به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 فروردین 96 [ 19:56]
    تاریخ عضویت
    1394-10-25
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    1,217
    سطح
    19
    Points: 1,217, Level: 19
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    48

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    به همسرم شک دارم لطفا کمکم کنید

    باسلام
    من تازه ازدواج کردم و خیلی به خانومم علاقه دارم. متاسفانه متوجه شدم که ایشون با پسرداییشون که هشت سال از خودش بچه تره رابطه داره. چون نمیخام زندگیم خراب شه باهاش درمیون گذاشتم وگفتم که متوجه ارتباطتون شدم و خواهش کردم که اگه رابطه ای قبل از ازدواج داشته قطعش کنه و ادامه نده ولی ایشون شدیدا تکذیب می کنه و قبول نمیکنه ولی من پیامهای عاشقانه ای که توی تلگرام به هم میدن رو دیدم و یک بار هم باهم دیدمشون و کاملا مطمعنم
    حالا نمیدونم چیکار کنم چون اصلا نمیخام زنم رو از دست بدم و میخام هرطور شده زندگیم رو حفظ کنم
    لطفا منو راهنمایی کنین

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 96 [ 08:04]
    تاریخ عضویت
    1395-12-04
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    4,294
    سطح
    41
    Points: 4,294, Level: 41
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsOverdriveTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    141

    تشکرشده 512 در 186 پست

    Rep Power
    56
    Array
    سلام به محمد عزیز
    من تاپیک های قبلی شما رو گذری مرور کردم ظاهرا قبل ها به خانمی علاقه داشتین و ایشون هی میومده یه مدتی تو زندگیتون بوده و میرفته و آخرشم بهتون میگفته نه! درسته؟ سؤالاتی در ذهن من هست که ازتون میخوام بدرستی پاسخ بدین.
    ۱. این خانمتون همون خانمه ؟اگر نه درباره ارتباط قبل شما با اون خانمه چی میدونه؟
    ۲. هیچ وقت بوده مقایسش کنین با اون خانم یا در یه جر و بحث لفظی بخواین اونو به رخ همسرتون بکشین؟
    ۳. ازدواج شما بر مبنای دوستی قبل از ازدواج بدون دخالت والدین بوده؟
    ۴. سن خانمتون لطفا؟
    درباره ارتباط ایشون میتونین این مدارک بدست اومده رو سیو کنین ، اسکرین شات بگیرین و در دست داشته باشین که برای یک روزی بسیار به کارتون میاد.
    شما صحبت از عشق میکنین اما در زندگی عشق زمانی معنی داره که همونو از طرف مقابلتون دریافت کنین، اتمسفری که بوی خیانت بده تنها با طلاق و خدایی ناکرده اتفاقات ناگوار به پایان میرسه. خواهش و اصرار برای حفظ یک رابطه ی تخریب شده تنها عزت انسانی شما رو خدشه دار میکنه. لطفا کمی تأمل کنین! زنی که شما خرجشو میدین و سرپناهشو فراهم کردین نفعش داره به شخص سوم میرسه و این در هیچ جای دنیا پذیرفته نیست. عشق نباید جوری باشه که ما رو گنگ کنه .. شما باید تصمیم درستی بگیرین.
    ویرایش توسط yarmehrban : دوشنبه 21 فروردین 96 در ساعت 20:50

  3. 4 کاربر از پست مفید yarmehrban تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 22 فروردین 96), mohamad1001 (دوشنبه 21 فروردین 96), Ramin231 (دوشنبه 21 فروردین 96), ستاره زیبا (چهارشنبه 23 فروردین 96)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 فروردین 96 [ 19:56]
    تاریخ عضویت
    1394-10-25
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    1,217
    سطح
    19
    Points: 1,217, Level: 19
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    48

