به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    32
    Array

    درگیری من و همسرم

    سلام خدمت همه دوستان

    من تایپیک همسرم مدام از خانوادم توقع داره رو باز کردم ولی چون مشکلاتم به سمت دیگه رفته تایپیک جدید باز

    کردم،تو تایپیک قبلی گفتم که همسرم منو زد و منم رفتم پزشکی قانونی که نامه گرفتم و بعد گفتم که رفتم کلانتری تا ثبت کنم.

    وقتی رفتم منو به قسمت مددکاری و مشاوره ارجاع دادن،خانوم مشاور گفتن که شکایت نکنم،چون وقتی قراره

    زندگی کنی،درست نیست که کار به شکایت برسه،(تا شکایت نکنم هم نامه پزشکی قانونی به دردی نمیخوره)

    یعنی حتما باید شکایت صورت بگیره بعدش دو حالت داره یا رضایت میدی یا نمیدی،

    گفتن که فعلا شکایت نکنم،بعد ایشون منو به کلاسهای مشاوره ارجاع دادن که جلسه اولم ۲۵ بهمنه،

    تا اوایل اسفند هم وقت دارم که نامه شکایت رو ثبت کنم.


    خواهر همسرم با من صحبت کردن که شوهرمو ببخشم و از این حرفا،منم برای شوهرم شرط گذاشتم

    اول اینکه باید تعهد بدن که اینکارو دیگه نمی کنن،بعد اینکه حتما باید مشاوره بریم.

    ققبول کردن ولی من هنوز ازشون تعهد نگرفتم نمیدونم که تو تعهد چی بنویسن،یعنی اگر یه بار دیگه این اتفاق بیفته در ازاش چیکار کنن!

    این قسمت اول ماجرا بود حالا دوباره بحث بین ما بالا گرفت،چون قرار گذاشتیم که با هم حساب کتاب کنیم

    پولمون رو جمع کنیم،یه مقدار پول جمع کردیم اما دوباره برادرش زنگ زد که پول میخوام ،شوهرم از اون

    پولی که جمع کردیم بهشون داد،این دوباره آغاز دعوای جدیدمون شد.دیگه نمیدونم چیکار کنم!

    کلافه شدم!میگه اون داداش خونیه منه ولی تو زنمی،تورو میتونم طلاق بدم.

    کلا تو بحثا هم که همش خانواده منو میکوبونه،اوایل که فقط به من فحاشی میکرد،بعد خواهرام رو هم

    اضافه کرد،بعد پدر و مادرم،دیروز هم که عمه ها و خاله هامو اضافه کرد.خندم گرفته بود دیگه.

    حالا با توجه به این مسایل پیش اومده اصلا ادامه زندگی با چنین آدمی به صلاحه؟

  2. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    شما که می دونی مشکل همسرت چیه و توانایی نه گفتن به برادر و خانواده اش را نداره
    دوباره قول و قرار گذاشتیم چیه ....

    ایشون به هر دلیلی نمی تونه به خانواده اش پول نده
    خیلی طول می کشه تا این عادت عوض بشه یا خودش به این نتیجه برسه

    سعی کن شراکت مالیت را کمتر کنی.
    اصلا نمی خواد تو پول جمع کردن کمک کنی.
    برای پولهای خودت از قبل چاله بکن که دیگه دست خانواده ی شوهر بهش نرسه.
    طلا بخر یا وامی بگیر باهاش زمینی چیزی بگیر و بیشتر حقوقت را قسط بده
    اقلا اصل موضوع برات می مونه و پس اندازت نمی ره تو جیب برادرشوهر !!

