به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 مهر 96 [ 08:00]
    تاریخ عضویت
    1395-12-27
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    3,263
    سطح
    35
    Points: 3,263, Level: 35
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    365

    تشکرشده 236 در 117 پست

    Rep Power
    35
    Array

    کنترل زندگی از دستم در رفته

    سلام. من یه دختر سی سالم. نمیدونم از کجا شروع کنم فقط می دونم زندگیمو باختم. هیچی ندارم، نه پول دارم، نه درآمد نه زندگی که مال خودم باشه. احساس خفگی می کنم. احساس می کنم یه کیسه پلاستیک کشیدن رو سرم نمی تونم نفس بکشم. کارم فقط شده گریه کردن گوشه یه اتاق فکسنی.می خوام کار پیدا کنم اما نمی دونم چجوری؟گذشتمو ازم گرفتن می خوام آیندم رو خودم بسازم اما نمی دونم چجوری.....میتونین راهنماییم کنین؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید غبار غم تشکرکرده است .

    mohamad.reza164 (جمعه 27 اسفند 95)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 96 [ 08:04]
    تاریخ عضویت
    1395-12-04
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    4,294
    سطح
    41
    Points: 4,294, Level: 41
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsOverdriveTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    141

    تشکرشده 512 در 186 پست

    Rep Power
    56
    Array
    سلام عزیزم
    با این اطلاعات کم ما هم کم میتونیم کمکت کنیم، برامون بگو؛
    ۱. تحصیلاتتون تا چه مقطعی هست؟
    ۲. متأهل بودی یا کلاً مجردی؟
    ۳. خونوادت رابطشون با شما چطوره و از نظر مالی و عاطفی چقدر حمایتت میکنن؟
    ۴. کی گذشتت رو ازت گرفت و چرا؟یعنی اصلا تو مقصر نبودی؟
    بطور خلاصه اگر بخوام چند خط واست بنویسم این هست که فعلا در جامعه اوضاع همینطوره خیلی از جون ها تو این سن، هم دچار معضل بیکاری هستن و هم ازدواج نکردن ..از طرفی شکست های پیاپی عاطفی باعث فلج شدن زندگیشون شده. نگاههای طلبکارانه ی مردم و خانواده و عدم پشتیبانی و مشاوره مفید هم بخشی دیگر از این مشکلات هست.
    بشخصه فکر میکنم هیچ برنامه ریزی دقیق و مطالعه ی جامعی در این سالها صورت نگرفته و بنوعی هر کسی فقط تونسته گلیم خودش رو از آب بیرون میکشه، همین هم سبب شده جامعه ما بسمت دروغ ، ریا، آدم فروشی، زیر آب زنی، فساد فکری، فساد مالی و ... کشیده بشه. اینکه خیلی ها هم دختر و هم پسر شبیه شما هستن هیچ شکی نیست و تقصیر شما هم نیست. برنامه کلی و رسیدگی کلی نیازمنده که حتی از عهده روانشناس و مشاوره هم بر نمیاد، راستش گاهی نمیدونیم برای کسی که حق با اون هست چی باید گفت و چی آرومش میکنه.
    اگر فرضاً جوان های در سن ازدوجمون رو به مسیری صحیح هدایت کنیم و به زندگیشون هدف بدیم ...میشه خیلی از آمارها رو کاهش داد از فساد اخلاقی تا معضلات بعدی. این هم کار بزرگان هست، یعنی اگر جوانهایی که تصمیم به ازدواج دارن مثلاً در همین فضای مجازی، سایتی زیر نظر مشاورین و متخصصین به اونها گزینه هایی رو پیشنهاد بدن ، نون سایت های غیر مجاز همسر یابی آجر میشه و دیگه کسی نمیره خودش خود به خود عاشق بشه و بعد بگه اینترنت فلانه... این البته برای عزیزانی که واقعا در بحث ازدواج مشکل دارن و تنهان.‌یک سایت تبیان هست که اونم برای سه شهره ... در مطالعه ای که داشتم فهمیدم یکی از کشورهای شرقی آسیا برای دختران چند گزینه پیشنهادی برای ازدواج نشون میدن و اونها اگر تمایل داشتن بیشتر با هم آشنا میشن .
    بیکاری هم همینطور، هر کاری نیاز به محرکه ای داره .. برای کسی که دستش خالیه یا بازاری برای کارش نیست و محلی برای ارائه نیست ... بیکاری محرز تره. مخصوصا برای کسانی که مهارت و سواد کافی ندارن اونها بیشتر در معرض مشکل بیکاری هستن. این در حالی هست که برخی که تحصیلات عالی دارن خیلی هم اوضاع بر وفق مرادشون نیست. بهر حال این اتفاق جدیدی نیست.
    ویرایش توسط yarmehrban : جمعه 27 اسفند 95 در ساعت 20:23

  4. کاربر روبرو از پست مفید yarmehrban تشکرکرده است .