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    از توجه شما ممنونم و در جواب سوالاتتون:
    1-نه ایشون اون خانوم نیست و کل جریان رو هم میدونه
    2- نه به هیچ وجه. راستش خانوم خودم خیلی خیلی از اون نفر قبلی سرتره و به هیچ وجه قابل قیاس نیستن
    3-نه ما کاملا سنتی ازدواج کردیم
    4-بیست و شش سالشونه
    خانومم خیلی خوبه همه چیش خوبه نمیشه هیچ ایرادی ازش گرفت فقط متاسفانه به نظر میاد درگیر یه رابطه عاشقانه با یه بچس!! نمیدونم چیکار کنم. مدارک رو هم دارم تو گوشیم سیو کردم ولی واقعا نمیخام هیچوقت به کسی نشون بدم. خب منم قبلا عاشق شدم ولی الان که ازدواج کردم احساس تعهد میکنم و روابط قبلیم رو فراموش کردم و همینو از خانومم میخام. نمیدونم چیکار کنم. سرکار اصلا تمرکز ندارم. دارم خل میشم همش اون جملات توی تلگرام و عکسا توی سرمه ... روانی شدم... حالم خیلی بده..زنمو خیلی دوس دارم نمیخام جداشم ... حالا چیکار کنم؟

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 96 [ 08:04]
    تاریخ عضویت
    1395-12-04
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    4,294
    سطح
    41
    Points: 4,294, Level: 41
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsOverdriveTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    141

    تشکرشده 512 در 186 پست

    Rep Power
    56
    Array
    سلام به محمد عزیز
    مشکل شما صد البته نیاز داره به اینکه حتما با روانشناس در ارتباط باشید، اما توصیه ای که دارم این هست که مدارکی که از اون آقا در دست دارین حفظ و بیشترش کنین... گفتین اون پسر چند سال کوچکتر هست ... من خواستم در ابتدا بهتون بگم که رابطه ی اون پسر رو با همسرتون با در میان گذاشتن با خانوادش قطع کنین، اما متأسفانه برخی خانواده ها زیر بار خیانت فرزندانشون نمیرن حتی ممکنه باهاتون وارد درگیری فیزیکی بشن و صدمه جدی ببینین. از طرفی این کار شیوه ی بازدارنده خوبی نیست و چون قبح این عمل در سن بیست و شش سالگی از نظر همسرتون ریخته شده، پس ممکنه این رابطشو قطع کرد، وارد رابطه ی جدیدی بشه و سراغ نفر بعدی بره. پس این کار مردود هست.
    اما من چند نگرانی درباره شما مطرح میکنم که باید بسیار محتاط باشین(خیلی دقت کنین، اینا فیلم یا داستان نیست اتفاقاتی واقعی هستن)؛
    ۱. دعوت میکنم از طریق جرائد و وبگردی اینترنتی اخبار جنایی مربوط به خیانت رو بخونید.. متأسفانه همه ی خیانت ها فقط این نیست که یکی نفر، دیگری رو در رابطه ی عشقی دچار شکست کنه.. درباره خیانت زنان، گاهی این اتفاق با قتل همسر به نقطه ی پایان میرسه... یعنی خانم با همکاری نفر سوم همسر خودشونو با غذاهای مسموم یا درگیری فیزیکی با سلاح سرد به قتل میرسونه..یعنی اون فرد سوم همسر خانم رو موجودی مزاحم میبینه و با نیرنگ و توطئه از سر راه بر میدارتش.
    ۲. وقتی خیانت از طرف زن باشه، شخص سوم کم کم از اون خانم مطالبه ی مالی میکنه و هر بار به بهانه ای پول زحمت شما و هزینه ی زندگی شما صرف دیگران میشه.
    ۳. گاهی در این روابط شخص سوم میخواد این فرد رو وابسته خودش کنه تا ازش بهره ی بیشتری ببره... این بهره از پول های کم تا مهریه اون خانم گسترش پیدا میکنه در این بین وابستگیها، تهدید به انتشار فیلم و عکس و آلوده کردن زن به مواد مخدر هست.
    ۴. یک زن خیانتکار پس از مدتی تحت تأثیر مسایل روانی و عاطفی کم کم مباردرت به رابطه ی جنسی با شخص سوم میکنه که در این رابطه ممکنه آلوده به هپاتیت، ایدز یا بیماریهای دیگر بشه و شوهر ناخواسته از جانب ایشون آلوده بشه. این بیماری ها که ایدز بدترینش هست متأسفانه به این زودی ها بروز نمیکنه در حالی که فرد ناقلشه و در سالهای بعد خودشو نشون میده.
    ادامه زندگی با یک زن که در زندگی مشترک به خیانت آلوده شده، حتی در صورت رفع اتهام متأسفانه همیشه با شک و تردید خواهد بود و شما هیچوقت به آرامش کامل نمیرسین. خیانت با وجود یک زندگی عاشقانه مردود هست و نشون دهنده پتانسیل بالای اون فرد در این خصوص هست، متأسفانه یک ضعف تربیتی، اعتقادی و شخصیتی هست که باید خود اون فرد بخواد که شرایطشو تغییر بده.
    با این همه توصیه میکنم با والدینتون در میان بگذارین، با هر کدام که میدونین بهتر میتونن راهنماییتون میکنن ... بنظرم باید روی این زندگی تجدید نظر کنین و عاطفه و عشق رو از این مورد حذف کنین، در هر صورتی همسر شما نباید خیانت میکرد . شاید لازم باشه که ایشون از شما دور باشن و شما تصمیم قاطعی برای آینده بگیرین... اگر اون مدارکتون رو حفظ کنین و از همه چیز اسکرین شات بگیرین و آدرسا رو و عکسا رو داشته باشین و برای مراجع قانونی این خیانت محرز بشه خیلی به نفع شما تمام خواهد شد. عشق زمانی مقدس هست که پاکی چاشنی اون باشه یادتون نره.من عین این خیانت رو بارها دیدم و خانم اصلا به زندگی برنگشته و مهریشو تمام و کمال گرفته و هیچ گاه توبه نکرده و متأسفانه فرزندی هم بدنیا اومده که پای مرد رو بیشتر پیچونده لطفا به خودتون احترام بگذارین و آیندتونو تباه نکنین.

