سلام
شاید همسر شما هیجانیه. هم شادیش و هم عصبانیتش شدیده.
شما که اینو می دونی وقتی عصبانی می شه باهاش بحث نکن و سعی نکن اون وسط قانعش کنی.
سعی کن آرومش کنی. قول و قرار دروغ بهش نده. اما از وسط حرفهاش اونایی که می تونی خلافش را بگی و آروم بشه بگو.
مثلا داره داد می زنه که مامانت به ما کم عیدی داد تو اصلا برات مهم نیست. منو دوست نداری ... همینطور مسلسل وار داره حرف می زنه.
می تونی بعد جمله "تو منو دوست نداری" بگی اشتباه می کنی من تو رو خیلی دوست دارم.
دو تا جمله ی اولش را ایگنور کن. هیچی نگو.
یا بهش بگو تو الان عصبانی هستی و ما نمی تونیم تو عصبانیت به نتیجه برسیم.
آروم که شدی حرف می زنیم.
اگه می بینی نمی تونه حرف بزنه و باز توی حرف زدن کنترل از دستش در می ره، بهش بگو بنویسه.
بگو حرفهاش را بنویسه و شما هم جوابهات را می نویسی.
موقع نوشتن،حرفها منطقی تر می شه و ایشون هم جواب حرفهاش را که بگیره، آرومتر می شه.
وقتی عصبانی باشه و جوابی هم نگیره، عصبانی تر می شه.
همونطور که شما مشکل داری و برای درمان اقدام کردی، همسرتون و اکثر ما مشکلات شخصیتی و تربیتی داریم،
موضوع خاص شما یا ایشون نیست. باید یاد بگیریم چطوری کنترلش کنیم و نذاریم مشکلمون زندگیمون را خراب کنه.
متاسفانه همسرتون خیلی همکاری نمی کنه برای یادگیری مهارت کنترل مشکلش.
پس شما به عنوان همسرش و برای آرامش خودتون و زندگی مشترکتون، سعیت را بکن کمکش کنی.
شنا و ورزشهای آبی کمک خوبیه برای آرامش.
اگه دوست نداره یا مشکل داره ورزشهای دیگه هم بکنه برای بهتر شدن حال روحیش خوبه.
پیاده روی در طبیعت
اگه نزدیک دریا زندگی می کنید کنار دریا رفتن و ...
سعی کنید یه جوری که عصبانی نشه این کتاب را بهش بدید بخونه.
یا می تونید بخرید و خودتون بخونید، شاید ایشون هم برداشت خوند.
مستقیم بهش نگید بیا اینو بخون. خودتون بخونید و یه جاییش که اصلا ربطی به شخصیت و مشکل همسرتون نداره و خیلی عادی باشه بهش نشون بدید یا براش بخونید و بگید چه جالب ... یه کاری کنید توجهش به کتاب جلب بشه و بخوندش ( البته اگه خیلی عصبیه و نمی شه مستقیم بهش بگید)
رقص خشم
دکتر هریت لرنر در کتاب مشهورش رقص خشم که زندگی میلیونها نفر از خوانندگانش را تغییر داده، مینویسد: «عصبانیت نشانه است، و ارزش دارد به آن توجه کنیم. عصبانیت ما ممکن است حامل چنین پیام هایی باشد: مورد آزار قرار گرفتیم، حق و حقوقمان نادیده گرفته میشود، نیازها و خواستههایمان در حد مطلوب برآورده نمیشود، یا خیلی ساده، چیزی در زندگیمان درست نیست.»
در حالی که خشم ارزش توجه و احترام دارد، اما بعضي زنان در مقابله با آن روشهایی به کار میگیرند که برای کنترل عصبانیتشان به کار نمیآیند. آنها در واکنش به خشم به دو گروه تقسیم میشوند: «زن خوب» و «زن پرخاشگر». گروه اول به هر قیمتی شده از عصبانیت و مشاجره دوری میکنند، آن را کاملا نادیده میگیرند و بالاخره دچار مشکلات عاطفی میشوند. گروه دوم خیلی زود عصبانی میشوند، خود را درگیر دعواهای بی فایده میکنند، دایم گله و شکایت میکنند و بالاخره با احساس عجز و ناتوانی باقی میمانند.
در این کتاب سعی شده است به خواننده کمک شود تا بداند در کدام یک از این دو گروه جای می گیرد. سپس با گفتن شرح حال زنانی که تحت درمان نویسنده بودهاند، برای حل مشکلات با همسر، والدین، فرزندان، دوستان و همکاران راه حل هایی پیشنهاد میکند.
به دست آوردن عزت نفس در قبال اعتقادات، ارزش ها، افکار و احساسات خود کاری است که هرکس باید به تنهایی انجام دهد. گرچه دیگران ممکن است ما را دعوت به چنین کاری کنند یا ما دیگران را، اما در آخر هرکس خودش باید احساسات و باورهایش را توضیح دهد. اما این وظیفهای است که باید به تنهایی انجام دهیم اما نه در انزوا. ما در ارتباط با دیگران میتوانیم به خود واقعی مان دست یابیم و درباره خودمان بیاموزیم. در این کتاب همواره بر در میان گذاشتن تجربههای خود و یادگیری از تجربههای سایر اعضای خانواده به خصوص زنان تاکید شده است. زیرا با ارتباط برقرار کردن و سهیم شدن تجربهها میتوانیم فراتر از اسطورههای فرهنگی، خانوادگی و شخصی گام برداریم.
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
ویرایش توسط شیدا. : چهارشنبه 16 فروردین 96 در ساعت 16:30
علاقه مندی ها (Bookmarks)