    غبار غم (شنبه 28 اسفند 95)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    215
    Array
    سلام

    به همدردی خوش اومدین

    چه کار خوبی کردین مشکلتون رو اینجا مطرح کردین

    ان شاالله دوستان اهل فن بهتون بیشتر کمک میکنند

    ---------------------

    چرا اسم غبار غم؟ میدونستین تعاریف بدی که ما به خودمون نسبت میدیم، 17 برابر آثارش در روح و روانمون مخرب تر از تعاریف بدیه که دیگران به ما میگن؟

    پس اول از همه سعی کنید خودتون رو دوست داشته باشید. به خودتون ویژه گی های مثبتی رو که دارین گوشزد کنید.
    دوم، اگر شخصی رو بابت مشکلات زندگی تون مقصر میدونید فراموش کنید و مدام با خودتون تکرار نکنید اگر بیساری فلان کار رو نمیکرد وضع من الان بهتر بود. ( شخصیت کنترل مکان درونی و بیرونی رو مطالعه کنید)


    ------------

    معمولا کار و درآمد به انسان ها انگیزه و اعتماد به نفس میده. از طرفی چون اثر مثبت فعالیتی رو که انجام دادن میبینند، در وجودشون به انرژی مثبت تبدیل میشه.

    توانمدی ها، رشته تحصیلی، تجربه های کاری و علاقه مندی هاتون رو تا حالا لیست کردین؟
    اینجا جای خوبی هست که میتونید با دوستان همدردی به اشتراک بگذارید.
    ---------------
    برای شروع از کار های کوچک شروع کنید، مثلا یه نقاشی کوچولو و ساده بکشید ( جهت بازخورد خلق کردن در روح و روانتون)
    -----


  6. 2 کاربر از پست مفید mohamad.reza164 تشکرکرده اند .

    جوادیان (دوشنبه 14 فروردین 96), غبار غم (شنبه 28 اسفند 95)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 مهر 96 [ 08:00]
    تاریخ عضویت
    1395-12-27
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    3,263
    سطح
    35
    Points: 3,263, Level: 35
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    365