  6. 3 کاربر از پست مفید yarmehrban تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 22 فروردین 96), mohamad1001 (چهارشنبه 23 فروردین 96), Ramin231 (سه شنبه 22 فروردین 96)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    امکان زیادی داره شما در اشتباه باشید. دقیقا از همسرتون و اون شخص چه مواردی رو دیده اید؟ متن پیام هاشون چی بوده است؟ فرستنده اون پیام های خاص کی بوده، همسر شما یا اون فرد؟ ...
    مراقب باشید اتهام نزنید. اتهام زدن علاوه بر گناه بودن در عمل باعث لغزش افراد بخصوص خانم ها می شود. به دلایل کاملا مشخص.

  8. 2 کاربر از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 22 فروردین 96), mohamad1001 (چهارشنبه 23 فروردین 96)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 فروردین 96 [ 19:56]
    تاریخ عضویت
    1394-10-25
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    1,217
    سطح
    19
    Points: 1,217, Level: 19
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    48

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط yarmehrban نمایش پست ها
    سلام به محمد عزیز
    مشکل شما صد البته نیاز داره به اینکه حتما با روانشناس در ارتباط باشید، اما توصیه ای که دارم این هست که مدارکی که از اون آقا در دست دارین حفظ و بیشترش کنین... گفتین اون پسر چند سال کوچکتر هست ... من خواستم در ابتدا بهتون بگم که رابطه ی اون پسر رو با همسرتون با در میان گذاشتن با خانوادش قطع کنین، اما متأسفانه برخی خانواده ها زیر بار خیانت فرزندانشون نمیرن حتی ممکنه باهاتون وارد درگیری فیزیکی بشن و صدمه جدی ببینین. از طرفی این کار شیوه ی بازدارنده خوبی نیست و چون قبح این عمل در سن بیست و شش سالگی از نظر همسرتون ریخته شده، پس ممکنه این رابطشو قطع کرد، وارد رابطه ی جدیدی بشه و سراغ نفر بعدی بره. پس این کار مردود هست.
    اما من چند نگرانی درباره شما مطرح میکنم که باید بسیار محتاط باشین(خیلی دقت کنین، اینا فیلم یا داستان نیست اتفاقاتی واقعی هستن)؛
    ۱. دعوت میکنم از طریق جرائد و وبگردی اینترنتی اخبار جنایی مربوط به خیانت رو بخونید.. متأسفانه همه ی خیانت ها فقط این نیست که یکی نفر، دیگری رو در رابطه ی عشقی دچار شکست کنه.. درباره خیانت زنان، گاهی این اتفاق با قتل همسر به نقطه ی پایان میرسه... یعنی خانم با همکاری نفر سوم همسر خودشونو با غذاهای مسموم یا درگیری فیزیکی با سلاح سرد به قتل میرسونه..یعنی اون فرد سوم همسر خانم رو موجودی مزاحم میبینه و با نیرنگ و توطئه از سر راه بر میدارتش.
    ۲. وقتی خیانت از طرف زن باشه، شخص سوم کم کم از اون خانم مطالبه ی مالی میکنه و هر بار به بهانه ای پول زحمت شما و هزینه ی زندگی شما صرف دیگران میشه.
