نوشته اصلی توسط
Amir1993
با سلام
من ۲۴سالمه ۲ساله با خانومی مطلقه ارتباط دارم
در این مدت رابطه جنسی هم داشتیم.
تو این مدت چند باری از طرف خانوم خیانت و دروغ دیدم ک بخشیدم.
الان ب فکر ازدواج افتادم باهاش.ولی خیلی خیلی بهش شک دارم.احساس میکنم تو اوج اعتمادم بهم خیانت کنه.ب گفته خودش واس اشتباهات قبل میگه اون رابطه دوستی بوده با ازدواج فرق داره.ولی نمیتونم ب حرفش اعتماد کنم
خیلی بهش بدبین شدم.میخام درست بشه اعتمادم بهش ولی همش فکرای بد تو ذهنم میاد.واس همین کامل تحت کنترلم گرفتمش.میدونمم ک با این وضعیت زندگی پایدار نیس.
هم خودم داغون میشم با این فکرای تو سرم هم ایشون
میخاستم بدونم الان باید چکار کنم؟علایم یک ادم بددلو دارم.
درضمن ب خانوم همه اینارو گفتم.گفتش من دوست دارم تلاش میکنم درست بشه اعتمادت البته خودت باید بخای.
ولی خودم همش فکرو خیال دارم.هرثانیه
ولی دوسش دارم میخام بهش اعتماد کنم ولی ترس دارم.
خاهشا هرکسی ک راه درست و علمی داره راهنمایی کنه
ممنونم
علاقه مندی ها (Bookmarks)