به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 آذر 96 [ 14:30]
    تاریخ عضویت
    1396-1-02
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    390
    سطح
    7
    Points: 390, Level: 7
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 16 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مجردی و تنهایی در سن 34 سالگی

    دختری 34 ساله کارمند موقعیت شغلی و مالی نسبتا خوب و چهره عادی
    الان که به گذشته فکر می کنم
    انقدر توی مشکلات غرق بودم که برای رهایی از مشکلات مالی خانواده و سطح پایین خانواده مجبور بودم به درس رو بیارم
    اگرچه با چنگ و دندون خودمو بالا کشوندم دانشگاه ملی درس خوندم فارغ التحصیل که شدم به ازدواج فکر کردم ولی اون به من فکر نمی کرد من کسی تو موقعیت خودم میخواستم بدونه اینکه به سطح خانوادم فکر کنم
    بلافاصله بعد از کارشناسی هم ارشد گرفتم باز تو دانشگاه ملی اون دوسال هم خبری نشد
    بودن خواستگار ولی با سطح خانوادم نه اون چیزی که خودم بودم در حد خودم
    یکسال بعد ازمون استخدامی قبول شدم و وارد بازار کار شدم
    چند تا خواستگار داشتم ولی باز در حد من حتی یکی دو پله کمتر ا زمن نبودن
    تو اداره با پسری اشنا شدم که اون به من نزدیک شد بهش دل بستم مدتی که گذشت وارد روابط جدیدی شدم که هیچ وقت اون روابط رو قبول نداشتم
    تماس های تلفنی ...
    بعد از مدتی ازدواج رو من مطرح کردم جالب بود تو ظاهر خودشو پسری مومن و با اخلاق و .. نشون میداد ولی به مرور فهمیدم اینا ظاهر قضیه است تا باهاش دعوام شد و کشیدم کنار بعد از مدتی فهمیدم رابطشو با کسی دیگه شروع کرده
    یه حالی بود خانومای اداره رو زیر نظر داشت به عبارتی رفتارشونو ...
    جالب که بین آقایون اداره جزء کسایی بود که بیشتر با خانوم ها در ارتباط بود
    خلاصه این شکست برای منی که خدا میدونست چقدر در پاکی زبون زد بودم خیلی گران درآومد
    حالا بعد از سه سال چشم باز می کنم می بینم عمرم با این آقا رفت
    از خدا خواستم از همون مسیری که به من ضربه زد ضربه بهش بزنن ولی نه انگار خدا هم با اونه
    خلاصه 34 سالمون شد دیگه کسی هم سن مانیست
    یه زمانی نیش کنایه ها روم اثر میذاشت بدونه اینکه ازدواجو امر مهمی بدونم ولی الان واهمه دارم از اینده از تنهایی از پیر شدن و عدم داشتن یه همدم
    خیلی غمگین شدم دلیلی برای شادی نمیبینم با اینکه تو زندگی زناشویی اطرافیان سرک میکشم موفقیتی نمیبینم

  2. 2 کاربر از پست مفید دشلائث_دشسهئ تشکرکرده اند .

    narges_khanom (پنجشنبه 03 فروردین 96), زن ایرانی (جمعه 04 فروردین 96)

  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 آذر 96 [ 14:30]
    تاریخ عضویت
    1396-1-02
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    390
    سطح
    7
    Points: 390, Level: 7
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 16 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کسی هست بگه چطور شادی رو به زندگیم برگردونم
    چطور فکر ازدواج رو کنار بگذارم

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 دی 98 [ 00:48]
    تاریخ عضویت
    1391-9-02
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    5,407
    سطح
    47
    Points: 5,407, Level: 47
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام
    شاید کسی مثل شما نیاز به تغییر در نگرشها و معیارهاتون دارید!... یه جورایی باید دیدگاهتونو به زندگی تعدیل تر و منطبق بر واقعیت کنید... به نظر بنده دیر ازدواج کردن بدتر از ازدواج ناموفق نیست

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 بهمن 00 [ 00:33]
    تاریخ عضویت
    1394-1-19
    نوشته ها
    235
    امتیاز
    14,247
    سطح
    77
    Points: 14,247, Level: 77
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 203
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,750

    تشکرشده 764 در 211 پست

    Rep Power
    71
    Array
    سلام

    آرامش و شادی زمانی به زندگی شما برمیگرده که سطح توقعاتتون رو بیارید پایین ، نه اینکه نیازهاتون رو نادیده بگیرید.

    شما در زمینه تحصیل و اشتغال از دید خودتون یک فرد موفق محسوب میشوید و توانسته اید تا حدودی رضایت درونی خود را جلب کنید...اما حالا چه میشود که آدم موفقی نظیر شما در زمینه دیگری مثل ازدواج و انتخاب همسر از خودش ضعف نشان میدهد و حتی دچار یک گمراهی محض و آشکار میشود؟
    جوابش کاملا مشخص است ... شما باید در زمینه انتخاب همسر ، هوش و مهارت بیشتری به خرج میدادید که متاسفانه .............