    ۳. گاهی در این روابط شخص سوم میخواد این فرد رو وابسته خودش کنه تا ازش بهره ی بیشتری ببره... این بهره از پول های کم تا مهریه اون خانم گسترش پیدا میکنه در این بین وابستگیها، تهدید به انتشار فیلم و عکس و آلوده کردن زن به مواد مخدر هست.
    ۴. یک زن خیانتکار پس از مدتی تحت تأثیر مسایل روانی و عاطفی کم کم مباردرت به رابطه ی جنسی با شخص سوم میکنه که در این رابطه ممکنه آلوده به هپاتیت، ایدز یا بیماریهای دیگر بشه و شوهر ناخواسته از جانب ایشون آلوده بشه. این بیماری ها که ایدز بدترینش هست متأسفانه به این زودی ها بروز نمیکنه در حالی که فرد ناقلشه و در سالهای بعد خودشو نشون میده.
    ادامه زندگی با یک زن که در زندگی مشترک به خیانت آلوده شده، حتی در صورت رفع اتهام متأسفانه همیشه با شک و تردید خواهد بود و شما هیچوقت به آرامش کامل نمیرسین. خیانت با وجود یک زندگی عاشقانه مردود هست و نشون دهنده پتانسیل بالای اون فرد در این خصوص هست، متأسفانه یک ضعف تربیتی، اعتقادی و شخصیتی هست که باید خود اون فرد بخواد که شرایطشو تغییر بده.
    با این همه توصیه میکنم با والدینتون در میان بگذارین، با هر کدام که میدونین بهتر میتونن راهنماییتون میکنن ... بنظرم باید روی این زندگی تجدید نظر کنین و عاطفه و عشق رو از این مورد حذف کنین، در هر صورتی همسر شما نباید خیانت میکرد . شاید لازم باشه که ایشون از شما دور باشن و شما تصمیم قاطعی برای آینده بگیرین... اگر اون مدارکتون رو حفظ کنین و از همه چیز اسکرین شات بگیرین و آدرسا رو و عکسا رو داشته باشین و برای مراجع قانونی این خیانت محرز بشه خیلی به نفع شما تمام خواهد شد. عشق زمانی مقدس هست که پاکی چاشنی اون باشه یادتون نره.من عین این خیانت رو بارها دیدم و خانم اصلا به زندگی برنگشته و مهریشو تمام و کمال گرفته و هیچ گاه توبه نکرده و متأسفانه فرزندی هم بدنیا اومده که پای مرد رو بیشتر پیچونده لطفا به خودتون احترام بگذارین و آیندتونو تباه نکنین.

    سلام و تشکر از شما
    حرفاتون کاملا صحیحه ولی چیزی که من متوجه شدم اینه که این رابطه حداقل دو سالی قدمت داره و به قبل از اشنایی و ازدواج ما برمیگرده. قضیه از این قراره که خانوم من به خاطر یک مسئله ای مجبور شده تقریبا دوسال خونه داییش زندگی کنه و این پسرداییش هم اونجا بوده و چیزی که نباید بینشون اتفاق افتاده و ظاهرا خیلی هم به هم وابسته شدن به طوری که توی مراسم عقد ما پسرداییش خیلی ناراحت و پکر بود و حتی حاضر نبود باهامون عکس بگیره و خیلی هم نگاه های معناداری به هم میکنن و تابلوعه کاملا. من خیلی به خانومم علاقه دارم. خیلی برام سخت بود که بهش بگم فهمیدم. ولی یه روز بالاخره بهش گفتم و خاستم تمومش کنه. ولی گریه کرد و گفت مثل برادرشه و چیزی بینشون نیست. و گفت که تو ذهنت مسمومه و اگه بهش مشکوک باشم طلاق میگیره و ادامه نمیده باهام. خلاصه اصلا زیربار نمیره. اینم بگم که وضعیت اقتصادی خانواده خانومم و اون پسرداییش خیلی خوبه و نیازی به پول ندارن. و این که از لحاظ ظاهری هم اون پسرداییش خیلی خوشتیپ و ورزشکار هست.

