توی محل کارم ،توی اتاقم:ما دو تا خانم هستیم...
5 ماه اول که من مشغول به کار شدم این خانم همکارم نبود و من تو اتاق تنها بودم و تمامی کارها و مسئولیت ها رو توی این 5 ماهه یاد گرفتم......
بعد از 5 ماه این خانم از مرخصی برگشتند.....
حدس میزدم شاید باهاش به مشکلاتی بخورم....
خب از لحظه ورود ایشون: مدیریت مسئولیت ها و وظایف دوتامون رو تقسیم بندی کردند و گفتند.....خب همه چی مشخص شد که چه کسی چه کاری رو باید انجام بده....
ولی این خانم همین جور از لحظه ورودش دخالت میکرد توی کارهایی که مسئولیتش با من بود....
منم صبر کردم و هیچی نگفتم:یعنی اولش فکر کردم که این خانم فکر میکنه که بعد از 5 ماه هنوز من تو کارم حرفه ای نشدم و بخاطر همین هدفش شاید کمک به من باشه و منم با اینکه از دخالت هاش ناراحت میشدم ولی چیزی نمیگفتم....
تا اینکه از زمان حضور ایشون تقریبا 5 ماهه که میگذره: منم دیدم که ایشون دست بردار نیستن....و به فضول بازیاش داره ادامه میده(یجورایی مثل خودشیرینی و.....)
منم صبرم لبریز شدم و چند روز پیش بهش گفتم ببین خانم من توی وظایف شما دخالتی ندارم و ارزش قائلم واسه کارهایی که شما انجام میدید و وگرنه منم میتونم تو کارهات دخالت کنم ولی احترام میزارم به تو و کارت....دوست هم دارم تو هم متقابلا همین جوری رفتار کنی....وگرنه منم میتونم فضولی و دخالت کنم توی وظایف تو و خودشیرینی کنم......و بهش گفتم اصلا دوست ندارم این حرفها به مدیریت برسه چون ما خودمون دوتا خانم هستیم و باید مشکلاتمون بین خودمون حل بشه نه اینکه یه آقا بیاد دخالت کنه.....
ولی این خانم عصر که میره خونه :چندین پیام آبدار میده به مدیریت و مینویسه که خانم فلانی امروز به من بی ادبی کرده و .....من کارمند قدیمی هستم و فلانی تازه اومده و حق نداشته اینجوری به من بی ادبی کنه و خلاصه کلی حرف دیگه که زیرآب منو جلو مدیریت بزنه.....
و یک روز بعد از بحث، هم این خانم نیومدن سر کار و مثلا میخواستن اعتصاب کنن....
جالبه که این خانم 2 سال از من بزرگتره ولی اصلا رفتارهاش اینجور نشون نمیده....
خلاصه با کارهاش تو شرکت خیلی رو مخ منه....
توقع داره توی دفتر : اون رئیس دفتر باشه و من باهاش مثل رئیس رفتار کنم....در صورتی که اونم حد و حدودش تو شرکت مثل منه....یعنی احترام یک طرفه رو انتظار داره....و توقع داشته که هر چی فضولی کنه تو کارهای من :منم هیچی نگم....یجوری رفتار میکنه که انگار من تو رو نمیبینم.....
حالا بنظر شما با همچین فردی من چه رفتاری میتونم داشته باشم....؟؟/؟؟؟
بنظر شما اگه مدیریت :دوتامون رو خواست و ازمون خواست که مشکلمون رو توضیح بدیم من همین ها رو بگم یا نگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اصلا مدیریت دخالت کنه بهتره یا نه؟؟؟؟
در ضمن این خانم همکار من خودش رو با رئیس خیلی صمیمی میبینه(از دید خودش فقط)...
برای من خیلی سخته:چونکه من به خوش برخوردی و اخلاق خوب توی محیط کار خیلی اهمیت میدم.....روزهایی هم که ما با هم بحث نکرده بودیم،من و این خانم حدود 9 ساعت یکجا بودیم و فقط در حد سلام خسته نباشید و خدافظ خسته نباشید بودیم....و این منو آزار میداد....چونکه وقتی با این خانم حرف میزدم جواب هاش در حد یک کلمه ای کوتاه بود و حرف رو ادامه دار نمیکرد....منم خیلی اصراری نداشتم وقتی اخلاقش رو دیدم....در صورتی که من با همکارهای خانم قبلیم هنوز رفت و آمد خانوادگی داریم و اصلا دوست ندارم که این خانم داره اینجوری جو رو متشنج میکنه....
در ضمن یه چیزی رو اضافه کنم: طبق بررسی هایی که من توی شرکت ،بین همکارهای دیگه کردم:هیچکس هیچ دل خوشی از این خانم نداره....فقط بخاطر اینکه بحث همکاری هست بقیه همکارها بهش احترام میزارن....ولی از بخت من ، این عجوبه اتاقش با من یکی هست ولی همکارهای دیگه قسمت های دیگه هستن!!!!!!!!!!!!!!!!اینم یه امتیازه واسه من (که خودم رو قوی تر کنم توی شخصیت)!!!!!!!!!!!!!!!!!!! و طبق اماری که من گرفتم نفرات قبلی من که همین قسمت من کار میکردند دقیقا با این خانم مشکل داشتن و روابط خوبی با اونا هم نداشته......!!!!!!!!!!!بااااااااا اااااااااااااااااااااازم میگم خدایااااااااااااااااااااا اااااااا من چقدر خوشبختم .................................................. ..خدایاااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااا تو دوست داری من باز افسرده بشم..........................خدایااااا ااااااااااااااااااااااا داری ناراحتم میکنی با این عجوبه هایی که تو کاسه من میندازی........................ولی در کل میدونین که آدم بد وجود نداره............منم با این دید دارم همه چی رو نادیده میگیرممممممممممم.................. ...................................من چقدر خوشبختم زندگی عالی خدایااااااااااااااااااااا اا شکرت
علاقه مندی ها (Bookmarks)