    هر چند زندگی اینطوری خیلی سخته ... ولی از دعوای هر روزه بهتره
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  3. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    nardil (یکشنبه 24 بهمن 95), بابک 1369 (یکشنبه 24 بهمن 95), ستاره زیبا (سه شنبه 19 بهمن 95)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    32
    Array
    شیدا جان،ممنونم

    قول و قرار و تعهد برا این بود که دیگه رو من دست بلند نکنه،همین،من قبلا همین رویه رو در پیش گرفتم که طلا بخرم ،قسطش رو

    بده ولی مگه میداد؟موقع دادن قسطش میگفت به من ربطی نداره،مثلا پریشب برا من رفت کرم بخره قیمتش پنجاه تومن بود،کلی

    ناراحت شد.میگه زن باید پس انداز کنه،تو ولخرجی،ولی برادرش تا زنگ میزنه پول واریز میکنه،من دردم اینکه برا من خرج

    نمیکنه،حقوق من خیلی نیست،من اونو بهش نمیدم،چون خودش میدونه برا چیزای دیگه مثل دندونپزشکی دارم خرج

    میکنم.دردم اینکه برادرشوهرم همه چیو برا خودش میخواد،آخرین مدل گوشی اپل،خب وقتی تو پول نداری چرا

    از زندگی من این پول باید بره،یا مثلا فلان ماشین،در صورتیکه ما خودمون اینا رو نداریم

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    32
    Array
    دوستان،من منتظر راهنمایی های شما هنوز هستم.

    خواهش میکنم منطقی منو راهنمایی کنید و خودتون رو جای من قرار بدید.امشب دوباره بحثمون شد،دوباره میخواست روم دست

    بلند کنه ولی جلوی خودشو گرفت ولی فحاشی کرد،الفاظ فوق العاده رکیک و زشت،

    واقعا حسی بهش ندارم،نمیدونم جیکار کنم....

    فقط فحش تو دهنشه،فوق العاده بی ادب....قبلا که خیانت کرده بو،دست بزن که داره،بد دهن که هست،با این اوصاف باید

    امیدوار باشم به این زندگی؟

  6. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array
    این تیپ شخصیت ها خیلی انرژی می خواد ذره ذره درست بشند و باید خیلی انرژی بزارید براش

    دیگه بقیش رو خودتون باید تصمیم بگیرید
    پیگیر شکایتتون حتما باشید

  7. 3 کاربر از پست مفید داود.ت تشکرکرده اند .

    nardil (یکشنبه 24 بهمن 95), ZENDEGIBEHTAR (یکشنبه 24 بهمن 95), شیدا. (یکشنبه 24 بهمن 95)

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    32
    Array
    ممنونم،راستش واقعا دیگه انرژی ندارم،دفعه اول که فحاشیش رو شنیدم خیلی ناراحت شدم،غصه خوردم،داغون شدم ولی الان دیگه

    از بس گفته دیگه ناراحت نمیشم ولی ببخشید حالم داره بهم میخوره ،از این همه توهین،براش فرقی نمیکنه به کی داره توهین میکنه،

    چی میگه،هر چی از دهنش دربیاد میگه،حالم از این زندگی بهم میخوره.

    بدی زندگی من اینه که من خودم خواستم،جلوی همه وایستادم تا باهاش ازدواج کنم،بخاطر همین الان دستم بسته اس،

    وگرنه یک لحظه باهاش زندگی نمیکردم.فقط الان دارم از درون آب میشم.

    هیچ خوشی ای ندارم که بهم انگیزه بده،

  9. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    سلام

    زندگی که اینجوری شروع شده معلوم نیست اخرش چی بشه..

    دست رو خانم بلند کردن .. شکایت خانم از آقا ... انتظارات نا معقول از سوی برادر شوهر که از برادرش توقع مالی و خرید مایحتاج داره..

    دوست عزیز به قول شیدا خانم شما باید پولتونو جائی سرمایه گذاری کنید تا بصورت نقد و راکد دم دست نباشه که تا اونا زنگ زدن شوهرتون فل فور برداره ببره

    ایشون توان نه گفتن در مقابله خونوادشو نداره.. پس باید پولی نباشه تا بتونه نه بگه ..

