به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 02 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-11-15
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    8,905
    سطح
    63
    Points: 8,905, Level: 63
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 124 در 65 پست

    Rep Power
    26
    Array

    طرح مشکلم بدون دعوا

    سلام دوستان کمو بیش شاید با من آشنا باشید... من 28سالمه و شوهرم 29سالش ما دو سه سالی هست که ازدواج کردیم و یک بچه یک سالونیم داریم.
    همسرم اوایل ازدواج خیلی در جمع به من توجه داشت همین باعث میشد که بقیه حسودی کنن منظورم از بقیه بیشتر خانم برادرش هست... گذشت و گذشت و ما با اینا دو سالی قطع رابطه داشتیم تا اینکه بعد دو سال باز سروکلشون پیدا شد اما این بار جاها عوض شده... برادر شوهرم به شدت به خانومش توجه میکنه(نمیدونم بهش سپرده که اینجوری باشه یا خودش تصمیم گرفته توجه کنه)... اونقدر بهش توجه میکنه که بقیه از جمله همسر منم توجهشون جلب میشه مثلا میگه عزیزم بیا کاپشن بپوش سرده اونم خودشو لوس میکنه اینم کلی بهش اصرار میکنه بعدش یهو شوهرم میپره وسط که شلوارتونم نازکه ها پاهاتون سرما نخوره!!!!!
    از اون طرف شوهر من تو جمع حتی نزدیکمم نمیاد گهگاه به من نگاه میکنه ببینه ناراحتم یا نه ولی هیچ عکس العملی نشون نمیده
    همین موضوع منو به شدت داغون کرده جوری که سه چهار کیلو از دو هفته پیش تا الان وزن کم کردم خوابم بهم خورده قرص های مختلف میخورم و... خلاصه خیلی داغونم و این داغون بودنم روی همه تاثیر گذاشته و باعث شده از شوهرم خیلی دور بشم و اونم از من به طوری که الان هییییچ علاقه ای بین ما نیست...
    من میخوام مشکل حل بشه نمیدونم چطوری بهش بگم تا بره تو مخش که مشکلم دقیقا چیه؟ چطوری بگم که گریم نگیره؟ خورد نشه؟ اصلا چی بگم؟

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 96 [ 08:04]
    تاریخ عضویت
    1395-12-04
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    4,294
    سطح
    41
    Points: 4,294, Level: 41
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsOverdriveTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    141

    تشکرشده 512 در 186 پست

    Rep Power
    56
    Array
    سلام عزیزم
    در ابتدا باید بگم که شما یک بحران رو برای خودت ساختی نه اینکه وجود داشته باشه! یک مسئله رو انقدر بهش بها دادی که بزرگ و بزرگ تر شده، مثل یک بادکنک و در پابان انفجار! چه لزومی داره که برادرشوهرت به همسرش توجه کنه و روی شما تأثیر بگذاره؟ اون خانم درست مثل شما اون زمان ناراحت بوده ولی بروز نمیداده و در این مدت همسرش رو تغییر داده و بهشون اینو القاء کرده در جمع بهش احترام بگذاره یا نه یک رفتار مصنوعی هست! اما شوهر شما چرا بسمت همسر برادرش میره و میگه سرما نخوری؟؟! خب ما آدمها نیاز داریم وقتی به کسی توجه میکنیم اونم بما این رو برگردونه وقتی زمانی بگذره و ما این نیازو دریافت نکنیم کم کم دلزده میشیم و عقب نشینی میکنیم. همسر شما با این کار بشما میفهمونه که نیاز داره در جمع بهش توجه کنی مثل قبل که اون بشما متوجه بود. براش میوه پوست بکن و بده بهش بخوره بفرض بگو عزیز دلم سیب میخوری برات پوست بگیرم؟ یا اینکه در جمع ازش تعریف کن ، بگو ایشون خیلی مرد خوب و مهربونیه و برای من یک تعریف دیگه از خوشبختی و عشقه. اونوقت میبینی همسرت در وجودش خرسند میشه و اینو کم کم برمیگردونه به سمت خودت. برخی رفتارهای دیگران صرفاً ممکنه نمایشی باشه و در جهت بر هم زدن کانون گرم خانوادگی افراد و این هوشیاری شما رو مطلبه، اینکه چقدر در موقعیت خطرناک و آسیب زا مقاوت دارین. شما اگر هر دوتون بهم توجه کنین بدون زوم بر رفتار دیگران به آرامش میرسین.همین مهمانی رو که میگی شما تشکیل بدین و در اون مهمانی به همسرتون توجه کنین و بخاطر تلاش هاش ازش جلوی دیگران تشکر کنین ، شام مورد علاقشو بپز و سر میز شام بگو بخاطر عزیزم این غذا رو که دوست داره درست کردم. روی زندگی خودتون تمرکز کنین، دیگران منتظر همین اتفاقات بد در زندگی شمان و شما این فرجه رو بهشون میدین که بیشتر روتون تأثیر بگذارن و شما رو به اختلاف و بدی یاد کنن. سعی کنین در برابر گفتار و رفتار دیگران بی تفاوت باشین و براتون اصل همسر و فرزندتون باشه.

