وابستگی شدید به دوست و ایجاد افسردگی

[mohsen123]

سلام.
بنده18سالمه.
سال دوم دبیرستان به یکی از هم کلاسی هام علاقه مند شدم دوست داشتم باهاش دوست بشم.خلاصه شروع کردم همون سال با هم رفیق صمیمی شدیم احساس آرامش داشتم باهاش. ولی عید نوروز رسید 14 روز ندیدمش گوشی نداشتم به خونشون هم نمی تونستم زنگ بزنم خیلی افسرده شدم نمی تونستم درس بخونم و...
بعد 14 روز دیدمش حام عالی شد تا 3 مه تعطیلی باز افسردگی ... سال سوم دبیرستان هم همینطور هر 2 روز اگه نمی دیدمش افسرده می شدم خیلی شدید طوری که نه درس می خوندم نه از سرگرمی های قدیم خوشم میومد.
امسال یعنی سال کنکور و سال آخر از طریق اس ام اس و کلاس در 3 ماه تعطیلی با هم بودیم و حالم خوب بود تا 25 بهمن همین امسال یعنی چند روز پیش! اون گوشیشو برای کنکور گفت جمع می کنه. از اون موقع دلم گرفت و شدید افسرده شدم و هیچی نمی تونم درس بخونم. 3 روز بعد در مدرسه دیدمش حالم خوب شد ولی باز چند روزه ندیمش همون حالات قبلی.
الان خیلی افسردم توی این 3 سال درسام خیلی خیلی افت کرده از معدل 19 رسیدم به 15
نمی دونم چرا برام کنکور بی معنی شده همش تو فکر اونم.چه کنم؟

چند نکته: هر دومون پسر هستیم.
وابستگی جنسی بهش ندارم همش عاطفیه یعنی دوست دارم همیشه کنارم باشه.

1 ساله برای استرس پیش روانشناس رفتم و قرص کلرودیاپوکساید و کپسول فلوکستین 20 دارم هر روز می خورم.

کمکم کنید.

[جوادیان]

سلام

دوست عزیز قرص خوردنو بزار کنار

مشکل شما از لحاظ روانی حل شدنیه نه با قرص

شما این وسط یه کمبودی دارید که باید از طریق روانشناس حل بشه نه روانپزشک.. و این مشکلتون تخصصیه و اینجا حل نمیشه.. این حجم از علاقه به دوستتون افراطیه و باید تعدیل بشه

مثلا باید شما به دیدگاهی برسی که به خودت ارزش بدی و از ندیدنه ایشون دچار استرس و کمبود نشی و با خودت بگی این همه وابسته بودن به کسی باعث میشه ایشونو از خودم فراری بدم و یا باعث اذیت ایشون بشم

کمی اعتماد به نفستون و هم عزت نفستون باید بره بالا

رفتار پدر و مادرتون با شما چطوریه؟ جو خونه تون کلا چطوریه؟

[mohsen123]

سلام

دوست عزیز قرص خوردنو بزار کنار

مشکل شما از لحاظ روانی حل شدنیه نه با قرص

شما این وسط یه کمبودی دارید که باید از طریق روانشناس حل بشه نه روانپزشک.. و این مشکلتون تخصصیه و اینجا حل نمیشه.. این حجم از علاقه به دوستتون افراطیه و باید تعدیل بشه

مثلا باید شما به دیدگاهی برسی که به خودت ارزش بدی و از ندیدنه ایشون دچار استرس و کمبود نشی و با خودت بگی این همه وابسته بودن به کسی باعث میشه ایشونو از خودم فراری بدم و یا باعث اذیت ایشون بشم

کمی اعتماد به نفستون و هم عزت نفستون باید بره بالا

رفتار پدر و مادرتون با شما چطوریه؟ جو خونه تون کلا چطوریه؟

این دوتا قرص رو پزشک برای استرسم تجویز کرده. تاثیری فکر نکنم روی افسردگی داشته باشه
.
جو خانواده آرومه دعوا و ... نیست .
یک خانواده با پدر و مادر فرهنگی.
رفتار پدر و مادر خوبه.
نمی دونم چه کنم دارم دیوانه می شم .
اصلا نمی تونم فکرم رو کنترل کنم و فراموش کنم یا ...

[جوادیان]

سلام

چرا میتونید اول باید کلمه اصلا رو حذف کنید

برا خودتون ارزش قائل بشید و اعتماد به نفستونو ببرید بالا و هر دفعه که میلتون خواست با دوستتون ارتباط داشته باشید جلوش مقاومت کنید و دیدارهاتونو با دوستتون کم کنید .. مثله ادمهای سیگاری که هنگام ترک روزی چن نخ سیگار کمتر میکشن تا کم کم این نخها به

صفر میرسه .. شما هم شروع کنید به ترک ایشون تا روزی که خواهید دید هفته ها هست که اصلا ایشون یادتون نمیفته و راحت هستید

[mohsen123]

سلام

چرا میتونید اول باید کلمه اصلا رو حذف کنید

برا خودتون ارزش قائل بشید و اعتماد به نفستونو ببرید بالا و هر دفعه که میلتون خواست با دوستتون ارتباط داشته باشید جلوش مقاومت کنید و دیدارهاتونو با دوستتون کم کنید .. مثله ادمهای سیگاری که هنگام ترک روزی چن نخ سیگار کمتر میکشن تا کم کم این نخها به

صفر میرسه .. شما هم شروع کنید به ترک ایشون تا روزی که خواهید دید هفته ها هست که اصلا ایشون یادتون نمیفته و راحت هستید

ممنون از اینکه تاپیک رو ادامه می دید و راهنمایی می کنید.
واقعا نمی تونم! به خودم تلقین می کنم ولی نمیشه! وقتی آهنگ گوش می دم که کلا افسرده می شم برای همین 4 روزه گوش نمی کنم.
امروز صبح دیدمش باز عصر افسرده شدم.
فردا وقت برای روانپزشک گرفتم ببینم چی میشه نتیجش رو اعلام می کنم.