  10. کاربر روبرو از پست مفید جوادیان تشکرکرده است .

    nardil (یکشنبه 24 بهمن 95)

  11. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 98 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    6,982
    سطح
    55
    Points: 6,982, Level: 55
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 168
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    116

    تشکرشده 84 در 51 پست

    Rep Power
    30
    Array
    دوست عزیز من یه پیشنهادی دارم..چرا با خواهر همسرتون که پاپیش گذاشتن و خواستن شما همسرتون رو ببخشید صحبت نمیکنین...الان تنها دلیل یا شاید بزرگترین دلیلی دعواهاتون درخواست پول توسط برادرشدهرتونه...خوب طبیعتا شاید نتونین مستقیم با برادرشوهرتون صحبت کنید و بگید بابا من دوست ندارم همسرم بهت پول بده و اصلا دلیلی نداره که تو ازش پول تقاضا کنی..میتونید با خواهرشوهر یا هر شخص از خانواده شوهرت که باهاش راحتتر هستی و منطقی تره این موضوع رو مطرح کنی که اون به طور غیر مستقیم از برادرشوهرت بخاد که دیگه پول تقاضا نکنه و بگه اصلا این کارش منطقی نیست..البته حواست باشه که اون شخص تو رو کاملا درک کنه و ادم منطقی ای باشه

  12. کاربر روبرو از پست مفید abs تشکرکرده است .

    سحر22 (یکشنبه 24 بهمن 95)

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 96 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1394-12-02
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    4,191
    سطح
    41
    Points: 4,191, Level: 41
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    414

    تشکرشده 240 در 117 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام
    من هم با این همه کج رفتاری که در ایشون نام بردید، واقعا زندگی کردن با این ادم رو بسیار سخت میدونم. مردی که
    - مدام از خانواده ی خانمش توقع داره (دختر رو که شوهر میدن، تمام مسئولیت دختر به شوهر منتقل میشه و دیگه اصلا نه خودش و نه شوهرش نباید از والدین دختر خانم انتظاری داشته باشن)
    - دست روی خانمش بلند میکنه
    - فحش های بسیار رکیک به خانمش و ناموسش میده (مرد اگر خودش به خانمش، همسرش، ناموسش، تمام زندگیش فحش بده بقیه دیگه با اون خانم چه رفتاری میکنن؟ به خود اون آقا دیگه ارزشی قایل میشن؟)
    - موقع بحث نمیتونه تمرکز روی اصل مساله و طرفین دخیل در اون داشته باشه و مدام مساله رو به در و دیوار و این و اون با بدهنی میکشونه و این نشون میده که این مرد عاقل و بالغ نشده
    - بقیه و نیازهاشون رو به همسرش و نیازهاش که خانواده ی اصلیش و شریک تمام زندگیش هست ترجیح میده
    - خیانت که از نابخشودنی ترین اعمالی هست که زوجین میتونن انجام بدن رو مرتکب شده
    - خرج کردن برای همسرش جای اینکه خوشحالش کنه و بهش حس تامین بده ناراحتش میکنه
    - ارزش دختری رو که برای همسری این مرد، بسیار تلاش کرده و از خواسته هاش و توقعاتش کوتاه اومده و خانواده ش رو راضی به این وصلت کرده نمیدونه
    - ناراحتی خانمش براش کوچکترین اهمیتی نداره و به عنوان یک مرد در پی خلق لحظات شاد و مفرح برای خانمش نیست و بیشتر داره ازارش میده
    - مخارج خانمش به ایشون مربوط نیست (به کی مربوطه پس؟ به شوهر خانم همسایه؟ به مردایی که دارن از خیابون رد میشن؟ به کی مربوطه مخارج خانم؟؟؟؟ به حق حرفای نشنیده!)
    و...
    سحرجان ببین زندگی کنار این موجود چه رنگیه؟ اصلا توش میخندی؟ رضایت قلبی داری؟ باهاش حس ارامش و امنیت همه جانبه داری؟ کنارش پیش همه کس سربلندی؟ پشتت بهش گرمه؟ تکیه گاه مطمعنیه؟ الان که خدا رو شکر سالمی داره هر بلایی سرت میاره فردایی خدای نکرده تو این میدون جنگ روانی و بدنی که راه انداخته تو بیمار شی به این مرد میتونی امیدوار باشی؟ و...
    من نمیگم که این امراض گوناگونی که این اقا بهش گرفتارن قابل درمان نیست. قطعا خدا درد داده، درمان هم داده. اما به قول دوستمون آقای داوود خیلی خیلی خیلی سخته. تا اون درمان بشه خودت مریض میشی. زندگیت تموم میشه. جوونیت میره بدون اینکه ازش استفاده کنی. عذاب میکشی. خودت و والدینت و در اینده فرزندت. خیلی جدی به اتمام یا ادامه ی این زندگی فکر کن.
    ویرایش توسط nardil : یکشنبه 24 بهمن 95 در ساعت 15:56