  3. کاربر روبرو از پست مفید yarmehrban تشکرکرده است .

    میس بیوتی (دوشنبه 09 اسفند 95)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 02 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-11-15
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    8,905
    سطح
    63
    Points: 8,905, Level: 63
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 124 در 65 پست

    Rep Power
    26
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط yarmehrban نمایش پست ها
    سلام عزیزم
    در ابتدا باید بگم که شما یک بحران رو برای خودت ساختی نه اینکه وجود داشته باشه! یک مسئله رو انقدر بهش بها دادی که بزرگ و بزرگ تر شده، مثل یک بادکنک و در پابان انفجار! چه لزومی داره که برادرشوهرت به همسرش توجه کنه و روی شما تأثیر بگذاره؟ اون خانم درست مثل شما اون زمان ناراحت بوده ولی بروز نمیداده و در این مدت همسرش رو تغییر داده و بهشون اینو القاء کرده در جمع بهش احترام بگذاره یا نه یک رفتار مصنوعی هست! اما شوهر شما چرا بسمت همسر برادرش میره و میگه سرما نخوری؟؟! خب ما آدمها نیاز داریم وقتی به کسی توجه میکنیم اونم بما این رو برگردونه وقتی زمانی بگذره و ما این نیازو دریافت نکنیم کم کم دلزده میشیم و عقب نشینی میکنیم. همسر شما با این کار بشما میفهمونه که نیاز داره در جمع بهش توجه کنی مثل قبل که اون بشما متوجه بود. براش میوه پوست بکن و بده بهش بخوره بفرض بگو عزیز دلم سیب میخوری برات پوست بگیرم؟ یا اینکه در جمع ازش تعریف کن ، بگو ایشون خیلی مرد خوب و مهربونیه و برای من یک تعریف دیگه از خوشبختی و عشقه. اونوقت میبینی همسرت در وجودش خرسند میشه و اینو کم کم برمیگردونه به سمت خودت. برخی رفتارهای دیگران صرفاً ممکنه نمایشی باشه و در جهت بر هم زدن کانون گرم خانوادگی افراد و این هوشیاری شما رو مطلبه، اینکه چقدر در موقعیت خطرناک و آسیب زا مقاوت دارین. شما اگر هر دوتون بهم توجه کنین بدون زوم بر رفتار دیگران به آرامش میرسین.همین مهمانی رو که میگی شما تشکیل بدین و در اون مهمانی به همسرتون توجه کنین و بخاطر تلاش هاش ازش جلوی دیگران تشکر کنین ، شام مورد علاقشو بپز و سر میز شام بگو بخاطر عزیزم این غذا رو که دوست داره درست کردم. روی زندگی خودتون تمرکز کنین، دیگران منتظر همین اتفاقات بد در زندگی شمان و شما این فرجه رو بهشون میدین که بیشتر روتون تأثیر بگذارن و شما رو به اختلاف و بدی یاد کنن. سعی کنین در برابر گفتار و رفتار دیگران بی تفاوت باشین و براتون اصل همسر و فرزندتون باشه.
    ممنون از راهنماییتون فکر میکنم تا حدود زیادی حق با شماست چون همسرم و من مشکل جدی با هم نداریم...
    فقط نمیدونم چطور بکشونمش سمت خودم تا همه جوره پشت من باشه... وقتی بهم محبت کنه و پشتم باشه من امکان نداره به کسی حسادت کنم یا به این چیزها توجه کنم

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 خرداد 97 [ 04:49]
    تاریخ عضویت
    1395-3-05
    نوشته ها
    138
    امتیاز
    2,771
    سطح
    32
    Points: 2,771, Level: 32
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    79