    تشکرشده 236 در 117 پست

    Rep Power
    35
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط yarmehrban نمایش پست ها
    سلام عزیزم
    با این اطلاعات کم ما هم کم میتونیم کمکت کنیم، برامون بگو؛
    ۱. تحصیلاتتون تا چه مقطعی هست؟
    ۲. متأهل بودی یا کلاً مجردی؟
    ۳. خونوادت رابطشون با شما چطوره و از نظر مالی و عاطفی چقدر حمایتت میکنن؟
    ۴. کی گذشتت رو ازت گرفت و چرا؟یعنی اصلا تو مقصر نبودی؟
    بطور خلاصه اگر بخوام چند خط واست بنویسم این هست که فعلا در جامعه اوضاع همینطوره خیلی از جون ها تو این سن، هم دچار معضل بیکاری هستن و هم ازدواج نکردن ..از طرفی شکست های پیاپی عاطفی باعث فلج شدن زندگیشون شده. نگاههای طلبکارانه ی مردم و خانواده و عدم پشتیبانی و مشاوره مفید هم بخشی دیگر از این مشکلات هست.
    بشخصه فکر میکنم هیچ برنامه ریزی دقیق و مطالعه ی جامعی در این سالها صورت نگرفته و بنوعی هر کسی فقط تونسته گلیم خودش رو از آب بیرون میکشه، همین هم سبب شده جامعه ما بسمت دروغ ، ریا، آدم فروشی، زیر آب زنی، فساد فکری، فساد مالی و ... کشیده بشه. اینکه خیلی ها هم دختر و هم پسر شبیه شما هستن هیچ شکی نیست و تقصیر شما هم نیست. برنامه کلی و رسیدگی کلی نیازمنده که حتی از عهده روانشناس و مشاوره هم بر نمیاد، راستش گاهی نمیدونیم برای کسی که حق با اون هست چی باید گفت و چی آرومش میکنه.
    اگر فرضاً جوان های در سن ازدوجمون رو به مسیری صحیح هدایت کنیم و به زندگیشون هدف بدیم ...میشه خیلی از آمارها رو کاهش داد از فساد اخلاقی تا معضلات بعدی. این هم کار بزرگان هست، یعنی اگر جوانهایی که تصمیم به ازدواج دارن مثلاً در همین فضای مجازی، سایتی زیر نظر مشاورین و متخصصین به اونها گزینه هایی رو پیشنهاد بدن ، نون سایت های غیر مجاز همسر یابی آجر میشه و دیگه کسی نمیره خودش خود به خود عاشق بشه و بعد بگه اینترنت فلانه... این البته برای عزیزانی که واقعا در بحث ازدواج مشکل دارن و تنهان.‌یک سایت تبیان هست که اونم برای سه شهره ... در مطالعه ای که داشتم فهمیدم یکی از کشورهای شرقی آسیا برای دختران چند گزینه پیشنهادی برای ازدواج نشون میدن و اونها اگر تمایل داشتن بیشتر با هم آشنا میشن .
    بیکاری هم همینطور، هر کاری نیاز به محرکه ای داره .. برای کسی که دستش خالیه یا بازاری برای کارش نیست و محلی برای ارائه نیست ... بیکاری محرز تره. مخصوصا برای کسانی که مهارت و سواد کافی ندارن اونها بیشتر در معرض مشکل بیکاری هستن. این در حالی هست که برخی که تحصیلات عالی دارن خیلی هم اوضاع بر وفق مرادشون نیست. بهر حال این اتفاق جدیدی نیست.
    ممنون که جواب دادین.........من کارشناسیم (ببخشید رشتمو نمی خوام بگم).یه ماه دیگه کنکور ارشد دارم. اما اصلا براش آماده نیستم. اعتماد به نفس شرکت تو کنکور رو ندارم.شاید برا خیلیا مسخره به نظر بیاد اما با گریه دارم تایپ می کنم، کم هوش و اینا نیستم، اما به خاطر مشکلات و درگیری های خانوادگی ذهنم دیگه نمی کشه....چیکار کنم؟!چنبار یه کتاب چارصد صفحه ای رو بخونم تا مظالب یادم بمونه؟!.....مثلا یه کتاب مهم داریم حداقل سه بار خوندمش اما فک کنم چون همش نگرانم و استرس و افسردگی دارم مطالب یادم نمی مونه.مخصوصا هم که یه سالی میشه که از خونه بیرون نرفتم. وگرنه دانشگاه معدل الف بودم. سخت ترین درسای سه چار واحدیمو با بیست پاس کردم. ولی وقتی میام تو این خونه لعنتی همه چی عوض میشه..... مجردم. اصلا ازدواج نکردم.
    خانوادم که مامانم خرجم و میده (اینم بگم که خرجی ندارم). پدرمم که حتی یه کلمه نمی خوام راجع بهش حرف بزنم. خانوادم گذشتمو ازم گرفتن.....من مقصر چی بودم؟! شیطون بودم؟ درس نخون بودم؟ علاف بودم؟! خرج و مخارجم بالا بود؟!با پسرا مچ می شدم؟!.....نه، اینا نبوده. میدونین مشکل چی بود؟ مشکلم این بود که بله چشم گو بودم. الان دخترای فامیل ما همشون یا ازدواج کردن یا شغل عالی دارن یا هردو رو دارن اون وقت من باید تو سی سالگی بفهمم مثل یه گوسفند بزرگ شدم. الان باید بفهمم ....حتما همه میگن تو خودتو با بقیه مقایسه نکن. باشه. بیاین خودمو با خودم مقایسه کنم. 30 سالمه باید تا حالا یه شغلی داشته باشم دیگه.....کو؟ باید تا حالا یه دوستی داشته باشم دیگه؟ کجاست؟! .......
    میدونم مشکلات خانوادگیم حل بشو نیس....نه حمایت عاطفی هست نه حمایت مالی....یعنی در واقع نبوده که الان بخواد باشه......فقط می خوام خودمو جمع و جور کنم.....اما به خدا نمی دونم چجوری