  14. 2 کاربر از پست مفید nardil تشکرکرده اند .

    جوادیان (دوشنبه 25 بهمن 95), سحر22 (یکشنبه 24 بهمن 95)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    32
    Array
    ممنون از دوستان عزیز،
    جناب abs من با خواهر همسرم صحبت کردم و در مورد برادرشوهرم گفتم،ایشون هم با برادرشوهرم صحبت کردن اما برادرشوهرم

    گفتن که شوهرم من بهشون بدهکاره،در صورتیکه من میدونم که این موضوع صحت نداره،چون خیلی وقتا حساب کتاب دفتر شوهرم

    رو من انجام میدم و از بدهکاری یا بستانکاری شوهرم خبر دارم،این موضوع رو دیگه فعلا کش ندادم،چون دیدم اون کسی که

    داره بد میشه فقط منم.

    Nardil عزیز تمام حرفهایی که زدی رو من قبلا هزار بار برای خودم گفتم،راستش هیچ وقت تو این زندگی از ته دل نخندیدم،

    نمیگم اصلا خوب نبود،شده بود که بعضی جاهاش خوب بود ولی خیلی کم،باهاش حس امنیت ندارم به هیچ وجه،

    همیشه دنبال نقطه ضعف از منه که منو بکوبه،هیچ وقت پشتم بهش گرم نبوده،و خیلی چیزای دیگه.

    خانوادش اخلاقش رو میدونن،خودش هم همیشه اعتراف میکنه که بغیر از سحر هیچ کس با اخلاق من کنار نمیومد،پیش

    همه حتی خانواده من این حرفو میزنه .راستشو بگم از این زندگی رضایت ندارم،فقط و فقط به خاطر اینکه جلوی همه

    مخصوصا پدرم ایستادم دارم زندگی میکنم،چون میدونم به خاطر طلاق من ،پدرم با همه دعواش میشه،اوضاع خونمون

    بهم میریزه،طاقت ناراحتی مادرمو ندارم،فقط دلم میخواد بمیرم،خودم کردم که لعنت بر خودم باد.

    چون مادرم با خواهش و التماس های من پدرمو راضی کرد.

    از من بدش نمیاد،منو خیلی هم دوست داره ولی من خیلی وقته بخاطر این اخلاقاش دوسش ندارم.

    نسبت به همه چی سردم،مخصوصا که از خانواده ام هم دورم.فقط دلم یه اتفاق میخواد،جراتش رو هم ندارم از خدا بخوام.

    فقط دارم این روزا رو میگذرونم،دیشب بعد از همه فحش و توهین گفت که طلاقت میدم ولی نمیدونم جدی بود یا نه.

    چون از این حرفا زیاد میزنه.

  16. کاربر روبرو از پست مفید سحر22 تشکرکرده است .

    جوادیان (دوشنبه 25 بهمن 95)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.