    تا زمانی که تمام شرایط بیرونی مهیا نباشد ، شما از درون احساس شادی نخواهید کرد .
    برای از بین بردن این حس کمبود بهتر است به جای پاک کردن صورت مسئله ، راه حل تازه ای پیدا کنید.
    مثلا میتونید به دوست ، فامیل ، آشنا و کلا هر کسی که قابل اعتماد است ، بسپرید که در صورت مواجهه با شخص مناسب ، شما رو به ایشون معرفی کنند.
    مثلا میتونید به سر و وضع خودتون بیشتر رسیدگی کنید و در مکان هایی قرار بگیرید که بیشتر به چشم می آیید.
    و ...

    یک نکته مهم :
    شما هم مثل خیلی از خانم های دیگر معتقدید که در امر ازدواج نادیده گرفته شدید و خواستگار مناسبی نداشته اید. خب باید بگم که من خانم های بسیاری رو دیدم که با یک پسر پایین تر از خودشون ازدواج کردند و الان به اون آرامش و خوشبختی مد نظرشون دست پیدا کردند.به نظر من شما نباید تنها روی موقعیت اجتماعی و خانوادگی طرف فکوس کنید و صرفا بر اساس آن رای صادر کنید. اگر بنا رو بر ویژگی های شخصیتی و رفتاری طرف مقابل بگذارید ، بدون شک آینده بهتری در انتظار شما خواهد بود .
    خواهر من دو سال از شما کوچکتره.شوهرش وقتی که اومد خواستگاری خواهرم، شاگرد میوه فروشی بود و دیپلمم نداشت.ولی بعدها با تشویق خواهرم در کنار کار ، درسش رو ادامه داد و الان شرکت مهندسی داره.

    در ضمن خدا به کسی ضربه نمیزنه و ایشون اگر مقصر باشند ، رفته رفته با تکرار اشتباهاتشون ، عرصه زندگی رو بر خودشون تنگ میکنند و در نهایت نتیجه اعمالشون رو خواهند دید.

    موفق باشید.

  6. کاربر روبرو از پست مفید سرشار تشکرکرده است .

    mohamad.reza164 (جمعه 04 فروردین 96)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 آذر 96 [ 14:30]
    تاریخ عضویت
    1396-1-02
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    390
    سطح
    7
    Points: 390, Level: 7
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 16 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سرشار جان ممنون از پستی که گذاشتید و راهنمایی که کردین
    بارها به خودم گفتم که سطح توقعاتم رو پایین بیارم
    ولی میترسم ،سطح توقعات خوب پایین به قول شما به جای در نظر گرفتن موقعیت اجتماعی ، شخصیت طرف رو در نظر بگیرم ولی کسی که به خاطر حقوقم و موقعیت اجتماعیم جلو میاد چی؟ همه مردا اینطورین یعنی کسایی که دور و بر من میان اینطورین،سطح توقعات من پایین ولی وقتی اونا توقعاتشون بالاست چی؟

  8. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام عزیزم خیلی متاسفم اما این نیاز شما واقعا مثل نیاز به ابو غذاست پس الکی نمیتونیمبا مشغول کردن خودمون حذفش کنیم واقعیتش من چند وقت پیش از تلویزیون شنیدم تبیان یک سایت همسان گزینی ایجاد کرده که بسیار متفاوت با سایتهای دیگر همسریابی هست در اون سایت زیر نظر مشاوران و حضور خانوادها جوانان هم سان خودشون رو پیدا میکنند و مشاوران تا دو سال بعد ازدواج هم افرادی که باهم ازدواج کرده اند رو به حال خود رها نمیکنند اونطورکه مدیرش در تلویزیون صحبت میکرد بنظرم سایت بسیار مناسبی بود و من تصمیم گرفتم به افرادی کهواقعا نمیدونن چطور همسر انتخاب کنند این سایت رو معرفی کنم البته چون معتبر بود اینجا معرفی کردم


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 96, 00:33
  2. درخواست راهنمایی در خصوصی شدت بالای حساسیت بین فردیی (راه حل پرسشنامه کمالگرایی هیل)
    توسط آقای ام در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 خرداد 95, 19:05
  3. برای گرفتم تصمیم نهایی برای جدایی دور شدن کوتاه مدت مفید است یا مضر؟
    توسط فرخ رو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 خرداد 93, 22:39
  4. تنهایی - 24 سالمه، نمی خواهم با کسی دوست بشم، تنهایی اذیتم می کنه
    توسط sara19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 آذر 91, 01:10

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.