[mohamad1379]

سلام دوست عزیز
منم 16 سالمه و همین اتفاق واسم افتاد اما متاسفانه به دوستم وابسته شدم و عاشقش شدم عشقی که یکطرفه بود و اون جوری بود که از من در حال حاضر بدش میاد و اصلا حرف نمیزنیم با هم

بهتره اینم بگم که این اتفاق از اول دبیرستان افتاد و درسمم اصلا ضعیف ضعیف شد تا جایی که منی که معدل اول بودم چند درس رو افتادم ....

تازگیا حدود 4 ماه میشه دکتر رفتم و یه سری قرص مصرفم میکنم که تاثیر خیلی زیادی نداره

[mohsen123]

هی میخام فراموشش کنم نمی شه.
من میرم دکتر ببینم چی میشه.
دوست ندارم خانوادم بفهمن ولی شاید شک کرده باشن!
اون عاشق منه ولی نه مثل من خیلی غیر طبیعی مثلا گفته بعد کنکور باهم بریم گواهی نامه بگیریم ، بریم گردش و... . .لی الان که دم کنکور هستیم خودشو مدیریت می کنه و درسش رو می خونه چون وابسته من نیست ولی من دارم آیندمو آتیش میزنم
بخدا من از داداش بزرگترم که 2 سال بزرگتره باهوش تر و زرنگ تر بودم . ولی اون این مسائل رو نداشت درسش رو خوند پزشکی آورد ولی من دارم بدبخت میشم با این استعداد ها

[Ramin231]

سلام...
فوران های شدید عاطفی در این سنین اتفاق میفته و گاهاً به این شکل غیر طبیعی و بیش از حد خودشو نشون میده...

درمورد شرایط خانواده، میزان رفت و آمد با فامیل یا دوستان، ارتباط با سایر همسالان، تعداد موفقیت های خودتون در زندگی و ... به طور مفصل اینجا بنویسید.
چند برادر یا خواهر دارید؟ ارتباطتون با پدرتون چطوره؟

این سوالات برای این نیست که دنبال مشکل باشیم..شما مشکل ندارید فقط احساسات خودتون رو در نقطه اشتباه متمرکز کردید ...

[جوادیان]

ممنون از اینکه تاپیک رو ادامه می دید و راهنمایی می کنید.
واقعا نمی تونم! به خودم تلقین می کنم ولی نمیشه! وقتی آهنگ گوش می دم که کلا افسرده می شم برای همین 4 روزه گوش نمی کنم.
امروز صبح دیدمش باز عصر افسرده شدم.
فردا وقت برای روانپزشک گرفتم ببینم چی میشه نتیجش رو اعلام می کنم.

دوست عزیز منتظر معجزه آنی نباشید.. اینجور مشکلات زمان میبره و باید واقعا تلاش و استقامت به خرج بدید.. دفعه قبل هم گفتم مشکل شما قرصی نیست ..مشکل شما باید از طریق روانشناس حل بشه.. روانپزشک چرا باید برای این مشکل شما دارو بده ؟

هنگام دیدنه دوستتون مثله ایشون با هم خوش باشید و خوش بگذرونید .. جلوی وابستگی افراطیتونو بگیرید.. تا زمانیکه جلوی این حس و وابستگی کم بیارید و بهش راه بدید چیزی عوض نمیشه..

فقط
رفته رفته ملاقاتهاتونو کم و کمتر کنید تا راحت بتونید این مشکلو حل کنید

[مدیرهمدردی]

با سلام و احترام
به مشکلی مشابه شما قبلا پاسخ داده شده است. لطفا مطالعه بفرمایید در مورد شما هم صدق می کند.

با سلام
ما انسانها چیزهای زیادی برای سرگرمی داریم.
چشممان ، گوشمان، علاقمندی هایمان می تواند به چیزهای زیادی معطوف شود.
وقتی از میان میلیاردها چیز که می توانیم به سراغشان برویم و وقت خود را پرکنیم ، همه را مسدود می کنیم و فقط انرژی و علاقه خود را با تخیل یکجا سرمایه گذاری می کنیم. وابستگی پیش می آید.




راه برون رفت:
فهرستی از علاقه مندیها و چیزهایی که ممکن است دوست داشته باشید تهیه کنید.
مثل:
ورزشها
خوراکی ها
تفریح ها
فیلم و سینما
موسیقی
کلاسهای مختلف
سرگرمی های مختلف
افراد و فامیل و آشناهایی که اطرافتان هستند.
و ....
بعد در برنامه ات برای همه آنها که دوست داری و می توانی مشغول آنها باشی وقت مناسب بده.



اینطوری انرژی ها و دوست داشتن هایت بین همه تقسیم می شود و تمرکز آن از روی یک نفر می رود. در ضمن در زمان بیکاری خود روی یک چیز خیالبافی نکن.
وقتی به یک چیزی زیادی فکر کنی، بی جهت آن را برای خود خیلی مهم می کنی و وابسته می شوی