار میکرد نسبت به بقیه.
هرچی بیشتر میگذشت اخلاق و طرز رفتارشون با من صمیمی تر و بهتر میشد مثلا آدمی که در مقابله بقیه خشن و تند خو بود و بقیه رو دست مینداخت برای من بسیاار نررم و مهربون و مظلوم و انعطاف پذیر میشد.
بنابر حرف و رفتار خودشون شیفته نجابته من و حریم و خط قرمزایی که برای خودم داشتم شده بود(اینم بگم من ظاهر خیلی خوبی دارم )
خب از اینکه به من علاقه داره تقریبا مطمعنم از لحنه حرفاش رفتاراش حتی وقتی من محبت میکنم دستپاچه میشه و ذوق میکنه و غیره.
حتی من حرفامونو به دوستم که نشون میدادم میگفت ایشون دوستت داره(اما برای ازدواج و برای آینده منو خواستن کسی مطمئن نیست )
حتی اخلاقای بدی که دارم رو خیلی خوب تحمل میکنه به گیر دادنای الکیم که هرپسریو کلافه میکنه و بهونه گرفتنام غر زدنام اهمیت میده وعلاقه نشون میده وقت میزاره رعایت میکنه.
اما مشکله اینه گاهی خودش حرفه ازدواجو مطرح میکرد حرف میزد..ولی مثلا 2شب بعدش نظرش کاملا متفاوت میشد و... خب منم
یکی دوبار بحثو کشوندم به ازدواج چون مایل بودم از حسه قلبیش با خبر بشم ( ادمه منطقی هستم و از روابط زودگذر دوری میکنم تا حده ممکن )...ولی ایشون گفتن که من شوخی میکنم و حرفای منو درباره ازدواج جدی نگیر
با این وجود و بعد از گذشت 2ماه از اون مسئله خیلیی اخلاقاش متفاوت شده(متفاوت از این نظر که اون موقع غیر مستقیم ابراز علاقه میکرد الان کاملا واضح ابرازه علاقه میکنه حتی ایشون که به مجازی اعتقادی نداشت الان نظرشون فرق کرده
منتهی من نمیدونم بازم حرفاش شوخیه یانه
اگه شوخیه و رابطه ما دوستیه معمولیه(به گفته خودش)
پس چراا انقدر محبت میکنه چرا انقدر من تو زندگیش مهم شدم و با اینکه خودش حرفی نمیزنه اما متوجه میشم خودش هم متعجب چطور اینقدر شیفته من شده ی جورایی مثل اینکه اون اوایل احساساتش رو انکار میکرده الان قبولشون کرده(البته هم من هم ایشون پیش امده که راجب ازدواج و جداشدنمون با ازدواج هرکدوممون صحبت کردیم و اینطور حرفایی)
خب من میخوام اینو بفهمم که رابطه ما از نظرش اینده داره یانه من خیلی حساس شدم و توهم زدم البته بگونه ای که شخصیتم زیره سوال نره..
فکر نکنه که من میخوام تحت فشار بزارمش..و یا خیلی مشتاقم!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)