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها
    سلام

    به همدردی خوش اومدین

    چه کار خوبی کردین مشکلتون رو اینجا مطرح کردین

    ان شاالله دوستان اهل فن بهتون بیشتر کمک میکنند

    ---------------------

    چرا اسم غبار غم؟ میدونستین تعاریف بدی که ما به خودمون نسبت میدیم، 17 برابر آثارش در روح و روانمون مخرب تر از تعاریف بدیه که دیگران به ما میگن؟

    پس اول از همه سعی کنید خودتون رو دوست داشته باشید. به خودتون ویژه گی های مثبتی رو که دارین گوشزد کنید.
    دوم، اگر شخصی رو بابت مشکلات زندگی تون مقصر میدونید فراموش کنید و مدام با خودتون تکرار نکنید اگر بیساری فلان کار رو نمیکرد وضع من الان بهتر بود. ( شخصیت کنترل مکان درونی و بیرونی رو مطالعه کنید)


    ------------

    معمولا کار و درآمد به انسان ها انگیزه و اعتماد به نفس میده. از طرفی چون اثر مثبت فعالیتی رو که انجام دادن میبینند، در وجودشون به انرژی مثبت تبدیل میشه.

    توانمدی ها، رشته تحصیلی، تجربه های کاری و علاقه مندی هاتون رو تا حالا لیست کردین؟
    اینجا جای خوبی هست که میتونید با دوستان همدردی به اشتراک بگذارید.
    ---------------
    برای شروع از کار های کوچک شروع کنید، مثلا یه نقاشی کوچولو و ساده بکشید ( جهت بازخورد خلق کردن در روح و روانتون)
    -----
    سلام.ازتون ممنونم....آره میدونم. تازگیا شدیدا راجع به خودم نظرات منفی دارم. از الان همشونو عوض کنم؟ یکم سخته.باشه....ببینم میتونم.....
    میدونم کار و درآمد انگیزه میده به آدم اما من چجوری کار پیدا کنم؟ شهر کوچیک. رشته منم به قولی پسرونس. چشم امیدم به ارشد بود که اونم هیچی یاد نگرفتم تو این چن ماهی که براش خوندم.
    راستش توانمندیامو لیست نکردم. آخه توانمندی ندارم که. ....

  8. 2 کاربر از پست مفید غبار غم تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (جمعه 27 اسفند 95), yarmehrban (جمعه 27 اسفند 95)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 96 [ 08:04]
    تاریخ عضویت
    1395-12-04
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    4,294
    سطح
    41
    Points: 4,294, Level: 41
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsOverdriveTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    141

    تشکرشده 512 در 186 پست

    Rep Power
    56
    Array
    عزیزم گریه بهت نمیاد، کسی که میاد و مشاوره میگیره مشخص هست هم آدمیه که توانش برای جنگیدن با مشکلات زیاده و هم اراده تغییر داره ، هم فکرش بحدی رشد کرده که مشورت میخواد.. درمان مشکلت شاید کلاس رفتن و پیگیری یه هنر، ورزش ، کسب مهارت یا غیره باشه اما بهت عرض کنم همه ی اینها موقتیه. من میخوام انشالله ریشه ای مشکلت حل بشه.
    خانوادت ... از خانوادت بگو چکاری میکنن که تو رو بهم میریزه و تمرکز رو ازت میگیره؟ نداشتن تمرکز علت اصلی خوندن یکباره و و چند باره مطالب هست.
    از پدرتم حرف نمیخوای بزنی حتماً خیلی با هم اختلاف نظر دارین و تفکراتتون با هم جور نیست...شایدم در محبت کردن کم گذاشته...
    بله، چشم گو بودی ، خب بعضی ها همینطورن اما شاید منظورت اینه تا حدی که قدرت اختیار و تصمیم گیری رو هم از دست داده بودی.
    از خواستگار چیزی نگفتی، حتما وقتی دانشگاه میرفتی در دید خیلی ها بودی ... کسی بود خیلی بهت علاقه داشته باشه؟
    عزیزم استرس تو ریشه در مشکلاتی داره که هنوز برای ما مبهمه از همه ی چیزایی که آزارت میده و عصبیت میکنه برامون بنویس. علت موندن شما در خونه به استرستون برمیگرده البته باید دید از چه نوعی هست. در چه زمانی استرس بهت دست میده؟حالت جسمی و روانی این استرس رو بنویس.
    /من بدلیل محودیت ارسال دیر پاسخ میدم اما بهتون سر میزنم/

  10. کاربر روبرو از پست مفید yarmehrban تشکرکرده است .