    تشکرشده 133 در 75 پست

    Rep Power
    27
    Array
    خانوم مگه زندگی سکوی نمایش هست و بقیه تهیه کنندگان و دست اندر کاران تئاطر هستن که میخواید باهاشون توی اجرا رقابت کنید
    این جالش و رقابت دو سر باخت رو ضرر رو تموم کنید
    شما اول شاکی هستید که شوهرم توی جمع بهم محبت میکنه بقیه حسادت میکنن و ازشون شاکی میشید بعد این اتفاق واسه دیگری میفته شما خودتون حسادت رو به درجه آخر و خودزنی احساسی و تنبیه خودتون و شوهر میکشونید و کل زندگی رو به ریسک میکشید
    انقدر خودتونو در رقابت با بقیه نبینید اگه شوهرتون برای خودتون و نیاز هاتون کافیه پس با اعمالتون بهش حس بی کفایتی ندید و انقدر واسه کارهای بقیه خودزنی نکنید

  6. کاربر روبرو از پست مفید mehdi.ma.mm تشکرکرده است .

    Shayeste (سه شنبه 10 اسفند 95)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 02 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-11-15
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    8,905
    سطح
    63
    Points: 8,905, Level: 63
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 124 در 65 پست

    Rep Power
    26
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mehdi.ma.mm نمایش پست ها
    خانوم مگه زندگی سکوی نمایش هست و بقیه تهیه کنندگان و دست اندر کاران تئاطر هستن که میخواید باهاشون توی اجرا رقابت کنید
    این جالش و رقابت دو سر باخت رو ضرر رو تموم کنید
    شما اول شاکی هستید که شوهرم توی جمع بهم محبت میکنه بقیه حسادت میکنن و ازشون شاکی میشید بعد این اتفاق واسه دیگری میفته شما خودتون حسادت رو به درجه آخر و خودزنی احساسی و تنبیه خودتون و شوهر میکشونید و کل زندگی رو به ریسک میکشید
    انقدر خودتونو در رقابت با بقیه نبینید اگه شوهرتون برای خودتون و نیاز هاتون کافیه پس با اعمالتون بهش حس بی کفایتی ندید و انقدر واسه کارهای بقیه خودزنی نکنید
    شما درست میگید...
    من همیشه باید یکی بهم یک تلنگر بزنه تا درست شم
    امروز که از سر کار اومد خیلی تحویلش گرفتم براش آب پرتغال آماده کردم به خودم رسیدم و خونه مرتب شاد بودمو بهش محبت میکردم اونم خیلی خوشحال شد...
    واقعا جواب میده...
    بازم کمکم کنید دیگه چکار کنم

  8. 2 کاربر از پست مفید tommy تشکرکرده اند .

    mehdi.ma.mm (دوشنبه 09 اسفند 95), میس بیوتی (دوشنبه 09 اسفند 95)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 02 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-11-15
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    8,905
    سطح
    63
    Points: 8,905, Level: 63
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 124 در 65 پست

    Rep Power
    26
    Array
    از دیروز تا حالا سعی کردم به جز محبت کار دیگه ای نکنم برای همسرم و فرزندم... زندگیم خیلی تغییر کرده جو خونه خیلی خوب شده امروز صبح همسرم بهم گفت خیلی خوشحالم منم نپرسیدم چرا چون دلیلش رو میدونم دلیلش محبت های من و جو آروم خونه ست...
    اینارو نوشتم چون دیدم در این سایت اکثر خانمها مشکل منو دارن یعنی به خاطر مسائل خارج از خونه رابطشونو با همسرشون خراب میکنن و از نظر روحی به خودشون و زندگیشون لطمه میزنن... میخوام بگم که محبت جواب میده من امتحان کردم و دیگه هرگز دست از محبت برنمیدارم شما هم امتحان کنید دوستان خوبم

  10. 2 کاربر از پست مفید tommy تشکرکرده اند .

    میس بیوتی (سه شنبه 10 اسفند 95), yarmehrban (سه شنبه 10 اسفند 95)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. کمک کنید کامل خودمو عوض کنم و تیپم و رویه ام عوض کنم
    توسط مینای سخن گو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: چهارشنبه 18 شهریور 94, 07:57
  2. دعوای مادر شوهر - چطور با مادر شوهرم کنار بیایم (دخالت های مادر شوهر)
    توسط عسلک در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: جمعه 29 دی 91, 23:48
  3. دعواهای همیشگی وحل نشدنی
    توسط ghamar در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: یکشنبه 21 آبان 91, 00:32
  4. عواملی که موجب پایان یک رابطه می شوند
    توسط keyvan در انجمن سایر مقالات ازدواج
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 10 شهریور 91, 23:56
  5. نامزدم عوض شده !
    توسط melisaa در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: پنجشنبه 19 آبان 90, 13:31

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:19 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.