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    18,833
    سطح
    86
    Points: 18,833, Level: 86
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    3,454

    تشکرشده 2,695 در 688 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    126
    Array
    سلام
    جالبه برام اگه همسر شما به پسر داییش علاقه داشت چرا با شما ازدواج کرد؟
    قبل ازدواج میدونستید همچین رابطه ای با پسر داییش دارن؟
    اصلا با عشق و علاقه با شما ازدواج کردن؟ چون همش دم از عشق وعلاقه خودتون به همسرتون میزنید نگفتین اون چقدر به شما علاقه داره
    شاید یه وابستگی بینشون باشه نه عشق به اون معنا که شما فکر میکنیدالبته نیتشون هر چی باشه کارشون کاملا اشتباهه
    به نظرم سعی کنید با محبت و توجه بیشتر به همسرتون تمرکزشون از روی پسر داییش بر دارین
    اگه از شما عشق ومحبت وتوجه کافی دریافت کنه وشما همجوره سیرابش کنید معنی نداره دنبال توجه ومحبت فرد دیگه ای باشه
    مرا با حقیقت
    بیازار
    اما،
    هرگز با دروغ
    آرامم نکن.


  11. کاربر روبرو از پست مفید abi.bikaran تشکرکرده است .

    mohamad1001 (چهارشنبه 23 فروردین 96)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 فروردین 96 [ 19:56]
    تاریخ عضویت
    1394-10-25
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    1,217
    سطح
    19
    Points: 1,217, Level: 19
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    48

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط abi.bikaran نمایش پست ها
    سلام
    جالبه برام اگه همسر شما به پسر داییش علاقه داشت چرا با شما ازدواج کرد؟
    قبل ازدواج میدونستید همچین رابطه ای با پسر داییش دارن؟
    اصلا با عشق و علاقه با شما ازدواج کردن؟ چون همش دم از عشق وعلاقه خودتون به همسرتون میزنید نگفتین اون چقدر به شما علاقه داره
    شاید یه وابستگی بینشون باشه نه عشق به اون معنا که شما فکر میکنیدالبته نیتشون هر چی باشه کارشون کاملا اشتباهه
    به نظرم سعی کنید با محبت و توجه بیشتر به همسرتون تمرکزشون از روی پسر داییش بر دارین
    اگه از شما عشق ومحبت وتوجه کافی دریافت کنه وشما همجوره سیرابش کنید معنی نداره دنبال توجه ومحبت فرد دیگه ای باشه
    سلام و تشکر
    من پیام های تلگرامشون رو توی گوشی همسرم خوندم که شامل پیام های عاشقانه و قلب و گل و بوس و ابراز علاقه و.... بود. از طرف هردوشن حتی از طرف خانومم شدیدتر بود. و یکبار هم که خونشون بودم و اون پسرداییش هم بود من رفتم که از توی ماشین وسیله بیارم ولی وسط راه پشیمون شدم و برگشتم که از پشت پنجره دیدم که پسرداییش سریع و یواشکی دوید توی اتاقی که خانومم بود و هی میخاست بهش نزدیک شه ولی خانومم هی اشاره میکرد که الان میاد ونمیزاشت زیاد نزدیک شه. خلاصه از اون روز روانی شدم و دارم عذاب میکشم. به خدا دارم جهنم رو تجربه میکنم و حس میکنم نابود شدم. خدایا اگه این حالمو میبینی نجاتم بده

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 اردیبهشت 99 [ 17:23]
    تاریخ عضویت
    1395-11-13
    نوشته ها
    125
    امتیاز
    4,990
    سطح
    45
    Points: 4,990, Level: 45
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 160
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    532