    غبار غم (شنبه 28 اسفند 95)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 مهر 96 [ 08:00]
    تاریخ عضویت
    1395-12-27
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    3,263
    سطح
    35
    Points: 3,263, Level: 35
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    365

    تشکرشده 236 در 117 پست

    Rep Power
    35
    Array
    خانواده ای که سالم نباشه چه ویژگی هایی داره؟ فک کنین یه خانواده نا سالم. پدرم زندگیمونو به هم ریخته...به خاطر همین نمی خوام ازش حرف بزنم. بببخشید نمی تونم توضیح زیادی بدم.....قدرت تصمیمی گیری داشتم اما وقتی باهاش مقابله می شد سعی می کردم حرف خانوادمو قبول کنم. که کاش این کارو نمی کردم. دانشگاه یه تعدادی بودن اما من طبق معمول به خاطر مشکلات خانوادگیم با آدما ارتباط برقرار نمی کردم و نمی کنم. اینم بگم که مشکل برقراری ارتباط با جنس مخالف دارم . چون بیست و چن سالی تا قبل دانشگاه فقط تو خونه بودم یه سری مهارت هایی که باید یاد میگرفتم و یاد نگرفتم دیگه. مثلا سرم همیشه پایینه که از این ویژگیم متنفرم،نمی تونم به چشمای کسی که داره از روبه روم میاد نگا کنم. یا مثلا نمی دونم بیرون آشنای آقا دیدم بهش سلام بدم یا نه. همش نگرانم. آخه خانوادم به شدت کنترل گر بودن. چن سال پیش دو سه جایی برا کار رفتم، پول که نمیدادن فقط تجربه کاری بود و از نظر من تعامل و ارتباط با اجتماع هم بود که راضی بودم. اما هر دفعه یه نفر پیدا میشد که عاشق سینه چاک من بشه منم چون نمیدونستم چجوری باهاشون رفتار کنم کلا دیگه نمی رفتم (دانشگاهم یکی دو بار این مشکل برام پیش اومد)... اینم بگم که من یه دونه دوس ندارم، خواستگار که سهله....
    همیشه استرس دارم دیگه، خشم دارم، نفرت دارم. تو خونه تنش باشه منم استرس می گیرم که عموما اینطوریه. تنشم فروکش کنه غم و ناراحتی و نگرانی از اطراف و آینده مبهم هست.
    استرس و تنش عصبیمم بیشتر یا گریه س یا داد و فریاد و پرت کردن وسایل....اکثرا گریه س. مثلا هر یه ربع یه بار یادم میفته گریم میگیره. همیشه زندگیم اینجوری بوده، همیشه یه تنش شدید تو خونه بوده که باعث شده من تا چن روز گنگ باشم.بعدش دوباره روز از نو روزی از نو
    شما لطف داریهمینکه یه گوشه از دردمو گفتم (برای اولین بار تو این سی سال) یکم سبک شدم

  12. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 خرداد 97 [ 04:49]
    تاریخ عضویت
    1395-3-05
    نوشته ها
    138
    امتیاز
    2,771
    سطح
    32
    Points: 2,771, Level: 32
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    79