    تشکرشده 229 در 100 پست

    Rep Power
    31
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad1001 نمایش پست ها
    سلام و تشکر
    من پیام های تلگرامشون رو توی گوشی همسرم خوندم که شامل پیام های عاشقانه و قلب و گل و بوس و ابراز علاقه و.... بود. از طرف هردوشن حتی از طرف خانومم شدیدتر بود. و یکبار هم که خونشون بودم و اون پسرداییش هم بود من رفتم که از توی ماشین وسیله بیارم ولی وسط راه پشیمون شدم و برگشتم که از پشت پنجره دیدم که پسرداییش سریع و یواشکی دوید توی اتاقی که خانومم بود و هی میخاست بهش نزدیک شه ولی خانومم هی اشاره میکرد که الان میاد ونمیزاشت زیاد نزدیک شه. خلاصه از اون روز روانی شدم و دارم عذاب میکشم. به خدا دارم جهنم رو تجربه میکنم و حس میکنم نابود شدم. خدایا اگه این حالمو میبینی نجاتم بده
    سلام...
    دوست من وضعیتتون خیلی برام ناراحت کننده هست اما خودتونو دست کم نگیرید...
    از خصوصیات همسرتون چیزی نگفتید و نمیشه گفت به فلان طریق بهشون بهفمونید و محبت کنید.
    اما خود شما هستین که سکان دار زندگی مشترکتونید... باید خیلی جدی و محکم قضیه رو حل کنید. اصلا منظورتونو متوجه نمیشم که "دیدین" فردی قصد داشته به همسرتون نزدیک شه و شما فقط از نظر ذهنی ناراحتید!
    این پسر قاعدتا 18 سالشه و اونقدر بچه نیست، از طرفی شما نمیتونید با تندی این موضوع رو حل کنید چون در این صورت همسرتون از پناه بردن بهتون احساس ترس میکنه و به سمت دیگه ای متمایل میشه. اما اینم صحیح نیست که نظاره گر این مسائل باشید.
    خیلی محترمانه و با صداقت به همسرتون بگید که دارید از تمام وجود براش مایه میذارید و این ارتباط -چه عاشقانه،چه وابستگی-چه برادر و خواهری- براتون قابل هضم نیست...
    ================================================== =====================
    ببینید من از وقتی کوچیک بودم، با اینترنت، سایت، مسنجر و این مسائل آشنا شدم... نمیگم دوست اجتماعی و این چیزا صددرصد آسیب میزنه. اما با قاطعیت میگم وقتی به وابستگی و شکلک و ابراز علاقه بین دو جنس مخالف میرسه بخصوص برای افراد 15 تا 25 سال، غیرقابل کنترله.

    پس خودتونو در شرایطی که زمان داره میگذره گول نزنید، افکار بدرد نمیخوره وقتی اعمال زودتر در حال انجامه.
    وارد عمل بشید و به همسرتون باز هم تاکید میکنم "با همه وجود و با صداقت کامل" بفهمونید که این مسائل براتون ناراحت کننده هست و خواستار قطع فوری این رابطه هستید. در غیر این صورت، عواقبش زندگی عاشقانه هردوتونو به انتها میرسونه...
    ================================================== =====================
    اصلا حرفم این نیست که دعوا بگیرید یا جوری رفتار کنید که ازتون بترسن!
    وقتی همسرتون جلوتون گریه کرد، یعنی بهتون پناه آورده...تندی کردن اصلا خوب نیست. اتفاقا محبت و نشون دادن حس مردانگی بیشتر کارسازه.
    اما موقع صحبت، این رو تفهیم کنید که ذره ذره عشقی که برای این زندگی میذارید ارزش داره و دوست دارید این مایه گذاشتن دوطرفه باشه. تحت هیچ شرایطی با این وضعیت که پسر دیگه ای از نیم متری زندگی خصوصیتون رد بشه، کنار نمیاید...
    تمام تلاشتون این باشه که همسرتونو از این رابطه جدا کنید، تا وقتی واقعا لازم نشده سمت اون پسر نرید چون ممکنه همه چیز علیه خودتون تموم بشه...

  14. 2 کاربر از پست مفید Ramin231 تشکرکرده اند .

    mohamad1001 (چهارشنبه 23 فروردین 96), ستاره زیبا (چهارشنبه 23 فروردین 96)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 فروردین 96 [ 19:56]
    تاریخ عضویت
    1394-10-25
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    1,217
    سطح
    19
    Points: 1,217, Level: 19
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    48

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ramin231 نمایش پست ها
    سلام...
    دوست من وضعیتتون خیلی برام ناراحت کننده هست اما خودتونو دست کم نگیرید...
    از خصوصیات همسرتون چیزی نگفتید و نمیشه گفت به فلان طریق بهشون بهفمونید و محبت کنید.
    اما خود شما هستین که سکان دار زندگی مشترکتونید... باید خیلی جدی و محکم قضیه رو حل کنید. اصلا منظورتونو متوجه نمیشم که "دیدین" فردی قصد داشته به همسرتون نزدیک شه و شما فقط از نظر ذهنی ناراحتید!
    این پسر قاعدتا 18 سالشه و اونقدر بچه نیست، از طرفی شما نمیتونید با تندی این موضوع رو حل کنید چون در این صورت همسرتون از پناه بردن بهتون احساس ترس میکنه و به سمت دیگه ای متمایل میشه. اما اینم صحیح نیست که نظاره گر این مسائل باشید.
    خیلی محترمانه و با صداقت به همسرتون بگید که دارید از تمام وجود براش مایه میذارید و این ارتباط -چه عاشقانه،چه وابستگی-چه برادر و خواهری- براتون قابل هضم نیست...
    ================================================== =====================
    ببینید من از وقتی کوچیک بودم، با اینترنت، سایت، مسنجر و این مسائل آشنا شدم... نمیگم دوست اجتماعی و این چیزا صددرصد آسیب میزنه. اما با قاطعیت میگم وقتی به وابستگی و شکلک و ابراز علاقه بین دو جنس مخالف میرسه بخصوص برای افراد 15 تا 25 سال، غیرقابل کنترله.

    پس خودتونو در شرایطی که زمان داره میگذره گول نزنید، افکار بدرد نمیخوره وقتی اعمال زودتر در حال انجامه.
    وارد عمل بشید و به همسرتون باز هم تاکید میکنم "با همه وجود و با صداقت کامل" بفهمونید که این مسائل براتون ناراحت کننده هست و خواستار قطع فوری این رابطه هستید. در غیر این صورت، عواقبش زندگی عاشقانه هردوتونو به انتها میرسونه...
    ================================================== =====================
    اصلا حرفم این نیست که دعوا بگیرید یا جوری رفتار کنید که ازتون بترسن!
    وقتی همسرتون جلوتون گریه کرد، یعنی بهتون پناه آورده...تندی کردن اصلا خوب نیست. اتفاقا محبت و نشون دادن حس مردانگی بیشتر کارسازه.
    اما موقع صحبت، این رو تفهیم کنید که ذره ذره عشقی که برای این زندگی میذارید ارزش داره و دوست دارید این مایه گذاشتن دوطرفه باشه. تحت هیچ شرایطی با این وضعیت که پسر دیگه ای از نیم متری زندگی خصوصیتون رد بشه، کنار نمیاید...
    تمام تلاشتون این باشه که همسرتونو از این رابطه جدا کنید، تا وقتی واقعا لازم نشده سمت اون پسر نرید چون ممکنه همه چیز علیه خودتون تموم بشه...

    سلام رامین جان و تشکر از توجه و محبتت
    از نظر خصوصیات ظاهری میتونم بگم که همسرم خیلی زیبا هست و همه میگن شبیه طناز طبابایی هست و همیشه باشگاه میره و شدیدا به خودش و تیپش میرسه. ولی خودم یه ادم کاملا معمولی هستم و چون داعم سرکارم اصلا وقت باشگاه رفتن ندارم راستش وقتم داشته باشم اونقدر خستم که باید بخابم و نمیتونم برم. برعکس من اون پسرداییش خیلی خیلی خوشگل و خوشتیپه به طوری که خبر دارم سه چهار تا دختر شدیدا دنبالشن ولی بهشون پا نمیده! حالا از شانس بد من اومده عاشق زن من شده که توی خونشون زندگی میکرده. فکر این که اون مواقع تنهایی توی خونه باهم چیکار میکردن دیوونم میکنه. این چندروز به خودکشی هم فکر کردم . هزار جور فکر تو سرمه. یه بار میگم با پسره حرف بزنم یه بار میگم کتکش بزنم. ولی میترسم با این کار خانومم بیشتر به سمتش کشیده بشه و از من متنفر بشه نمیدونم چیکار کنم. شایدم به حرف شما عمل کنم و دوباره با همسرم حرف بزنم
    ویرایش توسط mohamad1001 : چهارشنبه 23 فروردین 96 در ساعت 17:48

  16. کاربر روبرو از پست مفید mohamad1001 تشکرکرده است .

    Ramin231 (چهارشنبه 23 فروردین 96)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:36 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.