    تشکرشده 133 در 75 پست

    Rep Power
    27
    Array
    تا حدودی زندگیتونو درک میکنم مشکلاتتون که کودکی و نوجوانی افتضاح میتونه چقدر تو حال و روز آدم تاثیر بذاره ولی تا راجب تمامشون حرف نزنی حالت بهتر نمیشه منم کودکی افتضاحی داشتم خیلی اوقات تو یدونه سایت میرفتم و راجبش تو پست های مربوط به دوران کودکی با بقیه اشتراک میذاشتم و هربار غم داستان برام سبک تر میشد یک نمونش مثلا دیروز گفتم لینکشو براتون میذارم بخونید مطمئنم حالم از شما بدتر نبوده باشه بهتر هم نبوده پیشنهاد میکنم بخونید اسم کاربریم همینه که همین جاست میتونید نظرمو پیدا کنید
    چرا همه چیزای خوب واس بقیه است ؟ :: خانواده برتر
    ولی شما که نمیتونید هیچ کس رو تغییر بدید پس میمونه خودتون که میتونید عوضش کنید بزرگترین مشکلت از همون دوران کودکی والدین کنترل گر و مضطربتون هستن که شما رو تنها و بدون عزت نفس بار آوردن و بسیار وابسته که حتی اثرات وابستگی الانم تو وجودت هست شما تمام خوشی و حتی حق زندگیتون وابسته به خوب رفتار کردن اونا با خودتون میبینید و خودتونو زیرمجموعه اونا میبینید و اصلا خودتون هیچ و نیست میبینید نه یک فرد مستقل و آزاد خانوم شما سی سالتونه دیگه باید دست بکار بشید شما باید از اول زندگی کردن و تجربه کردن حس ها و به دست آوردن هرچی که فکرشو میکنید در کودکی نداشتید و یک بار دیگه از اول روانتونو بسازید و کلی افکار غلط رو تصحیح کنید و حتی خیلی هارو بریزی دور که این هم بدون انزجار از اون چیزی که اونا ازتون ساختن و میل به تغییر فقط و فقط در خودت و نه در هیچ چیز و هیچ کس دیگه پیدا کنی و باور کنی که کسی جز خودت نمیتونه حالتو خوب کنه و ما همه همینیم ولی راه طولانی در پیش داری که واقعا نمیتونم اینجا واست همشو بنویسم ولی شروع کن به حرف زدن و لیست کن ببین چیا احتیاج داری و چیا از لحاظ روانی کم داری تا حرف نزنی هیچی عوض نمیشه باید با خودت و مشکلت رو به رو بشی وگرنه چیزی عوض نمیشه
    اولین مورد که باید تغییر کنه عزت نفسه باید راجب هرچی که سر راه اینکه خودتو دوست داشته باشی قرار گرفته باید عوض بشه
    شروع کن حرف بزن حالا با یک روان شناس باشه که عالیه ولی اینجا هم بگی شاید کسانی بتونن کمک کنن

  13. کاربر روبرو از پست مفید mehdi.ma.mm تشکرکرده است .

    غبار غم (شنبه 28 اسفند 95)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 مهر 96 [ 08:00]
    تاریخ عضویت
    1395-12-27
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    3,263
    سطح
    35
    Points: 3,263, Level: 35
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    365

    تشکرشده 236 در 117 پست

    Rep Power
    35
    Array
    ازتون ممنونم.....واقعا همه حرفایی که زدین درسته. اینجا نمی تونم توضیح زیادی بدم. مشاورم که نمی تونم برم چون پول ندارم (این مشکلم بیش از همه اذیتم می کنه. یعنی حاضرم تا آخر عمرم تنها باشم، مجرد باشم، بی دوست و رفیق باشم اما پول داشته باشم). الان می خوام برا فردام یه برنامه ریزی کوچولو انجام بدم. یه کمی هم مثبت فک کنم راجع به خودم.....الان که شما حرفشو زدی متوجه شدم عزت نفس ندارم. یعنی معنیشو نمی دونستم گوگل کردم دیدم بعله.....باید یه سری چیزا رو عوض کنم راجع به خودم.....

  15. کاربر روبرو از پست مفید غبار غم تشکرکرده است .

    mehdi.ma.mm (شنبه 28 اسفند 95)

  16. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 96 [ 08:04]
    تاریخ عضویت
    1395-12-04
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    4,294
    سطح
    41
    Points: 4,294, Level: 41
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsOverdriveTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    141

    تشکرشده 512 در 186 پست

    Rep Power
    56
    Array

    Smile

    سلام عزیزم
    درباره ارتباط برقرار کردن و مشکل در این راه گفتی.. خب اینکه سر به زیری باعث خوشحالیه و مردان اینو بیشتر میپسندن تا دختری که بهشون زل بزنه و بخواد با چشم و ابرو اونا رو بسمت خودش بکشونه.. شاید بهش بها بدن اما صرفاً برای لذت بردن و وقت گذرانی هست ، هیچ وقت علتش عشق و محبت قلبی و خالصانه نیست. شما با رفتارت میتونی خودت رو به دیگران بشناسونی..یعنی اینکه بفرض اگر من پسرم و در محل کارت یا دانشگاهتون سعی کنی یجوری خودت رو بمن نشون بدی با رفتار مؤقر و صحبتهای پخته و منطقی منو به تحسین واداری... خیلی از خانوما تو دانشگاه یا محل کار اگر حس میکنن پسری بهشون علاقه داره یا خودشون پسری رو میپسندن پیش چشمش هستن، یعنی ازش جزوه میگیرن، سؤال میپرسن ... تو محل کار شیرینی میبرن میگن بفرمایین دستپخت خودمه برای شما هم آوردم و دو ، سه تا از دوستانمون یا اینکه این سوغات سهم شماست برای بقیه هم آوردم.. و درباره مسایل اجتماعی و اقتصادی صحبت میکنن.
    سعی کن یک حضور قوی و سنگین داشته باشی ارتباط برقرار کردن صرفاً زل زدن یا قهقهه زدن نیست میتونه استارتش از یک سؤال یا یک نظر خواهی باشه. اینطوری روی غلتک میافتین و دیگه براتون سهل میشه.
    حیف هست خواستگار خوب برای این مسایل خیلی خیلی کوچک از دست بره، اما دیر هم منست از همین امروز هم امکان تغییر هست.
    گفتی عصبی میشی گریه و فریاد و پرت کردن وسیله، اولاً یک گوشت در باشه و یکیش دروازه ... زیاد به حرفها اهمیت نده چارش ترک کردن محل موقع بحث و مشاجره یا گوش کردن به موسیقی هست. اگر سعی کنی نقاشی رو شروع کنی که حال دلت خیلی عوض میشه.
    گریه میتونه از نظر روانی تخلیت کنه اما با گریه کردن چیزی عایدت نمیشه خداروشکر که هم سالمی ،هم خوش فکر و هم دلبری... خیلیا دوست دارن یکی عاشقشون بشه اما خدا هوات رو داره دل خاستگارت رو میبری چی از این بهتر؟
    همیشه روز از نو و روزی از نو هست، ما هم نمیتونیم کسی رو تغییر بدیم پس یا علی بگیم و خودمونو تغییر کنیم.
    برای اینکه کاری داشته باشی و پشت بند اون کارت هم خواستگارای خوبی برات بیاد شرطش اجتماعی شدنه که از مسجد محلتون میتونی شروع کنی یعنی هفته ای یکی ، دو بار بری نماز بخونی و یا در جلسات قرآن شرکت کنی تا دیده بشی و دوستی پیدا کنی و مادرا ببیننت ... برای کار هم یک هنر رو که از همه بیشتر میپسندی انتخاب کن و توش مهارت کسب کن با فایل های ویدئویی روی اینترنت درباره هنرت... همون رو میتونی در جلسات زنانه به خانوما عرضه کنی و برای خودت منبع درآمدی داشته باشی و کم کم کارت گسترش پیدا کنه و رونق بگیره ... در آینده موفقیت های بیشتری خواهی داشت... در آزمون ارشد هم کم کم با توکل بخدا شرکت کن و سعی کن دختر موفقی باشی مثل گذشته، سال جدید رو سال امید نامگذاری کن و تمام غم هات رو توی ۹۵ جا بگذار .
    کم کم اعتماد بنفست رو بدست میاری و ارتباط با دیگران برات آسون ترین کار ممکن میشه، از طرفی میتونی احتیاجاتت رو رفع کنی و درستم بخونی... خواستگارات چند برابر میشن و قدر انتخابت بالاتر میره.
    خشم و نفرت و کینه رو از دلت پاک کن ، فکر کن نه کسی بوده و نه کسی هست .... ببخش تا قلب خودت آروم بگیره، تو نه اهل کینه ای و نه نفرت فقط این شرایط عصبیت کرده که به مرور بهتر و بهتر میشی. سال خوب و خوشی داشته باشی... از امروز شروع کن پاشو بسم الله...

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 مهر 96 [ 08:00]
    تاریخ عضویت
    1395-12-27
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    3,263
    سطح
    35
    Points: 3,263, Level: 35
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    365

    تشکرشده 236 در 117 پست

    Rep Power
    35
    Array
    خیلی ازتون ممنونم...حرفاتون آرامش بخش بود....رو تک تک کلمات حرفاتون فک می کنم.........دوستان از لطف همه شما ممنونم

  18. کاربر روبرو از پست مفید غبار غم تشکرکرده است .

    yarmehrban (شنبه 28 اسفند 95)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:54 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.